eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
14.3هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
‼️ قبل از ازدواج قوانین دعوا را یاد بگیرید : در دعواهای زناشویی این موارد ممنوع هستند، آن ها را به خاطر بسپارید: ● کش دادن مسئله ● رفتار سرد داشتن ● ناامید شدن از رابطه ● مرور جمله‌های همسر ● جدا کردن جای خواب ⇠ حق نداریم به خانواده‌های هم توهین كنیم. ⇠ سلام و خداحافظی در هر صورت لازم است. ⇠ هیچ‌كسی حق ندارد جای خودش را عوض كند. ⇠ هر كسی برای آشتی پیشقدم شود؛ نفر دیگر باید برایش كادو بخرد. ⇠ حق نداریم مسائل و مشكلات كهنه را مطرح كنیم. در حین دعوا فقط راجع به همان موضوع بحث می‌كنیم. ⇠ شام و ناهار نپختن و نخوردن نداریم. همه اعضا باید مثل قبل برای غذا خوردن حاضر باشند. ⇠ حق نداریم اشتباه طرف مقابل را تعمیم دهیم؛ "مثلا عبارت تو همیشه" ممنوع است چون این كار دعوا را به اوج می‌رساند. 🔻 باید به هم فرصت دهیم كه هر فردی راجع به دیدگاهش نسبت به موضوع دعوا پنج دقیقه صحبت كند و طرف دیگر هم پنج دقیقه فرصت پاسخگویی دارد. در صحبت همدیگر نمی‌پریم. اگر حرفی هم باقی ماند باید به فردا موكول شود تا سر و ته بحث مشخص شود. 💖رازهای همسرداری💍
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی. #قسمت60_61 توی ماشین دیدمشون باهم میخندیدن و شاد بودن... یهو چشمشون به من اف
♥️. یرمرد خوبی بود هردوز حتی بهم آب و غذا هم میداد راحت میتونستم بچم رو نگهدارم و به کارا برسم... هنوز یک هفته از بودنم توی اون مغازه نگذشته بود که سر صبح داخل اتاقم بودم و برای کار آماده میشدم که با صدایی آشنا سرجام خشکم زد... منتظر موندم که بره ولی صاحب مغازه که پیربابا صداش میکردم صدام زد: اعظم جان بابا بیا من دستم بنده ببین این آقا چی میخوان راشون بنداز... ای به خشکی شانس الان باید دستت بند میبود... چاره نداشتم دخترم رو که خواب رفته بود داخل اتاق رها کردم و خودم بیرون رفتم... پاهام به وضوح شروع به لرزیدن کرده بود... سعی داشتم منو نبینه... خودم رو ازدیدش مخفی میکردم یا سرم رو زیر میگرفتم یا طرف مخالف رو نگاه میکردم که یک آن متوجه دستی رو شونم شدم: اعظم؟ نمیتونستم برگردم و نگاهش کنم... ترس داشتم نمیدونم چرا میترسیدم ولی ترس داشتم... بلخره مجبور شدم بعد از اندکی صبر برگردم و با پدرم که توی چشام زل زده بود و ماتش برده بود چشم تو چشم بشم... خواستم برم که دستمو گرفت و گفت: اینجا چیکار میکنی؟ پیربابا با تعجب نگام میکرد... انقدر مرد عاقلی بود که هیچی نپرسید و با بهانه ای از مغازه خارج شد... رسوای روستا سرگذشت حسادت دوتا خواهر برسر یک پسر واقعی و قدیمی شما برای خواندن این زندگی به کانال دعوت شدید بخش اول سنجاق شده جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
♥️🍃 اگر مشکل مالی دارید؛ حسابی به شوهرتون "قوت قلب" بدید بهش "اعتماد به نفس" بدید بهش بگید: من به تو ایمان دارم تو میتونی از پس مشکلات بربیای
از ذكر گذشتيم و به مذكور رسيديم ... مقصود از ذکر خداوند بر زبان آوردن کلماتی و نامها و اوصافی از خداوند نیست چنانکه خداوند نیز وقتی ذکر ما می کند چنین نیست که نام ما را به کرّات بر زبان آورد ... یاد کردن ما باید نشان عشق و آرزوی دیدار و شوق به حضور و اشتغال به اوامر و نواهی معشوق باشد ... و ذکر خداوند از ما این است که ما را مشمول رحمت و نعمت خود قرار می دهد ... و اگر شایسته تر باشیم به حضور خود می پذیرد ... در صحبت قرآن ، حسین الهی قمشه ای
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 تلنگری از یک دختر مشهدی
سخنان ناب دکتر انوشه👌
🌸🍃🍃🍃🍃🍃🍃 تلنگری از یک دختر مشهدی
وقتي به خواستگاري ام آمد يک دل نه صد دل عاشقش شدم. مسعود خيلي خوش تيپ بود يک لحظه با خودم فکر کردم اگر دوستانم مرا با او ببينند همه مرا تحسين مي کنند مسعود اهل تهران بود و خود را پيمانکار ساختمان معرفي کرد . پدر و مادرم راضي به ازدواج نبودند مي گفتند حداقل بايد طبق آداب و رسوم خودمان درباره خواستگارت تحقيق کنيم اما من که شيفته تيپ او شده بودم مخالفت کردم و گفتم حداقل ما را به هم محرم کنيد بعد هر کاري مي خواهيد انجام بدهيد. خانواده ام وقتي اصرار مرا ديدند به ناچار خواسته ام را پذيرفتند من هم براي آن که نزد دوستانم احساس غرور بکنم مهريه ام را ۱۳۷۲ سکه (تاريخ تولدم) تعيين کردم. اما هنوز چند روز از اين ماجرا نگذشته بود که يک شب مسعود در حالي که قمه اي در دست داشت وارد منزل ما شد و با تهديد به مرگ اعضاي خانواده ام گفت: من مي خواهم همسرم را به تهران ببرم ما که از اين وضعيت شوکه شده بوديم با پليس طرقبه و شانديز تماس گرفتيم و آن ها مسعود را به کلانتري بردند. تازه فهميده بودم چه اشتباهي کرده ام در آن جا متوجه شدم که مسعود يک فرد بيکار است و براي آن که بتواند پولي از پدر و مادرم بگيرد اين نقشه را طرح کرده بود. نمي توانستم به چشمان پدرم نگاه کنم چون همه چيز با اصرار من اتفاق افتاد اما پدرم که نمي خواست بيشتر از اين زجر بکشم ، رضايت داد مسعود به زندان نرود تا تکليف من روشن شود ولي همان شب دوباره مسعود با حالتي خشن وارد منزل ما شد و پس از آن که خواهرم را کتک زد گفت: شما ۵۰ هزار تومان بدهيد تا من به تهران بازگردم! واقعاً درمانده شده بوديم مأموران که احتمال مي دادند او دوباره بازمي گردد به طور غيرمحسوس منزل ما را زير نظر گرفته بودند و همين که جيغ و فرياد از داخل منزل ما بلند شد آن ها دوباره مسعود را دستگير کردند. حالا من مانده ام که چگونه بايد مکافات ناداني خودم را بدهم. همه اهل محل در همين چند روز فهميدند که من ازدواج کرده ام و الان به من به عنوان دختري مطلقه نگاه مي کنند. حالا من مانده ام و يک عمر حسرت خوردن به خاطر يک اشتباه بزرگ و اين که به حرف پدر و مادرم گوش ندادم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤔راه های رسیدن به خدا چند تاست؟ چطور و از چه راهی؟/دکتر غلامی 🎥
‌ 🌿🌺﷽🌿🌺 ‌ 🪴‌تنها فرقی که هست!" ‌ ☆ همه ی ما، خاک نشینیم، تنها فرقی که هست این است که برخی نگاهشان آسمانی است. ‌ ☆ همه ی ما، محتاجیم، تنها فرقی که هست این است که برخی احتیاجاتشان را تنها به آستان خدا می بَرَند. ‌ ☆ همه ی ما، تنهاییم، تنها فرقی که هست این است که برخی با پروردگارشان تنهایند. ‌ ☆ همه ی ما، می میریم، تنها فرقی که هست این است که برخی پیش از مرگ می میرند. ‌ ☆ همه ی ما، طمّاعیم، تنها فرقی که هست این است که برخی طمع شان قُرب بیشتر به خداوند است. ‌ ☆ همه ی ما، طالب آرامشیم، تنها فرقی که هست این است که برخی آرامش خود را در برآوردن آرامش خلق خدا می جویند. ‌ ☆ همه ی ما، نمی دانیم، تنها فرقی که هست این است که برخی آگاه به این ندانستن اند. ‌ ☆ همه ی ما، چه بخواهیم چه نخواهیم تسلیم ایم، تنها فرقی که هست این است که برخی عاشقانه تسلیم اند.
🌹یادم باشد عروس که شدم؛ آنقدر به مادرشوهرم بها دهم، که همسرم احساس رضایت کند آخر همسرم جگر گوشه‌ی اوست و نباید آسیب ببیند . 🌹یادم باشد عروس که شدم؛ در مقابل مادری که هم سن مادرم هست صبوری به خرج دهم. آخر او باتجربه هست و خیلی از مسائل را از من بهتر می‌داند. 🌹یادم باشد عروس که شدم؛ طوری با مادرشوهرم برخورد کنم که دوست دارم عروسم با من برخورد کند. 🌹یادم باشد عروس که شدم؛ کاری نکنم همسرم میان عشق مادری و عشق همسری سردرگم شود. نیاز همسرم در زندگی آرامش است نه تنش.... 🌹یادم باشد که برای قضاوت مادرشوهرم اسیر احساسات و فرهنگ غلط ضد خانواده‌ی شوهری نشوم. 🌹یادم باشد عروس که شدم؛ از فداکاری‌های مادرشوهرم تمجید کنم تا به یادمان نرود، چه قدر زیاد برای همسرم زحمت کشیده است. 🌹یادم باشد عروس که شدم کاری نکنم با مادرشوهرم، که شکایت مرا نزد همسرم ببرد آخر میان دو عشق انتخاب یکی سخت می‌شود و حتما من شکست خواهم خورد؛ زیرا همسرم باید به مادرش احترام بگذارد و اول عاشق او باشد بعد عاشق من و اگر اینگونه باشد معنی عشق و فداکاری را فهمیده است و من به طور حتم خوشبختم. 🌹یادم باشد عروس که شدم؛ خوب بفهمم همسرم را روانه زندگی کرده‌اند و نباید کاری بکنم که او از مادرش و خانواده‌اش دور شود، بلکه باید بداند هم نسبت به خانواده جدیدش متعهد شود هم خانواده‌ای که در آن رشد کرده. 🌹یادم باشد عروس که شدم به پسرم بگویم با همسرش وفاداری کند. متعهد بماند. خیانت نکند. تا نسل عروس‌ها و مادرشوهرهای خوب و صمیمی را پرورش دهیم. 🌹یادم باشد که یادم نرود که عروس شدن آسان است ولی عروس خوب ماندن و مادرشوهر خوبی در آینده شدن سخت……… 🌹 یادم باشد یک بام و دو هوا نباشم؛ چرا که به زودی من که عروس امروزم مادرشوهر فردا می‌شوم؛ پس طوری رفتارکنم که دوست دارم درآینده با من رفتار شود. ❤️
زن امروزی همسرمان را چگونه صدا کنیم در بعضی خانه ها اسم زن ((ببین)) است بعضی خانه ها اسم را کامل نمیگویند یاد بگیریم اینگونه در خانه همدیگر را صدا کنیم👇👇 حضرت امیر وقتی میخواستند حضرت زهرا را صداکنند میفرمودند: 🌹جان علی به فدایت, حبیبتی زهرا, بنت رسول الله و زهراجان. و جوابی که از حضرت زهرا میشنیدند: روحم به فدایت علی, ابوتراب, ابالحسن و علی جان. 🌹زیبا صداکردن زن و مرد, بهترین شیوه برای ابراز محبت است و نوعی شخصیت دادن به طرف مقابل است. ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ درس‌هایی از اخلاق (صل الله علیه وآله و سلم): 1⃣ هیچ کس نمی‌توانست ایشان را عصبانی کند❗️/دکتر رحیم پور 🎥
♥️🍃🍃♥️💫 🍀 ♥️ 🏷خانومای عزیز اگه میخواهید توی زندگیتون موفق باشین باید عاقلانه تصمیم بگیرید و عمل کنید.عاقلانه معنیش شاید با چیزهایی که خیلی از زنهای ایرانی فکر میکنن فرق داره. عاقلانه یعنی متعادل باشید : خنده به جا شوخی و 🔹🔸رقص به جا ، سکوت و ارامش و کتابخوانی به جا. 🔹🔸عاقلانه یعنی احساس شایسته بودن بکنید.بله! شما یک ملکه هستید. عاقلانه یعنی احساس کنید با ارزش و مهم هستین عاقلانه یعنی اولویت بندی کنید ارزش هاتون رو . 🔹🔸عاقلانه یعنی خودتون رو باور داشته باشین .وگرنه رفتارهاتون ادا میشه... 🔸🔹عاقلانه یعنی شوخ طبع و پر انرژی و اکتیو باشید.نه جلف و رفتار های مصنوعی ♥️ 🍀 ♥️🍃🍃♥️💫 جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉
🌸 سیاست همسرانه👌 ❗️ ⬅️چه وقتي باهاش تنهايي، چه جلوي جمع اخلاقهاي خوبش رو بگو. ⬅️ بايد بهش کمک کني اعتماد به نفس داشته باشه و بدونه که توانايي هاش و نکات مثبت شخصيتش براي تو مهم هستن! مطمئن باش وقتي که نسبت به خودش احساس بهتري داشته باشه، اين احساس خوبش دوباره به تو بر مي گرده...😉 جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
🟢چه زن‌هایی از چشم شوهر می‌افتند؟ زن‌هایی که برای جلب توجه و محبت شوهر به جای دلبری و عشوه خود را به مریضی می‌زنند و اظهار ضعف می‌کنند. زن‌هایی که همیشه افسرده و بی حال هستند. زن‌هایی که احترامی برای شوهر قائل نیستند به خصوص در جمع خانوادگی و دوستانه. زن‌هایی که به نظافت و تمیزی خود اهمیت نمی‌دهند. زن‌هایی که سرد و خشک و بی روح هستند و نسبت به روابط زناشویی رغبتی نشان نمی‌دهند.
آرامش زندگی: 🍃🍎🍃🍎🍃🍎🍃🍎🍃🍎 ⛔️هیچ موقع زمان ، حرف‌هایی نزنید که راه برگشت خود را ببندید. ✅ آدم‌ها را در این مواقع می‌توان شناخت. 👈همیشه موقع بحث و جدل جانب را رعایت کنید ✅ به این که ممکن است حرف‌هایتان آن‌قدر آثار مخربی به بار آورد که تا سالیان سال از ذهن همسرتان پاک نشود... ✅پس با درایت و رفتار کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫ویژگی‌های یک والد کامل - والد کامل می‌خواهد تماما نیازهای فرزندش را برآورده کند/روانشناس پهلوان نشان
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی♥️. #قسمت62 یرمرد خوبی بود هردوز حتی بهم آب و غذا هم میداد راحت میتونستم بچم رو
. گفتم: کاری نمیکنم دارم خرج خودمو دخترمو درمیارم... پدرم که متوجه حلقه اشک توی چشمش شده بودم گفت: کجا میمونی؟ اتاقمو نشونش دادم و گفتم: اینجا... گفت: برو دخترتم بردار بریم خونه... با بغضی که سعی در قورت دادنش داشتم گفتم: نه آقاجون اینجا راحت ترم اونجا کسی منتظر من نیست... پدرم جواب داد: برات خونه دیگه میگیرم خرجیتم میدم بیا ازینجا بریم... بازم ممانعت کردم که بدون نظر من رفت داخل اتاق و دخترم رو در آغوش گرفت و گفت: ما میریم تو هم خودت میدونی... میدونست دخترم خط قرمز منه و من بدون اون میمیرم برای همون گفتم: باشه میام فقط بذارید از پیربابا خداحافظی کنم... گفت: باشه وایمیسم تا بیاد... کناری روی صندلی فلزی نشست و منتظر موند... اصلا پدر من محال ممکن بود پا توی این مغازه بذاره چطور سر از اینجا درآورده بود خودم مونده بودم... بلخره بعد از اندکی انتظار پیربابا اومد و با تعجب نگاه میکرد... با تته پته و صدایی لرزون گفتم: پیربابا ایشون پدرمه... پیربابا با گرمی با پدرم خوش و بش کرد و اصلا به روی خودش نیاورد که من بهش چی گفته بودم... دلم نمیومد تنهاش بذارم... دختر رسوای شهر حسادت به زندگی خواهر.. ..جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
🍒🍒🍒🍒 ❣حکایت همسر نیکو 🌼🍃زنی بود که بیشتر وقتها همسرش در مسافرت بود. این زن همیشه بخاطر همسرش و بخاطر فرزندانش می ترسید که دچار فتنه نشوند. 🌼🍃 روزی همسرش به پیشش آمد وبه او گفت که هر بار ،در طی سفر ، حالتی به من دست می دهد که برایم عجیب است؛ انگار که چیزی مرا از انجام دادن کار حرام باز می دارد. حال چه این کار حرام، یک نگاه کردن باشد یا تلفن کردن باشد و یا چیزهای دیگر…. 🌼🍃 و در روز دیگری پسر بزرگش به پیشش آمد و از مادرش پرسید: مادرم چه دعایی برایم می کنی؟!!!! من هنگامی که با دوستانم به کنار مدارس دخترانه میرویم؛ قلبم حالت گرفتگی دارد. پس از آنجا بر می گردم… 🌼🍃دوستانم شماره تلفن دختر ها را به من می دهند. و هنگامی که به آنها زنگ می زنم باز همان حالت گرفتگی در من بوجود می آید، تا وقتی که تلفن راقطع کنم و سر جایم بنشینم و حتی وقتی که بر روی اینترنت هستم ، چیزی مرا از انجام دادن حرام باز می دارد؛ حتی اگر یک نظر کردن به عکسی باشد… 🌼🍃پس زن آنها را با خبر کرد به این که بعد از هر نماز این دعا را میخوانده: ❣« ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺇﻧﻲ ﺃﺳﺘﻮﺩﻋﻚ ﺩﻳﻨﻲ ﻭﺍﻣﺎﻧﺘﻲ ﻭ ﺫﺭﻳﺘﻲ ﻭ ﺯﻭﺟﻲ ﻭ ﻗﻠﺒﻲ ﻭ ﻗﻠﺐ ﺫﺭﻳﺘﻲ ﻭ ﻗﻠﺐ ﺯﻭﺟﻲ ﻭ ﺳﻤﻌﻬﻢ ﻭ ﺟﻤﻴﻊ ﺟﻮﺍﺭﺣﻬﻢ » ❣(خداوندا همانا من دینم و امانت هایم و فرزندانم و همسرم و قلبم و قلب فرزندانم و قلب همسرم و گوشهایشان را و چشم هایشان را و تمام اعضای بدنشان را در دست تو یا الله، به امانت می گذارم که نگهدارشان باشی ) ❣🍃❤️@hamsaraneeeee❤️🍃
با مرد یا زن بزرگتر یا کوچکتر ازدواج کنیم؟ (اختلاف سنی) ▫️اختلاف سنی زیاد در ازدواج، از مهمترین فاکتورهای یک رابطه است که معمولا در ابتدای آن زن و مرد را دچار نگرانی یا سردرگمی می کند. معمولا اختلاف سنی مناسب بین زن و مرد از فرهنگ جامعه نشات می گیرد و در خانواده های ایرانی، اعتقاد بر این است که با بالا رفتن سن مرد، دوام خانواده بیشتر خواهد شد. البته امروزه می دانیم که اختلاف سنی زیاد به تنهایی نمی تواند باعث موفقیت یا شکست یک رابطه شود. ‌‌‌❤️