eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
14.3هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۱۰ نکته برای زندگی🌟 سخنرانی دکتر انوشه در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد سال ۱۳۹۰ 🎙 اینستاگرام ما👇 @daneshanushe✍️
🌹سیاست راز زندگیت رو بر ملا نکن میزان بدهی و وام هایتان را به کسی نگید. همان طور که دارمد خانواده و میزان دخل و خرجتون باید مثل یک راز بین زن و شوهر بمونه،میزان بدهی ها هم از همین قانون پیروی میکنه. بازگو کردن میزان قسط و بدهیتون باعث میشه خانواده ها فکر کنند شما به اندازه کافی خوشبخت نیستید و مشکلاتتون زیاده. در صورتی که تو تمام زندگی ها فراز و نشیب زیاده. پس با سکوت کردن در این زمینه به دیگران فرصتی برای قضاوت و دخالت کردن در زندگی مشترکتون ندین.
✍💎 آدمها وقتی ناامید می شوند؛ به خیلی کمتر از آنچه لیاقتش را دارند راضی می شوند و این دلیلی ست برای وجود آدمهای نالایق در زندگیمان ... 🖌 @daneshanushe✍️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی. #قسمت63 گفتم: کاری نمیکنم دارم خرج خودمو دخترمو درمیارم... پدرم که متوجه ح
♥️. تو مدت چند روز انقدر به پیربابا عادت کرده بودم که احساس میکردم پدرمه... ولی مجبور بودم برم... با خداحافظی کوتاهی از پیربابا داشتم از مغازه خارج میشدم که پیربابا گفت: خوشبخت باشی دخترم برات دعا میکنم... چقدر این لحظه برام شیرین بود... بغضم ترکید و با گریه مغازه رو ترک کردم... رفتم و داخل ماشین پدرم نشستم... متوجه شدم پدرم زل زده به دخترم و لبخند میزنه: چقدر شبیه اقدسه... ببخش که بهت تهمت زدم اعظم خیلی عصبانی بودم... ولی اصلا نمیتونم جلودار مادر و خواهرت بشم... برای اینکه تو اذیت نشی برات خونه جدا میگیرم و میذارمت اونجا براتون خرجی و خورد و خوراکم خودم میارم... چیزی نگفتم و پدرم ماشین رو حرکت داد... طولی نکشید جلوی در خونه پارک کرد... پیاده شدم و رفتم داخل حیاط خونه... متوجه حضور فرهاد و اقدس هم شدم... اصلا نمیتونستم پامو داخل خونه بذارم ولی پدرم با ضربه اطمینان بخشی که به پشتم زد مجبورم کرد برم داخل خونه... رفتم داخل خونه و فرهاد و اقدس که مشغول خندیدن بودن با دیدن من خنده روی لبشون خشک شد... شما برای خواندن سرگذشت دختر رسوای روستا به کانال دعوت شده اید جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟣زوجین نباید گذشته‌ها را پیش بکشند تا از یک زندگی پرآرامش برخوردار شوند.
🌸🍃🌸 این حرف‌ها رو هیچوقت به دختر خانم‌ها نگید 🧕🏻وقتی میریم خواستگاری از دختر خانم نخوایم دفترچه بیمه‌شو بیاره تا نشون بده بیماری داره یا نه! 🧕🏻 قبل خواستگاری از خونه پدر دختر که اجاره‌ایه یا مال خودشه نپرسیم؟! 🧕🏻 اینکه اول در مورد قد و وزن دختر خانم صحبت نکنیم قبل اینکه از خلقیات و منش و مرامش بپرسیم. 🧕🏻 اینکه «خوشگل باشه» تنها و تنها ملاکمون نباشه و بقیه چیزا براساس اون تنظیم بشه. 🧕🏻 اینکه یه دختری می‌خوام واسه پسرم که شاغل باشه و فقط بین معلما و پرستارا و کارمندا دنبال همسر واسه پسرمون باشیم. 🧕🏻اینکه حرفامون باعث بشه دخترا مجبور بشن برن عمل زیبایی انجام بدن تا مورد پسند شازده پسر واقع بشن. 🧕🏻اینکه از دختر خانم هی بپرسیم چرا شوهر نمی‌کنی؟ ⛔️ و خیلی از رفتارها و حرفای دیگه رو نزنیم و اینکه موقع خواستگاری با بد حرف زدن شعور خانواده‌ای که خواستگاریشون میریم رو هم در نظر بگیریم. 🔸بیایید تمرین کنیم و اگه کسی از اطرافیان اینجوری هست با مهربونی تذکر بدیم. ❤️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی♥️. #قسمت64 تو مدت چند روز انقدر به پیربابا عادت کرده بودم که احساس میکردم پدرمه..
♥️. مادرم با دیدنم چیزی نگفت نمیدونم خوشحال بود یا ناراحت ولی شاپور جلو اومد و محکم بغلم کرد... هیچی نمیگفت و فقط میبوسیدم و گریه میکرد... ولی اقدس با اخم بهم چشم دوخته بود... نرسیده زخم زبونش روشن شد: بچه مردمو چرا آوردی اینجا؟ پدرم بجای من جواب داد: بچه خواهرته بچه مردم دیگه چیه؟ اقدس دوباره نیش بزرگتری زد که کلا بیحس شدم: پدرش کیه؟ کجاست الان؟ راستی محرم شده بودین؟ باز پدرم نجاتم داد: این چند روز که اعظم نبود میخواستم از اینکه پدر بچه کیه مطمئن بشم فهمیدم پدر بچه فرهاده... دهن اقدس باز مونده بود و به فرهاد نگاه میکرد... مادرم گفت: نه حتما اشتباهی شده آخه فرهاد که.... سر به زیر انداختم شرم داشتم از حرفی که میخواستم بزنم ولی زدم: چرا شده فرهاد با من بود... فرهاد دستاشو مشت کرده بود و دندوناشو بهم میمالید... اقدس رو به فرهاد گفت: به من دروغ گفتی؟ گفتم: فرهاد تا روز آخر میدونست من باردارم... یعنی اونروزی که شما اومدین خونمون مهمونی و مامان به باردار بودنم شک کرده بود فرهاد همون روز فهمید ولی تهدیدم کرد اگه سقط نکنم هم خودمو میکشه هم بچه رو... منم از ترس جون خودمو بچم فرار کردم... جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
❤️‍🔥✨برای داشتن روابط زناشویی موفق باید مراقب کلماتتان باشید ✍🏻خیلی چیزها هست که اصلا نباید به همسرتون بگید حتی اگر واقعیت داشته باشند. مثلا نگید که ” به نظرت همسایه جدیدمون خیلی جداب نیست؟ ” یا مثلا از جملاتی که با “به نظرم مشکل تو اینه که … ” شروع میشن اصلا استفاده نکنید. •● آیا خودتون هم دوست دارید همچین جملاتی رو از شریک زندگیتون بشنوین؟ ❤️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی♥️. #قسمت64 تو مدت چند روز انقدر به پیربابا عادت کرده بودم که احساس میکردم پدرمه..
♥️. فرهاد دندوناشو روی هم فشار میداد و از شدت عصبانیت سرخ شده بود... اقدس رو به فرهاد گفت: تو چرا به من دروغ گفتی؟ این بود وفاداریت؟ فرهاد بلند شد و گفت: چرا قسمت اصلیشو نمیگی؟ چرا نمیگی چی شد که اینجوری شد؟ سر به زیر انداختم که خود فرهاد شروع کرد به گفتن: اون شب من بخاطر دیدن اقدس و بدست نیاوردنش مست بودم عشقم جلوی چشمم بود ولی نمیتونستم حتی بهش نگاه کنم... من مست بودم این دخترو (اشاره به من کرد) به شکل اقدس دیدم و همه چی از دستم خارج شد... نفهمیدم چی شد وقتی حواسم سر,جاش اومد که خیلی دیر شده بود... پدرم رو به من گفت: راست میگه؟ با سر جواب مثبت دادم... ولی اقدس با گریه گفت: من دیگه نمیخوام باهات باشم تو بچه داری حتی اگه قسم و آیه هم بخوری به اعظم علاقه نداری ولی بچه داری من مردی که بچه داره نمیخوااام... دوید رفت توی اتاق و فرهاد هم خواست دنبالش بره که پدرم مانعش شد و گفت: بهتره ازین خونواده خارج بشی از اولشم اشتباه کردم فقط به احترام حاجی اجازه دادم بیاین خونم که الان حاجی هم دیگه احتراممو نداره فرهاد دستاشو مشت کرده بود و به من نگاه میکرد... نزدیکم اومد و گفت: مگه نمیگی این بچه منه؟ میخوام یه نظر ببینمش... وقتی برای اولین بار حوریه رو دید نگاهش رنگ تعجب گرفت و گفت: چرا انقدر شبیه اقدسه؟ مادرم هول شد و تند و دوان اوگد جلو و گفت: کو ببینم؟ مادرم هم با دیدن حوریه لبش به خنده باز شد و در آغوش گرفتش... احساس کردم چون شبیه خودش و اقدس شده علاقه بهش پیدا کرد... فرهاد همچنان ایستاده بود که آقاجونم گفت: آقا فرهاد برو لطفا فعلا شما باهم عقد موقت کردید و مشکلی نداریم برو... فرهاد نفسش رو صدادار بیرون داد و با نگاه به سمت من گفت: میخوام دوباره اعظم رو ازتون خواستگاری کنم... چشام از تعجب داشت از حدقه بیرون میزد... با خودم گفتم لابد اشتباه شنیدم که پدرم گفت: خود اعظم باید تصمیم بگیره من یکبار با تصمیم اشتباهم اعظم رو تباه کردم اینبار نمیتونم... فرهاد با نگاهی که معلوم بود خون ازش میباره رو به من گفت: با من عروسی کن این بچه هم ممو میخواد هم تورو نمیخوام عقده ای بار بیاد دختره به این خوشگلی نباید افسرده باشه... فهمیدم بخاطر حوریه میخواد با من باشه نه بخاطر خودم... توی چشمای فرهاد جز نفرت هیچی دیده نمیشد... اقدس با چشمای به خون نشسته از اتاق خارج شد و گفت: بلخره توله انداختی که فرهادو پابند کنی آره؟ جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ترس و واهمه کودکان از صحبت کردن در جمع و ارتباط برقرار کردن با دیگران - باید کودکان را در مدارس به جمع دعوت کنیم تا مقاله‌ای را بخوانند و ترسشان بریزد /روانشناس پهلوان نشان
💕همسرت را ببخش بعد از یک مشاجره سخت، اینگونه همسرتان را ببخشید 💌 اگر واقعا خشمتان در حدی است که نمی توانید بنشینید و با همسرتان چهره به چهره شوید، برایش یک نامه بنویسید یا پیام بفرستید و توضیح دهید چرا و چقدر از او صدمه دیده اید. 💌 یک زمان اختصاص دهید و با هم بحث کنید، ببینید چکار باید کرد که در آینده شاهد این موقعيت ها نباشید. 💌 به امتیازات و نکات مثبت همسرتان بیشتر توجه کنید. همانگونه که مرور اشتباه دیگران باعث غلیان احساسات و هیجانات منفی می شود، مرور خوبی هایشان نیز باعث ایجاد محبت بیشتر به آنها می گردد. 💌 وقتی همسرتان به خاطر اشتباهش از شما عذرخواهی کرد، برای بخشش وی خیلی سرسختی به خرج ندهید و با بخشش به موقع فرصت اصلاح رفتار را به وی بدهید. ✍ "فراموش نکنید همان اندازه که بخشش سریع و بی قید و شرط همسرتان مهم است، نحوه برخورد پس از آن نیز بسیار مهم است. اگر همسرتان را بخشیدید، نباید طوری با او برخورد کنید که حس به رخ کشیدن اشتباه، سرکوفت و یا شرمندگی در او زنده شود". رابطه زناشویی👩‍❤️‍👨 جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
🍃🍂برای تجربه یک ازدواج موفق، شنونده خوبی برای همسرتان باشید.🍃🍂 ✍🏻 زن ها به گفت و گو و برون ریزی احساسات و حرف هایشان نیاز دارند. باید بتوانید به عنوان یک همسر، شانه ای برای اشک های او باشید یعنی فردی باشید که او بتواند در کنارتان پناه بگیرد. ❤️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی♥️. #قسمت66_67 فرهاد دندوناشو روی هم فشار میداد و از شدت عصبانیت سرخ شده بود... اق
♥️. یکروز پشیمون میشی از داشتن دختری که به زور و کلک وارد این دنیا کردیش... چرا اقدس انقدر ترسناک شده بود انگار همون اقدس نبود حتی به بچه من که خواهرش بودم هم رحم نداشت... سکوت حکم فرما شده بود... فقط صدای ملچ مولوچ دست خوردن حوریه توی فضا پیچیده بود... آقاجونم دست به پشتم زد و گفت: خدا بزرگه فردا برید برای دختر قشنگمون شناسنامه بگیرید... گفتم: اسمش حوریه ای... آقاجونم خیلی پسندید ولی فرهاد گفت: اسم دخترمو نازنین میذارم... دوست نداشتم مخالفت کنم اسم زیبایی بود... اقدس نزدیک اومد و با دیدن دخترم گفت: مبارکت باشه اعظم خانووووم... کینه ی اقدس کینه ای تمام نشدنی بود... اقدس نگاهی پر از کینه به فرهاد انداخت و گفت: تو که معلوم نیست میلت کدوم طرفه؟ اولش من بعد بچه یا بچه بعد من؟ ازت متنفرم فرهاد حالم ازت بهم میخوره... فرهاد سر به زیر انداخته بود که اقدس دوباره رفت داخل اتاق.... فرهاد رفت و همه منتظر بودیم اقدس بیاد تا باهاش صحبت کنیم ولی بعد از چند ساعت متوجه شدیم اقدس تمام وسایلش رو جمع کرده... پدرم بلند شد روبروش ایستاد و گفت: فعلا هیچ جا ولی شما باید به من اجازه خروج از کشور بدید میخوام برم... جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫💫خیانت، آسیبی که شروعش دور از ذهن نیست! /دکتر اسلامی 🎥 جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ ✦𝐉𝐨𝐢𝐧⇝︎ 𐏓@HammDeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸در اين شب 💫براتون دعا می ڪنم 🌸شبی سراسر آرامش داشته باشید 🌸و هرآنچه از خوبی هایی 💫ڪه آرزو دارید را 🌸خدا برای فردای شما 💫 آماده کنه 🌸لحظه هاتون آرام 💫شبتون خوش و در پناه خدا
🌹🌹🌹🌹🌹 تقویم نجومی اسلامی تاریخی👇  ✴️ دوشنبه 👈19 شهریور/سنبله 1403 👈5 ربیع الاول 1446 👈9 سپتامبر 2024 🕌 مناسبت‌های دینی و اسلامی: 🏴 وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها‌السلام "117 هجری". 🌙⭐️ امور دینی و اسلامی: 📛تقارن نحسین و صدقه صبحگاهی فراموش نگردد تا رفع نحوست شود ان‌شاءالله. 📛امشب شبِ سه‌شنبه ساعت 20:55 قمر از برج عقرب خارج می‌گردد، شایسته است ساعت 9 صبح روز سه‌شنبه احتیاط و از امور اساسی اجتناب فرمایید. 🚘 مسافرت شدیداً مکروه و در صورت ضرورت همراه صدقه و احتیاط باشد. 🤕 مریض مراقبت بیشتری نیاز دارد (منظور مریضی است که امروز مریضیش شروع شود). 👶مناسب زایمان نوزاد حالش خوب است. 🔭 احکام و اختیارات نجومی؛ 🌓 امروز قمر در برج عقرب و از نظر نجومی مناسب برای امور زیر است: ✳️استعمال دارو. ✳️مرهم گذاشتن بر زخم و دمل. ✳️استحمام. ✳️امور کشاورزی و زراعی. ✳️بذر پاشی و کاشت. ✳️آبیاری. ✳️کندن چاه و کانال و انواع حفریات. ✳️درختکاری. ✳️از شیر گرفتن کودک. ✳️خرید باغ و مزرعه ✳️جراحی چشم. ✳️نیشتر زدن و بیرون آوردن دمل و چرک. ✳️کشیدن دندان. ✳️و مسهل خوردن نیک است. 📛ولی امور اساسی و زیربنایی مثل ازدواج و سفر خوب نیست. 🟣 امور مربوط به نوشتن ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب نیست. 👩‍❤️‍👨 مباشرت و مجامعت: امشب از مباشرت به قصد فرزند‌آوری احتیاط شود. 💇‍♂ اصلاح سر و صورت: طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، باعث سرور و شادی می‌شود. 🔴 حجامت: یا در این روز از ماه قمری، باعث زردی رنگ می‌شود. 🔵ناخن گرفتن: دوشنبه برای ، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد. 👕دوخت و دوز لباس: دوشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت می‌شود. ✴️️ استخاره: وقت در روز دوشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر (وقت خوابیدن). ✳️ ذکر روز دوشنبه: یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه. ✳️ ذکر بعد از نماز صبح: ۱۲۹ مرتبه لطیف که موجب یافتن مال کثیر می‌گردد. 💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 😴😴 تعبیر خواب: تعبیر خوابی که امشب شبِ سه‌شنبه دیده شود طبق آیه‌ی 6 سوره مبارکه "انعام" است (الم یروا کم اهلکنا من قبلهم) و از معنای آن استفاده می‌شود که خواب بیننده اندک آزردگی ببیند صدقه بدهد تا رفع شود، و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. 🌸زندگیتون مهدوی🌸