eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
14.3هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
💕🦋💕 ⛔️ خانوم عزیز !! این رفتارها باعث سرد شدن شوهرت میشه 😢 ❣رفتار تحکم‌آمیز زن با شوهر ❣سرزنش کردن مرد توسط زن ❣بی‌توجهی زن به رابطه‌ی زناشویی ❣توجه بیشتر زن به خانواده‌ی پدری خود ❣تمرکز بیش از حد زن بر روی فرزندان و یا دوستان ❣وقتی زن مانند یک مادر با همسرش رفتار می‌کند ❣وقتی زن بذر شک و تردید را در ابتدای رابطه می‌کارد ❣زنانی که به کار و مادیات بیشتر اهمیت می‌دهند •┈┈••✾❀🕊◍⃟♥️🕊❀✾••┈┈•       
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبار #ادامه_دارد . پدرم لحظه مرگش صدام کرد و مادرم و بهداد و دلربا و به م
📜 🩷 . (از زبان گلبهار) ارسلان خان سراسیمه با قدم‌های تند دوید به سمت کیارش و دستشو گرفت و چنان از رو زمین بلندش کرد که همه شوکه شدن...... با چندتا از خدمه و تفنگدارها راهیش کرد و از درب پشتی عمارت فراریش داد..... صدای بهادر بود، فریاد میزد ارسلان خان درو باز کن تا عمارتت رو روی سر خودت و خانوادت خراب نکردم...... درهای عمارت باز شدن و ارسلان خان به همراه نوچه هاش بیرون رفتن.... بهادر تفنگ به دست فریاد کشید؛ ارسلان خان خوب گوش کن، با زبان خوش کیارش رو تحویل بده تا خون بیشتری ریخته نشده...... ارسلان خان‌ گفت: تحویلش بدم‌ تا جنازه تیکه تیکه شو تحویلم بدی..... نمیدونم کجاست.......  از دیروز تا همین الان که پیش تو وایستادم خبری ازش ندارم...... اگه میدونستم هم‌ بهت نمیگفتم...... بهادر گفت:مثل س...گ،، یدفعه حرفشو قورت داد بهادر گفت:مثل س...گ،، یدفعه حرفشو قورت داد و در ادامه گفت داری دروغ میگی... خودت خواستی ارسلان خان..... زندگیت رو به آتیش میکشم...... فقط بشین و تماشا کن... میرم دنبال پسر نامرد بی ناموست، اینقدر میگردم تا پیداش کنم..... پیداش نکردم میام سراغ تو و خونوادت..... منتظر عواقبش باش..... تقاص بدی رو باید پس بدید.... (از زبان بهادر) به نوچه ها و تفنگدارا اشاره کردم همه جای عمارت رو بگردن و دنبال سر نخی از کیارش باشن..... خودم هم به سمت در خروجی عمارت راه افتادم... که...... در همین حین از پشت یکی از ستونهای عمارت صدای هق هق  زنانه ای به گوشم‌ خورد..... به سمت ستون ها پیچیدم و پشت یکیش، خدای من.... با دیدن صحنه ای که جلوی چشمم بود خشکم زد..... ای واییییی بر من..... این دختره اینجا چیکار میکنه..... .جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺پروردگارا دستانم به سوی توست ⭐️نگاهم به مهربانی و کرم توست 🌺با تو غیر ممکن‌ها ممکن می‌شود ⭐️نا ممکن‌های زندگی‌ام را ممکن بفرما 🌺که باخدای بی‌همتایی چون تو، ⭐️معجزه زندگی جان میگیرد. 🌺شبتون آرام .
تقویم نجومی اسلامی ✴️ چهارشنبه 👈30 آبان / عقرب 1403 👈18 جمادی الاول 1446 👈20 نوامبر 2024 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️امروز برای امور زیر خوب است. ✅خرید و فروش. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅شراکت و امور مشارکتی. ✅داد و ستد و تجارت. ✅لباس نو پوشیدن. ✅خون دادن. ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅خرید خانه و دکان و ملک. ✅قرض و وام دادن و گرفتن. ✅ازدواج خواستگاری و عقد. ✅و اقدامات قضایی خوب است. 👶 برای زایمان مناسب و نوزاد زندگی خوبی خواهد داشت. 🚖سفر: مسافرت شدیدا مکروه است و در صورت ضرورت همراه صدقه باشد. 🔭 احکام نجوم. 🌗 امروز قمر در برج سرطان و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️درختکاری. ✳️کندن چاه و قنات. ✳️بذر افشانی. ✳️خرید و سفارش جنس. ✳️معاملات ملکی. ✳️و آبرسانی نیک است. ✳️برای مطالب بیشتر و دریافت تقویم نجومی هر روز باجستجوی کلمه" تقویم همسران" به کانال ما در تلگرام و ایتا بپیوندید. 💑مباشرت امشب: مباشرت امشب : فرزند عالمی از عالمان یا حاکمی از حاکمان شود. 💉💉 حجامت. خون دادن و فصد سبب قوت بدن می شود. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت باعث غم و اندوه می شود. 😴🙄 تعبیر خواب: خوابی که (شب پنجشنبه )دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 19 سوره مبارکه"مریم "علیها السلام است. قال انما انا رسول ربک لاهب لک غلاما... و از مفهوم این آیه چنین استفاده میشود که فرستاده ای از جانب فرد بزرگی نزد خواب بیننده بیاید و خبرهای دلپسند و خاطر خواه به او برسد و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن. 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود. 👕👚 دوخت و دوز. چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن  وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله. ✴️️ وقت استخاره. در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم  ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد. 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله...🌸
سلام صبح پاییزیتـون عـالی آرزو میکنم هـمه خـوبـی‌های دنیـا مال شمـا باشـه دلتـون شــاد باشـه.... وخنده از لبتون پاک نشه و دنـیـا بـه کـامتـون باشـه... امروزتون چون گــل زیبـا و قشنگــــ ‎ .
ﺍﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺸﺖ « ﺳﻨﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ » ﺩﺭﺝ ﺷﻮﺩ ! ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺟﻔﺖ ﮔﯿﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ ! ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺗﺠﺎﺭﺕ ﻣﻬﺮﯾﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ ﺁﺷﭙﺰﺧﺎﻧﻪ ﻧﯿﺴﺖ... ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺧﯿﺎﻻﺕ ﻭ ﺗﻮﻫﻤﺎﺕ ﻣﺠﺮﺩﯼ ﻧﯿﺴﺖ ! ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻧﻮﺍﻗﺺ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ... ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺳﻄﺤﯽ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﯿﺴﺖ ! ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﻋﻼﻗﻪ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺧﻮﺩﺵ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﺸﻪ ﻧﯿﺴﺖ... ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﻭ ﺳﯽ ﺳﺎﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮﮎ نیست ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺑﺎ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﻔﯿﺪ ﺭﻓﺘﻦ ﻭ ﺑﺎ ﮐﻔﻦ ﺳﻔﯿﺪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ ﻧﯿﺴﺖ... ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : " ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺷﻪ " ﻧﯿﺴﺖ ! ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﻣﯿﮕﻢ ﻧﯿﺴﺖ... ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﯼ ﻭ ﺳﻨﺖ ﺍﻧﺪﯾﺸﯽ ﻧﯿﺴﺖ ! ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺎﻩ 3 ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﯽ , ﮔﻞ ﺁﺭﺍﯾﯽ 5 ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﯽ , ﻣﺮﺍﺳﻢ 100 ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ... ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﺗﻌﻬﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﻧﯿﺴﺖ ! ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ : ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻧﯿﺴﺖ... « ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ » ﯾﻌﻨﯽ : ﺻﺪﺍﻗﺖ ، ﺷﻨﺎﺧﺖ ، ﺁﺯﺍﺩﯼ , ﺁﮔﺎﻫﯽ , ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻭ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑ، ﺩﻣﻮﻛﺮﺍﺳﻲ ﺻﺤﻴﺢ یعنی ﻋﺸﻖ ﺑﻲ ﺍﻧﺘﻬﺎ... « ازدواج » ﻳﻌﻨﻲ : ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻓﻘﻂ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺑﺪﻭﻥ ﺧﻴﺎﻧﺖ، ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻘﻠﻴﺪ ﺍﺯ ﺍﻓﻜﺎﺭ ﺑﺪ !!!! اﺯﺩﻭﺍﺝ ﯾﻌﻨﯽ : ﺁﺯﺍﺩﺍﻧﻪ « ﻋﺎﺷﻖ » ﺑﺎﺷﯽ...!!! ┅┄┅┄┅┄◜🔥🍷◞┄┅┄┅┄┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۳ راهکار در ارتباط با همسر 🎙 ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 نحوه بوسیدن و روابط لمسی در خانواده 🎙استاد شجاعی همسرانه ❤️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . (از زبان گلبهار) ارسلان خان سراسیمه با قدم‌های تند دوی
📜 🩷 . گلبهار...... خدای من اینجا چه خبر بود..... داداش کیارش من قاتل شده بود...... از شدت گریه زیاد به هق هق افتاده بودم که دیدم نوچه های خان بالا هر کدوم به قسمتی از عمارت سرک میکشن..... به دنبال ردی از کیارش جایی از عمارت نمونده بود که سرک نکشن... خواستم فرار کنم که..... خان روستای بالایی چشمش که به من افتاد با تعجب بهم خیره شد و من هم با ترس نگاهش کردم.... وای خدای من، الان باید چیکار کنم... خان بابام بفهمه اینجا بودم و همه چیز رو شنیدم و دیدم خونم حلاله........ بهادر با تعجب و فریاد گفت: هی، تو...... آب دهنم رو به زور قورت دادم...... تا خواستم‌ چیزی بگم....... تا خواستم‌ چیزی بگم....... نازخاتون فریاد زد، گلبهار دخترم بیا که بدبخت شدیم..... یکدفعه صدای تیر تفنگی بلند شد...... با داد ارسلان خان(پدرم)خشکم‌ زد...‌... گلبهار گمشو اتاقت...... اولین باری بود که پدرم سرم فریاد میکشید.... سراسیمه و گریون خواستم فرار کنم که پام پیچ خورد و ناخواسته درست جلوی خان  بالایی(بهادر)پخش زمین شدم..... سرم رو که بالا آوردم اول با چشمان به خون نشسته بهادر و بعد هم با چشمان گریون و به خون نشسته خان بابام روبه رو شدم..... با عجله به اتاقم پناه بردم و جلوی پنجره نشستم و زانوهام رو بغل کردم.... به حیاط عمارت نگاهی کردم،همه چیز به هم ریخته بود و هرکس به یه طرف میدویید... سرم رو روی زانوهام گذاشتم و با صدای بلندی شروع به گریه کردم..... . جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
آدم... آدم ...چه دل گرم می شود گاهی ساده... به یک دلخوشی کوچک... به یک احوالپرسی ساده... به یک دلداری کوتاه ... به یک "تکان سر" یعنی تو را می فهمم... به شنیدن یک "من کنارت هستم "... به یک هدیه ی بی مناسبت ... به یک" دوستت دارم "بی دلیل ... ما چه بی رحمانه این دلخوشی های کوچک و ساده را از هم دریغ میکنیم و تمام محبت و دوست داشتنمان را گذاشته ایم ┅┄┅┄┅┄◜🔥🍷◞┄┅┄┅┄┅
✍داستان کوتاه پیرمردی فقیر، همسرش از او خواست شانه‌ای برایش بخرد تا موهایش را سر و سامانی بدهد. پیرمرد با شرمندگی گفت: نمی‌ توانم بخرم، حتی بند ساعتم پاره شده و در توانم نیست بند جدیدی بخرم. پیرزن لبخندی زد و سکوت کرد. پیرمرد فردای آن روز ساعتش را فروخت و شانه‌ای برای همسرش خرید. وقتی به خانه بازگشت، با تعجب دید که همسرش موهایش را کوتاه کرده و بند ساعت نو برای او گرفته است. اشک ‌ریزان همدیگر را نگاه می ‌کردند. اشک‌ هایشان برای این نبود که کارشان هدر رفته بود، بلکه برای این بود که همدیگر را به یک اندازه دوست داشتند و هر کدام بدنبال خشنودی دیگری بود. به یاد داشته باشیم عشق و محبت به حرف نیست، باید به آن عمل کرد. عمل است که شدت عشق را به تصویر می‌کشد. 🖌 👇 @daneshanushe✍️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . گلبهار...... خدای من اینجا چه خبر بود..... داداش کیارش
📜 🩷 . در اتاقم رو زدن، از شدت ترسی که یکدفعه بهم اومد که نکنه خان بابامه به سکسکه افتادم.... منتظر بودم که خان بابام وارد اتاق بشه که دیدم ننه جمیله اومد داخل و به محض دیدن ننه خودم رو انداختم تو بغلش و گریه های همراه با سکسکه شدیدتر شد.... بیچاره ننه جمیله هم پا به پای من اشک میریخت...... چند ساعتی از رفتن اهالی ده بالا میگذشت و حیاط عمارت خلوت شده بود و هیچکس حرفی نمیزد.... تمام ناراحتی و گریه های من بخاطر داداش کیارشم بود و هنوز از بلایی که قرار بود سرم‌ بیاد بیخبر بودم.... به سمت اتاق مادرم ناز خاتون رفتم...... مادرم همچنان در حال گریه و نفرین کردن بود..... رفتم داخل گفتم نازخاتون.... گفت نازخاتون پیش مرگت بشه، مادرت بمیره گلبهارم.... این چه سرنوشت شومی بود که دامن ما رو گرفت..... اون آدم به ظاهر برادر با تو چیکار کرد..... خوب شد اون زن خدا بیامرز ندید پسرش چه نامردیه..... مثل گل ازش مراقبت کردم و بزرگش کردم، هیچ فرقی بین بچه هام و با اون نذاشتم، این سزای خوبی من نبود.... خدا به زمین گرم بزنتت کیارش...... خان بابام وارد اتاق شد و من از کنارش با ترس رد شدم و رفتم.... خداروشکر اصلا از اتفاقات صبح چیزی یادش نبود، بیچاره اینقدر فکرش درگیر کیارش بود که گلبهار یادش نمیوفتاد... در رو بست... پشت در گوش وایستادم... با صدای خفه ای گفت...... ببند دهنت رو زن..... بسه دیگه....... د گفتم تمومش کن دیگه لامذهب... خودم‌ حلش میکنم...... یه فکرهایی کردم انشاالله همه چیز به خوبی و خوشی تموم میشه..... . جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
🌹﷽🌹 حدیث عشق 🌸✨ باید در انتخاب همسر نهایت دقت را داشت؛ •● زیرا همسر همچون گردنبندی است که شخص به گردن خود آویزان می‌کند و نقش مهمی در سعادت وخوشبختی انسان دارد....❣ "امام صادق(ع)" ❤️
وقتی خدا بخواد؛ "یک درصد میشه صد در صد" ولی اگه خدا نخواد هیچ برگی از درخت نمی افته... اگر خدایت را باور داری، از او بخواه... و بگو الهی فقط به امید تو!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انصاف نیست؛ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@daneshanushe✍️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 کلیپ "درمان زنای ذهنی از زبان قرآن" ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در جلسه اول خواستگاری عیوب جسمی را بگویید ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #گلبهار #ادامه_دارد . در اتاقم رو زدن، از شدت ترسی که یکدفعه بهم اومد که نکن
📜 🩷 . یادمه صبح خیلی زود بود که ریش سفید های محل به عمارت اومدن تا فکر چاره ای برای این پیشامد ناخوشایند که کل اهالی روستا باید تاوانش رو پس میدادن بکنن... حاج علی یکی از بزرگان مجلس روبه خان بابام گفت: ارسلان خان میخوای چیکار کنی؟ اینا تا کیارش رو پیدا نکنن دست از سر این روستا و عمارت برنمیدارن... اگه هم پیداش کنن مطمئن باش خونش حلاله حتما میکشنش.... ارسلان خان سرش پایین بود و با دونه های تسبیحش ور میرفت و عمیقأ تو فکر بود و نمیدونست چه تصمیمی بگیره.... سکوت عجیبی تو حیاط عمارت حکمفرما بودو همه بزرگای روستا چشمشون رو به دهن ارسلان خان دوخته بودن..... تا اینکه یه نفر سکوت مجلس رو شکست و گفت..... خونبس..... چاره ای جز خونبس نیست... رنگ از رخسار ارسلان خان پرید...... تو میگی من تک دخترم رو، نور چشمم رو بدم دست اونا...... حاج علی گفت: چاره ای نیست ارسلان خان، خودتم خوب میدونی این تنها راه نجات کیارش از مرگ و از دست اوناست.... اونروز تموم شد و ریش سفیدای روستا با مطرح کردن راه حل و به نتیجه نرسیدن جلسه عمارت رو ترک کردن و برگشتن به خونه هاشون... خان بابام تا شب تک و تنها رو تک صندلی مخصوصش تو حیاط عمارت نشست و فقط تو فکر بود،...... هراز چندگاهی تسبیحش رو بلند میکرد و یه دفعه میکوبید کف دستش.... . جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چطور مشکلات را آسان کنیم ...؟!/دکتر انوشه 🎥 ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe