#هردوبدانید
وقتی میخواید از همسرتون انتقاد کنید؛ یادتون باشه که بهش بگین هنوز هم دوستش دارین و فقط می خواین برخی رفتارهاش را باهاتون عوض کنه.
اگر به او فرصت بحث در مورد رفتارهای آزاردهنده اش بدهید، می توانید عشق و علاقه متقابلتان را حفظ کنین.
همسرم ممنون که هستی ....
همیشه باش !!!
🍃@daneshanushe✍️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆سخت ترین کار دنیا/دکتر صاحبی
🎥#دکتر_صاحبی
#کار_اصولی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا با کسی که از نظر اعتقادی خیلی باهم اختلاف داریم نباید ازدواج کنیم؟
❤️
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . خیلی حس وحال بدی بود انگار روحم داشت جدا میشد از تنم .از
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
نشست پای سفره اصلا به روی خودش نمیورد که چیکار کرده .من همینجوری وایساده بودم ونگاش میکردم باور نمیشد چقدر یه آدم میتونه بدجنس باشه آخه .رفتم جلو وگفتم سکینه چرا اینکارا رو میکنی ؟تو خودت زنی دختر داری دوست داری دخترت بزرگ که شد یکی همین بلاهارو سرش بیاره ؟تا کی میخوای با من دشمن باشی الان چند ساله که دیگه تو اومدی تو خونه ما ویه خانواده شدیم چرا دست برنمیداری چه جوری دلت میاد ؟
سکینه :باز چیه امون نمیدی وپشت سرهم حرف میزنی مگه من چیکار کردم ؟
مریم:دیگه چیکار میخواستی بکنی چرا خونه کوچیکه رو تمیز میکردی ؟چرا وقتی ازت پرسیدم گفتی برای عیده که مهمون میاد .چرا خونه رو دادید به احمد ومنظر؟تو نمیدونی من چقدر اذیت میشم با دیدنشون ؟چی گفتی که آقامو راضی کردی توروخدا لااقل این یه سوالمو جواب بده خیلی دوست دارم بدونم آقام منو به چی فروخته .چطور راضی شده ؟
سکینه :آهان منظور اومدن احمد اینا به اینجاست ؟خوب قشنگ بپرس تا بگم .من گفتم تو این زمستون بیان اینجا بشینن تا احمد کمک حال آقات بشه بجای کرایه برامون کار کنه بده به فکرآقای پیرتم ؟رفتم به آقات گفتم اونم قبول کرد گفت احمد هم با اومدن به اینجا ودیدن مریم ومنظر یه ذره عذاب میکشه وتاوان اون پررو گری هایی که میکرد رو میده همین .ببین دختر به نظر من خودت رو ناراحت نشون نده که منظر هم حساس بشه اصلا انگار نه انگار ...
مریم:احمد چرا قبول کرده که بیاد اینجا ؟خوب معلومه دیگه اونم اومده تا منو عذاب بده .سکینه خدا ازت نگذره نمیگم دخترت چون خواهرمه باز هم برای ناراحتیش ناراحت میشم وعذاب میکشم ولی خدا جواب کارهاتو بده .باشنیدن حرفام سکینه آتیش گرفت وپرید موهامو گرفت وگفت چرا نفرین میکنی گیس بریده ؟خجالت نمیکشی هرکاری که کردم تنها نبودم که اون آقات هم بوده واونم قبول کرده .دستشو گرفتم وپرت کردم اونور ببین به احترام اینکه ازم بزرگتری ومادر خواهرمی چیزی نمیگم وگرنه چنان میزدمت که نتونی راه بری .بار اول وآخرت باشه دستت به من میخوره خودت که اخلاق سگ منو میدونی سر لج بیوفتم چه کارهایی میکنم .آقام اومد تو وگفت :به به به به خوشم باشه چیزای جدید میشنوم ؟توخیلی غلط میکنی مگه این خونه صاحب نداره بزرگتر نداره .سکینه باز هم خودشو به موش مردگی زد ورفت جلو آقام وشروع کرد گریه کردن آقا مریم شما ومرضیه وآقامینا رو نفرین کرد آخه آقا مگه من چیکار کردم من که بدون اجازه شما آب هم نمیخورم ...گفتم :آقا چرا به حرف این زن احمد رو آوردی اینجا اصلا به عاقبتش فکر کردی ؟اون الان دیگه زن داره ..
#حکایت
نداي وجدان
پسر زني به سفر دوري رفته بود و ماهها بود که از او خبري نداشت؛ بنابراين زن دعا ميکرد که او سالم به خانه بازگردد.
اين زن هرروز به تعداد اعضاء خانوادهاش نان ميپخت و هميشه يک نان اضافه هم ميپخت و پشت پنجره ميگذاشت تا رهگذري گرسنه که ازآنجا ميگذشت نان را بردارد.
هرروز مردي گوژپشت ازآنجا ميگذشت و نان را برميداشت و بهجاي آنکه از او تشکر کند ميگفت: کار پليدي که بکنيد با شما ميماند و هر کار نيکي که انجام دهيد به شما بازميگردد.
اين ماجرا هرروز ادامه داشت تا اينکه زن از گفتههاي مرد گوژپشت ناراحت و رنجيده شد.
او به خود گفت: او نهتنها تشکر نميکند بلکه هرروز اين جملهها را به زبان ميآورد. نميدانم منظورش چيست؟ يک روز که زن از گفتههاي مرد گوژپشت کاملاً به تنگ آمده بود تصميم گرفت از شر او خلاص شود، بنابراين نان او را زهرآلود کرد و آن را با دستهاي لرزان پشت پنجره گذاشت، اما ناگهان به خود گفت: اين چهکاري است که ميکنم؟ بلافاصله نان را برداشت و در تنور انداخت و نان ديگري براي مرد گوژپشت پخت.
مرد مثل هرروز آمد و نان را برداشت و حرفهاي معمول خود را تکرار کرد و به راه خود رفت.
آن شب در خانه پيرزن به صدا درآمد.
وقتيکه زن در را باز کرد، فرزندش را ديد که نحيف و خميده بالباسهايي پاره پشت در ايستاده بود او گرسنه، تشنه و خسته بود درحاليکه به مادرش نگاه ميکرد، گفت: مادر اگر اين معجزه نشده بود نميتوانستم خودم را به شما برسانم.
در چند فرسنگي اينجا چنان گرسنه و ضعيف شده بودم که داشتم از هوش ميرفتم. ناگهان رهگذري گوژپشت را ديدم که به سراغم آمد.
از او لقمهاي غذا خواستم و او يک نان به من داد و گفت: اين تنها چيزي است که من هرروز ميخورم امروز آن را به تو ميدهم زيرا که تو بيش از من به آن احتياج داري.
وقتيکه مادر اين ماجرا را شنيد رنگ از چهرهاش پريد. به ياد آورد که ابتدا نان زهرآلودي براي مرد گوژپشت پخته بود و اگر به نداي وجدانش گوش نکرده بود و نان ديگري براي او نپخته بود، فرزندش نان زهرآلود را ميخورد. بهاينترتيب بود که آن زن معناي سخنان روزانه مرد گوژپشت را دريافت: هر کار پليدي که انجام ميدهيم با ما ميماند و نيکيهايي که انجام ميدهيم به ما بازميگردند
نمی توانم نگاهم راکنترل کنم!
✍ یک جوان ازعالمی پرسید:
من جوان هستم ونمی توانم نگاه خودراازنامحرم منع کنم...
چاره ام چیست
👈 عالم نیزکوزه ای پرازشیربه اودادوبه اوتوصیه کردکه کوزه راسالم به جایی ببردوهیچ چیزازکوزه بیرون نریزدوازشخصی درخواست کرداوراهمراهی کندواگرشیرراریخت؛ جلوی همه مردم اوراکتک بزند!
جوان کوزه راسالم به مقصدرساندوچیزی بیرون نریخت...
✴ عالم ازاوپرسید: چنددخترسرراه خود دیدی؟؟
🔸جوان جواب داد: هیچ! فقط به فکرآن بودم که شیررانریزم که مباداجلوی مردم کتک بخورم وخاروخفیف بشوم...
👌 عالم گفت این حکایت مومنی است که همیشه خداراناظر
برکارهایش می بیند...
واز روز قیامت وحساب وکتابش که مبادا درنظرمردم خاروخفیف شودبیم دارد.
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
#سیاست_های_همسرداری
🔵این کلمه زیاد شنیده میشود که: " با همسرم مشکلی ندارم اما از خانواده اش خوشم نمیاد"
اما واقعیت اینه که از نوع رابطه زوجین با خانواده یکدیگر، بخش مهمی از رضایت #زناشویی شان را رقم میزند و این مهارتی است که در اوایل زندگی باید کسب کرد
🔵اگر تا این لحظه به رابطه ی شما لطمه وارد شده، سعی کنید رابطه خود با خانواده همسرتان را بهبود بخشید.
🔵اولین نفری باشید که صلح برقرار میکند، زیرا هنگام دعوای شما با خانواده همسرتان تنها کسی که آزرده خاطر میشود همسرتان است که احساس میکند بین شما #گیر افتاده است.
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
❤️🍃❤️
همسرداری
❤️ شما باید بدانید رازهای همسرتان
👈 مانند رازهای خود شما هستند
👈‼️و نباید این مسائل را با کس دیگری مطرح کنید.
❤️· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
هدایت شده از تبلیغات گسترده ریحون
📣📣طرح #خیرالعمل۲ آغاز شد✔️
✅قیمت ها تعاونی
✅ارسال رایگان
✅ضمانت تعویض
✅تضمین کیفیت پارچه
✅تضمین کیفیت دوخت
✅ضمانت مرجوعی و بازگشت وجه
✅تعداد محدود
💯کامل ترین تنوع چادر مشکی
🧕برای هر سن و سلیقه👌
🎁تخفیف ویژه تولیدی چادرسرای ایرانی
💠 https://eitaa.com/joinchat/2824143318C8f98d2164c
#عرضه_مستقیم_تولیدی
زندگی دادگاه نیست،
تاتو به دنبال
احقاق حق باشی
زندگی، زندگی است
بایدگذشت کرد
تابتوان اززندگی لذت برد.
گذشت رمز
پیروزی درزندگی است
@daneshanushe✍️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆 راهکاری برای وقت گذرانی پدران با کودکان
- پدرانی که نمیتوانند وقت زیادی را با کودکانشان سپری کنند/روانشناس پهلوان نشان
#روانشناس_پهلوان_نشان
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
سخنان ناب دکتر انوشه👌
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷 #عبرت #ادامه_دارد . نشست پای سفره اصلا به روی خودش نمیورد که چیکار کرده .من
📜 #برشی_از_یک_زندگی🩷
#عبرت
#ادامه_دارد
.
اگه مردم پشت سرم حرف بزنن چی اگه بگن بخاطر مریم رفته تو اون خونه چی اصلا میدونی من چی میشم؟حالا حرف مردم به جهنم اصلا به من فکر کردی که با هر بار دیدنش چی به روزم میاد ؟من من بخاطر شما اونو ازخودم روندم بخاطر اینکه شما آزاد بشید من به ننش قول دادم که سمتش نرم ؟اونوقت شما اونو آوردی جلوی چشم من شمایی که هی آبرو آبرو میکنید حرف مردم براتون مهم نیست ؟
آقا:خونه خودمه اختیارشو دارم به هرکسی بخوام میدم من هنوز نمردم که شماها برام تصمیم بگیرید .مردم هم غلط کردن این مردم هرکاری کنی باز هم پشت سرت حرف میزنن پس بهتره کاری که به نفعه خودته انجام بدی دیگه هم نبینم تو این خونه صداتو بالا ببری .
مریم:نیشخندی زدم وباشه باشه آقابازم مثل همیشه هرچی تو بگی .
میترسیدم ودلهره داشتم از روبه روشدن با احمد اصلا دلشو نداشتم وخودمو اینقدر قوی نمیدیدم که واکنشی نشون ندم .برای همین تا شب تو خونه موندم حتی دستشویی هم نرفتم تا نبینمش ولی آخرش چی مگه چند روز میتونستم بیرون نرم .؟دیگه نمیتونستم طاقت بیارم صبرکردم همه بخوابن بعد برم تو حیاط .آروم وبی صدا قدم برداشتم همه جا تاریک وسکوت بود وآرامش .یه ترسی تو وجودم بود .رفتم دستشویی وبرگشتم دستامو شستم واومدم پامو بزارم رو پله اول برم بالا .ازپست سرم گفت :حالا راحت شدی هم منو بدبخت کردی هم خودتو ؟
ترسیدم برگشتم پشت سرم واحمد بود چشماش خیس بود .
مریم:گریه کردی ؟من هم تو این ماجرا تقصیری نداشتم احمد لطفا منو ببخش اگه عمری داشتم چندسال بعد بهت میگم چرا مجبور شدم اینکارو بکنم .
احمد :بدبختم کردی مریم ازبچگی تو خواب ورویا تو رو زن خودم میدونستم .میدونی چند هزار بار چشمامو بستم ورفتم تو رویا ها که از سرکار میام وتودر خونمو برام باز میکنی .ولی الان چی یه زن دیگه تو خونمه که دوسش ندارم .ازمن بزرگتره واخلاقش به من نمیخوره .دلم نمیخواد حتی نگاش کنم دلم نمیخواد برم تو خونه که ببینمش .هنوز چندروز از عروسی که بیشتر شبیه ختمم بود نگذشته ولی خوشحال نیستم با زنم دعوا کردم ...
مریم:ببین احمد توروخدا اینکارو با خودت نکن باید فراموش کنیم قسمت ما همین بوده .تو الان دیکه یه زن داری که خونه مادرشو به امید تو ول کرده پس مثل کوه پشتش باش وبرای خوشحالیش هرکاری ازدستت برمیاد انجام بده .لطفا منو فراموش کن توروخدا مبادا بخاطر من زندگی رو به دختره زهر کنی .اگه یه ذره هم منو بشناسی ودوسم داشته باشی میدونی که نمیخوام کسی صدمه ببینه.
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
🔺#خانمانه
خانم همش ناله و غر و مریض نباش
خانوم لطیف توی صحبت کردنش به خصوص با همسرش لطافت داره.
یعنی چی یعنی به سلام و احول پرسی ساده پسنده نکنین.
صداتونو مدل بدید.
ناز توی صداتون بیارید و جمله های مثبت و انرژی بخش استفاده کنین.
مثلا وقتی حالتونو همسری میپرسه
نگید:بدنیستم!
بگید؛ خوبم.شکر خدا...
وقتی همسرتون حالتونو می پرسه
یا از جملات دیگه ای مثل:
🔸با تو همیشه خوبم
🔹با داشتن همسری مثل تو معلومه که خوبم
🔸الهی شکر؛عالی ام
🔹به لطف تو خوبم
🔸زنده باشی همسر عزیز من.عالی ام
🔹تو خوب باشی منم خوبم.
یادتون باشه مردها از زن های دایما ناله و توی هم رفته خوششون نمیاد
#زناشویی
رابطه زناشویی👩❤️👨
هدایت شده از تبلیغات گالری هنرمندان🎻
.
.
اگه تو هم جز اون دسته آدمایی هستی که تا حالا کلی از عکساتو از دست دادی و چاپ نکردی و حسرتش به دلت مونده😣🥺
بیا اینجا با دونه ای ٧ تومن عکساتو ماندگار کن...
.
https://eitaa.com/joinchat/923206260C2ab73edc96
.
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧡در این شب
⭐️زیبای بهاری
🧡از خدای مهربان
⭐️براتون
🧡یک حس قشنگ
⭐️یک شادی بی دلیل
🧡یک نفس عطر خدا
⭐️دنیا دنیا آرزوهای خوب
🧡و آرامش خواستارم
⭐️شبتون بخیر
👇تقویم نجومی اسلامی شنبه👇
✴️ شنبه 👈28 مهر/ میزان 1403
👈15 ربیع الثانی 1446👈19 اکتبر 2024
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️ امروز برای همه امور خوب و شایسته است خصوصا برای امور زیر:
✅خواستگاری و عقد و عروسی.
✅خرید کردن.
✅معاملات.
✅دیدار با قاضی و روسا و اشراف و درخواست از آنها.
✅اقدامات قضایی.
✅آغاز نویسندگی و نگارش.
✅شکار و ماهی گیری.
✅و مسافرت خوب است.
🚘مسافرت: مسافرت خوب است.
👶زایمان خوب نیست.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓 امروز قمر در برج ثور و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️عقد و عروسی و خواستگاری.
✳️خرید جواهرات و طلا.
✳️تفریحات و سرگرمی و شادی.
✳️مسافرت.
✳️خرید املاک و مستغلات.
✳️ارسال جنس به مشتری.
✳️نقل و انتقال.
✳️بردن جهیزیه به خانه داماد.
✳️دیدار با دوستان و روسا و مسئولین.
✳️و آغاز بنایی نیک است.
🟣امور کتابت ادعیه و حرز و نماز و بستن آن خوب است.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت.
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ،باعث سرور و شادی می شود.
💉💉 حجامت:
فصد زالو انداختن خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری، سلامت آفرین است
💑حکم مباشرت امشب شب یکشنبه: مباشرت برای سلامتی توصیه می شود.
😴😴 تعبیر خواب:
خواب و رویایی که امشب. (شبِ یکشنبه) دیده شود تعبیرش در ایه ی 16 سوره مبارکه "نحل" است.
و علامات و بالنجم هم یهتدون...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که برای خواب بیننده حالتی غیر از آن حالتی که داشت روی دهد و از جانب شخص خوب و بزرگی به عظمت و بزرگی برسد و از این قبیل امور قیاس شود.
کتاب تقویم همسران صفحه ۱۱۶
💅 ناخن گرفتن.
شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بیماری در انگشتان دست گردد.
👚👕دوخت و دوز.
شنبه برای بریدن و دوختن،#لباس_نو روز مناسبی نیست آن لباس تا زمانی که بر تن آن شخص باشد موجب مریضی و بیماری اوست.(این حکم شامل خرید لباس و پوشیدن نمی شود)
🙏🏻 استخاره:
وقت #استخاره در روز شنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر.
📿 ذکر روز شنبه ،یارب العالمین ۱۰۰ مرتبه
📿 ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه #یاغنی که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد.
💠 ️روز شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_رسول_اکرم_(ص). سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌در جلسه اول خواستگاری عیوب جسمی را بگویید/دکتر عزیزی
🎥#دکتر_عزیزی
#خواستگاری
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
◽️از خانواده خود بخواهید دست از حمایت شوهر بی مسئولیتتان بردارند.
▫️با حمایت های مادی از سوی خانواده ها شوهر بی مسئولیت شما به این اوضاع عادت کرده و روز به روز بی مسئولیت تر خواهد شد زیرا نیازی در خود برای تلاش برای زندگی و تامین مخارج نخواهد دید و از این رو حمایت های والدانه به بی مسئولیتی او دامن خواهد زد و اوضاع را بدتر خواهد کرد.
▫️از این رو بهتر است از خانواده ها بخواهید تا از این گونه کمک های مادی دست برداشته و این مسئولیت را به عهده شوهر تان بگذارید در این صورت او با مشکلات روبرو شده و برای انجام وظایفی که به عهده دارد تلاش خواهد کرد.
رابطه زناشویی👩❤️👨
· ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·
@daneshanushe
🌱چطور با نوجوانی که در حال گذروندن موقعیت سختی هست، صحبت کنیم:
۱. سعی کن از نصیحت کردن فاصله بگیری، مگر اینکه ازت بخوان که نصیحت کنی.
در این مواقع بیشتر همدلی و درک کردن مهمه.
۲.از قضاوت کردن فاصله بگیر و سعی کن مسئله رو از دیدگاه اون هم ببینی.
۳. ازشون بپرس که به چه چیزی نیاز داره. بعضی وقتها به یک آغوش و گاهی هم، به فرصتی برای تنهایی نیاز دارن./دکتر انوشه
#دکتر_انوشه
#قصه_و_عبرت
💟 قصه ای واقعی است که یکی از معلمین روایت می کند ؛
دو مرد از وزارت آموزش و پرورش آمده بودند برای بازرسی و تهیه گزارش از کار معلمان که در کلاس آن معلم حضور یافتند .
در این هنگام و جلوی آن دو مرد یکی از دانش آموزان از معلمش پرسید :چرا درس زبان عربی اینقدر مشکل است ؟
((معلم داشت برای آنان صحبت می کرد و این دانش آموز داد زد و چنین گفت))
معلم لحظه ای سکوت کرد سپس گفت :
اگر این طور است اشکالی ندارد درس را به بازی تبدیل می کنم !
دانش أموزان خوشحال شدند و معلم را نگریستند تا ببینند چگونه درس را به بازی تبدیل می کند !
معلم روی تخته یک شیشه که بالای آن تنگ می شد کشید 🍶 سپس درون آن خروسی🐔 رسم کرد ، و روبه دانش آموزان کرد و گفت : چه کسی می تواند راه حلی بیابد برای اینکه این خروس را از شیشه بیرون بیاوریم ؟ به شرطی که شیشه نشکند و خروس را هم نکشیم !
دانش آموزان همه تلاشهای خود را کردند اما هیچ کدام به راه حلی نرسید و آن دو مرد نیز با دقت کار دانش آموزان را دنبال می کردند که عاقبت همه دانش اموزان راه حل هایشان به شکست می انجامید .
درآخر یکی از دانش آموزان ناامیدانه فریاد زد : آقا معلم این خروس بیرون نمیاد الا با شکست شیشه یا کشتنش !
معلم گفت : نه ، نباید از دوشرط گذشت !
دانش آموز گفت : پس به آن کسی که آن خروس را داخل شیشه کرده است باید گفت چگونه این کار را کرده همانگونه نیز آن را بیرون بیاورد !
دانش آموزان خندیدند ...اما خنده شان زیاد طول نکشید چون معلم گفت : درست است ، درست است !
این جواب درست است ، هر کسی آن را در شیشه قرار داده همانکس باید بیرونش بیاورد ، و شما نیز همچنین !!
وقتی درس عربی را برداشتید که بخوانید همان خروس را در شیشه کردید که این درس سخت است ،این را در عقل خود جای دادید ...
وقتی درس عربی را برداشتید آن را آسان بردارید در ذهنتان تا بتوانید آن را آسانتر بخوانید ، آن را جزو درسهای ساده بردارید ...
🌟 این حکایت بسیاری از کارهای ما و اندیشه های ماست ،
وقتی کاری را شروع کردی بسم الله وتوکل برخدا بگو ، سپس بر هر گونه مشکلی غلبه خواهی کرد ، فقط اینگونه خروس را از شیشه خارج خواهی کرد