eitaa logo
آغـوش‌خــدا | 𝐀𝐠𝐡𝐨𝐬𝐡𝐞 𝐤𝐡𝐨𝐝𝐚
394 دنبال‌کننده
11.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
441 فایل
بِسْـمِ‌رَبِّ‌النْور؛✨️ "اینجاهر‌دل‌شکسته‌،التیام‌می‌یابد🌱" ناشناسمون🌵 https://harfeto.timefriend.net/17167459505911 🪴شرایط‌و‌همسایه‌ها : @sharaet_Canal -مدیر : @Laleiy - ادمین: @Seyede_dona براامام‌زمانت‌بمون🤍🌿!
مشاهده در ایتا
دانلود
💕 حضرت ماه😘🦋 ادمین❣️ ▂▂▂▂▂▂▂▂▂ 🕊➫¦@bashohadat ▂▂▂▂▂▂▂▂▂
چطور‌بخاطر‌‌‌برنامہ‌مورد‌علاقہ‌مون‌🌱 یا‌یہ‌موضوع‌‌ودغدغہ‌کوچیک‌نمازمون‌رو فراموش‌میڪنیم...؟!🤷🏻 مثل‌اینکه‌یادمون‌رفتہ💭 حضرت‌زینب‌شب‌ِ‌شهادت‌برادر‌‌شم‌📜 حتی‌نماز‌شبش‌رو‌هم‌فراموش‌نڪرد...!💛 مایی‌‌ڪه‌شعارمون ڪلنا‌فداڪ‌یا‌زینبہ...نباید‌اینجوری‌باشیم!🌷 زینب‌وار‌زندگی‌ڪنیم... ▂▂▂▂▂▂▂▂▂ 🕊➫¦@bashohadat ▂▂▂▂▂▂▂▂▂
پسر عموم دو سالشه 😭😭😭💔💔 اینقدر ناز بود نگو امروز افتاد ت دیگ شیری داغ کل بدنش از بین رفته😭😭مامان باباش الان بردنش یزد😭😭😭
آغـوش‌خــدا | 𝐀𝐠𝐡𝐨𝐬𝐡𝐞 𝐤𝐡𝐨𝐝𝐚
پسر عموم دو سالشه 😭😭😭💔💔 اینقدر ناز بود نگو امروز افتاد ت دیگ شیری داغ کل بدنش از بین رفته😭😭مامان
سلام بچه ها😔 این پیامِ یکی از اعضامونه💔 لطفا براشون دعا کنین که بحقِ حضرتِ رقیه •سلام‌الله‌• خدا مشکلشون رو حل کنه🙏🏻!
44.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
-🖤🕯" بغلم‌ڪنی‌لالایۍ‌بخونۍ😔 دلم‌تنگہ🥀...! شھادتِ خانمِ سہ‌ساله رو تسلیت عࢪض مے‌ڪنیم! ادامه در پستِ بعدی👇🏻 || | ▂▂▂▂▂▂▂▂▂ 🕊➫¦@bashohadat ▂▂▂▂▂▂▂▂▂
• . دࢪنام‌رقیه،فاطمہ‌پنهان‌است☝️🏼 ازاین‌دۅیڪےجان‌ویڪےجانان‌است♥️ دࢪروۍکبوداین‌دۅپیداست‌خدا🥀 آیینہ‌بزرگ‌وکوچڪش‌یکساݩ‌است🕯 ✍🏼 | سید رضا مؤید شھادت‌ِ‌‌جانسوزِبانوۍ‌سہ‌سالھ‌ را‌خدمتِ‌شما‌بزرگواراݩ‌تسلیټ عرض‌مۍ‌ڪنیم🖤!' || ▂▂▂▂▂▂▂▂▂ 🕊➫¦@bashohadat ▂▂▂▂▂▂▂▂▂
عالم‌بہ‌فدا؎‌لبِ‌عطشانِ‌ࢪقیھ🖤⛓!`
📜 | زیارت حضرت رقیه سلام الله علیها «اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْکُبْری اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِیِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الزَّکِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّی اللهُ عَلَیْکِ وَعَلی رُوحِکِ وَبَدَنِکِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَکِ وَمَاْواکِ فِی الْجَنَّةِ مَعَ آبائِکِ وَاَجْدادِکِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَی الدّارِ، وَعَلَی الْمَلائِکَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِکِ الشَّریفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ، وَصَلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ.» 🖐🏻
من‌خنده‌زنم‌بردل دل‌خنده‌زندبرمن  اینجاست‌ڪه‌مےخندد،دیۅانه‌به‌دیۅانه..
من‌خنده‌زنم‌برغم غم‌خندھ‌ڪندبرمن  اینجاست‌‌ڪھ‌مےخندد،بیگانھ‌بھ‌دیوانھ
من‌خندھ‌ڪنم‌برعقل اۅ‌خندھ‌ڪندبرمن  اینجاست‌ڪھ‌مےخندد،ویرانھ‌بھ‌دیۅانھ
من‌خندھ‌ڪنم‌‌برتو توخندھ‌ڪنےبرمن  اینجاست‌ڪھ‌می‌خندیم،هردو چو دو دیوانھ
من‌خندھ‌ڪنم‌براو اۅخندھ‌ڪندبرمن  دیگربھ‌چھ‌مےخندم‌دل‌رفت‌از‌این‌خانھ...!(:
هدایت شده از ˼رَسٰــام|𝐑𝐚𝐬𝐚𝐦˹
یکی از روضه خوان های میگه شب پنجم صفر پیرهن سیاه تنم کردم برم هیئت،یه دختر پنج، شش ساله مریض حال داشتم،گفت: بابا کجا میری؟ گفتم:دارم میرم هیئت. گفت: مگه الان چه خبره؟ گفتم:شهادت حضرت رقیه است. گفت: بابا رقیه کیه؟ گفتم:دختر امام حسینه. گفت:بابا چند سالشه؟ گفتم: هم سن خودته. گفت: بابا منم با خودت میبری؟ گفتم: نه عزیزم تو مریضی،استراحت کن،حالت بهتر بشه. گفت: بابا حالا که من رو نمیبری با خودت،بهش میگی بیاد کنارم؟ با خودم گفتم: حالا من چی توضیح بدم به این بچه؟ گفتم: نه،نمیتونه بیاد. گفت: چرا بابا؟ گفتم: اونم مریضه. چرا بابا؟ چی شده؟ گفتم: بابا پاهاش درد میکنه. گفت: چرا پاهاش درد میکنه؟ گفتم:رو خارهای بیابون دویده. گفت:بابا چرا رو خارهای بیابون دویده؟ مگه کفش پاش نبوده؟ گفتم نه کفش نداشته، کفشاشو غارت کردند و کفشاشو دزدیده بودند. دخترم میذاری من برم، بیچاره ام کردی تو! گفت:آره برو. من خداحافظی کردم، دم در دوباره گفت:بابا،یه سئوال دیگه! سئوالش من رو بیچاره کرد، نشستم دم در شروع کردم به گریه کردن،گفت:بابا کفشاشو غارت کردن، چرا باباش بغلش نمیکرد؟😭 بابا من اون روز کفشم گم شده بود تو بغلم کردی بابا، چرا باباش بغلش نکرد؟😭😭 حالا برای بچه مریض و بی حال، چطوری یتیمی را توضیح بدم؟😭😭 بگم باباشو کجا دید؟؟😭😭 با چه وضعی دید؟!😭😭 صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️جناب ملّا سیّد محمّد هاشم خراسانی بعد از نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها ، مدام از شدت گریه و غصّه غش می‌کرد. چون او را به هوش می‌آوردند ، قضیه زنجیر را به مردم می‌گفت و می‌فرمود بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار ، و بود ، همچنین یک زنجیر کوچکی هم به گردن آن بانو بسته بودند. سپس با شیون ایشان ، صدای ضجّه و زاری از مردم بر می‌خواست. أسرار الشهادة / ۴۰۶. منتخب التواریخ / ۳۸۸. 😭🖤
آغـوش‌خــدا | 𝐀𝐠𝐡𝐨𝐬𝐡𝐞 𝐤𝐡𝐨𝐝𝐚
▪️جناب ملّا سیّد محمّد هاشم خراسانی بعد از نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها ، مدام از شدت گریه و
🖤 ماجرای نبش قبر حضرت رقیه سلام الله علیها عالم بزرگوار مرحوم آيت‌الله علامه "ملاّ محمّد هاشم خراساني" مي‌نويسد: عالم جليل شيخ محمّدعلي شامي كه از جمله علماي نجف اشرف بود به حقير فرمود: جدّ مادري من، جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي كه نَسَبش به سيّد مرتضي علم‌الهدي منتهي مي‌شد سه دختر داشت و اولاد پسر نداشت. شبي دختر بزرگ ايشان حضرت رقيّه دختر امام حسين عليه‌السلام را در خواب ديد كه فرمودند: «به پدرت بگو: به والي بگويد: ميان لحد و جسد من آب افتاده، و بدن من در اذّيت است، بيايد قبر و لحد مرا تعمير كند.» دختر به سيّد عرض كرد، ولي سيّد از ترس اهل تسنّن، به خواب اعتنا ننمود. شب دوّم دختر وسطي سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، ترتيب اثري نداد. شب سوّم دختر كوچك سيّد همين خواب را ديد و به پدر گفت، باز ترتيب اثري نداد. شب چهارم خود سيّد حضرت رقيّه را در خواب ديد كه به طريق عتاب فرمودند: چرا والي را خبردار نكردي؟! سيّد بيدار شد، صبح نزد والي شام رفت و خوابش را گفت. والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّي امر كرد كه غسل كنند و لباس‌هاي پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودي حرم مطهّر باز شد، همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند. صلحاء و بزرگان از شيعه و سنّي در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد، و چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم. حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلام‌الله عليها، ميان لحد و كفن صحيح و سالم است اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است. سيّد در قبر رفت، همين كه خشت بالاي سر را برداشت ديدند سيّد افتاد. زير بغلش را گرفتند، هي مي‌گفت: «اي واي بر من.. واي بر من.. به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده ولي اکنون فهميدم دروغ بوده، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمي‌كنم، مي‌ترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم. سيّد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالاي زانو خود نگه داشت و گريه مي‌كرد تا اينكه قبر را تعمير كردند. وقت نماز كه مي شد سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاكيزه مي‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمي‌داشت و بر زانو مي‌نهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد. و از معجزه آن حضرت اين كه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد. دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را "سيّد مصطفي" گذاشت. آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيد ابراهيم واگذار کرد. اين قضيه در سال 1242 هجري شمسي رخ داده و در کتاب «معالي» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است: «فَنزلَ في قبرها و وَضع عليها ثوباً لفَّها فيه و أخْرجها، فإذا هي بنتٌ صغيرةٌ دُونَ البُلوغِ و كانَ متْنُها مجروحةً مِنْ كثرةِ الضَّرب» « آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه اي بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكي بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و بدن شریفش هنوز از زيادي ضربات مجروح بود.» پس از درگذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد. فرزندان سيّد ابراهيم دمشقي معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه هستند به گونه‌اي که هر گاه دست خود را به موضع دردناک بيماري بگذارند فوري آرام مي‌شود و اين اثر را از جدّ بزرگ خود به ارث برده‌اند که اين خاصيت، ناشي از نگهداري بدن شريف آن مظلومه به مدت سه شبانه‌روز است. اين موضوع پيش از اين به صورت روضه‌خواني از سوي حجت‌الاسلام سيد حسين مؤمني و حجت‌الاسلام سيد عبدالله فاطمي‌نيا، در حرم مطهر امام رضا(ع) خوانده شده و مورد تأييد علما نيز قرار گرفته است. منابع: 1-اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦. 2-منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸. 3-مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸. تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳. سلامتی و تعجیل در ظهور امام زمان صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 گروه موسیقی کره ای (بی تی اس) که پرطرفدار هم شده است، جوانان را به سمت می کشد ❌ نوجوانانی که نا آگاهانه خود را در دام می‌اندازند و حتی از نحوه به دام افتادن نیز آگاه نیستند 📌 جهت گیری رسانه ها تاثیر عجیبی بر شکل گیری اعتقادات دارد این کلیپ را ببینید و کمی تفکر کنید 🔸🔹🔸🔹 ☑️ کانال پویش سواد رسانه ای