کدام ویدیو حقیقت داره؟
شما دوست دارید کدوم واقعی باشه؟
یکی از ترفند های جذب و تبلیغ در رسانه استفاده ابزاری محض از زنانه.
البته تبلبغات هم شکل تازه ای گرفته و دیگه اون تبلیغی که در تلویزیون کلاسیک میبینیم در شبکه های اجتماعی جواب نمیده پس باید به شیوه های نوین کار کرد.
حقیقت رو در پس تحقیق و پرس و جو از منابع درست و با رزومه روشن جویا بشید.
نه از هر ننه قمر رنگ و لعاب داری که بیشتر به تابلوهای نقاشی شبیهن.
حقیقت آلمان کشوری پیر با سیل پناهندگی بالا برای نجات از کمبود نیروی جوان.
پس طبیعیه مسکن دچار کمبود باشه.
#حقیقت_غرب
#سواد_رسانه_ای
@Akhbarefori
https://eitaa.com/dar_mahzr_amir_almomnin
پشتپرده سفارت جدید آمریکا در بیروت چیست؟
🔹تصاویر منتشر شده از ساختمان در حال احداث سفارت آمریکا در لبنان بار دیگر توجه رسانههای جهانی را به خود جلب کرده است.
🔹مساحت سفارت جدید حدود ۹۰ هزار متر مربع بناهای مسقف و ۱۲۰ هزار متر مربع مساحتهای روباز است که توسط دفتر عملیات ساخت و ساز ما ورای بحار وزارت خارجه آمریکا در حال احداث است.
🔹الیوسف یکی از فعالان فضای مجازی در این رابطه نوشت، گفته میشود، سفارت آمریکا در لبنان بزرگترین سفارت آمریکا در جهان بعد از سفارت این کشور در بغداد است.
🔹برخی دیگر از فعالان هم از دولت این کشور خواستند تا در رابطه با علل اعطای چنین اجازهای به سفارت آمریکا برای احداث سفارتی با این مساحت توضیح دهد.
https://eitaa.com/dar_mahzr_amir_almomnin
بسم الله الرحمن الرحيم
ان شاءالله جلسه نهج البلاغه یکشنبه17ارديبهشت ساعت17:15
تا اذان مغرب
بنیاد،میدان ایثار،مسجدقمربنی هاشم(ع)
ياعلى
💥قال الامام علی علیهالسلام :
مَنْ عَمِلَ لِدِينِهِ كَفَاهُ اَللَّهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ.
كسى كه براى دين خود كار كند، خدا دنياى او را كفايت فرمايد.
📜 نهجالبلاغه، حکمت ۴۲۳
https://eitaa.com/dar_mahzr_amir_almomnin
از بزرگان بیاموزیم .
روش برخورد با پخش ترانههای داخل تاکسی👌
☘
✅جوان راننده از ابتداى ورود ما پيوسته موجهاى گوناگون راديو را مىگرفت و انواع ترانهها را گوش مىكرد. من از اين كه استاد صفایی (علی صفایی حائری=عینصاد) چيزى نمىگفت قدرى تعجب كرده بودم، اما به احترام ايشان چيزى نمىگفتم. به ميدان كه رسيديم پياده شديم. استاد كمى تأمل كرد و در حالى كه يك پايش بيرون و يك پايش داخل ماشين بود، دستش را به آرامى روى شانه جوان گذاشت. جوان برگشت. آن روح قدسى با مهربانى گفت:«خودت را در اين عالم خرج چيزى كن كه از تو بالاتر باشد». به نظرم جوان خواستار تكرار حرف شد. فرمود: «بالاخره هر كس خودش را در عالم خرج چيزى مىكند، تو خودت را خرج كسى كن كه از تو بزرگتر و بالاتر باشد».
با همين چند كلمه در جوان تأثير گذاشت. او با شرمندگى عذر خواهى كرد و كرايه ماشين را نمىگرفت. ايشان تشكر كرد و من شروع تحول جوان را با همان جمله احساس كردم.
https://eitaa.com/dar_mahzr_amir_almomnin
👑دیکتاتور کیست؟
📌مالکیت و اختیارات پادشاه انگلیس
🖋در کنار مسئولیتهای تشریفاتی، ملکه یا شاه اختیارات و مسئولیت های جدی بسیاری را بر عهده دارند.
https://eitaa.com/dar_mahzr_amir_almomnin
🔻مسلمانان در اندلس ۸۰۰ سال حکومت کردند.
دشمنان اسلام فقط با دو عنصر فحشا و شراب خواری، این حکومت که صد ها سال ادامه داشت رو از بین بردند.
🔴 به نظر شما هدف دشمنان جمهوری اسلامی از رواج فحشا و حمایت از بی حجابی و ... چیه⁉️⁉️🧐
حکمت ۱۵۰
در پاسخ مردى كه از او خواسته بود اندرزش دهد، چنين فرمود:
از كسانى مباش كه بدون عمل، اميد سعادت آخرت را دارند
و توبه را باآرزوهاى دراز تاخير مى اندازند
در دنیا سخن زاهدانه میگوید
و عمل دل دادگان به دنیا را انجام میدهد
اگر از دنيا بهره اش دهند، سير نگردد
و اگر از دنیا بازش دارند، قناعت نكند
در سپاس آنچه به او دادهاند ناتوان است
و از آنچه مانده است، افزون میطلبد
ديگران را از كار بد نهى ميكند، اما خود نهى نمى پذيرد
و بدانچه خود نمى كند فرمان مىدهد
به شایستگان علاقه دارد ولی مانند آنان عمل نمیکند
و با گنهكاران دشمنى مى ورزد و خود يكى از آنان است
از مرگ نفرت مىدارد، چون گناهانش بسيار است
ولى در انجام دادن كارهايى كه سبب بيزارى او از مرگ شده، پاى مى فشرد
چون بيمار شود از كرده خود پشيمان میشود
و اگر تندرستی یابد احساس امنيت ميكند و به لهو مى پردازد
چون عافیت یابد مغرور میشود
و چون بيمار گردد نوميد مى شود
اگر بلائى به او رسد
به زارى خدا را خواند
و اگر آسایشی به او رسد
در حال غرور از خدا روی بگرداند
در آنچه درباره آن به گمان است، هواى نفس خويش را به فرمان است
و درباره آنچه يقين دارد در چيرگى بر نفس ناتوان است
بر ديگران به كمتر از گناه خود ميترسد
و براى خويش بيشتر از آنچه عمل كرده اميد دارد
اگر بى نياز شود مغرور و سرمست ميگردد
و اگر فقير شود نوميد و سست ميشود.
چون کاری کند، در آن کوتاهی میکند
و چون چیزی خواهد، اصرار میکند
چون در برابر شهوت قرار گیرد گناه را بر میگزیند
و توبه را عقب میاندازد
و اگر محنتى به او برسد
از شرایط امت(مسلمان) بودن بیرون میرود
از عبرتها میگوید
و خود عبرت نمیگیرد
در پند دادن مبالغه میکند
اما خود پند نميپذيرد
که او در سخن راهنماست
و در عمل از همه کمتر است
برای دنیای زودگذر تلاش و رقابت دارد
اما برای آخرت جاویدان آسان میگذرد
سود را زیان، و زیان را سود میپندارد
از مرگ ميترسد ولى فرصتها را از دست ميدهد
گناه ديگران را بزرگ مى شمارد
در حاليكه بزرگتر از آن را از خود ناچيز به حساب ميآورد
طاعت و عبادت خود را بزرگ مى شمارد
که مانندش را از دیگران ناچیز به حساب میآورد
بر مردم طعن مى زند و خويشتن را مى ستايد
لهو و لعب با ثروتمندان
نزد او از ذكر خدا با فقيران محبوبتر است
به زيان ديگران و سود خود داورى كند
ولى به سود ديگران و زيان خود داورى نمى كند
دیگران را ارشاد و خود را گمراه مینماید
مردم او را اطاعت میکنند و او خداوند را عصیان میکند
حق خود را کامل میستاند
اما حق دیگران را به کمال نمیدهد
در غیر خدا از مردم میترسد
و از خدا در باره مردم نمیترسد.
سید رضی می گوید :
و اگر در اين كتاب جز اين گفتار نبود
کافی بود براى اندرز بجا
و حكمت رسا
و بينايى بيننده
و عبرت بینای اندیشه کننده.
الحکمة ۱۵۰
وقال عليه السلام لرجلٍ سأَله أَن يعظه:
لاَ تَكُنْ مِمَّنْ يَرْجُو الاْخِرَةَ بِغَيْرِ الْعَمَلِ،
وَيُرَجِّي التَّوْبَةَ بِطُولِ الاَمَلِ،
يَقُولُ فِي الدُّنْيَا بِقَوْلِ الزَّاهِدِينَ،
وَيَعْمَلُ فِيهَا بَعَمَلِ الرَّاغِبِينَ،
إِنْ أُعْطِيَ مِنْهَا لَمْ يَشْبَعْ،
وَإِنْ مُنِعَ مِنْهَا لَمْ يَقْنَعْ،
يَعْجِزُ عَنْ شُكْرِ مَا أُوتِيَ،
وَيَبْتَغِي الزِّيَادَةَ فِيَما بَقِيَ،
يَنْهَى وَلاَ يَنْتَهِي،
وَيَأْمُرُ بِمَا لاَ يَأْتِي،
يُحِبُّ الصَّالِحِينَ وَلاَ يَعْمَلُ عَمَلَهُمْ،
وَيُبْغِضُ الْمُذْنِبِينَ وَهُوَ أَحَدُهُمْ،
يَكْرَهُ الْمَوْتَ لِكَثْرَةِ ذُنُوبِهِ،
وَيُقِيمُ عَلَى مَا يَكْرَهُ الْمَوْتَ لَهُ،
إِنْ سَقِمَ ظَلَّ نَادِماً،
وَإِنْ صَحَّ أَمِنَ لاَهِياً،
يُعْجَبُ بِنَفْسِهِ إِذَا عوفِيَ،
وَيَقْنَطُ إِذَا ابْتُلِيَ،
إِنْ أَصَابَهُ بَلاَءٌ
دَعَا مُضْطَرّاً،
وإِنْ نَالَهُ رَخَاءُ
أَعْرَضَ مُغْتَرّاً،
تَغْلِبُهُ نَفْسُهُ عَلَى مَا يَظُنُّ،
وَلاَ يَغْلِبُهَا عَلَى مَا يَسْتَيْقِنُ
يَخَافُ عَلَى غْيَرِهِ بِأَدْنىَ مِنْ ذَنْبِهِ،
وَيَرْجُو لِنَفْسِهِ بِأَكْثَرَ مِنْ عَمَلِهِ،
إِنْ اسْتَغْنَى بَطِرَوَفُتِنَ،
وَإِنِ افْتقَرَ قَنِطَ وَ وَهَنَ
يُقَصِّرُ إِذَا عَمِلَ،
وَيُبَالِغُ إِذَا سَأَلَ
إِنْ عَرَضَتْ لَهُ شَهْوَةٌ أَسْلَفَ الْمَعْصِيَةَ
وَسَوَّفَ التَّوْبَةَ،
وَإِنْ عَرَتْهُ مِحْنَةٌ
انْفَرَجَ عَنْ شَرَائِطِ الْمِلَّةِ
يَصِفُ الْعِبْرَةَ
وَلاَ يَعْتَبرُ،
وَيُبَالِغُ فِي الْمَوْعِظَةِ
وَلاَ يَتَّعِظُ،
فَهُوَ بِالْقَوْلِ مُدِلٌّ
وَمِنَ الْعَمَلِ مُقِلٌّ،
يُنَافِسُ فِيَما يَفْنَى،
وَيُسَامِحُ فِيَما يَبْقَى،
يَرَى الْغُنْمَ مغْرَماً، وَالْغُرْمَ مَغْنَماً،
يخشَى الْمَوْتَ وَلاَ يُبَادِرُ الْفوْتَ
يَسْتَعْظِمُ مِنْ مَعْصِيَةِ غَيْرِهِ
مَا يَسْتَقِلُّ أَكْثَرَ مِنْهُ مِنْ نَفْسِهِ،
وَيَسْتَكْثِرُ مِنْ طَاعَتِهِ
مَا يَحْقِرُهُ مِنْ طَاعَةِ غَيْرِهِ،
فَهُوَ عَلَى النَّاسِ طَاعِنٌ، وَلِنَفْسِهِ مُدَاه...
https://eitaa.com/dar_mahzr_amir_almomnin
ِنٌ،
اللَّهْوُ مَعَ الاَغْنِيَاءِ
أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنَ الذِّكْرِ مَعَ الْفُقَرَاءِ،
يَحْكُمُ عَلَى غَيْرِهِ لِنَفْسِهِ
وَلاَ يَحْكُمُ عَلَيْهَا لِغَيْرِهِ،
يُرْشِدُ غَيْرَهُ يُغْوِي نَفْسَهُ،
فَهُوَ يُطَاعُ وَيَعْصِي،
وَيَسْتَوْفِي
وَلا يُوفِي،
وَيَخْشَى الْخَلْقَ فِي غَيْرِ رَبِّهِ،
وَلاَ يَخْشَى رَبَّهُ فِي خَلْقِهِ.
قال الرضى :
وَ لَوْ لَمْ يَكُنْ في هذا الْكِتابِ إلا هذا الْكَلامُ
لَكَفى بِهِ مَوْعِظَةً ناجِعَةً
وَ حِكْمَةً بالِغَةً
وَ بَصيرَةً لِمُبْصِرٍ
وَ عِبْرَةً لِناظِرٍ مُفَكِّرٍ.
saying 150
Imam Ali ibn Abu Talib (PBUH) said the following to a man who had requested him to preach:
Do not be like him who hopes for (bliss in) the next life without action
and delays repentance by prolonging his desires,
who utters words like ascetics in this world
but whose deeds are like those who are eager for it.
If he is granted something of it, he does not feel satisfied.
If he is denied, he is not content.
He is not grateful for what he gets
and covets an increase in whatever remains with him.
He curbs others (from wrongdoing) but not his own self.
He commands others for what he himself does not do.
He loves the virtuous but does not behave like them.
He hates the vicious but he himself is one of them
He dislikes death because of the excess of his sins
but adheres to that because of which he is afraid of death.
If he falls ill, he feels ashamed:
if he is healthy, he feels secure
When he recovers from illness, he feels vain about himself
When he is afflicted, he loses hope
If distress befalls him,
he prays like a bewildered man.
When he finds ease of life
he falls into deceit and turns his face away.
His heart overpowers him by means of imaginary things
while he cannot control his heart by his conviction.
For others, he is afraid of small sins,
but for himself, he expects more rewards than his performance.
If he becomes wealthy, he becomes self-conscious and falls into vice.
If he is impoverished, he despairs and becomes weak.
He is brief when he is doing a good thing
but goes too far when he is begging.
When passion overtakes him, he is quick in committing sin
but delays repentance.
If hardship befalls him,
he goes beyond the canons of the (Islamic) community.
He describes instructive events
but does not take instruction himself.
He preaches at length
but does not accept any preaching for himself.
He is tall on speech
but short on action.
He aspires for things that will perish
and ignores things that will last for good.
He regards profit as loss and loss as profit.
He fears death but does nothing in its anticipation.
He regards the sins of others as big
but considers the same things for himself as small.
If he does something in obedience to Allah, he considers it much,
but if others do the same, he considers it small.
He, therefore, rebukes others but flatters himself.
Entertainment in the company of the wealthy
is dearer to him than remembrance (of Allah) with the poor;
he passes verdicts against others for his own interests
and does not do so against himself for others’ interests.
He guides others but misguides himself.
He is obeyed by others but he himself disobeys (Allah).
He seeks the fulfillment of obligations (to himself)
but does not fulfil his own obligations (towards others).
He fears the people (and deeds) for others besides his Lord (Allah)
and does not fear his Lord in dealing with the public.
Sayyid ar-Radi says the following:
if this book had contained nothing save this short statement,
it will have sufficed as a successful piece of preaching,
a specimen of high philosophy,
an objective of wisdom for the onlooker
and a source of instruction for the meditative onlooker.
https://eitaa.com/dar_mahzr_amir_almomnin