#نبض_شناسی_دارالحکیم جناب علی بن عباس اهوازی در کتاب الکامل، در باب نبض طبیعی انسان می فرمایند: بدانکه بسیار مردم باشند که نبض طبیعی ایشان مختلف ردی به غیر مرض است، پس واجب است معرفت آن نیز، تا در حال مرض غلطی واقع نشود. اما چرایی آن را توضیح نمی دهند، اما 👇👇👇 شیخ الرئیس در قانون فی الطب می فرمایند: و ربما کثرت الخفقان لسبب قوه حس القلب، فیعرض الخفقان من أدنی وهم، أو بخار: بعضا بعضی از اشخاص دارای قلبی هستند که با ادنی بخار و حسی، دارای تپش و تغییرات در حرکات قلب می شوند. 👇👇👇 ✅بنابراین در بعضی از بدن ها اختلاف نبض بدون مرض است و ذات طبیعی قلب است. 🔹👈 و ممکن است متطبب این اختلاف نبض را مرض ببیند، اما اینگونه نیست. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

🔰علامات مزاج گرم طبیعی قلب(در کتاب جامع نبض شناسی) : 1⃣🔹وسعت سینه : در اینجا منظور وسعت ذاتی سینه است، بدون تداخل مغز. 2⃣🔹 نبض عظیم که میل به تواتر و سرعت نیز داشته باشد. 3⃣🔹نفس طبیعی و عظیم، که میل به تواتر و سرعت داشته باشد. 4⃣🔹زیاد بودن موی سینه، مشروط بر اینکه بسیاری مو از اثر رطوبتی نباشد که از اندامی دیگر به سینه سر زده باشد، و نیز مادهٔ رطوبی زیاد باشد، و محیط زیست و هوا در آن تداخل نکرده باشد. 5⃣🔹خشم بسیار 6⃣🔹اقدام بی پروا و فوری 7⃣🔹حس خوش بینی 8⃣🔹امیدواری زیاد ــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

#نبض_شناسی_دارالحکیم علی بن عباس اهوازی: و اما نبض مبتلایان به استرخاء و فلج، از آنجا که پدید آمدن این بیماری از راه بندی(سدّی) است که در سرآغاز نخاع، یا در سرآغاز عصبی که به سوی اندام فلج شده می رود، پدید می آید؛ پس برای آن نیرو(نیروی زیستی) شدنی نیست، که به گونه ای بهینه در شریان فرو رود، تا به آن اندام ها برسد؛ بدین سبب نبض در آنان صغیر و ضعیف و صلب است؛ و اگر بیماری نیرومند گردد، بطیء و متفاوت می شود؛ و سرانجام به هنگام نیرو گرفتن[فراوان] بیماری، نبض متواتر می شود؛ ولی متواتر بودن آن مستوی نیست، بلکه پس از قرع های بسیار، متفاوت می شد، و از این رو جالینوس این گونه نبض را «سست شونده»(مُفتِر) نامیده است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

#بارداری 🔰اگر زن باردار دچار قبض شکم شد، باید از داروی ملین و مسهل مبارک استفاده کرد. ✅خیساندن شحم فلوس در گلاب و صاف کردن آن و اضاف کردن چند قطره روغن بادام. 👈🔹 همچنین شیرخت و ترنجبین و گلاب نیز مفید است. 👈🔹 همچنین تمرهندی با گلنگبین نیز مفید است. و 👈 بهترین ملین برای زن باردار: گل سرخ را از تخم پاک کنند، و شب در گلاب بخیسانند تا صبح، بعد مقداری قند یا نبات به آن اضافه کنند و بخورند. این ملین حافظ جنین و قوا و اعضای باطنی است. 🔰✅ گل تازه گل سرخ بهتر از خشک شده آن است. ــــــــــــــــــــ 🆔دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

🔰به دو وجه بعضی از غذاها دفعتا به مجرد ورود به بدن موجب تقویت بدن می شوند : 1⃣🔹یک وجه آنکه اجزای لطیف غذا به واسطه رطوبات بدن و حرارت و قوا و ارواح، دفعتا با هم متصل و متحد به تمام بدن می شوند. 2⃣🔹 وجه دوم اینکه طبیعت مدبره بدن، که حامی بدن است، آنچه از غذا را که بعنوان ذخیره نگاه داشته، در هنگام فقدان بدن، اندک اندک صرف بدن می کند، و هنگانیکه غذای تازه وارد بدن شود، از ذخیره مطمئن می شود، و غذای ورودی را زیاد مصرف می کند، و بهمین منوال غذای ورودی موجب تقویت بدن شود. ـــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim

#نبض_شناسی_دارالحکیم علاء الدین علی بن ابی الحزم القُرشی المتطبب المعروف بِابن النفیس: فلنقل فیه فی النبض، و هی حرکه وضعیّه للشرایین قبضاً و بسطاً لتعدیل الروح بالنّسیم و إخراج فضالته. و أجناس أدلته عشره : 1⃣🔹أ حدها : المقدار، و أقسامه تسعه : طویل و قصیر و معتدل، عریض و ضیّقف و معتدل، مشرف، منخفض، معتدل، فإذا رکّبتَ هذه کانت سبعهً و عشرین، لکن الزائد فی الاقطار الثالثه هو : و الناقِصُ فیها هو الصغیر. 2⃣🔹ثانیه : کیفیه قَرع الحرکه، ذلک إما قویُّ أو ضعیف أو متوسط. 3⃣🔹ثالثها : زمان الحرکه، و هو أمّا سریعٌ أو بطیء أو متوسطٌ. 4⃣🔹رابعها : قوان الآله، و هو أمّا صُلبٌ أو لیّن أو متوسط. 5⃣🔹خامسها : زمان السکون، و هو إمّا متواترٌ، أو متفاوتٌ، أو متوسطٌ. 6⃣🔹سادسها : مُلمَسُ الآله، و هو إمّا حارٌ أو بارد أو متوسط. 7⃣🔹سابعها : مقدار ما فیه من الرّطوبه، و هو إمّا/ ممتلیٌ أو خالٍ أو متوسط. 8⃣🔹ثامنها : الاستواءُ فی أَحوالهِ أو اختلافه فیها، و هو أما مُستَوٍ أَو مختلف. 9⃣🔹تاسعها : الانتظام فی الاختلاف و هدم الانتظام فیه، و هو إمّا مختلف منتظم أو غیرُ منتظم، و هذا الجنس داخل تحت المختلف، فلهذا یجب أن تکون الاجناس تسعه. 🔟🔹عاشرها : الوزن، و هو إمّا جَیّد الوزن حسنُه أو غیر جَیّدِ الوزنِ سیئه و اصنافه ثالثه : مجاوز الوزن کالصبی یکون له وزن الشباب. مباین الوزن کالصبی یکون له وزن الشیوخ. و خارج عن الوزنف و هو أَالّ یشبه وزن سنِّ البته، و هو ردیءٌ. لنقُل فی اسباب نبض : الحاجه إلی النّبض هی ترویح الحارّ الغریزی، فإن زادت الحاجهُ لزیاده فی الحراره، و کانت الآله مُطاوعَهٌ بِلینِها و القوّهُ مساعدهً کان النبض عظیما، فإن کانت الحاجهُ أزیَد من ذلک اسرع، فأن افرطت تواتر. و أما إن کانت الآله عاصیه لصلابتها، أسرع مع صِغرٍ ثم تواتر،فإن کانت القوّه ضعیفه تواتر مع صِغرٍ أَزیدَ من صِغَر الصالبَه، و قد یَصغُرُ النّبض لانضغاط القوه تحت الماده الغذائیه أو الخلطیّه کما فی أوّل النّوب، و إن کانت القوّه فی أصلها قویّه، و لینُ النّبض الرّطوبه و صلابته للیبوسه، و قد یَصلب فی البحارین للتمدّد بسبب اندفاع الموادِّ ألی جهته واختلافُه لِثقَل ماده أو شِدّه ضعفٍ و المفرط من ذلک یُبطِل النظام و حُسنَ الوزن. و هنا أنواعٌ من النّبض ذاتُ أسماء یجیُ أن نشیر إلیها، و قد ذکرنا العظیم و الصغیر. النبض المنشاری : نبض سریع متواتر صُلب مختلف الاجزاء فی الشّهوق و الغُئُور، والتّقدم و التأخّر و الصّلابه. و الموجی یشبهه إلا أنه لیّن الدودی یُشبِه الموجیَّ لکنه صغیر النّملی یشبه الدودی لکنه أصغر و أشدُّ تواتراَ و ضعفاَ. ذنبُ الفار : نبض یأخذ من مقدار إلی أعظم منه أو أصغر، ثم یرجه إلی مقداره الاوّل، و قد ینقطع دونه، و ذلک ردیء. المطرقی : نبض یقرع الإصبع و لا یکفی فَیُتَمِّم بأُخری. ذوالفتره : هو الذی یتوقّع فیه حرکه/ فیکون سکوناً، و الواقِعُ فی الوسط هو الذی یتوقع فیه سکون فتکون حَرَکته. #نبض_شناسی_دارالحکیم ـــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim