eitaa logo
دارالحکیم(حیات معقول)
902 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
445 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ امروزه مردم عملا برده برخی از پزشکان شده اند ... ⬅️ بیمار پول پس انداز چندین ساله خود را در ازای یک عمل جراحی از دست می دهد !!! 👈 سپردن نظارت بر سیستم درمان به سازمان نظام پزشکی یکی از اشتباهات بزرگ مجلس شورای اسلامی بود . پ ن:البته خود ایشون یکی از طرفداران افزایش حقوق پزشکان هست ولی ببینید کار به کجا رسیده که داد ایشون رو هم در آورده چون خودش جراح نیست داره میسوزه که جراح ها دارن حسابی میخورن و این ها کمتر دارن میخورن والا اینها دلشون به حال ملت هیچوقت نمی سوزه. ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
نبض به میانه بهار گاه عظیم بود و قوی بغایت، چنانکه به هیچ وجه از فصول سال بدان عظم و بدان قوت نبوده بود، و به میانه تابستان صغیر بود و سریع و متواتر و ضعیف، و سبب آن که چون قوت ضعیف بود نبض عظیم نیاید و حاجت به سرعت و تواتر تمام کند، و نبض به میانه تیرماه صغیر بود و بسرعت و تواتر کم از آن بود که به تابستان بود از قبل کنی حاجت به استرواح، باز نبض به میانه زمستان بغایت صغیر بود و بغایت بطی و بغایت تفاوت، و لکن ضعیف نبود، و سبب کمی حاجت باسترواح، باز به اول بهار به آخر تابستان و آخر تیرماه به اول زمستان. 📕هدایة المتعلمین فی الطب ــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
جالینوس می گوید: یحتاج النبض العظیم فی کونه الی ثلثه اشیاء الی قوه و استدعا الحاجة الیه و مطاوعة العروق له. ـــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
💢حصول نبض عظیم موقوف بر سه امر است : 1⃣🔹یکی بر کمال حرکت انبساط. و این حاصل می شود به قوت قوه 2⃣🔹دوم بر قبول آلت مر فعلِ قوّه را علی ما ینبغی. و این حاصل می گردد به لین آلت. 3⃣🔹سوم هر چیزی که خواهش می کند به استیفای کمال حرکت. و این متحقق می شود عند شدّت حاجت. ✅پس این هر سه موجبات عِظَم اند نزد جمهور اطباء . اما جالینوس در جوامع اسکندرایین سببی رابع برای تعظیم نبض ذکر کرده، و آن «قلّت روح نفسانی» است. در توجیه آن گفته که او از جملة حاجتِ داعیة به سوی عِظَم است، زیرا که حاجت یا بنا بر تعدیل روح است، و یا برای تولید روح نفسانی. پس هر گاه روح کم گردد، حاجت بهر تولید او زیاده شود. پس عظیم شود نبض؛ چنانکه عظیم می شود به واسطة شدّت حاجت به سوی ترویح. و این سبب چهارمی بر مذهب اوست که نزد او تکوّن روح از هوای مستنشق است. حاصل آنكه : وجود عِظَم به وجود مجموع اسباب ثالثة مذکوره واجب می شود، اما فقدان عِظَم به فقدان یکی از اسباب ثلاثه واجب نمی گردد؛ مثال هر گاه آلت، شدیداللین و حاجت در کمال شدت بود، و قوّه به اعتدال باشد، پس شک نیست که در این صورت هم نبض عظیم می گردد. و لهذا گویند که نبض عظیم با نبض متوسط در قوت و ضعف و نیز با نبض ضعیف، ممکن الجمع است. و ایضاً گفته اند: 1⃣🔹هر گاه آلت لین باشد، در تعظیم نبض، أدنی قوت کفایت می کند. 2⃣🔹و هر گاه صلب باشد، تعظّم او حاصل نمی شود؛ اگر چه قوّه قوی و حاجت شدید بود. و من جمله اسبابِ ثلاثه، حاجت، معین تر است بر وجود عِظَم نبض، زیرا که اگر قوّه و لین آلتهر دو بدون حاجت یافته شوند، در این صورت طبیعت که فی الحقیقه علت نبض همان است، مصروف و مستعد به تعظیم نبض نمی گردد؛ و اگر حاجت شدید بود، در این حالت، طبیعت به سوی تعظیم نبض مصروف می گردد به معونت قوّه و لین آلت. ــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
نبص ذنب الفار و اقسام آن، برگرفته از کتاب هدایة المتعلمین ـــــــــــ کتاب جامع نبض شناسی ــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
📕سید اسماعیل جرجانی : سبب نبض ذنب الفار، ضعف قوّت باشد و چنان باشد که قوّت، جمله ساقط نباشد، و بدان قدر توانایی که دارد، جهد می کند تا آن مقدار حرکت که ممکن گردد، کرده شد. و این تکلیف بر قوت، از حاجت آمده باشد تا قوت بدین جهد، آغاز حرکتی قوی تر کند از آنچه به رنج افتد، و به تدریج آسودن گیرد؛ یعنی اندر هر حرکتی از آن جهد کمتر می کند، بدین تدریج ضعیف شود تا منقطع شود. و نسبت حرکت اولین با نسبت حرکت های میانین و نسبت حرکت آخرین، نسبت مخروط دارد؛ و سبب مخروط جهد قوت است که به اول کند، و به تدریج آسودن گیرد. پس ذنب الفأر نشانی دهد از آنچه قوت لختی هست. نشان دادن نبض ثابت بر ضعف قوّت، بیش از نشان دادن ذنب الفأر باشد. و از انواع ذنب الفأر، الذنب الراجع قوی تر باشد. و ذنب الفأر که اندر یك نبض باشد، سخت بد باشد، و نشان از قوّتی سخت ضعیف دهد. ـــــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
📕شیخ الرئیس ابن سینا: و سبب النبض الفأری أن تكون القوه ضعیفه فتأخذه عن اجتهاد إلی استراحه و یتدرّج و من استراحه إلی اجتهاد و الثالث علی حاله واحده أدلّ علی ضعف القوّه، فذنب الفأر و ما یشبهه أدلّ علی قوّه ما، و علی أن الضعف لیس فی الغایه و أردؤه الذنب المنقضی، ثم الثابت، ثم الذنب الراجع : سبب نبض دم موشی ناتوان شدن نیرو که بر اثر خستگی به استراحت می پردازد، و به تدریج راه می افتد و باز از استراحت به خستگی می رود. ثابت ماندن بر یك حالت غالباً کاستی و فزونی نیرو را ظاهر می کند. نبض دم موشی و همانند آن دلالت بر نوعی نیرو دارد و مؤید آن است که ناتوانی به نهایت درجة خود نرسیده است. بدترین حالت نبض دم موشی منقضی است. حالتِ ثابت بهتر از منقضی است، ولی بهترین حالتِ آن، نبضِ راجع است. ـــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim
در حکمت باید بدنبال استادی بود که از اولیاءالله باشد، نه اینکه صرفا با سواد باشد و ریاضی و هندسه و منطق و فلسفه و طب و نجوم و... را بتواند تدریس کند. ما استاد اینچنینی کم نداریم، اما استادی که شاگرد را پرواز دهد کم داریم. استاد باید دارای نفس پاک تهذیب شده باشد، در راستای سیره اهل بیت قدم برداشته باشد، و به درجه ای رسیده باشد، تا وقتی سر کلاش ایشان می نشینید از شوق به پرواز درایید. استاد باید خودش بواسطه نفس پاک، شربت شیرین عشق را نوشیده باشد، در غیر اینصورت نمی تواند عشق بازی را به شما بیاموزد. استادی که صرفا با سواد است، صحبت هایش بوی سواد و علم می دهد، اما بوی رسیدن و عشق نمی دهد، چه سود؟ ـــــــــــــــــــــــــــ 🆔 دارالحکیم http://eitaa.com/daralhakim