🔰این را باید متوجه باشیم
👈وقتی با یک متفکر روبرو می شویم، با یکی از «مراحل آگاهی بشر» روبرو می شویم، و این امر مهمی است که وقتی با «مراحل آگاهی بشر» روبرو می شویم، در واقع خودمان را درست پیدا می کنیم.
👈 بنابراین برای تمام متفکران باید ارزش حقیقی قائل بود. چون متفکر پیرو جریان های سرگرم کنندهٔ سیاسی نیست، بلکه پیرو تفکر حقیقی است، که در حضور تاریخ، راهنمای جامعه در شب های ظلمانی است، که «تو» خودت را درست پیدا کنی.
#دارالحکیم
#متفکر
#مراحل_آگاهی_بشر
ـــــــــــــ
🆔دارالحکیم در مسیر حکمت
http://eitaa.com/daralhakim
به پنج5⃣ دلیل، اخلاط چهار تا هستند:
1⃣🔹 أحدهما (استقراء) : اگر انسانی را که خواه مریض و خواه سالم باشد، فصد کنیم؛ می بینیم که دم مخلوط با یک شیء رغوه مانند که او صفر است؛ و یک شیء مثل رسوب که او سوداست و شیء مثل سفیده تخم مرغ که او بلغم است. و غیر از این سه دم نام دارد ( فأنا نجد دمه مخالطاً لشيء كالرغوه هو الصفراء، و شيء كالرسوب هو السوداء ، و شيء كبياض البيض هو البلغم، و ما عدا هذه الثلاثه هو الدم)
2⃣🔹ثانیها : اگر در خون فقط خلط طبیعی دم وجود داشت فقط جذب لحم و اعضای لحمی می شد؛ چرا که هر عضوی غذای مخصوص و شبیه به طبیعت خود را جذب می کند؛ پس خون به تنهایی نمی تواند غذای اعضای دیگر را بدهد. اما دم مخلوط
با اخلاط ثلاثه مشابه به مزاج هر عضوی را پیدا میکند، پس غذای تمام اعضاء بواسطه مخلوط شدن دم با این اخلاط ثلاثه امکان پذیر است.
3⃣🔹ثالثها : اگر دم با این اخلاط ثلاثه مخلوط نباشد از کبد به درون عروق برای خون رسانی به اعضاء نفوذ نمی کند، و از کبد خارج نمی شود؛ چون نفوذ اخلاط از درون کبد به قوه جاذبه اندام بستگی دارد؛ فلذا اگر خلط دیگری برای غذا رسانی با عضو، مخلوط با دم نباشد، تا هم شأن عضو شود، اصلا جذبی از طرف اعضاء صورت نمی گیرد؛ این طور نیست که هر یک از اعضاء قسمتی از آن را جذب کند که بهتر از جذب قسمتی دیگر باشد، و در این صورت یا هر یک از اعضاء همه آنها را جذب می کند، که محال است؛ یا برخی از آن را و یا هیچ یک از آنها را جذب نمی کند، و در این صورت در کبد باقی می ماند.
🔹👈اگر گفته شود چرا جذب به سبب نزدیکی به عضو به این معنی نباشد که هر عضو چیزی را که به خود نزدیک است جذب کند؟
🔹👈گفتیم : اگر چنین بود هر عضوی مجذوب هر چیزی نمی شد، مگر آنچه به آن نزدیک باشد هر چند آن شیء نزدیک به عضو، ردیء باشد، اما اینچنین نیست؛ چرا که ممکن است خلط بعید جذب شود، و خلط نزدیک در کبد باقی بماند؛ در حالیکه آنچه نزدیک است خلط ردیء باشد و آنچه بعید است خلط محمود باشد.
4⃣🔹رابعها : انواع طبخ برای اخلاط وجود دارد، بعضی از آنها نیاز به طبخ کمی دارند مثل بلغم و سوداء؛ بعضی از اخلاط نیاز به افراط در طبخ دارد مثل صفرا و دم نیز نیاز به طبخ معتدلی دارد؛ و بعبارت دیگر اخلاط پخته شده یا معتدل یا غیر معتدل هستند؛ اخلاط پخته شده با حرارت متعادل کبدی دم تولید میکند و با حرارت غیر معتدل که یا حرارت کمتر از اعتدال است و یا بیشتر از اعتدال اگر حرارت کمتر از اعتدال باشد بلغم و سوداء تولید می کند، و اگر بیشتر از حد اعتدال باشد صفرا تولید می کند.
5⃣🔹خامساً : مبتنی بر تعذیه اخلاط است؛ این است که غذا باید شبیه به معتذی باشد؛ و مغتذی که اعضاء باشند در بدن مختلف القوام هستند؛ چون در بدن عضو بارد و یا بسی مثل عظم (استخوان وجود دارد و عضو بارد و رطبی چون دماغ (مغز) و عضو حار و رطبی چون کبد و عضو حار و یابسی چون قلب وجود دارد؛ پس واجب است که این اعضای مختلف القوام اخلاط مختلف القوامی به آنها برسد تا بتواند به صورت نوعیه عضو شبیه شود و متشبث و ملتصق به مغتذی که عضو است بشود معلوم است که وقتی استخوان بارد و یابس است باید از خلطی که سرد و خشک است تغذیه شود؛ بقیه نیز همینگونه است.
📕منبع: التحفة السعدیه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم در مسیر حکمت
http://eitaa.com/daralhakim
به پنج5⃣ دلیل، اخلاط چهار تا هستند:
1⃣🔹 أحدها (استقراء) : اگر انسانی را که خواه مریض و خواه سالم باشد، فصد کنیم؛ می بینیم که دم مخلوط با یک شیء رغوه مانند که او صفراست؛ و یک شیء مثل رسوب که او سوداست و شیء مثل سفیده تخم مرغ که او بلغم است. و غیر از این سه دم نام دارد ( فأنا نجد دمه مخالطاً لشيء كالرغوه هو الصفراء، و شيء كالرسوب هو السوداء ، و شيء كبياض البيض هو البلغم، و ما عدا هذه الثلاثه هو الدم)
2⃣🔹ثانیها : اگر در خون فقط خلط طبیعی دم وجود داشت فقط جذب لحم و اعضای لحمی می شد؛ چرا که هر عضوی غذای مخصوص و شبیه به طبیعت خود را جذب می کند؛ پس خون به تنهایی نمی تواند غذای اعضای دیگر را بدهد. اما دم مخلوط
با اخلاط ثلاثه مشابه به مزاج هر عضوی را پیدا میکند، پس غذای تمام اعضاء بواسطه مخلوط شدن دم با این اخلاط ثلاثه امکان پذیر است.
3⃣🔹ثالثها : اگر دم با این اخلاط ثلاثه مخلوط نباشد از کبد به درون عروق برای خون رسانی به اعضاء نفوذ نمی کند، و از کبد خارج نمی شود؛ چون نفوذ اخلاط از درون کبد به قوه جاذبه اندام بستگی دارد؛ فلذا اگر خلط دیگری برای غذا رسانی با عضو، مخلوط با دم نباشد، تا هم شأن عضو شود، اصلا جذبی از طرف اعضاء صورت نمی گیرد؛ این طور نیست که هر یک از اعضاء قسمتی از آن را جذب کند که بهتر از جذب قسمتی دیگر باشد، و در این صورت یا هر یک از اعضاء همه آنها را جذب می کند، که محال است؛ یا برخی از آن را و یا هیچ یک از آنها را جذب نمی کند، و در این صورت در کبد باقی می ماند.
🔹👈اگر گفته شود چرا جذب به سبب نزدیکی به عضو به این معنی نباشد که هر عضو چیزی را که به خود نزدیک است جذب کند؟
🔹👈گفتیم : اگر چنین بود هر عضوی مجذوب هر چیزی نمی شد، مگر آنچه به آن نزدیک باشد هر چند آن شیء نزدیک به عضو، ردیء باشد، اما اینچنین نیست؛ چرا که ممکن است خلط بعید جذب شود، و خلط نزدیک در کبد باقی بماند؛ در حالیکه آنچه نزدیک است خلط ردیء باشد و آنچه بعید است خلط محمود باشد.
4⃣🔹رابعها : انواع طبخ برای اخلاط وجود دارد، بعضی از آنها نیاز به طبخ کمی دارند مثل بلغم و سوداء؛ بعضی از اخلاط نیاز به افراط در طبخ دارد مثل صفرا، و دم نیز نیاز به طبخ معتدلی دارد؛
و بعبارت دیگر اخلاط پخته شده یا معتدل یا غیر معتدل هستند؛ اخلاط پخته شده با حرارت متعادل کبدی دم تولید میکند و با حرارت غیر معتدل که یا حرارت کمتر از اعتدال است و یا بیشتر از اعتدال اگر حرارت کمتر از اعتدال باشد بلغم و سوداء تولید می کند، و اگر بیشتر از حد اعتدال باشد صفرا تولید می کند.
5⃣🔹خامساً : مبتنی بر تعذیه اخلاط است؛ این است که غذا باید شبیه به معتذی باشد؛ و مغتذی که اعضاء باشند در بدن مختلف القوام هستند؛ چون در بدن عضو بارد و یابسی مثل عظم (استخوان) وجود دارد و عضو بارد و رطبی چون دماغ (مغز) و عضو حار و رطبی چون کبد و عضو حار و یابسی چون قلب وجود دارد؛ پس واجب است که این اعضای مختلف القوام اخلاط مختلف القوامی به آنها برسد تا بتواند به صورت نوعیه عضو شبیه شود و متشبث و ملتصق به مغتذی که عضو است بشود معلوم است که وقتی استخوان بارد و یابس است باید از خلطی که سرد و خشک است تغذیه شود؛ بقیه نیز همینگونه است.
📕منبع: التحفة السعدیه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم در مسیر حکمت
http://eitaa.com/daralhakim
#بول_براز
🔰 اسباب رنگ بول التّبنیّ(زرد کاهی)
1⃣🔹 در اکثر بدی هضم
2⃣🔹 قلت صفرا
3⃣🔹 کثرت مائیت
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
#بول_براز
شیخ بر آن است که خلط صفرا چون به مائیت آمیزد، اگر معتدل المقدار است بول را ترنجی کند؛ و اگر بیشتر است نارنجی و جز آن که بعد وی است نماید،حسب ازدیاد حرارت؛ و اگر کمتر است تبنی سازد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
#بول_براز
رنگ زردی مایل به سرخی(صفرت اشقر) بول نشان از فزونی حرارت دارد.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
#بول_براز
جناب محمد ابن زکریای رازی می گوید، هر گاه رنگ ادرار اشقر ناری بود و رسوب نداشت، حال مریض بد است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
#بول_براز
1⃣🔹جناب شیخ و صاحب الکامل و قرشی گفته اند، که حرارت در بول زعفرانی(احمر ناصع،مایل به حمرت،مشابه شعر زعفران) بیشتر از بول ناری(زرد سیر، اصفر مشبع،اصفر زعفرانی) است.
2⃣🔹 اما ابن ابی صادق و محمدبن زکریای رازی برآنند که حرارت بول اصفر زعفرانی یعنی(بول ناری) بیشتر از حرارت بول احمر ناصع که مسمی به زعفرانی است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
#بول_براز
درجات لون سرخ بول به ترتیب غلبه خون به مرتبه ماقبل :
1⃣🔹 رنگ اصهب(ضعیف الحمره، قریب به سفید): غلبه خون در این لون کمتر از مابقی است.
2⃣🔹 لون وردی(مشابه لون گل سرخ)
3⃣🔹 لون احمر قانی(سرخی در آن غالب است)
4⃣🔹 لون احمر اقتم(بسیار سرخ که به سیاهی زند): غلبه خون در این لون بیشتر از مابقی است.
ـــــــــــــــــــ
✅ البته ترتیب شدت دلالت مطلق نیست.
✅ گاها حمرت در بول از ضعف کبد و کلیه است.
✅ گاها در امراض سرد نیز بول سرخ می شود.
✅ حمرت بول دلیل غلبه خون علی الاطلاق نباشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
⚫️ «فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَ اللهُ المُستَعانُ»
🔳 سوگوارانه خبرِ درگذشت سرکار خانم منصورهٔ روزبه(طباطبایی)، همسر گرامیِ مرحوم علامه محمدحسین طباطبایی صاحب تفسیر المیزان را به اطلاع میرسانیم.
◾️ وفات ایشان را به خانوادهی گرامی تسلیت میگوییم و از درگاه خداوند منّان صبر و شکیبایی برایشان آرزومندیم.
▪️ امید است ایشان قرین نور و رحمت الهی و غرق در آرامش ابدی باشند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim
💢بدان که میل صفرا یا به ظاهر بدن می باشد یا به داخل بدن :
🔰 اگر صفرا به ظاهر مایل شود، از سه وجه بیرون نیست :
1⃣🔹یکی آن که ماده صفرا لطیف و رقیق بود، و به عرق مندفع گردد؛
2⃣🔹دوم آن که ماده نسبت به اوّل غلیظ بود و قليل الحدة باشد و تحت جلد محتبس گردد، و احداث یرقان کند؛
3⃣🔹سوم آن که ماده ذی غلظت و با حدت بود و اورام و بثور پیدا کند.
🔰و اگر به باطن مایل شود وی نیز از سه وجه خالی نباشد:
1⃣🔹یکی آن که به تجویف امعاء گراید و به اسهال برآید؛
2⃣🔹 دوم آن که به تجویف معده افتد و به قی یا اسهال مندفع شود.
3⃣🔹 سوم آن که در عضوی محتبس ماند و آن را متورم سازد البته. و صفرا که از مجرای بول منصرف شود به باطن بیشتر سرسام می آرد؛ لان من شأن الصفراء التصعد الی فوق
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔 دارالحکیم
http://eitaa.com/daralhakim