امروز قول دادم همه رو بریزم دور. دیگه اهمیت نمیدم.دیگه بهش برنمیگردم.

زندگی همینه.واقعا همینه. پس بیا قوی بمون.بیا جا نزن.نترس.

از پس اینم برمیام تا دنیا بفهمه من کیم و نمیتونه به همین اسونیا منو بزنه کنار

چون بیش از حد زیبا بود.

مامانم و بابام همزمان یه پیام رو فرستادن. یعنی فکرکنم واژه استرس رو میبیننن من اولین کسیم که به ذهنشون میاد😂😔

خیلی دارم سعی میکنم روتین زندگیم رو ببرم طرف نسبتا سالم. ولی این پرخوری عصبی دست از سرم برنمیداره.

به هرحال دوستان زندگی خیلی قشنگه،حتی پنجشنبه هاهم میتونه همینقدر زیبا باشه.

پاشین این بساط غم رو جمع کنیم بندازیمش تو خیابون.

_

بذارین چندتا یاداوری برای خودم بذارم از اونجایی که پس فردا شنبه‌اس و تعطیل هم نیست،یعنی میتونم برم کتابخونه که الله اکبر در یک قدمی سکته از ذوق میباشم. درنتیجه فردا تا ساعت ۵ دیگه باید برنامه رو تموم کرده باشم که به بقیه کارا برسم تا بتونم شنبه عالی رو بگذرونم

به شدت دلتنگ باشگاهم و شنبه میتونم برم.اصلا چه جمعه زیبایی بشه فردا.

از اونجایی که خوابم دوباره دچار مشکل شده،بذارین شب بخیر امروز رو با یکی از لالایی‌های قشنگ بگم.