eitaa logo
در مسیر شهادت
619 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
668 ویدیو
15 فایل
❧ هشت سال دفاع مقدس ما صرفاً یک امتداد زمانی و فقط یک برهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زمانی نیست؛ گنجینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما میتواند از آن استفاده کند. #سیدنا #راهیان_نور_مجازی ⇢سازمان بسیج دانش آموزی استان قزوین ❥
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️📚 📚 🌸🍃 🌺 یه آقایی و دیدم که یخ در بهشت میفروخت. با هیجان دست ریحانه رو کشیدم و رفتیم سمتش پشت ما شمیم و محسن هم اومدن. بهش گفتم برامون چهارتا لیوان بریزه. اولین بار بود که میتونستم با خیال راحت بخورمش. بدون حضور مامان! چون هر وقت که بود کلی اذیتم میکرد و میگفت که کثیفه و مریض میشی و....! خدا وکیلی سفر مجردی خیلی خوبه! دوتا پرتقالی و دوتا آلبالویی واسمون ریخت. دستمو بردم تو جیبم پولشو حساب کنم که محسن خندید و گفت +نمیخواد بابا. با تعجب بهش خیره بودم که دست کرد تو جیبش و پولشو حساب کرد. در کمال پررویی ازش تشکر کردم و رفتیم سمت اتوبوس. ____ محمد: بعد از سلام نماز،بغل دستیم تو اتوبوس که از جلوم رد میشد داد زد : +اقا محمد میشه جاتو با ما عوض کنی عزیزم؟ بلند خندید و با عجله از جلوم‌رد شد. به قدم هاش خیره بودم که منظورشو فهمیدم. ناخودآگاه پوزخند زدم آخه یه دختر بچه ...! لا اله الا الله. نمیدونستم اصلا چرا حرفاش برام اهمیت داشت ؟ از دست خودم و کارام آسی شده بودم. با اینکه ازم عذرخواهی هم کرده بود بازم ازش دلخور بودم! شاید به خاطر اینکه توقع این حرفو ازش نداشتم! شاید چون فکر میکردم برای فاطمه مهمم،حرفش انقدر برام گرون تموم شده بود. من داشتم فراموشش میکردم چرا سعید دوباره تکرارش کرد؟ فقط خدا میدونست چقدر حرص خورده بودم به خاطرش ...! من چرا فکر میکردم فاطمه به من علاقه ای داره؟ مگه با شعری که اصلا مشخص نبود مخاطبش کیه میشد به این نتیجه رسید؟! من چرا اینطوری شده بودم؟ تو کل عمرم جواب هر کی و که اینطوری حرف زد همینجوری دادم ولی هیچ وقت انقدر پشیمون نشده بودم! شاید دلم نمیخواست ازم بِرَنجه دختری که تازه شبیه ما شده!؟ ولی خودمم خوب میدونستم این جواب دل نا اروم من نیست! اخلاقم در مقابلش خیلی عوض شده بود. نباید ضعف نشون میدادم. چرا باید در مقابل دختری که همسن خواهرمه کم میاوردم؟ نباید روش انقدر دقیق میشدم. نباید به دلم اجازه زیاده روی میدادم. باید مثل همیشه سخت و مقاوم رفتار میکردم. دلیلی نداشت واسه حرفاش ناراحت شم !! از کلنجار رفتن با خودم خسته شده بودم! از اینکه نمیدونستم با دلم چند چندم عصبی شده بودم. من از خودم،افکارم،از دلم خسته بودم. ترجیح دادم خودم و دلم رو دست شهدا بسپرم. از جام پاشدم و تصمیم گرفتم برم تو اتوبوس! فاطمه تو یه اردوگاهی نگه داشتن! دیگه حالم از ماشین بهم میخورد. تقریبا بیشتر مسافرا پیاده شدن . کولمو از بالای سرم گرفتم و گذاشتمش رو دوشم. ریحانه و محمدم وسایلشونو گرفتن و پیاده شدن. کنار شمیم منتظر ریحانه ایستادم . قرار شد باهم بریم داخل. سنگینی کوله اذیتم میکرد. به دیوارایِ گلی نگاه میکردم که توش قاب عکس شهدا بود. کنارش با یه رنگ قرمز نوشته بود "شهدا را یاد کنید حتی با ذکر یک صلوات" ی نفس عمیق کشیدم و بوی اسفند و گلپرو به ریه هام کشیدم. یه سری خادم ایستاده بودن و خوش آمد میگفتن. جلوتر یه حالِ عجیبی بود یه نوای بی کلامی پخش میشد و ‌خانوما به جای روسری چفیه سبز رو سرشون بسته بودن و آقایونم دور گردنشون چفیه سبز بود‌. یه سری اتوبوس بیرون اردوگاه خالی بود. همه گریه میکردن وهمو تو بغلشون میفشردن. داشتم‌نگاشون میکردم که صدای بوق پیاپی چندتا اتوبوس پشت هم توجهم و جلب کرد‌ برگشتم ببینم چه خبره که متوجه شدم یه عده ای با همین لباس پیاده شدن . اونا اومدن تو و بقیه خادمایی که تو بودن رفتن تو اتوبوس. همشون بدون استثنا گریه میکردن حالم عجیب عوض شده بود. اونایی که تازه اومده بودن میخندیدن و شاد بودن. رفتم جلو از یکیشون پرسیدم _جریان چیه؟ چرا اینا گریه میکنن؟ با خنده گفت +اینا خادمای اینجان.یک ماه بودن. الان دیگه رفتن و جاشونو دادن به خادمای جدید که ما باشیم‌. با راهنمایی یه خادم رفتیم تو اردوگاه خانوما. بعد چند دقیقه بهمون تو یه اتاق اسکان دادن . من و شمیم و ریحانه وسایلمون و رو سه تا تخت کنار هم انداختیم که کسی جامون و نگیره بعدش هم گروهی باهم رفتیم سمت دستشویی! ______ واسه شام رفته بودیم سالن غذاخوری. وقتی برگشتیم ریحانه و شمیم از خستگی رو تخت ولو شدن و خوابیدن. همه ی چراغا خاموش بود یه فکری به سرم زد‌. آروم از رو تخت پاشدم و رفتم بیرون. دوتا خادم رو یه صندلی نشسته بودن واروم اروم پچ پچ میکردن‌ . رفتم نزدیکشونو سلام کردم‌،اوناهم با خوشرویی جوابمو دادن. بهشون نزدیک تر شدم وآروم گفتم _ببخشید نخ و سوزن دارین؟ یکیشون خندید و گفت +آره دارم از جاش بلند شد و گفت +با من بیا پشت سرش رفتم. رفت تو یه اتاقی و بعد چند ثانیه برگشت. یه نخ قهوه ای خیلی زخیم با یه سوزن گنده بهم داد. ازش گرفتم و تشکر کردم بهـ قلم🖊 💚و💙 ☝️
💡 اۍ انسان؛ یادت باشد؛☝️🏻 اگر وارد دوزخ شدۍ🌋،از " تلخـــۍ عذاب"😖 به شڪایت‌نڪن⛔️ این هـمان... "شــیرینۍگناهۍ"💥 است ڪه دردنیا ازآن لـذت‌میبردۍ..!!😏 @darentezareshahadat
به خدا گفتم: اگه سرنوشت منو تو نوشتی، پس چرا دیگه دعا کنم؟ خداوند🌹فرمود: شاید نوشته باشم هرچی دعا کنی🙂🌿 @darentezareshahadat
•|♥|• 🕊‌‌•°" شهادت " ، ݩوعۍ ‌" مدیریت " است🌿 •🌙•°آدمهاۍ " معــــموݪۍ " ، خیݪۍ هم ڪہ " موفق " باشڹد ، 🔹•°" زندگۍ " خود را " مدیریت " ݦۍ ڪݧڹد ! 🌹•°اݦا "" شـــــهـــــــدا "" ، 🔸•°" ݦــــرگـــــ " خود را ڹیز ، "" مدیریت "" میکݩݩد ... 🕊•°" شـــــهـــــادت " ، یعڹۍ ، 🌿•°"" زڹدگۍ ماݩ "" را کـجا ، " خرج ڪڹیم " که " زندگۍ دیگراݩ " " معنــــــے " پیدا کند.🌹 @darentezareshahadat
🔔 ‼️ روی هر پلـــــه‌ای ڪـــــــه باشـــی... خدا یڪ پله از تو بالاتر است! نه به این خاطر ڪه خداست.. برای اینکه را بگیرد اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم ᒍOIᑎ ↯↯↯ الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج @darentezareshahadat
💕مقام مادر💕؛ بهشت‌آفرین است 💢آیت‌الله صمدی آملی: ✍ارزش وجودی بهشت به یمن و مبارکی قدوم مادران متجلی است لذا فرمودند بهشت زیر پای مادران است. پس دختران ما بکوشند تا باتکثیر نسل پاک شیعه‌علوی‌فاطمی به مقام مادرشدن که جنت و بهشت است، بلکه 💕💕 است نائل آیند.》 @darentezareshahadat
✍قدم هایی برای خودسازی یاران امام زمان (عج) ⇦قدم اول: نماز اول وقت ⇦قدم دوم:احترام به پدرومادر ⇦قدم سوم:قرائت دعای عهد ⇦قدم چهارم: صبر در تمام امور ⇦قدم پنجم:وفای به عهدباامام زمان(عج) ⇦قدم ششم:قرائت روزانه قرآن ⇦قدم هفتم:جلوگیری ازپرخوری وپرخوابی ⇦قدم هشتم: پرداخت روزانه صدقه ⇦قدم نهم:غیبت نکردن ⇦قدم دهم:فرو بردن خشم ⇦قدم یازدهم:ترک حسادت ⇦قدم دوازدهم:ترک دروغ ⇦قدم سیزدهم:کنترل چشم ⇦قدم چهاردهم:دائم الوضو 🌸برای تعجیل در امر فرج سه صلوات بفرستید🌸 # انجمن _ نماز @darentezareshahadat
『خادم الشهدا』: 🌻📖 فرشته از خدا پرسید: مردمانت مسجد می سازند... نماز می خوانند...📿 چرا برایشان باران نمی فرستی؟🌧 خدا پاسخ داد: گوشه ایی از زمین دخترکی کنار مادر و برادر مریضش در خانه ای بی سقف بازی می کند...🕊💔 تا مخلوقاتم سقفی برایشان نسازند، آسمان من سقف آنهاست... پس اجازه بارش نمی دهم! خدایا نانی ده که به ایمانی برسم ... نه ایمانی که به نانی برسیم.☘️ @darentezareshahadat
💢 ⭕️ 💢 ⭕️ 💢 ✍رنگ عوض نکنیــم.... ❇️ قبل از آنکه بر زبان جاری شود؛ بر نفوذ می کنــد! ❎نمی توان زبانی، داشت و باطنی ! ⚠️نمی توان، بر چهره لبخند داشت و بر قلب ! ❎نمی توان، به کسی سلام کرد، اما قلباً با او در سِلْم نبـود... ❇️سلام یعنی؛ تو از وجودِ من در و هستی... 🤔کمی فکر کنیم! اگر صدایِ درونمان را همه بشنوند؛ با هیاهویِ ظاهرمان، تطابق دارد⁉️ ⭕️فراموش نکن؛ عالَم روی آیفون است... و قلبـــها همه هوشمند...! ♨️تا آنچه در خزینه ی قلبت پنهان است؛ با آنچه بر چهره ات نمایان است؛ نباشد؛ ⭕️نه قلبِ دیگران را تصرف خواهی کرد؛ و نه قلب یگانه دلبرِ عالَم را... ⛔️نقش بازی نکن ، خوب باش... عالَـــــم رویِ آیفــون است. @darentezareshahadat
🍃🍀🍃✨🍃🍀🍃 علاوه بر آنکه هر خواسته ای را از خدا میخواهیم،اما عطا کردن چند چیز ،فقط مختص ذات خداوند است...شاید بعضی چیزهای دیگه،ظاهراً بواسطه ی بنده های خدا انجام بشه ولی اگر خوب فکر کنیم ، میبینیم که این موارد را کسی غیر از خدا نمیتونه برای ما انجام بده✅ 🍃✨خداوند فرموده این چند چیز را از من بخواهید👇 🍃۱.آمرزش ورحمت....‌.۱۱۸ مؤمنون ۲.پناه بردن به خدا از شر شیطان...۹۷مؤمنون 🍃۳.داخل نشدن در عذاب کافران….۹۳مومنون 🍃۴.منزلی پربرکت....۲۹ مؤمنون 🍃۵.علم زیاد......۱۱۴طه 🍃۶.توفیق صداقت،،ویاری ازخدا.....۸۰ اسراء 🍃۷.آمرزش و رحمت برای پدر و مادر…….۲۴اسراء ┏━━━━ 📚🍃✨🍃 @darentezareshahadat
جملاتے ڪهـ باید یاد بگیریمـ👌 🌸نگو : خدا بد ندهـ! ❣بگو : خدا سلامتے بدهـ 🌸نگو : قابل ندارهـ ❣بگو : هدیه ایست براےشما 🌸نگو : شڪست خوردمـ! ❣بگو : تجربهـ ڪردمـ 🌸نگو : زشتهـ! ❣بگو : قشنگ نیستــ 🌸نگو : بد نیستمـ! ❣بگو : خوبمـ 🌸نگو : ببخشید ڪهـ مزاحمتان شدم! ❣بگو : از اینڪه وقتتان را در اختیار من گذاشتید متشڪرم .... 🌸نگو خستہ نباشید ❣بگو خداقوت @darentezareshahadat
⚠️ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻭ ﭘﺎﮎ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﺩﺭ ﺁﻥ،ﺗﻘﻮﺍﯼ ﺩﻭ ﭼﻨﺪﺍﻥﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ... ⭕️ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻧﺮﻭﺩ،ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯼ ﯾﮏ ﻻﯾﮏ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ... ⛔️ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻧﺮﻭﺩ،ﻓﻀﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻫﻢ "ﻣﺤﻀﺮ ﺧﺪﺍﺳﺖ..." ﻧﮑﻨﺪ ﮐﻪ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ... 〽️ﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﻟﺤﻈﻪ ﯼ ﻏﻔﻠﺖ ﮐﻪ ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺲ!... ﮔﺎﻫﯽ ﺭﻭﯼ ﻣﺎﻧﯿﺘﻮﺭ ﺑﭽﺴﺒﺎﻧﯿﻢ: "ﻭﺭﻭﺩ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﻣﻤﻨﻮﻉ " ⛔️ 👈ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺩﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﮐﻠﯿﮏ ﻣﯿﮑﻨﺪ، ﭼﺸﻤﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺒﯿﻨﺪ، ﻭ ﮔﻮﺷﯽ ﮐﻪ ﻣﯿﺸﻨﻮﺩ ﺑﺎﺷﯿﻢ... ﻭ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ... "ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺁﻧﻼﻳﻦ ﺍﺳﺖ"❗️ @darentezareshahadat