eitaa logo
در مسیر شهادت
619 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
668 ویدیو
15 فایل
❧ هشت سال دفاع مقدس ما صرفاً یک امتداد زمانی و فقط یک برهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زمانی نیست؛ گنجینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما میتواند از آن استفاده کند. #سیدنا #راهیان_نور_مجازی ⇢سازمان بسیج دانش آموزی استان قزوین ❥
مشاهده در ایتا
دانلود
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انا مشتاق يكفي فراق من دلتنگم، دورى ديگه بسه... ✍ ️@delneveshtehrj
_مادرم گفت جواب شما مثبته...درسته؟ -درسته. -نمیدونم چی بگم...ممنونم. -کی برمیگردید؟ خندید و گفت: _این سؤالا چه زود شروع شد...احتمالا چهار روز دیگه.😁 -موفق باشید.خداحافظ. -خانم روشن -بفرمایید. -واقعا ممنوم.خداحافظ. سریع قطع کرد.... 😅🙈 خانواده موحد قرار بود شب برای صحبت های آخر بیان...☺️ من تا ظهر بیرون کار داشتم.باماشین برمیگشتم خونه،سر راه رفتم سوپرمارکت. فروشنده خانم بود و با مردی که ظاهرا مشتری بود،بحث شدید لفظی داشتن.🙁😟 چیزهایی که میخواستم بخرم،برداشتم. صبر کردم مشکلشون حل بشه تا پول بدم و برم.از فریادهاشون متوجه شدم حق با خانم فروشنده ست و مرد داره زور میگه.😐اما دخالت نکردم تا خودشون مشکلشون رو حل کنن.👌خانمه رو به من گفت: _شما بگو حق با کیه؟😠☝️ اون آقا هم منتظر حرف من بود.دوست نداشتم تو بحثشون وارد بشم ولی وقتی خودشون خواستن دخالت کردم.گفتم: _حق با شماست.ایشون اشتباه میکنن. آقا عصبانی شد... سر من داد میزد.😠🗣با آرامش گفتم: _چرا داد میزنی.فکر میکنی حق با شماست؟ خب برو شکایت کن.داد زدن نداره. با فریاد گفت: _من خودم حق خودمو میگیرم.😡 هرچی از دهانش دراومد به من گفت.من با آرامش حرف میزدم ولی اون عصبی تر میشد.😡بهم حمله کرد اما من از مغازه رفتم بیرون.🚶نمیخواستم باهاش درگیر بشم.مرده دوباره حمله کرد. منم بسم الله گفتم و از خودم دفاع کردم.😠👊دستش شکست.گفتم: _اشتباه کردی با من درافتادی.من حرف زور تو گوشم نمیره.چه به خودم زور بگن چه به کس دیگه ای،من جلوی حرف زور می ایستم.✋ خانمه زنگ زده بود به پلیس...📲🚓 پلیس هم اومد.براشون توضیح دادم چه اتفاقی افتاده.آمبولانس اومد مرده رو جمع کرد و برد. منم راهی کلانتری شدم... من همه چیز رو توضیح دادم ولی چون فقط یه خانم شاهد بود،حرفمو قبول نکردن.😐اون مرده هم ازم شکایت کرد و دیه میخواست.منم گفتم _مقصر نیستم و دیه نمیدم.😕 تو راهروی کلانتری دستبند⛓ به دست نشسته بودم و فکر میکردم که چرا همین امروز باید اینجوری بشه.😔 دیدم یه جفت کفش مردانه👞👞 جلوم ایستاد.سرمو آوردم بالا.خدایا بازهم شوخی؟ 😥 سردار موحد بود؛رییس کلانتری. گفت: _زهرا خانوم!!!😳 بلند شدم و سلام کردم.جواب سلاممو داد و گفت: _شما اینجا چکار میکنی؟!!شما باید الان خونه...😨😳 حرفشو ادامه نداد،چون چشمش به دستم که دستبند داشت افتاد.گفت: _چی شده؟!😐 من مقصر نبودم ولی نمیخواستم از موقعیتشون برای من استفاده کنن.گفتم: _چیز مهمی نیست.همکاراتون رسیدگی میکنن.شما بفرمایید.😔 به خانم پلیسی که کنار من ایستاده بود نگاه کرد و گفت: _چی شده؟😐 گفتم: _جناب موحد مشکلی نیست.شما بفرمایید.حل میشه.😔 آقای موحد منتظر توضیح خانم پلیس بود.خانمه مرده رو نشون داد و گفت: _ایشون با اون آقا درگیر شدن.👈👤 مرده هیکل بزرگی داشت که یه دستش تو گچ بود و صورتش کبودی و کوفتگی🤕 داشت. آقای موحد یه نگاهی به مرده کرد و یه نگاهی به من کرد.خنده م گرفته بود.😅🙊دوباره نگاهی به مرده کرد.با تعجب گفت: _شما این بلا رو سرش آوردی؟!!!😳😧 سرمو انداختم پایین و به سختی جلوی خنده مو میگرفتم.آقای موحد گیج شده بود.به خانم پلیس سؤالی نگاه کرد. خانم پلیس گفت: _بله قربان.ایشون کمربند مشکی کاراته دارن.😊 آقای موحد با تعجب نگاهم کرد و گفت: _واقعا؟؟!!!!😳😳 گفتم: _بله.😊 گفت:_وحید میدونه؟!!😳 از حرفش خنده م گرفت. -نمیدونم.😅 بالبخند گفت: _معمولا عصبانی میشین؟😊 -بعضی وقتها.😊 -وقتی عصبانی میشین کاراته بازی میکنین؟😁 دیگه نمیتونستم خنده مو جمع کنم.دستمو جلوی دهانم گرفتم.🙊😄 گفت:_بشین. رفت سمت اتاق مسئول پرونده.گفتم: _جناب موحد نگاهم کرد. -نیازی نیست شما دخالت کنید،حل میشه. همونجوری که نگاهم میکرد درو باز کرد و رفت داخل. بعد چند دقیقه صدام کردن داخل.مرده که ترسیده بود،داد میزد دارن پارتی بازی میکنن. مسئول پرونده داشت توضیح میداد که اون مغازه دوربین🖲 داشته.یکی رو فرستاده فیلم شو بیاره.بعد از بیرون صداش کردن و رفت.آقای موحد به من گفت: _به پدرومادرت خبر دادی اینجا هستی؟😐 -نه.گفتم شاید بتونم تا شب برگردم.😔 -پس وحید هم نمیدونه؟😕 سرمو انداختم پایین و گفتم:نه.😔 -وحید بعدا بفهمه خیلی ناراحت میشه.😒 گوشیش رو از جیبش درآورد و شماره گرفت. همون موقع صداشون کردن بیرون. یک ساعت بعد با مسئول پرونده اومدن. داشتن صحنه رو تماشا میکردن که در باز شد و وحید اومد داخل. نفس نفس میزد.🏃💓..... ادامه دارد.. 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @darentezareshahadat ═══✼🍃🌹🍃✼══
نفس نفس میزد....🏃💓 معلوم بود دویده.آقای موحد بهش گفت: _بیا اینجا اینو ببین.😁 وحید پشت پدرش ایستاد.من نمیدیدم چی میبینن ولی معلوم بود خیلی اکشنه.👊👊وحید باتعجب گفت: _این شمایین؟!!!😳😳 آقای موحد گفت: _تازه اولاشو باید میدیدی.پسرم،مواظب باش زهراخانوم رو عصبانی نکنی. بعد بلند خندید.😂 تا روال پرونده طی بشه،شب شده بود.🌃 رفتم خونه... همه نگاهم میکردن. محمد به شوخی گفت: _حتما باید گربه رو الان میکشتی؟!😂 همه خندیدیم.😅😄😃😂😁😀مامان بغلم کرد و گفت: _خداروشکر سالمی.🤗😄 مهمان ها رسیده بودن.... برخورد مادر و خواهرهای وحید هم دست کمی از خانواده خودم نداشت.😅پدروحید با هیجان از لحظه درگیری و شجاعت و ضربات حرفه ای من تعریف میکرد.😬🙈همه باتعجب😳 و لبخند😊 به من نگاه میکردن.منم سرمو انداختم پایین و لبخند میزدم... قرار شد تو محضر 💍عقد کنیم و جشن عروسی سه ماه بعدش تو تالار باشه. وحید اصرار داشت زودتر باشه ولی زودتر از سه ماه نمیشد.چون باید خونه پیدا میکرد برای اجاره، چیدن وسایل،هماهنگی تالار و خیلی کارهای دیگه. بحث مهریه شد.... بابا به من نگاه کرد.بعد به پدروحید گفت: _میخواستم امروز درمورد مهریه ازش بپرسم که نشد. دوباره به من نگاه کرد و گفت: _حالا هرچی نظر خودته بگو.😊 همه به من نگاه کردن.با شرمندگی گفتم: _هرچی باشه قبول میکنید؟😊 بابا گفت:_بله پدروحید گفت: _بله،هر چی که باشه.😊 گفتم: _آقای موحد هم قبول میکنن؟ نگاهش نمیکردم.پدروحید بهش گفت: _وحید جان،شما باید مهریه رو تقدیم کنی. هرچی زهرا خانوم بگن قبول میکنی؟ وحید گفت: بله.ولی...جنبه ی مادی هم داشته باشه حتما.☺️☝️ تازه همه متوجه منظور من شده بودن.از اینکه وحید اینقدر خوب فهمیده بود خوشم اومد.😊 گفتم: _مهریه من همینه که میگم.نمیخوام تو عقدنامه چیزی بیشتر از این باشه.حتی شاخه نبات و اینجور چیزها هم نباشه. پدروحید گفت: _حالا شما بفرمایید،ما ببینیم اصلا در توان ما هست.😁 گفتم: _بیست و دو✨ دور ختم کامل قرآن✨ با ترجمه.😊✨ همه ساکت بودن... وحید تمام مدت به من نگاه نمیکرد حتی وقتی با من حرف میزد.منم نگاهش نمیکردم حتی وقتی باهاش حرف میزدم. وحید گفت: _حالا چرا بیست و دو تا؟🤔😊 گفتم: _هر دور ختم قرآن به نیت کسیه. -به نیت کی؟ -چهارده تا به نیت چهارده معصوم(ع).مابقی به نیت حضرت خدیجه(س)، حضرت زینب(س)، حضرت ابالفضل(ع)، مادرشون ام البنین، خانم ربابه،مادر امام زمان(س)،حضرت معصومه(س) و....آخریش خودم. سکوت بود.گفت: _باشه.قبول.😊قبول کردن هدیه هم ازدستورات اسلامه.منم به عنوان هدیه👌 صدوچهارده «١١۴ 🎁» تا سکه اضافه میکنم.قبوله؟ داشتم فکر میکردم... نمیدونستم چی بگم.به بابا نگاه کردم.بابا منتظر جواب من بود.به مامان نگاه کردم.با اشاره بهم گفت قبول کن.گفتم: _به عنوان هدیه اشکالی نداره ولی تو عقد نامه چیزی بیشتر از اونی که من گفتم اضافه نشه.😊👌 همه صلوات فرستادن و محمد با شیرینی پذیرایی کرد.☺️🍰 از فردای اون روز کارهای آزمایشگاه و خرید عقد شروع شد.... من و مامان بودیم و وحید و مادرش... لباس پوشیده و شیکی برای محضر انتخاب کردم.خسته شده بودیم.رفتیم جایی آبمیوه ای بخوریم و استراحت کنیم. مامانامون به بهانه خرید ما رو تنها گذاشتن.به آبمیوه م نگاه میکردم،گفتم: _آقای موحد -بفرمایید -یه مطلب خیلی مهمی رو فراموش کردم بهتون بگم. با تعجب و نگرانی گفت: _چه مطلبی؟!😳😥 ادامه دارد.. 🌹شادے ارواح طیبہ شــہـــدا صلواٺ اولین اثــر از؛ ✍ ═══✼🍃🌹🍃✼══ @darentezareshahadat ═══✼🍃🌹🍃✼══
🍁از سوز عشق دیده ی گریان گرفته ایم مثل هوای سرد زمستان،گرفته ایم... 🍁ما در نبود یوسفمان گریه می کنیم این درس را ز قصه ی "کنعان" گرفته ایم... 🍁هر عصر جمعه بی سروسامان گریه ایم با اشک روضه ها سروسامان گرفته ایم... 🍁 ما جیره خوار تو شدیم از ازل ولی از سفره ی کسِ دیگری نان گرفته ایم... 🍁این جمعه هم گذشت و کماکان نیامدی این جمعه هم گذشت و کماکان،گرفته ایم... 🌴🌿🍀🌼🌴🌿🍀🌼🌴🌿🍀🌼 🆔 @darentezareshahadat
••🎈‌! هرکسی‌بتواند…! درداصلیِ‌خودرادرک‌کند، رنج‌هایش‌کاهش‌خواهدیافت. درداصلی‌همھ‌انسان‌ها،چھ‌خوب وچھ‌بد،دوری‌ازخداست ! خوب‌هایک‌جور، بدهایک‌جور :))🚶🏻‍♂ ? ↷‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @darentezareshahadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨⚠️ابن ملجم در پیشانیش اثار سجده بود!!!دیدید چه کرد با این اثار سجده!!! 🚨اینها شیاطینی هستن که در انجمن های اسلامی رخنه میکنن با اسم اسلام منحرف کنن با خود نهج البلاغه میخوان ما را از بین ببرن صدمه ای که اسلام از اخوند فاسد میخورد از محمد رضا نمیخورد! ⚠️🚨منافق ها بدتر از کفاره...تا خیانت بزرگان نباشه دولت های خارج نمیتونن تصرف کنن پ؛ن؛صحبت های تکان دهنده امام خمینی (ره)در مورد نفوذی ها در لباس اسلام را بشنوید! امروز اگه ما بگوییم فلان جا که به اسم امام‌نام گذاری شده،امکان فساد و خیانت اشخاص نفوذی در این مکان هست چون در این پوشش راحت تر میتونن به هدف خود برسن فلان شخص که سالها در این انقلاب بوده دلیل نمیشه حتما ادم‌ خوبی است!اممکنه خیانت کنه یه عده حمله میکنن میگن دهنتو ببند!این بزرگ اسلامه!این مکان نامش مقدسه کسی خیانت نمیکنه!!!بی بصیرت😐 بله حتما امام خمینی هم بی بصیرته!!توهم توطئه داشته!! 🆔 @darentezareshahadat
[🌱"! تـو‌گنـآه‌نڪن‌؛ ببین‌خدا‌‌چجورۍحـٰالتـو‌جا‌میارھ!' زندگیتو‌پر‌از‌وجود‌ِخودش‌میکنہ(: - عصبےشدی؟! +نفس‌بکش‌بگو‌:‌(بیخیال،چیزی‌بگم ؛ اما‌م‌زمان‌‌ناراحت‌میشھ؛✋🏼 - دلخورٺ‌کردن؟! +بگو‌؛ خدا‌میبخشہ‌منم‌میبخشم‌🌿. پس‌ولش‌کن!!🙊🌼 - تهمت‌زدن؟' +آروم‌باش‌و‌‌توضیح‌بدھ‌وَ بگو‌^^! بہ‌ائمہ‌[علیھ‌السلآم]هم‌خیلی‌تھمتـٰازدن - کلیپ‌و‌عکس‌نآمربوط‌خواستی‌ببینی؟! بزن‌بیرون‌از‌صفحه‌بگو📲مولآمھم‌تـرھ! - نامحرم‌نزدیکت‌بود؟!🚶🏻‍♂ +بگو‌‌مھدیِ‌فاطمھ‌خیلےخوشگلترھ😌🖐🏻 بیخیال‌بقیھ ... ! زندگےقشنگ‌تـرمیشھ‌نھ؟! 🆔 @darentezareshahadat
اولین سلام صبحگاهی تقدیم به ساحت قدسی قطب عالم امکان، حضرت صاحب الزمان عج‌و‌باب‌الحوائج🌼 🍃🌸السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان🌸🍃 🍃🌺السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ.🌺🍃 اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن بِسمِ اللّٰہِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَہُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَہُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبـے عَبدِ اللہِ، بِاَبـے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... @darentezareshahadat
امام‌علـی‌؏ : دو چیــز ڪفاره‌ۍ گناهان بـزرگ است: ۱.به فــریاد بیچـارگان رسیدن ۲.غبـار غم و اندوه از چھره‌ے گـرفتاران برطرف ڪردن 💎نھج‌البلاغه‌ حڪمت۲۴💎 🆔 @darentezareshahadat
🔰 | 🔻 چهارم تیر،سالروز شهادت شهید علی هاشمی سردار هور گرامی باد. شادی روح شهدا صلواتی هدیه کنیم. 🆔 @darentezareshahadat
✨ ـ• • • ✤ • • • · · 𖧷 · · • • • ✤ • • •ـ وسـط جبھـہ بھـش گفـتم: بچـہ! الان چہ وقٺ نمـاز خوندنہ؟  گفٺ: از ڪجا معلوم دیگہ وقٺ ڪنم و شرو؏ ڪࢪد نمـاز خونـدن... "السـلام علیڪم و ࢪحمة اللہ و برکاتہ" ࢪا ڪہ گفت… یڪ خمـپاره آمد☄💥 پَر ڪشید!🕊💔 🆔 @darentezareshahadat
🖼 | سرچشمه نور 🔻 در آستانه‌ چهلمین سالروز شهادت شهید بهشتی و ۷۲تن از یارانش، بامداد امروز از دیوارنگاره‌ جدید میدان ولیعصر(عج) با شعار "بهشتی می‌شود هر کس حسینی است" رونمایی شد. 🆔 @darentezareshahadat