eitaa logo
داریوش سجادی
939 دنبال‌کننده
868 عکس
297 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
Muzzle Mr. Trump, I oppose the Iranian president. Over the past five years, I have repeatedly criticized him for his performance as Iran’s president. One such instance is when I called him simple minded. And he is rightfully so since he has failed to heed concerns raised by myself and many others warning him that US administration officials cannot he trusted. Fortunately your chaotic leadership style has proved me right. Mr. Trump, I am a staunch opponent of your presidency; however, I do respect your office out of my respect for the votes of the American people.In return, I expect the same from you. While I also oppose the Iranian president, I respect his office out of respect for the Iranian people who elected him. I expect the same from you; namely to speak to the Iranian president with respect. Mr. President, if you had devoted your time and energy to learn the basics of politics instead of squandering it with Playboy models, you would have known the basics of diplomatic and political lingo. If you are unfamiliar with how to address political issues and discuss political matters, I’m sure you know how to remain quiet. Please maintain silence. I recommend that your Secretary of State heeds this advice as well. Inform him that the handful of neanderthals who gathered in Los Angeles to listen to him and who clapped for him do not represent the Iranian people. They are a bunch of losers who don’t know whether they are Iranian or American. Tell him that If he wants to speak to Iranians in the US, he should engage in dialogue with me and the likes of me; otherwise, bestow upon him a muzzle to keep him from rambling nonsense. Please abstain from equating the Iranians with the reactionary Arab leaders who you have been able to manipulate. Following Iran’s Islamic Revolution, the Iranians are a liberated nation. If you want the Iranians to accept you, you have no other way than to recognize their freedom and independence. Dariush Sajjadi Political Analyst and Journalist
پاپتی ها یا دو تابعیتی ها!؟ عطای کشیدن ناز و عشوه فروشی «دو تابعیتی ها» را به لقایشان ببخشید. اینها اگر ارزنی عرق ملی داشتند تابعیت فروشی نمی کردند. بجای دو تابعیتی به «پاپتی ها» بچسبید. همانها که امام گفت: آنهايي تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند. فقرا و متدينين بي بضاعت، گردانندگان و برپادارندگان واقعي انقلاب ما هستند . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
آقای ترامپ! ایرانیان را نترسانید! ایشان مسلمانند. اسلام دین صلح طلبی نیست! هم چنانکه دین جنگ طلبی نیز نیست. گوهر اسلام حق طلبی و عدالت خواهی است و برای حق و عدالت اگر لازم باشد دلاورانه می جنگند و آنگاه که لازم باشد به استقبال صلح می روند. ما را ز سر بریده می ترسانی ما گر ز سر بریده می ترسیدیم در محفل عاشقان نمی رقصیدیم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
مرز لوس بازی! آقای صادق زیباکلام متعاقب پاسخ شایسته سردار سلیمانی به لن ترانی ترامپ به زبان طعنه از سردار پرسیده اند: ترامپ‌ در سیاست‌هایش پیرامون ایران از حمایت بخشی از مردم آمریکا برخوردار است. آیا جنابعالی و همفکرانتان هرگز از مردم ایران نظر سنجی کرده‌اید که چند درصد موافق دشمنی با آمریکا هستند؟ زیباکلام ظاهرا متوجه نیستند: اولا قبل از «سردار» این ريس جمهور ایران بودند که ترامپ را مورد عتاب قرار دادند! ثانیا این آقای زیباکلام بود که در دو انتخاب ریاست جمهوری اخیر، ایران را روی سرشان گذاشتند که به روحانی رای بدهید وگرنه رئيسی رئیس جمهور بشه روزی ۳ تا آدم دُرسته می خورد! و بعد از پیروزی روحانی نیز فخر رای سازیش برای روحانی را به زمین و زمان فروخت! جناب زیباکلام به اعتبار دمکراسی مطمح نظرتان همان قدر که ترامپ مستظهر به حمایت بخشی از مردم آمریکا است روحانی شما نیز ناسلامتی مولود همان دمکراسی مورد وثوق تان بوده و برخوردار از حمایت بخشی از مردم ایران است. مگر ترامپ برای بیان ترهات خودش از مردم آمریکا نظرسنجی کرد تا اکنون هم تایش برای تو دهنی زدنش محتاج نظرسنجی مطمح نظر حضرتعالی باشد؟ لوس بازی نیز مرزی دارد!
جلوه گری و جلوه فروشی و طنازی و غمازی نسوان امری است مُعَلّل و نه مُدَلّل هم چنان که حجاب و عزم بر با حجابی امری است مُدَلّل. تضمین موفقیت ترویج حجاب در تعریف درست از بی حجابی است. حل مشکل بدحجابی در گرو انحلال آن است. منحل کردن مسئله بد حجابی(گشودن و تشریح) مقدم بر حل آنست (مرتفع کردن) دختران خیابان شعور ـ https://bit.ly/2onxUlu ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
شلاق و شقایق! مرکز پژوهشهای مجلس طی گزارشی اعلام کرده بین۶۰ تا ۷۰ درصد از زنان جامعه در گروه محجبه های عرفی بدحجاب قرار دارند . پیش تر نیز محمدجعفر منتظری، دادستان کل ایران اظهار داشته: به خدا قسم در موضوعات فرهنگی و حجاب، برخورد قضایی جواب نخواهد داد. راه‌های مسالمت‌آمیز و آرام را باید در پیش گرفت. قطعا در برخورد با ابتلائات جامعه «پیش گیری و درمان» دو رویکرد لازم و توامان است . علی رغم این طی ۴۰ سال گذشته کمترین اهتمام حکومت در ماجرای بدحجابی رویکردهای ایجابی بوده و در حوزه درمان نیز صرفا به برخوردهای سلبی آن هم برخوردهای نامنعطف اکتفا شده. علی رغم این قطعا نمی توان از بی تاثیری و ناصوابی رویکردهای فعلی، مجوز بی وقعی و لاقیدی به اصل ماجرا را توقع کرد. مگر غیر از این است که بیشترین میزان تخلف در رانندگی و بدترین شیوه «رانندگی منجر به مرگ» تعلق به ایران دارد؟ علی رغم این آیا این میزان از تخلف و بی وقعی رانندگان به قوانین رانندگی مجوز آن را به حکومت می دهد تا عطای برخورد با متخلفان را به لقایشان ببخشد و با این بهانه که مبارزه با «بد رانندگی» بلاوجه است از خود سلب مسئولیت کند!؟ مگر حکومت ها علی رغم سالها مبارزه با دزدی و جنایت می توانند استمرار پدیده سرقت و جنایت در جامعه را بهانه آن قرار دهند تا نسبت به تامین امنیت جامعه رویکرد «بی خیالی» و «به ما چه مربوطه» را وجه همت خود قرار دهند!؟ آقایان ـ اگر رانندگی در ایران مبتذل و رانندگان در ایران نالایق اند و میزان تخلف و تصادم در جاده و خیابان های ایران بی داد می کند چنین امری قبل از هر چیز موید بی کفایتی سازمان راهنمائی و رانندگی کشور است که در انجام مسئولیت خود و دادن آموزش صحیح و شیوه درست رانندگی کردن به متقاضیان بی مبالاتی و نالایقی می کند! قبل از «رانندگان متخلف» آن سازمان بی خاصیت را باید شماتت کرد که این گونه بی مبالاتانه گواهینامه رانندگی برای مشتی ناراننده صادر می کند و عاجز از آن مانده تا قبل از صدور گواهینامه شیوه «صحیح رانندگی کردن» در ایران را «فرهنگ سازی» کند ! دزدها را قطعا بگیرد و تنبیه کنید اما قبل از آن موظفید با ایجاد امنیت اقتصادی و رفاه نسبی پدیده «پاک دستی» را در جامعه «فرهنگ سازی» کنید. دخترکانی که در سن جوانی و جلوه گری اند و بستر مناسبی نیز برای جلوه گری مشروع ندارند و سواد چندانی برای تقویت مبانی معرفت شناختی حجاب نیز ندارند در کنار جوانانی که در سن ازدواج و فشار جنسیتی و ناتوان از ازدواج اند ،اینان با یکدیگر هم افزائی کرده تا «خیابان» را کانون جلوه گری تنانه خود کنند. ادامه در مقاله خیابان تراپی https://bit.ly/2LQRweD ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
خفگی مصنوعی سیاسی! ترامپ در کثیف ترین شکل ممکن عزم خود را جزم کرده تا از طریق تشدید تحریم های اقتصادی، ایرانیان را در وضعیت «واتر بوردینگ سیاسی ـ Political Waterboarding» به استیصال معیشت و صرافت تسلیم در مقابل زیاده خواهی های خود برساند! هر چند شرارت ترامپ به اعتبار عداوت آمریکائی ها با ایران می تواند قابل فهم باشد اما نکته غیر قابل فهم بی عملی منجر به هم افزائی تبعی دولتمردان ایرانی با دسائس طرف آمریکائی است. ماهیت این هم افزائی ناظر بر اهرم فشار کردن بحران اقتصادی بر قوه عاقله نظام بمنظور تمهید و تحمیل جام زهری دیگر است تا از آن طریق توازن قوای سیاسی در کشور را دوپینگی بنفع «پراگماتیست» ها بر هم بزنند. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
خانه به دوشان! بالغ بر ۷ سال پیش در شهریور ۹۰ که تلویزیون فارسی زبان وزارت خارجه انگلستان (BBC) مستند «خط و نشان رهبر» را بر روی آنتن فرستاد و طی آن ناکامانه و در عین حال مُحیلانه کوشید فرآیند به قدرت رسیدن آیت الله خامنه ای در کسوت رهبری نظام را برخوردار از شائبه کند در همان مقطع طی مقاله «مستند بی سند» نابلدی و ضعف محتوائی پرسنل فارسی زبان بی بی سی مزبور در تهیه مستندهای قابل وثوق را بدین گونه تشریح کردم: آشنایان با دنیای رسانه های حرفه ای به خوبی بر این نکته وقوف دارند که شبکه تلویزیونی BBC Worldیکی از معتبرترین منابع در تهیه مستندهای سیاسی و تحلیلی و تاریخی و جغرافیائی و علمی و هنری است تا جائی که مستندهای تصویری این رسانه تا آن اندازه از اعتبار برخوردار است که محققین و دانشجویان دانشگاه های معتبر جهان با افتخار مستندهای BBC World را مرجع و رفرنس پژوهش های خود قرار داده و می دهند اما علی رغم این، نسخه فارسی این رسانه با گذشت قریب به 3 سال از آغار فعالیت اش تاکنون نتوانسته حتی یک مستند ماندگار و قابل اعتنا و برخوردار از استاندارهای حرفه ای جهان رسانه را به مخاطب عرضه کنند و کاریر آن رسانه از حیث مستند آکنده از شلختگی های بصری است که به جرات می توان تمامیت شان را در مشتی «کات & پیست» ناشیانه جمع بندی کرد. اکنون نیز با پخش مستند نمای «جام زهر؛ فرصت‌های از دست رفته ایران در جنگ» نریشن خوان و تهیه کننده آن «شبه مستند» بار دیگر اثبات کرد این رسانه کماکان از فقر نگاه و توان حرفه ای در دنیای رسانه های بصری رنجوری می کند. مستند نمای مزبور در تحلیل نهائی یک «گزارش خبری» است که تهیه کننده اش به مدد آرشیو غنی بی بی سی توانسته از طریق سنت مالوف «کات اند پیست» قطعاتی از مصاحبه های آرشیوی مسئولین وقت کشور در مقطع جنگ تحمیلی عراق با ایران را با نگاه جهتگیرانه کنار هم پازل چینی کند تا از آن طریق بتواند مخاطبان ناغافل از واقعیت های تاریخی جنگ تحمیلی را مدیریت و القاء شُبهه کند. قبلا و به سهم خود محور تمام شبهات بی بی سی در قبال جنگ تحمیلی را در مقاله «وقتی دژخیم می گرید» پاسخگوئی کرده ام. وقتی دژخیم می گرید را در لینک زیر ببینید: https://bit.ly/2LzOacx توصیه می کنم علاقه مندان به دنیای رسانه های سیاسی «جام زهر؛ فرصت‌های از دست رفته ایران در جنگ» را حتما و با دید التفات و تفطن ببیند و این گزارش را برای دانشجویان علوم ارتباطات به عنوان نمونه ای از برون ریخت نابلدی ها و جهتگیری مغرضانه ابواب جمعی فارسی زبان آن شبه رسانه، آناتومیک کنند. مدیران فارسی زبان بی بی سی تا آن اندازه هم برخوردار از شم رسانه ای نیستند تا لااقل تهیه کنندگان برنامه های خود را مکلف به مطالعه بیشتر جهت آگاهی از ساز و کار و لوازم و لواحق یک مستند تصویری کنند و بفهمند مستند برای قابل استناد بودن محتاج به تباین و کنتراتست تصویری است. طبیعتا اگر به دلائل قابل فهم ، فارسی زبانان بی بی سی برای تهیه یک مستند از امکان گرفتن مصاحبه با پایوران ایرانی محروم اند اما لااقل دست شان در انجام مصاحبه با پایوران و مسئولین پیشین عراقی به قاعده باز بوده و قطعا موظف بودند تا ضمن احترام به شعور مخاطب لااقل مستند خود را به حضور چند کارشناس زبده و منصف در کنار مسئولین وقت عراقی مستظهر می نمودند. حسب شواهد موجود بی بی سی فارسی تعمد دارد تا به هر نحو مقتضی تجربه مُیسر بودن «ساخت شبه رسانه» از طریق انباشت جمعی فارسی زبان آکنده از کینه به جمهوری اسلامی را بخوبی اثبات نماید. خود کرده را تدبیر نیست! در همه جای دنیا هر موسسه ای برای استخدام پرسنل شرط گواهی عدم سوء پیشینه می گذارد اما وقتی تقریبا ۸۰ درصد پرسنل اکتیو بی بی سی فارسی را پرونده داران و متواریان از قوه قضائیه ایران تشکیل می دهد از جمله تهیه کننده «مستند جام زهر» بدین منوال طبیعی خواهد بود تا خروجی بی بی سی قبل از حرفه ای گری، تشفی خاطری از غیظ انباشته این خانه به دوشان باشد! مقالات مرتبط: مستند بی سند ـ https://bit.ly/2Oyff1F العاقل یکفیه الاشاره ـ https://bit.ly/2OwtTq مرده خواری با ژاژخوایان ـ https://bit.ly/2LDooZ3 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
همه رعیت اند. برخی رعیت تراند! افسار گسیختگی ترامپ علیه ایران اسباب برون ریخت استمزاج بخشی از شهروندانی شد که در ۹۶ به روحانی رای دادند و اکنون در فضاهای مجازی بمنظور توجیه رای خود می نویسند: اگر رئیسی بجای روحانی رئیس جمهور شده بود الان در پناهگاه نشسته و منتظر آژیر سفید بودیم! اشتباه بزرگی که چنین اقشاری در فهم معادلات سیاسی دارند «شناخت غلط شان از آمریکا» و «شناخت غلط تر از خودشان در فاهمه آمریکا» است. این بخش از ایرانیان بر این باورند که در فاهمه دولتمرد آمریکائی «ایرانی اصول گرا» و «ایرانی اصلاح طلب» متباین معنا شده و آمریکائی در این دوگانه ترجیح اش ایرانیان اصلاح طلب است! برخلاف چنین تخیلی، هژمونی آمریکائی ساختاری پول سالار و سلطه طلب دارد و در تحلیل نهائی برای این «هژمونی متفرعن» ایرانی «آلامد و مدرن» با ایرانی «سنتی و ژنده» محلی از اعراب نداشته و هر دو را مشتی رعیت و عقب افتاده می انگارد که تنها رسالت شان فعلگی نزد کدخدا است! این نگاه متفرعنانه آمریکائی تنها ناظر بر ایرانیان نیست و بر مبنای مبانی معرفت شناسانه لیبرالیسم فلسفی آمریکائی، ایشان خود را در قامت مهتری می انگارند که جز خودشان الباقی دنیا رعایائی محسوب می شوند که میزان التفات و آدم حساب شدن شان نزد کدخدا وابسته به میزان نقدینگی و درصد خوارپیشگی آن رعایا برای این کدخدا است! بر این منوال این بخش از ایرانیان مرتکب اشتباه نشوند و تصور نکنند در حال حاضر آمریکائیان ایشان را نور چشمی خود می انگارد. در اندیشه متفرعن آمریکائی ، بجز آمریکائی همه رعیت اند. تنها آنها که خوش رقص ترند، رعیت تراند! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
بار کج! آقای روحانی دیدید بار کج به منزل نمی رسد؟ آموختید توسل به بی اخلاقی برای تصاحب قدرت ناروا است؟ این فرجام بی اخلاقی است که همه آن آینده شومی را که در صورت عدم پیروزی تان با اخافه سالاری هشدارش را به مردم دادید اکنون گریبان گیر مملکت کردید؟ برداشت امروزتان نتیجه مقدر و ناگریز کاشت و داشت ناصواب دیروزتان است! درو کنید آنچه خود کاشتید! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
نعمت ترسیدن! خدا بیامرز پدرم همه چیز را یادم داد جز یک چیز مهم را! چیزی که شرط موفقیت و مانائی و رستگاری است! یادم نداد ترسیدن را! نیاموختم که باید بموقع بترسم! اگر دنیای بهتری می خواهید! اگر مایلید بقاعده از مواهب و جیفه دنیا برخوردارتان کنند. بموقع و بقاعده بترسید! بیاموزید تا برای پیشرفت باید در مقابل شان بترسید و تعظیم کنید تا بتوانید آن بوزینگان را تشویق به بنده نوازی تان کنید . بترسید تا بتوانید مطابق میل شان حرف بزنید! بترسید تا محبوب بمانید! حالم از دنیای تان بهم می خورد! (برشی از جزوه دل مویه ها)
آقای عباس عبدی حکومت یا شأن طبیبانه دارد و یا شأن طباخانه! نگاه طبیبانه به حکومت خوانشی از حکومت را مراد می کند که مبنای مُلکداری در آن «صوابدیدانه» است. قرائتی که طی آن نسبت حکومت با شهروند بمثابه نسبت «پزشک و بیمار» از جنس «طبابت و متابعت» است و «بیمار» صاحب صلاحیتی طبیب برای تشخیص مصلحت خود را برسمیت شناخته و «طوعاً» تن به تشخیص و تجویز طبیب بمنظور تحصیل و تامین مصلحت خود می دهد. ولو آنکه آن تجویز داروئی تلخ یا سُرنگی پر درد باشد. در نقطه مقابل قائلین به شأن طباخانه حکومت بر این باورند که حکومت بمثابه یک مطبخ است که حکومت در مقام «طباخ آن مطبخ» تنها موظف و مُلزم به تحصیل و تامین خواست و میل و سفارش طعام مشتری است و تنها شأن متصور برای طباخ در چنان طباخ خانه ای تحصیل تشفی خاطر مشتری از طریق تامین خواست و میل و علاقه مشتری است و این دیگر به طباخ ربطی ندارد که چه غذائی برای مشتری مفیدتر یا مناسب تر است و حکومت در چنین قرائتی تنها التزامش متابعات از خواست شهروندان است. اما قبل از آن نباید این واقعیت را نیز از نظر دور داشت که برخلاف داعیه شما، شکاف سنتی و مدرن در ایران فاقد وجاهت و موضوعیت است. قدر مسلم در تبیین و تحلیل مسائل اجتماعی نمی توان دچار سانتی مانتالیسم شد و واقعیت های اجتماعی را نمی بایست گریم کرد. برخلاف باورمندان به شکاف سنتی و مدرن در ایران همه قرائن حکایت از آن دارد که ایران فاقد طبقه مدرن است و چیزی که از آن تحت عنوان طبقه مدرن یاد می شود فی الواقع در عالی ترین سطح یک شبه مدرنیسم شکل گرا است که فهم اش از مدرنیته ناظر بر یک «Gentrification» یا تجمل گرائی و نوسازی فضای فرهنگی مطابق با استانداردهای اعیانی است. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پاسخ آقای عباس عبدی: سلام جناب آقای سجادی عزیز ممنون از این که به نوشته هایم توجه دارید و آن را شایسته پاسخگویی و نقد دانسته اید. نکته ای را از زاویه خودم عرض کنم که اگر نوشته های جنابعالی ساده تر و عاری از پیچیدگی های موجود باشد حداقل برای من قابل استفاده تر خواهد بود. با شما موافقم که مدرنتیه یا حاملان ان در ایران ویژگی های عمومی آن را که در غرب دیده شده ندارند ولی این به معنای نفی وجود آن نیست بلکه به معنای نقص وجودی آن است همان طور که حاملان سنت هم این مشکل را دارند. با احترام عبدی متن کامل را در لینک یاسین عصر ببینید https://bit.ly/2vwNPRd ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
ژن نوکری! امیر اصلان افشار رئیس دفتر تشریفات شاهنشاهی در خاطراتش آورده: درون اتاق کارم نشسته بودم ناگهان شاه وارد اتاق شد و روی صندلی ارباب رجوع نشست و من تعجب کردم و گفتم اعلی حضرت چه اتفاقی افتاده؟ گفت سفیر آمریکا الان دفتر من بود و گفت من باید برم! حُکما نوکری در خاندان پهلوی هم ژنتیک است و هم ژنریک! پدر بزرگ را انگلیس بر تخت سلطنت نشاند! و بموقع هم از صندلی برداشت! پدر را آمریکا در کودتای ۳۲ به سلطنت بازگرداند و بموقع هم امریه خروج برایش صادر کرد! آخرین باقیمانده این سلطنت منقرض شده نیز تا ریاض می رود و در رویای بازتولید سلطنت دست تکدی مقابل حکام سعودی دراز می کند و ۴۰ میلیون دلار «پول تو جیبی» می گیرد! ظاهرا گماشتگی هم جنم میخاد! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44
شرف فروشان! چندی پیش مدیر عامل یک کمپانی آمریکائی که تعداد زیادی کارمند و کارگر را در استخدام خود داشت ملاحظه کرد تعدادی از کارگرانش که مسلمانند در صلوة ظهر دست از کار می کشند و نماز می خوانند. مشارالیه ضمن تذکر به کارگران مزبور ایشان را توبیخ کرد تا چنانچه مجددا در ساعت موظفی شان مشغول نماز شوند از حقوق شان کم می کند و در فردای آن روز وقتی ملاحظه کرد از جمع مذکور تنها ۵ نفر مانده اند که باز هم نمازشان را مرجح بر کارشان دانسته اند به کارگزینی دستور داد ایشان را برخوردار از اضافه حقوق کند و در پاسخ به چرائی این تصمیم گفت: فردی که برای اعتقادات و دین اش تا این اندازه ابرام و احترام و ارزش و مسئولیت قائل است بیشتر از هم کیشان شل ایمانشان ارزش دارد که با توبیخ من از صرافت عبادت شان افتادند. قطعاُ این ۵ نفر که برای دین شان تا این اندازه مسئولیت پذیرند برای کارشان نیز به همان اندازه مسئولیت پذیر خواهند بود. طبعاً ایشان بیشتر از دوستان شل دین شان به درد کمپانی می خورند! متن کامل در مقاله شرف فروشان: https://bit.ly/2vfVXWV ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داریوش سجادی @dariushsajjadi44