1_3087678.mp3
6.73M
#فایل_صوتي_سکوت_و_جدل ۴
🔻 سخن؛ آیــــنه ای از درون انسان است!
کلام ما نشان می دهد؛
در قلـب و فکــــر ما چه می گذرد.
بیاموزیم حقیقتی زیبا را به مخاطب منتقل کنیم👇
🕯🏴
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@darmahzareghoran
┗━━━🍂━━
#عاشق_بمانیم ۶۵
💟 برای حفظ تفاهم؛
گاهی باید روی خواهش های دلت پا بزاری... .
🕯🏴
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@darmahzareghoran
┗━━━🍂━━
سخنرانی آیت الله جاودان شب چهارم محرم 1441.mp3
14.31M
🔖منبر کامل 🔖
#آیت_الله_جاودان
سخنراني آيت الله جاودان
شب چهارم محرم ۱۴۴۱ (۱۲ شهریور ۹۸)
🏠 حسینیه شیخ مرتضی زاهد(رحمة الله علیه)
#ماه_محرم
#محرم
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
👌رسانه دینی 👇💯
🕯🏴
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@darmahzareghoran
┗━━━🍂━━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شبنشینی_با_مقام_معظم_رهبری
امام خامنه ای :
میگن ما باید با همه دنیا رابطه داشته باشیم، خب بله البته همه دنیا منهای آمریکا و رژیم صهیونیستی
#سلامتی_فرمانده_صلوات
🕯🏴
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@darmahzareghoran
┗━━━🍂━━
❤️ #سلام_امام_زمانم❤️
💚 #سلام_آقای_من💚
💝 #سلام_پدر_مهربانم💝
از غربت شاهِ بی کفن میگرید
یارش نشدم! از این سخن میگرید
یک چشم برای داغ سنگین حسین
چشم دگرش به حال من میگرید
🕯🏴
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@darmahzareghoran
┗━━━🍂━━
Banifatemeh-Shab4Moharram1398[04].mp3
5.1M
●می رسد رزق محبان اباعبدلله●
● بانوای: #حاج_سید_مجید_بنی_فاطمه
#واحد
#محرم ۱۳۹۸
🕯🏴
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@darmahzareghoran
┗━━━🍂━━
📜 بیست و یکم محرم 📜
🔰مردمان، صف کشیده بودند به تماشا، شمر، لودگی کرد و به سرهای بالای نی بالید، مردمان، گروهی ترسان، و گروهی حیرت زده نظاره گر بودند •••
🔰بازماندگان کاروان، خود را پوشاندند از چشمان بیگانه، رباب، رفت تا روی از نامحرمان بگیرد، نگاه اش با نگاه کودکی که در آغوش مادر بی تاب بود، گِره خورد •••
•••کودک، گریه کرد و ناله سر داد•••
🔹رباب، به یاد عبدالله، از خود بی خود شد و نالید🔹
🔸کربلا بود و خیمه گاه•••
🔸شب عاشور بود و خیمۀ رباب•••
🔸قافله سالار مهمان خیمه بود•••
🔸و دیگران، سکینه و عبدالله بن حسین•••
••• عبدالله بی تاب بود و گریان •••
* قافله سالار گفت:
"چرا بی تاب است این طفل کوچکم؟"
🔺عبدالله را در آغوش گرفت، بویید و بوسید🔻
••• عبدالله، آرام گرفت •••
+ رباب گفت:
"او نیز همچو من دلتنگ شماست."
* گفت:
"دلتنگی از چه رو؟"
+ رباب گفت:
"صبحگاهان دیدگانم به شوق دیدار شما بینا می شود، و گوشهایم به شوق شنیدن صدایتان شنوا، اکنون فراق تان را چگونه تاب آورم؟"
🔵و سکینه، با چشمانی پُر اشک، محو پدر بود به شوق تماشای او•••
🔰میان آن همه دشمن، آن همه دیو، احساس و مِهر و عاطفۀ قافله سالار جوشید، سکینه را در بر گرفت، و رو به رباب کرد•••
* و گفت:
"سوگند به جان تو، همواره خانه ای را دوست دارم، که سکینه و رباب در آن باشند!"
● ۲۸ روز تا #اربعین ●
#روایت_کاروان_عشق
#روزشمار_محرم
#مجتبی_فرآورده
🕯🏴
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@darmahzareghoran
┗━━━🍂━━