eitaa logo
در محضر استاد بروجردي
2.1هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
161 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔅 *«وَ اعْتَمَدْتُكُمْ بِمَسْأَلَتِی وَ حَاجَتِی وَ هِی فَكَاكُ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ»* 🔅 *«در خواهش و حاجتم به شما تکیه کردم، حاجتم آزادی‌ام از دوزخ است.»* 🔷 یکی از نقش‌های مهم حضرت ولی عصر در زندگی ما این است که ما را از کثرات، به وحدت می‌رساند. 🔷 در عین اینکه ما خواسته‌های مُجاز و متعدد داریم؛ اما گویا زیارت‌ها حکم شب قدر را دارد. همانگونه که در شب قدر همۀ خواسته‌های ما یکی می‌شود و آن هم «خَلِّصنا مِنَ النّار یا رَبّ» است، در زیارت هم امام زمان به ما یاد می‌دهد وقتی به زیارت مشرف می‌شوید تنها یک درخواست داشته باشید که شاه‌کلید است که اگر این درخواست مستجاب شود: چون که صد آمد نود هم پیش ماست. ⁉️ *آن درخواست چیست؟!* 🔅 *«هِی فَكَاكُ رَقَبَتِی مِنَ النَّارِ»* ◀️ *درخواست من یک چیز است؛ می‌خواهم گردن من را از آتش جهنم جدا کنی. گردن من گرفتار آتش است؛ می‌خواهم از آتش فراق جدا شوم!* 🔷 در این زیارت حق درخواست داریم. حق داریم نیازمان را در محضر معصوم عرضه کنیم. هر زمان که مراجعه داریم، ادب این است که با یک درخواست اساسی مراجعه کنیم. 🔷 گویا به بلوغ می‌رسیم؛ گویا تازه می‌فهمیم که اصالتاً چه درخواستی باید داشته باشیم! درخواست‌های دیگر را حقیرمی‌دانیم. وقتی به بلوغ برسیم، درخواستمان نیز بزرگ می‌شود و آن جدایی از آتش فراق است. 📚 «از بیانات استاد زهره بروجردی» 🌐 موسسه علمیه السلطان علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام در فضای مجازی: سایت | بله | ایتا | تلگرام
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀 بسته‌های كمک‌معيشتي ماه مبارک رمضان و عيدنوروز ⏹️ 5022-2970-0022-9661 ⏹️ IR 300570022311515292699004 ⬅️ *موسسه شماره کارت دیگری جهت این امر ندارد.* 💠 خيريه السلطان علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستانهای تاریخی حرم رضوی: ✅۴۲- اعتراض در حرم با چاشنی قهوه و عسل كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
روز نود و سوم
۱۰۳ 🔆 *«وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ»* ✨خدایا تو نگاهشان کردی. در مقابل جلال تو بیهوش شدند. نه بیهوش! اشتباه است. مدهوش شدند، حیران‌اند. یک نگاه کردی، نه من را، او را. خیلی زیباست! چون دیگر قرار نیست از من چیزی مانده باشد. تو او را نگاه کردی. همان کسی که کمال الانقطاع نصیبش شده است.*«فَصَعِقَ لِجَلالِكَ»* ❇️ خیلی جالب است! *پذیرایی اولیه با جمال است. پذیرایی بعدی با جلال است.* اول نازتان را می‌کشند و می‌برند. در آخر دیگر تو نباید بمانی. همه‌اش اوست و رسیدن به این مقام با جلال است، نه با جمال! ♦️«لاحَظْتَهُ» تو یک نگاهش کردی. مدهوش شد! حیران شد! میان این همه بنده به من نگاه کردی! ✨من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم ✨لطف‌ها می‌کنی ای خاک درت تاج سرم ✍آیت‌الله جوادی آملی می‌فرمایند: خدا وقتی با اسم جمال به انسان نگاه می‌کند، انسان را مشهور می‌کند. ولی وقتی با اسم جلال به انسان نگاه می‌کند انسان را مقهور می‌کند. «و هو القاهر فوق عباده» (انعام/۱۸) *هیچ چیز نمی‌ماند که بدرخشد! اصلاً نمی‌ماند!* ❇️ خیلی نکتۀ قابل توجهی است! نمی‌گویم و «اجلعنی ممن لاحظتنی» نمی‌گویم مرا جزء کسانی قرار بده که گاه و بی گاه نگاهی به آن‌ها می‌کنی، نه، «لاحظته» نه من، او! *حتی دیگر قرار نیست من به عنوان من مطرح بشوم. من شد او.* *«فَصَعِقَ لِجَلالِكَ»* می‌فرمایند: مرگ ارادی نصیبش شده. مرگ ارادی چیست؟ می‌گویم من هیچ چیز نیستم. هرچه او برایم بخواهد، می‌خواهم. دیگر خودم برای خودم چیزی نمی‌خواهم. ✨هرچه آن خسرو کند شیرین بود. 💢ارادۀ فنا و بقای بعد از فنا را کرده است. تا این مرگ نصیبمان نشود، زنده نمی‌شویم. «موتوا قبل ان تموتوا.» قبل از اینکه با آن موتوا غیر ارادی بمیرید، با این موت ارادی بمیرید. ⚡️«فَصَعِقَ.» صاعقه وقتی می‌آید، می‌سوزاند. هیچ چیز از منیّت باقی نمی‌ماند. هرچه غیر خداست می‌سوزاند. فقط انگار خودی را نگه می‌دارد. سپس چه اتفاقی می‌افتد؟ خدایا وقتی صدایم زدی و آن منی که صدایش زدی جوابت را داد و به او نگاه کردی و او مدهوش شد، حیران شد، همۀ وجود غیر الهی‌اش سوخت و نابود شد، چون صاعقه آمده! یک نمونه‌اش در کوه طور است وقتی خدا به کوه جلوه‌گری کرد «...فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً...» (۱۴۳/اعراف) اتفاق افتاد. به قول ما جبل منیت متلاشی و موسی مدهوش شد! ✳️ دیگر من کاره‌ای نیستم. تو با او نجوا می‌کنی! دو اتفاق می‌افتد. وقتی خدا من و شما را صدا بزند، وقتی خدا به من و شما نگاه کند، دو اتفاق می‌افتد: ۱. «ناجَيْتَهُ سِرّاً.» توی خدا نجوا می‌کنی با او؛ اما پنهانی. با همان منی که او شد. این‌قدر خودی است که خدا خیلی حرف نگفته برایش دارد. «ناجَيْتَهُ سِرّاً.» خدا در سرّ او نجوا می‌کند. ❓اثر آن نجوا چیست؟ ۲. «وَعَمِلَ لَكَ جَهْراً.» او هم خالصانه برای تو کار می‌کند. آدم‌ها ببینند، نبینند، ابداً برایش مهم نیست! فقط برای تو کار می‌کند. با آن نجواهایی که تو با او داشتی، این‌قدر کوک و شارژش کردی که خیلی خوب کار می‌کند. هم کیفیت کارش هم کمیت کارش، خیلی حرف عجیبی است! اساساً تا این ساعت *کدام یک از ما وقتی هر روز مناجات شعبانیه خواندیم، گفتیم خدایا صاعقه بیاور منِ من را بگیر؟! آن من را بسوزان. نابودش کن!* 💢 تمام مشکلات زندگی مادی و معنوی برای آن، من است. این من آمده به بازار که این همه مانع سر راه ما ایجاد کرده. و من هر روز می‌گویم یک نگاه کن و این منیّت را بسوزان. هیچ چیز از آن باقی نماند. بعد از آن «ناجَيْتَهُ سِرّاً.» تو در خلوت با او نجوا کن. ✍ می‌گویند انگار *نجوای پنهانی خدا، موتور محرک ماست.* ما وقتی خوب می‌توانیم کار کنیم که خدا چیزی در گوشمان می‌گوید. این «ناجَيْتَهُ سِرّاً» یک حرف‌هایی است که در هیچ کتابی گفته نشده. ✨در مثنوی مولوی می‌گوید: آن خواطر ربانی وقتی بر دل عارف می‌افتد، بقیه می‌گویند مگر می‌شود؟! عارف هم می‌گوید این وحی دل است، به دلم افتاد! در حالی که خدا با او حرف زده! خدا پچ‌پچ می‌کند. *ولی فقط صحبت سر این است که حق نداری آن را به کسی بگویی. من در گوشت گفتم. تو حق نداری برملا کنی. نجوا فقط با تو بوده است.* 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» ۱۴۰۲/۱۲/۹ ۱۰۳ 🔆 *«وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ»* ✨خدایا تو نگاهشان کردی. در مقابل جلال تو بیهوش شدند. نه بیهوش! اشتباه است. مدهوش شدند، حیران‌اند. یک نگاه کردی، نه من را، او را. خیلی زیباست! چون دیگر قرار نیست از من چیزی مانده باشد. تو او را نگاه کردی. همان کسی که کمال الانقطاع نصیبش شده است.*«فَصَعِقَ لِجَلالِكَ»* ❇️ خیلی جالب است! *پذیرایی اولیه با جمال است. پذیرایی بعدی با جلال است.* اول نازتان را می‌کشند و می‌برند. در آخر دیگر تو نباید بمانی. همه‌اش اوست و رسیدن به
این مقام با جلال است، نه با جمال! ♦️«لاحَظْتَهُ» تو یک نگاهش کردی. مدهوش شد! حیران شد! میان این همه بنده به من نگاه کردی! ✨من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم ✨لطف‌ها می‌کنی ای خاک درت تاج سرم ✍آیت‌الله جوادی آملی می‌فرمایند: خدا وقتی با اسم جمال به انسان نگاه می‌کند، انسان را مشهور می‌کند. ولی وقتی با اسم جلال به انسان نگاه می‌کند انسان را مقهور می‌کند. «و هو القاهر فوق عباده» (انعام/۱۸) *هیچ چیز نمی‌ماند که بدرخشد! اصلاً نمی‌ماند!* ❇️ خیلی نکتۀ قابل توجهی است! نمی‌گویم و «اجلعنی ممن لاحظتنی» نمی‌گویم مرا جزء کسانی قرار بده که گاه و بی گاه نگاهی به آن‌ها می‌کنی، نه، «لاحظته» نه من، او! *حتی دیگر قرار نیست من به عنوان من مطرح بشوم. من شد او.* *«فَصَعِقَ لِجَلالِكَ»* می‌فرمایند: مرگ ارادی نصیبش شده. مرگ ارادی چیست؟ می‌گویم من هیچ چیز نیستم. هرچه او برایم بخواهد، می‌خواهم. دیگر خودم برای خودم چیزی نمی‌خواهم. ✨هرچه آن خسرو کند شیرین بود. 💢ارادۀ فنا و بقای بعد از فنا را کرده است. تا این مرگ نصیبمان نشود، زنده نمی‌شویم. «موتوا قبل ان تموتوا.» قبل از اینکه با آن موتوا غیر ارادی بمیرید، با این موت ارادی بمیرید. ⚡️«فَصَعِقَ.» صاعقه وقتی می‌آید، می‌سوزاند. هیچ چیز از منیّت باقی نمی‌ماند. هرچه غیر خداست می‌سوزاند. فقط انگار خودی را نگه می‌دارد. سپس چه اتفاقی می‌افتد؟ خدایا وقتی صدایم زدی و آن منی که صدایش زدی جوابت را داد و به او نگاه کردی و او مدهوش شد، حیران شد، همۀ وجود غیر الهی‌اش سوخت و نابود شد، چون صاعقه آمده! یک نمونه‌اش در کوه طور است وقتی خدا به کوه جلوه‌گری کرد «...فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ مُوسى صَعِقاً...» (۱۴۳/اعراف) اتفاق افتاد. به قول ما جبل منیت متلاشی و موسی مدهوش شد! ✳️ دیگر من کاره‌ای نیستم. تو با او نجوا می‌کنی! دو اتفاق می‌افتد. وقتی خدا من و شما را صدا بزند، وقتی خدا به من و شما نگاه کند، دو اتفاق می‌افتد: ۱. «ناجَيْتَهُ سِرّاً.» توی خدا نجوا می‌کنی با او؛ اما پنهانی. با همان منی که او شد. این‌قدر خودی است که خدا خیلی حرف نگفته برایش دارد. «ناجَيْتَهُ سِرّاً.» خدا در سرّ او نجوا می‌کند. ❓اثر آن نجوا چیست؟ ۲. «وَعَمِلَ لَكَ جَهْراً.» او هم خالصانه برای تو کار می‌کند. آدم‌ها ببینند، نبینند، ابداً برایش مهم نیست! فقط برای تو کار می‌کند. با آن نجواهایی که تو با او داشتی، این‌قدر کوک و شارژش کردی که خیلی خوب کار می‌کند. هم کیفیت کارش هم کمیت کارش، خیلی حرف عجیبی است! اساساً تا این ساعت *کدام یک از ما وقتی هر روز مناجات شعبانیه خواندیم، گفتیم خدایا صاعقه بیاور منِ من را بگیر؟! آن من را بسوزان. نابودش کن!* 💢 تمام مشکلات زندگی مادی و معنوی برای آن، من است. این من آمده به بازار که این همه مانع سر راه ما ایجاد کرده. و من هر روز می‌گویم یک نگاه کن و این منیّت را بسوزان. هیچ چیز از آن باقی نماند. بعد از آن «ناجَيْتَهُ سِرّاً.» تو در خلوت با او نجوا کن. ✍ می‌گویند انگار *نجوای پنهانی خدا، موتور محرک ماست.* ما وقتی خوب می‌توانیم کار کنیم که خدا چیزی در گوشمان می‌گوید. این «ناجَيْتَهُ سِرّاً» یک حرف‌هایی است که در هیچ کتابی گفته نشده. ✨در مثنوی مولوی می‌گوید: آن خواطر ربانی وقتی بر دل عارف می‌افتد، بقیه می‌گویند مگر می‌شود؟! عارف هم می‌گوید این وحی دل است، به دلم افتاد! در حالی که خدا با او حرف زده! خدا پچ‌پچ می‌کند. *ولی فقط صحبت سر این است که حق نداری آن را به کسی بگویی. من در گوشت گفتم. تو حق نداری برملا کنی. نجوا فقط با تو بوده است.* 📌ادامه دارد... 📚«برگرفته از بیانات استاد زهره بروجردی» ۱۴۰۲/۱۲/۹ كانال در محضر استاد بروجردي را در پيام رسانهاي زير دنبال كنيد واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/6YhKJ3BMblp2H1qNimMe3o بله👇 https://ble.ir/Boroojerdi ایتا👇 https://eitaa.com/darmahzareostadbroujerdi تلگرام👇 https://t.me/darmahzar سایت موسسه👇 emamraoof.com ارسال پیامها کمافی السابق در۱۰ گروه واتساب نیز ادامه دارد
💠 *«وجود امام، منشأ خیر و برکت»* 🔷 بر حسب روایات و اخبار، وجود افراد مؤمن در بین مردم، منشأ خیر و برکت و موجب نزول باران و جلب منافع و دفع بسیاری از بلاها از جامعه است، 🍃 *چنان که در تفسیر آیه ۲۵۱ سوره بقره از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است:* 🔅 *«خداوند به‌واسطۀ نمازگزاران شیعه، بلا را از کسانی که نماز نمی‌خوانند، دفع می‌کند،؛ زیرا اگر همۀ شیعیان نماز را ترک کنند، هلاک می‌شوند.»* 📘 اصول کافی، ج۲، ص۴۵۱ 🔷 واضح است که وقتی وجود افراد مؤمن در اجتماع، چنین برکتی را به‌همراه داشته باشد، برکات وجود امام معصوم که ولیّ و حجّت خدا بر مردم است، به مراتب بیشتر خواهد بود؛ زیرا امام و حجّت خدا، واسطۀ رسیدن فیض و برکت خداوند متعال به مردم است؛ 🍃 *چنان که امام سجاد علیه‌السلام دربارۀ برکات وجودی ائمه اطهار می‌فرماید:* 🔅 *«ما کسانی هستیم که به‌واسطۀ ما آسمان بر فراز زمین نگهداری شده و زمین از هلاک شدن اهلش منع شده است. حضرت در ادامه می‌فرماید: «وَ بِنا یُنَزّلُ الغَیث وَ تَنشُرُ الرَّحمَة و تُخرِجُ برکات الأرض»* 📘 کمال الدین، ص۲۰۷ 🔷 در این فراز از بیان امام، برکات دیگری چون نزول باران، انتشار رحمت خدا و خروج برکات زمین، از آثار وجودی ائمه اطهار شمرده شده است. پس وجود امام غایب به‌عنوان حجّت الهی باعث نزول خیرات بسیار بر امّت اسلامی است. 📚 «حوزه.نت» 🌐 موسسه علمیه السلطان علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام در فضای مجازی: سایت | بله | ایتا | تلگرام
💠 *«بخل در بخشش به دیگران»* 🔅 *«إِذَا أُسْدِیتْ إِلَیک‏ یدٌ فَکافِئْهَا بِمَا یرْبِی‏ عَلَیهَا»* 🔅 *«و هرگاه دستى به احسان و نیکى سوى تو دراز شد آن را به افزون بر آن پاداش ده (نیکى را به نیکى بهترى تلافى کن)، گرچه فضیلت براى کسى است که در ابتدا نیکى کرده است.»* 📘 نهج‌البلاغه حکمت ۵۹ 🔶 اگر دستی به ما احسان کرد، باید احسان او را به‌زیاده جبران کنیم. 💢 اشتباه این است که فقط گیرندۀ احسان باشیم و هیچ پرداختی نداشته باشیم. اشتباه این است که گمان کنیم باید دیگران دعاگوی ما باشند و با این بهانه که شایستگی دعاگویی برای اطرافیان را نداریم، برای هیچکس دعا نمی‌کنیم! 💢 این تفکر که باید همیشه گیرندۀ خیرات و الطاف دیگران باشیم، اشتباه است. هر فردی در حدّ خود قابلیت پرداخت دارد. حتی وقتی به توانمندی‌ها و دارایی‌های خود می‌نگریم متوجه خواهیم شد قادر به پرداخت‌های بیشتری نیز هستیم. ◀️ *انسان این قابلیت را دارد تا بدهکار دیگران نماند.* همۀ افراد ‌ قدرت جبران الطاف مادی یا معنوی، ظاهری یا باطنی دیگران را دارند، حتی قدرت پرداخت بیشتر هم دارند. 🔷 *خدا درون انسانها توانمندی گسترده‌ای قرار داده است, بنابراین نباید از این توانمندی‌ها غافل شد و خود را حقیر دید.* 💢 اشتباه آن است که انسان از توانمندی‌های خویش استفاده نکند. اشتباه است همیشه خود را گیرنده فرض ‌کند. اشتباه است گمان کند قدرت لطفِ بیشتر در او نیست؛ در حالی‌که تمام این موارد در توان او منظور شده است. 📚 «از بیانات استاد زهره بروجردی» 🌐 موسسه علمیه السلطان علی‌بن‌موسی‌الرضا علیه‌السلام در فضای مجازی: سایت | بله | ایتا | تلگرام