#بہوقٺ؏ـاشقانگےبانوࢪچشمےآ…♡
+ رفقاےجان! رمانے کہ داخل کانال گذاشتہ میشھ داستان زندگے شہید حججے هست و اسم دقیقے مثله اینکھ نداره... 🌿💙
ممنون کہ باهامون همراهین :)
🌱_منتظࢪدلبرانگےهاتوݩهستیݥ...🍂🙃
هرچہمےخواهددلِتنگٺبگو...
https://harfeto.timefriend.net/16064043759138
✨@darolmahdi313
و عشق ...💚
همان ثانیھ هایے است
کہ چشمانت مرا مےپایند 👀
و من خیالم راحتِ
بودن توست . . .🌱
#زندگےعاشقانھ
✨@darolmahdi313
طبیب ها
همه ما را جواب کردند
فقط ظهور تو آقا
علاج بیماریست ...
#سلام_مولای_من
@darolmahdi313
یه وقتایے،
تنها چیز؎ که
از خدا میخوای؛
اینہ که چشماتو ببندے
و باز که کرد؎...
ببینی همه چے درست شدھ! . .
#فريد_صارمی
•💙•
#دلخوشبرایتانآرزوست
✨@darolmahdi313
♡بخــــــواݩ دعاے فــــرج ࢪا
دعــــا اثࢪ دارد♡
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي
الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني
فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
#ساعتبهوقتِعاشقی
#دعایفرج
@darolmahdi313
روز دانشـــــجو رو بھ آیندھ سازان کشور تبریک عرض مےکنیم!🌱
•《با شما عزیزان، زمینۀ ظہور آقا ؏ج هم تضمینه...》•
#روز_دانشجو
#سرباز_مهدے
✨@darolmahdi313
[°💙°]
یا ࢪبّ ، فࢪج امام ما ࢪا بࢪساڹ…
#التماسدعاےفࢪج♡
✨@darolmahdi313
#حدیـث🌿
امام مهدی عج|♡
هیچ چیز به مانند نماز، بینی شیطان را به خاک نمی ساید، پس نماز بگذار و بینی ابلیس را به خاک بمال.
•{بحارالأنوار، ج 53، ص 182، ح 11}•
✨@darolmahdi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تأثیـــــراٺ نماز اوّل وقتـ بھ روایٺ تصویـر!..
#نمازاولوقت 🌱
به هَر ڪے میخوای حاݪ بِدی
حال بِده…
اما به شیطون حاݪ نَده...
از هَر ڪے میخوای حال بِگیری
حال بِگیر
اما حال امام زَمانت(عج) رو نَگیر…!
#حاجحسینیڪتا
+ یکم راجبش فکر کنیم :)
✨@darolmahdi313
#رمان_قسمت_ششم
خاطرات شهید محسن حججی🌱
از زبان #دایی_همسر_شهید
تازه خواهرزاده ام را عقد کرده بود.
حقیقتش آن اوایل ازش خوشم نمی آمد. حتی یک درصد هم.☹️
#تیپ و #قیافه ها مان با هم خیلی فرق داشت.😮 من از این آدمهای لارج و سوپر دولوکس بودم و از این #حزب_اللهی های حرص درآر.
هر وقت می رفتم خانه خواهرم،می دیدمش می آمد جلو، خیلی شسته رفته و پاستوریزه سلام و علیک میکرد.😌 دستش روی سینه اش بود و گردنش کج و انگار شکسته.😑 ریش پرپشتی داشت و یک لبخند به قول مذهبیها عرفانی هم روی لبش بود😃 کلا از این فرمان آدمهایی که دیدنشان لج ما جوان های امروزی را در می آورد😬
بعضی موقع ها هم با زنم می رفتم خانه خواهرم. تا زن مرا میدید سرش را می انداخت پایین و همان طور با من و خانمم سلام میکرد.😑سرش را یک لحظه هم بالا نمی آورد لجم می گرفت😏 با خودم میگفتم مگر زنم لولوخورخوره است که دارد این طور می کند؟😒
دفعه بعد به زنم گفتم: "یک #چادری چیزی بنداز سرت تا این #آقا_داماد مذهبی به تریج قباش بر نخوره و سر مبارکش رو یکم بیاره بالا."
زنم گفت: "باشه." دفعه بعد #چادر پوشید. 😇 این بار خیلی گرم تر از قبل با من و خانمم سلام و احوالپرسی کرد. اما باز هم سرش پایین بود فهمیدم کلاً حساس است به زن نامحرم.😯😥
چند ماهی از دامادی اش و آشنایی مان گذشته بود توی #مهمانیها میدیدمش. دیدم نه آنچنان هم بچه خشکه مقدسی نیست که فکر میکردم.😍
میگوید..می خندد..گرم می گیرد.
کم کم خوشم آمد ازش ولی باز با حزب اللهی بودنش نمیتوانستم کنار بیایم.😖
.
یک بار که رفتم خانه خواهرم نشسته بود توی #اتاق.
رفتم داخل. تا من را دید برایم #تمام_قد ایستاد و به هم سلام کرد و جواب سلامش را دادم و نشستم کنارش.😌
هنوز یک دقیقه نگذشته بود که #پسر_برادرم آمد تو شش هفت سال بیشتر نداشت بچه مچه بود جلوی پای او هم تمام قد بلند شد و ایستاد🙄😳
گفتم:" آقا محسن راحت باش نمیخواد بلند شی. این بچه هست."
نگاهم کرد و گفت: "نه دایی جون. شما ها سید هستید. #اولاد_فاطمه_زهرا هستید شما ها روی سر ما جا داری احترامتون به اندازه دنیا واجبه"😍😌
این را که گفت، ریختم به هم. حسابی هم ریختم به هم. از خودم خجالت کشیدم. از آن موقع جا باز کرد توی دلم با خودم گفتم:" تا باشه از این حزب اللهی ها."😍👌🏻😇
••••••••••••••••••••
عید نوروز بود. محسن آقا و زهرا آمدن خانهمان. گوشه اتاق پذیرایی #مجسمه_یک_زن گذاشته بودم. تا داخل شد و چشمش به مجسمه افتاد، نگاهش را قاپید. انگار که یک زن واقعی را دیده باشد!‼️
بهم گفت:… .
💟ادامه دارد…💟
✨@darolmahdi313
#شهید_آقمصطفیٰ_چمران
یک استاد داشتیم،مهندس گوهریان،
که به کراوات خیلی حساس بود.
وقت امتحان شفاهی میگفت:
باید حتماً همه کراوات بزنید بیاید درس جواب بدهید.
مصطفی نمیزد. نه آن جا نه هیچ جای دیگر. حتی آمریکا هم ندیدم کراوات بزند. استادمون بهش برخورد.گفت:
چرا کراوات نزدی؟
همه مطمئن بودیم که مصطفی از این درس هم نمره 20 میگیرد.
اما گفت: بهم داده 18..!
راوی: دکتر مهدی بهادری نژاد
برگرفته شده از www.chamran92.blog.ir
✨@darolmahdi313
Γ‼️♡..🌿
#دوکلومحرفحسابجانآ...
دیدین یه وقتایی #گوشیتون پر میشه و اون فایلی که #دوستدارینو دیگه نمیتونین نصب کنین؟!..
معمولا اینجور مواقع چیکار میکنید؟؟
خب معلومه،..
تویه گوشیتون دنبال #فایلایهاضافه میگردین و پاکشون میکنین!
بیشتر این فایلا همون چیزایین که بدردتون نمیخورن و شاید اصن #ناخواسته تو حافظه گوشیتون ذخیره شدن،
اما خب بعضیاشونم اونایین که گذاشتین برا #روزمبادا و هر ۵ سال یه بار بهشون سر میزنین که اگه نسخه بروزشون اومده، بروزرسانیشون کنین...
و خب میدونین!
داستان گوشی موبایل و فایلاش،
دقیقا مثله داستان زندگیامونه...
گاهی اونقدر آدمایه نامربوط رو وارد
زندگیمون میکنیم،
که دیگه جایی واسه اونی که دوسش
داریم و اصل کاره نمیمونه!
ما آدما،
همه رو یادمونه ها
#مهد؎فاطمه ؏ج رو امّا
.
.
.
نه ..!
زندگیتونو با فایلایه اضافی پرنکنین‼️#یامهدے✋🏻 ✨@darolmahdi313
#امام_زمانم_سلام♥
بازار دنیا....عجیب شلوغ است....
و ما، راه نور را گم کرده ايم!
و تو.... تنها راه بلد جاده نوری...
بر تاریکیهای دلمان، خط بکش...
سلام یگانه طلوع زمین بیا...
چشم انتظار ظهور زیبایت هستیم..
🌤الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌤
@darolmahdi313
.
.
در روایات آمده است:
أَنَّ رَسولُالله(ص) کانَ إِذَا حَزَبَه أَمْرُ فَزعَ إلَی الصّلاة .
رسول خدا(ص) این گونه بود
که هرگاه امری بر او سخت میآمد،
به نماز پناه میبرد..
به نماز پناه میبرد..
#استادپناهیان..
#چگونهیکنمازخوببخوانیم..
#نمازتسردنشہ✅
@darolmahdi313
واسھ اومدن آقامون🌿
اندازه شارژ گوشیت صلوات بفرست...😍✅
#رزق_معنوے_یہویے
#یـامـهــدی_ادرکنی❣
چــه کــرده ایـم کـــه
آن آشـنا نــمــی آیـــد
پیامی از سـر کویـش
بـــه مــا نــمــی آیـــد
چــه کــرده ایــم، گره
خورده کارمان اینقدر
چــه کــرده ایــم کـــه
مشکل گشا نـمـی آیـد
#اللهـم_عجل_لولیڪ_الفرج♡
✨@darolmahdi313
°•✨💛•°
وقتیداریتوخیابونراهمیرے
یهونگاتبهنامحرممیوفتهوتوسرتومیندازیپایین...
بااینکارتامامزمان '؏ـج'
سرشوبالامیگیرهツ♥️
#گناه_ممنوع
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
@darolmahdi313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پیشنہاد_ویژه_دانلود
اَگھ دوس دار؎
حالِ دلٺ امام رضایے بشہ،
حتما ببین ...
لابھ لایھ اشکاتون #التماسدعا داریم ! :)
✨@darolmahdi313
خاطرات شهید محسن حججی🌱
#رمان_قسمت_هفتم
از زبان #دایی_همسر_شهید
.
عید نوروز بود. محسن آقا و زهرا آمدن خانهمان. گوشه اتاق پذیرایی #مجسمه_یک_زن گذاشته بودم. تا داخل شد و چشمش به مجسمه افتاد، نگاهش را قاپید. انگار که یک زن واقعی را دیده باشد!‼️
بهم گفت: "دایی جون شما دایی زنم هستید. اما مثل دایی خودم می مونید. یه پیشنهاد.
اگه این مجسمه را بردارید و به جاش یه چیزه دیگه بزاری خیلی بهتره."😉✌🏻
گفتم:" مثلاً چی؟"
گفت:"مثلاً عکس شهید کاظمی. "
با گوشه لبم لبخندی زدم که یعنی ولمان کن بابا، عکس شهید دیگر چه صیغه ای بود.
نگاهم کرد و گفت: "دایی جون وقتی #عکس_شهید روبروی آدم باشه، آدم حس میکنه گناه کردن براش سخته. انگار که شهید لحظه به لحظه داره میبیند مون."😌😇
حال و حوصله این تریپ حرف ها را نداشتم.😩 خواستم یک جوری او را از سر خودم وا کنم گفتم: "ما که عکس این بنده خدا این #شهید_کاظمی را نداریم."
گفت: "خودم برات میارم. "😉✌🏻
نخیر ول کن ماجرا نبود. یکی دو روز بعد یه قاب عکس از شهید کاظمی برایم آورد. با بی میلی و از روی رودربایستی ازش گرفتم گذاشتمش گوشه اتاق.😬
الان که #محسن نیست آن قاب عکس برایم خیلی عزیز است.خیلی.
#یادگاری محسن است و هم حس می کنم حاج احمد با آن لبخند زیبا و نگاه مهربانش دارد لحظه به لحظه زندگی ام را می بیند حق با محسن بود انگار #گناه کردن واقعا سخت است😢😔👌🏻
•••••••••••••
یک بار با هم رفتیم اصفهان درس #اخلاق #آیت_الله_ناصری. آن جلسه خیلی بهش چسبید.😍
از آن به بعد دیگر نمک گیر جلسات حاج آقا شد. 🤩 جمعه ها که می رفتیم سر #قبر حاج احمد،جوری تنظیم می کرد که با درس اخلاق آیت الله ناصری هم برسیم.
توی جلسات دفترچه اش را در میآورد و حرف ها و نکته های حاج آقا را مینوشت. از همان موقع بود که #خودسازی بیشتر شد دیگر حسابی رفت توی نخ #مستحبات.
یادم هست آن سال ماه شعبان همه #روزه هایش را گرفت😮💪🏻
••••••••••••••
چند وقتی توی مغازه پیشم کار میکرد. موقع #اذان مغرب که می شد سریع جیم فنگ می شد و می رفت.
می گفتم: "محسن وایسا نرو. الان تو اوج کار و تو اوج مشتری."
محلی نمیگذاشت می گفت: "اگه میخوای از حقوقم کم کن من رفتم."😌👌🏻
می رفت من می ماندم و مشتری ها و…
#عیدغدیر خم که رفته بودیم برای #عقدش، محسن وسط مراسم ول کرد و رفت توی یک اتاق شروع کرد به نماز خواندن. دیگر داشت کفرم را در می آورد😠 رفتم پیشش گفتم: "نماز تو سرت بخوره یکم آدم باش الان مراسم جشنته. این نماز رو بعداً بخون."
به کی می گفتی؟ گوشش بدهکار نبود همان بود که بود لجباز و یکدنده😔
💟ادامه دارد💟
✨@darolmahdi313