eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
791 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
روزي امام حسين علیه السلام از جائي عبور ميكردند که ديدند جواني به سگي غذا مي دهد. امام خو‌شحال شدند و فرمودند: چرا اين گونه به سگ مهرباني مي كني ؟ جوان عرض كرد: غمگين هستم، مي خواهم با خشنود كردن اين حيوان، غم و اندوه من مبدل به خشنودي گردد. اندوه من از اين است كه غلام يك نفر يهودي هستم و مي خواهم از او جدا شوم. امام حسين علیه السلام با آن غلام نزد صاحب او كه يهودي بود آمدند. امام حسين علیه السلام دويست دينار به يهودي داد ، تا غلام را خريداري كرده و آزاد سازد. يهودي گفت: اين غلام را به خاطر قدم مبارك شما كه به خانه ما آمدي به شما بخشيدم و اين بوستان را نيز به شما بخشيدم. امام حسين علیه السلام هماندم غلام را آزاد كرد و همه آن بوستان و دویست دینار را به او بخشيد. سرانجام آن مرد یهودی و همسرش که تحت تاثیر محبت امام حسین علیه السلام قرار گرفته بودند ، مسلمان شدند. 📚مناقب آل ابی طالب ج۴ - ص۱۵ ═✧❁🌸❁✧═
🌷 🌷 ! 🌷دی ۱۳۶۵ قلاویزان مهران، این یکی از تلخ‌ترین عکس‌هایم از جنگ است. با چه ترس و لرزی توانستم با دوربین ساده‌ام این عکس را بگیرم. در ۳ سنگر روبرو، ۳ تک‌تیرانداز عراقی مستقر بودند و با قناصه پیشانی تعدادی از بچه بسیجی‌ها را شکافتند! هنوز که هنوز است، وقتی به این عکس نگاه می‌کنم، تنم می‌لرزد، دستم را بر پیشانی می‌گیرم و برای شهدا فاتحه می‌فرستم. در منتهی‌الیه کانال، سنگری بود به‌نام «پیشانی». این اسم از دو لحاظ برای آن سنگر مناسب بود: اول این‌که.... 🌷اول این‌که ‌این سنگر در نوک کانالی قرار داشت که هیچ سنگر و خطی جلوتر از آن در برابر عراقی‌ها وجود نداشت و به‌عنوان پیشانی خط مقدم محسوب می‌شد. دوم این‌که تک‌تیراندازان عراقی توجه شدیدی به ‌این سنگر داشتند و چون یکی از بهترین سنگرهای دیده‌بانی ما بود، تک‌تیراندازان عراقی بیشترین تمرکز را روی آن داشتند و پیشانی تعداد زیادی از بچه‌ها در آن‌جا مورد اصابت گلوله قنّاصه قرار گرفته بود. باید گفت که آن سنگر از خونین‌ترین سنگرهای مهران بود. 🌷یک تیربار عراقی بود که شب‌ها خیلی اذیت می‌کرد. تصمیم گرفتیم به هرصورت که هست، ترتیبش را بدهیم. یک قبضه اسلحه ژ.۳ تحویل دسته ۳ بود که از آن برای شلیک نارنجک تفنگی استفاده می‌کردیم. شلیک نارنجک تفنگی با کلاشینکوف تقریباً غیر ممکن بود، چرا که احتیاج به لوله رابط داشت و اگر هم پیدا می‌شد، با هر اسلحه کلاشی نمی‌شد نارنجک را پرتاب کرد. فشار زیاد گاز باروت، اسلحه‌های معمولی را داغان می‌کرد. فشنگ گازی در خط پیدا نمی‌شد به همین خاطر مرمی فشنگ‌های ژ.۳ را برمی‌داشتیم و به‌جای.... 🌷و به‌جای آن با مقداری کاغذ روزنامه‌ مچاله شده دهانه‌ پوکه را می‌بستیم و پس از کار گذاشتن نارنجک تفنگی بر روی اسلحه، آن را شلیک می‌کردیم. بهترین نوع نارنجک تفنگی که کاربرد بیش‌تری هم داشت، ضدتانک بود، آن‌هم از نوع روسی که به «نارنجک تفنگی کلاش» معروف بود. سنگر تیربار مزاحم در مقابل‌مان قرار داشت و بیشترین تلاش ما برای از بین بردن آن بود. دست کم هر شب ۱۵ تا ۲۰ نارنجک تفنگی و تعدادی آر.پی.‌جی به طرفش شلیک می‌کردیم، اما او همچنان روی کانال‌ها و سنگرهای دیده‌بانی ما آتش می‌بارید. 🌷سرانجام پس از پرتاب چند نارنجک بر یک هدف، توانستم محل دقیق سنگر را تشخیص بدهم. پنجمین نارنجک تفنگی را که پرتاب کردم، به خواست خدا روی سنگر تیربار فرود آمد. تیربار که درحال شلیک بود، یک‌باره خاموش شد و در پی آن صدای داد و فریاد نیروهای مستقر در خط مقدم عراق، نشان می‌داد که سنگر منهدم شده است و این نتیجه‌ صلوات‌هایی بود که نذر کرده بودم. راوی: رزمنده دلاور حمید داودآبادی که در شانزده سالگی به جبهه رفت. (یکی از نویسندگان فعال در عرصه خاطره نگاری و تاریخ نگاری دفاع مقدس.) ❤️ اللهم عجل لولیک الفرج 🥀🕊🥀🕊🥀🕊
‌قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم قرائت این زیارت نامه جهت رد مظالم تاثیر بسزایی دارد این زیارت را برای طلب کردن کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان و ادای رد مظالمی که به‌ گردنمان است قرائت میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ النّاطِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ (الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفاتِقُ الرّاتِقُ) ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِفْتاحَ الخَيْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْبَرَكاتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ الباهرات، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا نَاشِرَ حُكْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا كاشِفَ الكُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا عَمِيدَ الصّادِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا لِسانَ النّاطِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا خَلفَ الخائِفِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا زَعِيمَ الصّادِقِينَ الصّالِحِينَ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یاکَهْفُ المؤمنین، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا هادِيَ الْمُضِلِّينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَكَنَ الطّائِعِينَ، اَشْهَدُ يامَوْلايَ اَنَّكَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَةُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَكَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاَْعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ جعفر بـْنُ مـُحـَمَّد وَ عَلَى آبَائِكَ وَ أَولَادکِ الْمَعْصُومین الْمُطَهَّرِین. https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
🖤🖤🖤🖤🖤 ◼️فاطمه عليهاسلام حوراء انسیه‼️ ⚜سدیر صیرفی از امام صادق علیه السلام از پدرانش نقل می‌کند که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: ▪️نور فاطمه عليها السلام پیش از آنکه زمین و آسمان را خلق شود، آفریده شد. ▪️بعضی از اصحاب عرضه داشتند: ای پیامبر خدا پس فاطمه عليها سلام از سنخ انسان ها نیست؟ پیامبر خدا فرمودند: فاطمه علیها‌سلام حوریه‌ای است که به صورت انسان در آمده. ▪️گفتند: ای پیامبر خدا چگونه حوراء و انسیه است؟ پیامبر خدا فرمودند: خدای عزوجل او را از نور خود پیش از آنکه آدم را بیافریند، زمانی که ارواح وجود داشته‌اند خلق نمود. پس هنگامی‌که آدم را آفرید، او بر آدم عرضه داشته شد. ▪️گفته شد: ای پیغمبر خدا در آن وقت فاطمه علیها‌سلام در کجا بود؟ پیامبر خدا فرمودند: درحقّه‌ای  در زیر ساق عرش. ▪️گفتند: ای پیغمبر خدا طعام او چه بود؟ پیامبر خدا فرمودند : طعام او تسبیح و تقدیس و تهلیل و تحمید بود. 📚بحار الانوار، جلد ۴۳، صفحه ۴ 🤲خدایا بحق حضرت زهرا و پدر بزرگوارشون و همسر والامقام و فرزندان پاک و معصومشون (که درود و سلام بر آنها باد) فرج و ظهور منتقمشون امام مهدی مهربان عجل اللّه فرجه رو الان و الساعه برسان🤲 🖤🖤🖤🖤🖤
🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🔆داستان بهرام گور و باغبان ✨نقل کرده اند که بهرام گور(1) وقتی در هوای گرم به در باغی رسید، پیری که باغبانی کردی، آن جا حاضر بود. 🌟گفت: ای پیر! در این باغ انارهست ؟ گفت: آری. بهرام فرمود که: قدحی آب انار بیار. پیر رفت و فی الحال قدحی پر آب انار کرده، بیرون آورد و بهرام بیاشامید و گفت: ای پیر! سالی از این باغ چند حاصل می کنی ؟ 💫گفت: سیصد دینار. گفت: به دیوان چه خراج می دهی ؟ گفت: پادشاه ما از جهت درخت مال نمی ستاند و از زراعت عشر(2) می گیرد. 🔆بهرام با خود اندیشه کرد که در مملکت من باغ بسیار است و در هر باغ درخت بی شمار است، اگر از حاصل باغ نیز ده یک به دیوان دهند، مبلغی حاصل می شود، رعیت را نیز چندان زیانی نمی رسد. بعد از این بفرمایم تا خراج از محصول باغات نیز بگیرند. 🌟پس باغبان را گفت: قدحی دیگر آب انار بیار. باغبان رفت و پس از مدت مدید، قدحی آب بیاورد. بهرام گفت: ای پیر! نوبت اول رفتی و زود آمدی و این نوبت انتظار بسیار دادی و برابر آن آب انار نیاوردی! پیر ندانست که آن سوار بهرام است، 🔆گفت: ای جوان! گناه از من نبود، گناه از پادشاه بود که در این وقت نیت خود را تغییر داده و اندیشه ی فرموده، لاجرم از میوه بیرون رفته. من نوبت اول از یک انار آن همه آب گرفتم و در این کرّت، از ده انار آن آب حاصل نشد. بهرام از این سخن متأثّر شد و آن اندیشه را از دل بیرون برد و 💫گفت: ای پیر! یک بار دیگر مقداری آب انار بیار. پیر به باغ رفت و به زودی بیرون آمد خندان، و قدحی مالامال از آب انار آورده به دست بهرام داد و 🌟گفت: ای سوار! عجیب حالتی است که پادشاه ما آن نیت ظلم را تغییر داد و فی الحال اثر برکت ظاهر گشت، از یک انار این همه آب حاصل شد. ✨👈بهرام صورت حال را با پیر در میان نهاد و قصّه ی نیت خود و تغییر آن را باز گفت و این سخن از آن ملک دولتمند(1) بر صفحه ی روزگار یادگار ماند: تا سلاطین از این سخن پندپذیر شوند و نیت بر صلاح حال رعیت مقصور(2) دارند. شعر: ✨هر شاه که او خود راست کند یابد ز خدا هر آن چه درخواست کند 📚اخلاق محسنی.كمال الدین حسین بن علی واعظ كاشفی سبزواری بیهقی 🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 💠 ! اگر تو از نزدیک دلیل بودن نیست.💠 💮 همواره ما را به راهها می کند. 💮 یعنی در همه امور. 💮 می گوید: هرچه که با جور درنیامد؛ بریزید دور! 💮 می گوید: تو هرچه بالاتر باشد ات را پایین تر بیاوری و تر زندگی کنی. 💮 می گوید: تو اگر مدعی دینداری هستی، باید باشی؛ یعنی: اگر خودت نخوری و به دیگری بدهی تا بخورد برایت تر باشد. 💮 می گوید: هر که مدعی است باید شب و روز  کار کند یعنی کار کند و توقع تشکر کسی را نداشته باشد. 💮باور کنید: اگر واقعی و دین را مردم از نزدیک ؛ همگان  می شوند‌. 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
نعمت علم امام صادق عليه السلام فرمود: (حضرت موسى) عليه السلام شاگردى داشت كه از آن حضرت علم فراوانى ياد گرفته بود يك روز از حضرت موسى اجازه خواست كه بديدن اقارب و فاميل هاى خود برود. حضرت فرمود: اقوام و اقارب حق دارند ولى وقتى رفتى در ميان آنها مواظب خودت باش كه ظواهر دنياى آن محيط تو را اغفال نكرده و ميل به دنيا نكنى، خداوند به تو نعمت علم داده بواسطه مال دنيا اين نعمت بزرگ را از دست مده. آن مرد گفت: چنين نخواهد شد پس رفت نزد خويشان و آمدنش به طول انجاميد، پس هر چه حضرت موسى احوال او را پرسيد اطلاعى از او بدست نياورد. از جبرئيل احوال او را پرسيد؟ جبرئيل گفت: من از حال او خبر دارم همين الان دم در ايستاده اجازه ورود مى خواهد ولى مسخ شده بصورت ميمون در آمده است و در گردن او زنجيرى است. حضرت موسى از ديدن آن مرد با آن حال ناراحت شده رفت به مصلّاى خود نماز خواند و به درگاه خدا استغاثه كرد كه بلكه خداوند او را بيامرزد. خداوند وحى كرد به موسى كه (اى موسى اگر درباره اين مرد آن قدر دعا كنى كه حتى اعضاى بدنت از هم جدا گردد هيچ فائده ندارد و دعاى تو مستجاب نمى شود چون من با و نعمت علم را عطا كردم و او نعمت مرا ضايع كرد) (۷۴) https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD https://eitaa.com/darolsadeghiyon
‌قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم قرائت این زیارت نامه جهت رد مظالم تاثیر بسزایی دارد این زیارت را برای طلب کردن کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان و ادای رد مظالمی که به‌ گردنمان است قرائت میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْوَصِيُّ النّاطِقُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ (الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الْفاتِقُ الرّاتِقُ) ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مِفْتاحَ الخَيْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ الْبَرَكاتِ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ الباهرات، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا نَاشِرَ حُكْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا كاشِفَ الكُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا عَمِيدَ الصّادِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا لِسانَ النّاطِقِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا خَلفَ الخائِفِينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا زَعِيمَ الصّادِقِينَ الصّالِحِينَ،الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یاکَهْفُ المؤمنین، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا هادِيَ الْمُضِلِّينَ، الَسَّـلامُ عَلَيْكَ يا سَكَنَ الطّائِعِينَ، اَشْهَدُ يامَوْلايَ اَنَّكَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَةُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَكَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاَْعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، وَ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مَوْلایَ أَبِی عَبْدِاللَّهِ جعفر بـْنُ مـُحـَمَّد وَ عَلَى آبَائِكَ وَ أَولَادکِ الْمَعْصُومین الْمُطَهَّرِین. https://rubika.ir/joing/DBEIDCCC0XEMHPGFRNQRAJGCQPEVDLCD
💫✨💫✨💫✨💫✨💫 🌸فرازهایی از صحیفه سجادیه🌸 🍃🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷🍃 🏵🍃  بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و فرشهای کرامت خویش برای من بگستران و مرا به آبشخور رحمت خود در آور و در درون بهشت جای ده و از درگاهت مران که رنجیده شوم و از خود نومید مگردان که محروم مانم💫 🏵🍃 به آنچه مرتکب شده ام قصاص مکن به آنچه کرده ام خرده مگیر آنچه را نهان داشته ام آشکار منمای از آنچه پوشیده ام‌ پرده مگیر اعمال من به ترازوی عدالت مسنج کردارهای پنهانی ام را در برابر مردم فاش مگوی💫 🏵🍃 هر چه را افشای آن مرا ننگین می سازد از مردم پوشیده دار هر چه را سبب رسوایی من نزد تو می شود از ایشان نهان کن.💫 (دعای چهل و یکم، بند ۱،۲،۳) 💫✨💫✨💫✨💫✨💫✨💫
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 🔴 مومنان همان مجرمانند! 🔹افراد ، نزد خداوند بهترین مقام را دارند؛ در قرآن مجید، همواره از ارزش و گرامی بودن آنها در نزد خداوند، تعریف و توصیف بسیاری شده است. 🔹پیامبر گرامی اسلام در مورد حالات افراد با ایمان در دوره آخرالزمان می‌فرمایند: «… در آن وقت، قلب مومن در درونش آب می‌شود، مانند حل شدن نمک در آب؛ زیرا منکرات را می‌بیند، ولی قدرت جلوگیری و تغییر آن را ندارد. مومن در میان آن ها با ترس و لرز راه می‌رود، که اگر حرف بزند، او را می‌خورند، و اگر ساکت شود، دق مرگ می‌شود.» 📚الزام الناصب، ص ١٨٢ – روزگار رهایی، ص ٣۵۵ در آخرالزمان، الگوهای رایج مردم عوض می‌شود. اگر با حجاب و عفیف باشی، دیگران تو را فردی قدیمی، بی‌کلاس و عقب افتاده می‌دانند؛ ولی اگر اخلاق و حجاب را رعایت نکنی، آنوقت باکلاس و امروزی به حساب می‌آیی. اگر بخواهیم واضح تر بگوییم، در آخرالزمان از بین می‌رود و به جای آن رواج می‌یابد. اللهم عجل لولیک الفرج 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
✨ساده زیستی علی✨ 🍃زمان رهبری و خلافت امام علی ـ علیه السلام ـ بود و مسلمین بر اثر فتوحات، دارای امکانات خوبی بودند و غنائم بی شمار از هر سو به سمت کوفه سرازیر بود و طبعاً مردم، در وضع اقتصادی مطلوبی بودند، و فرماندهان و دیگران لباس نو و زیبا می پوشیدند. ولی شخصی دید، امام علی ـ علیه السلام ـ لباس کهنه و وصله دار پوشیده است، از روی تعجب با امام ـ علیه السلام ـ در این مورد، گفتگو کرد.[۱] 🍃امام ـ علیه السلام ـ در پاسخ فرمود: یخشعُ لهُ القلبُ، و تذلُّ بهِ النّفسُ و یقتدی بهِ المؤمنون؛ «پوشیدن این لباس کهنه، دل را خاشع و نفس امّاره را خوار می کند و مؤمنان از آن سرمشق می گیرند».[۲] در اینجا تناسب دارد به داستان ذیل توجه کنید: 🍃در روایات آمده: علی ـ علیه السلام ـ شمشیرش را به بازار آورد و اعلام کرد که: «کیست این شمشیر را از من خریداری کند؟!» شخصی به پیش آمد و با آن حضرت در مورد فروش شمشیر، صحبت کرد. امام فرمود: «سوگند به خدا اگر به اندازه یک پیراهن پول می داشتم، شمشیرم را نمی فروختم!» 🍃آن شخص گفت: «من حاضرم که پیراهنی نسیه به تو بفروشم و هنگامی که سهمیه حقوق تو رسید، پول پیراهن را به من بپرداز». امام این پیشنهاد را پذیرفت و پیراهن را از وی نسیه خرید و وقتی بعد از مدتی سهمیه اش را دادند، پول پیراهن را به فروشنده پرداخت.[۳] 🍃با اینکه هزار و هزارها درهم و دینار و اموال دیگر، از بیت المال در اختیار امام قرار داشت، آن حضرت آنچنان در مصرف بیت المال، احتیاط می کرد که شبی عمرو عاص به حضور آن حضرت رسید و با هم به گفتگو نشستند، امام چراغ را که از بیت المال بود خاموش کرد و از نور مهتاب استفاده نمود.[۴] [۱] . ، ج ۲۱، ص ۱۵۲. [۲] . ، حکمت ۱۰۳. [۳] . ، ج ۴۱، ص ۱۳۶. [۴] . ، ص ۱۱۶. ┗━━━✨❣❤️❣✨━━┛
•┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈• ✳ کاش آقا بود و این خنده را می‌دید... ✍ زینب گفت: «دلت چگونه شاد می‌شود؟» به حسن نگاه کرد. گفت: «وقتی حسن هیبت پدرش را به خود می‌گیرد و خطبه‌های او را می‌خواند، دلم شاد می‌شود.» زینب به حسن نگاه کرد. گفت: «چرا معطلی پسرم؟ یکی از خطبه‌های پسرعمو را بخوان!» فاطمه هرچند درد در پهلوها و در شکمش پیچید اما از آن‌که زینب چنان در جلد او فرو رفته بود که حتی آگاه بود پدرش را پسرعمو خطاب می‌کند، بلند خندید. نه زینب انتظار داشت نه حسن نه حسین. صدای خنده‌ی فاطمه، فضه را هم به اتاق کشاند. آستین‌های فضه تا بازو بالا بود و دست‌هایش تا نزدیک بازو از آرد سفید. گفت: «الهی قربان صدای خنده‌تان بروم، فاطمه جان!» و با اشک‌های جاری آمد و پیش از آن‌که فاطمه بتواند مانع شود، بوسه بر پای فاطمه زد. گفت: «کاش آقا بود و این خنده را می‌دید و می‌شنید.» فاطمه گفت: «از دست این زینب!» و دوباره از خنده ریسه رفت. و حسن دید که خنده‌ی مادرش آن‌قدر قدرت دارد که می‌تواند کورترین گره اندوه را باز کند... 📚 از کتاب 📖 صفحات 69 و 70 •┈┈••••✾•🚩•✾•••┈┈•