eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
792 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم صاحب رجز «امیری حسین و نعم الامیر» را بشناسید همه روایت‌های تاریخی کربلا را هم که زیر و رو کرده باشیم، باز هم قصه‌هایی را پیدا می‌کنیم که کمتر به گوشمان رسیده باشد. در این‌جا. بعضی از این داستان‌ها را مرور می‌کنیم. در قصه عاشورا کنار همه شهدایی که از کربلا می‌شناسیم و در ماتم و عزاداری‌هایمان پای روضه‌ها برایشان اشک ریخته‌ایم؛ می‌شود آدم‌هایی را پیدا کرد که قصه نبرد و هم رکابی‌شان با سیدالشهدا (علیه السلام) کمتر به گوشمان رسیده، آنهایی که صدای هل من ناصر ینصرنی امامشان را شنیده‌اند و داستان زندگی‌شان را با شهادت تمام کرده‌اند. ۱۱ ساله‌ای که امام به او اذن جهاد نداد طبق نقل‌ها تاریخی عمرو بن حارث در روز واقعه عاشورا ۹ تا ۱۱ سال سن داشته است. مادرش از محبان خاندان رسول خدا بود. خانواده آنها از مکه همراه امام شدند تا در کربلا کنار سیدالشهدا حضور داشته باشند؛ تا جایی که پدر عمرو؛ جناده بن حرث از صحابه پیامبر و شیعیان امیرالمومنین وقتی در رکاب امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسید. مادر عمرو به فرزند نوجوانش برای یاری رساندن امام امر جهاد کرد. او وقتی برای اذن میدان، نزد امام حسین علیه السلام رفت، حضرت با او مخالفت کرد و فرمود: این جوان پدرش شهید شده و شاید مادرش میدان رفتن او را خوش نداشته باشد. عمرو در پاسخ اباعبدالله گفت: «ای فرزند رسول خدا، مادرم مرا امر کرده شما را یاری کنم و خود، لباس جنگ بر تنم پوشانده است.» بعد از این بود که امام به او اجازه نبرد در میدان داد. امیری حسین و نعم الامیر دلدادگان اباعبدالله الحسین روی کتیبه‌های عاشورایی و روی زبانشان این ذکر شیرین را زیاد زمزمه کرده‌اند: «امیری حسین و نعم الامیر»؛ اما شاید ندانید که این جمله معروف یادگاری از رجز خوانی دیدنی عمرو بن جناده در میدان نبرد است. این نوجوان یازده ساله وقتی وارد کارزار شد این رجز را خواند: «أَمیرِی حُسَیْنٌ وَ نِعْمَ الاَْمیرُ * سُرُورُ فُؤادِ الْبَشیرِ النَّذیرِ / عَلِیٌّ وَ فاطِمَةُ والِداهُ * فَهَلْ تَعْلَمُونَ لَهُ مِنْ نَظیر / لَهُ طَلْعَةٌ مِثْلُ شَمْسِ الضُّحی *** لَهُ غُرَّةٌ مِثْلُ بَدْر مُنیر» یعنی؛ امیر من، حسین (علیه السلام) است و چه نیکو امیری؛ که شادی دل پیامبرِ (صلی الله علیه و آله و سلم) بشیر و نذیر است. علی و فاطمه (علیهما سلام) پدر و مادر اویند، آیا شما برای او همانندی می‌شناسید؟!طلعتش مانند خورشید نیم روز است و چهره‌اش چون ماه شب چهارده درخشان است. مادری که بعد از شهادت فرزندش به دشمن حمله برد در توصیف جنگ عمرو نوشته‌اند که او آنقدر در میدان جنگ نبرد کرد تا سرانجام به شهادت رسید. مالک بن نسیر وقتی سر این نوجوان را از تنش جدا کرد آن را به سمت خیمه‌گاه امام حسین (علیه السلام) پرت کرد. «بحریه» مادر عمرو که به شجاعت میان زنان شهره بود وقتی سر فرزند را در آغوشش گرفت آن را بوسید و گفت: «آفرین پسرم، ای شادی دلم و ای نور چشمم» و بعد از آن سمت سپاه دشمن رفت و سر فرزندش را به سر یکی از لشکریان عمربن سعد کوبید. آن وقت برگشت و عمود یکی از خیمه‌ها را برداشت و با حمله سمت اشقیا این رجز را خواند: «با اینکه در میان زنان، پیره زنی ضعیف، سست استخوان، فرو ریخته و لاغر اندامم، ولی در حمایت از فرزندان فاطمه گرامی، ضربات مهلکم را بر شما وارد می سازم.» خوارزمی نوشته است که او با نیزه خیمه دو نفر از سربازان دشمن را از پای درآورد و در این هنگام امام حسین علیه السلام را او به سمت خیمه‌ها بازگرداند مجله مهر(خبرگزاری مهر) مقتل خوارزمی 🌺الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم🌺
◼️ ۱۱۰نکته از زیارت عاشورا◼️ ⚜️ ⚜️ ✅توصیف زیارت عاشورا: ۱. زیارت عاشورا متن تولا و تبرا است. ۲. زیارت عاشورا سند شهادت مظلومانه امام حسین علیه السلام است. ۳. زیارت عاشورا بازخوانی پرونده جنایی منافقین است. ۴. .... تنظیم‌کننده طریقت حیات و ممات است. ۵. ... درخواست آماده باش شیعه بر اساس: « و ان یرزقنی طلب ثارک مع امام منصور...» است. ۶ .زیارت عاشورا خون حسین علیه السلام را بر تارک تاریخ تازه نگاه می دارد. ۷. زیارت عاشورا نمی گذارد داغ حسین علیه السلام بر دل ها سرد شود. ۸. زیارت عاشورا سند زنده ی خیانت و جنایت خواص جاه طلب، در غصب ولایت و خلافت است. ۹. زیارت عاشورا سوگنامه اهل بیت علیهم السلام است. ۱۰. زیارت عاشورا شیعیان را بر ولایت محوری و امامت محوری ثابت قدم می کند. ۱۱. زیارت عاشورا برائت نامه شیعیان نسبت به دشمنان اهل بیت علیهم السلام است. ۱۲. زیارت عاشورا سند مهرورزی شیعه به امام حسین علیه السلام است. ۱۳. زیارت عاشورا یادنامه شهدای کربلا و غم نامه اهل بیت علیهم السلام است. ۱۴. زیارت عاشورا تفسیر لفظی تاریخ تشیع است. ۱۵. زیارت عاشورا مستندات و پرونده جنایات منافقین نسبت به سیدالشهدا است. ۱۶. زیارت نامه ی عاشورا یعنی باز نگه داشتن یک پرونده جنایی تا زمان اجرای حکم آن به دست حضرت مهدی علیه السلام. ۱۷. زیارت عاشورا واقعه نگاری و تاریخ نویسی کربلا به روایت خدا است. ۱۸. عاشورا سوره برائت اهل بیت از دشمنان ایشان است. ۱۹. زیارت عاشورا ترکیبی از توحید و ولایت و دعا و زیارت است. ۲۰. زیارت عاشورا درس نامه دوران غیبت از عاشورا تا ظهور است. ۲۱. زیارت عاشورا شرح ماجرای غدیر تا ظهور است. ۲۲. زیارت عاشورا بیان نتیجه حاکمیت انسان های پلید است. ۲۳. زیارت عاشورا بیان نتیجه فراموشی غدیر است. ۲۴. زیارت عاشورا سفری آسان به سوی آسمان است. ۲۵. زیارت عاشورا دریچه ای از ملک به ملکوت است. ۲۶. . زیارت عاشورا سفری با کاروان حسین علیه السلام از فرش به عرش است. ۲۷. زیارت عاشورا سند همدردی با مصیبت عظمای حسین علیه السلام است. ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
✨﷽✨ ‍ ✍️روزی جوانی نزد حضرت موسی (ع) آمد و گفت: ای موسی (ع) خدا را از عبادت من چه سودی می‌رسد که چنین امر و اصرار بر عبادتش دارد؟ 🔆حضرت موسی (ع) گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می‌کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره‌ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی بر او بیفتد. با هزار مصیبت و سختی به صخره خود را رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز، خدا داند این همه دویدن من دنبال تو و صدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه‌ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می‌رود. می‌دانی موسی از سکه‌ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی‌نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر، خطر گرگی است که تو نمی‌بینی و نمی‌شناسی و او هرلحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست. ☀️ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی‌رسد، بلکه با عبادت می‌خواهد از او دور نشویم تا در دام شیطان گرفتار آییم. 💠وهر كس كه از ياد خداى رحمان روى گرداند، شيطانى بر او مى‌گماريم كه همواره همراهش باشد. 📚سوره زخرف آیه 36 ◾️◾️◾️◾️
چند ویژگی منحصر به فرد امام حسین علیه السلام: 🖤تنها امامی که شش ماهه به دنیا آمدند 🖤تنها امامی که از هیچ بانویی شیر نخوردند و تغذیه ی ایشان تنها توسط پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) صورت گرفته است 🖤تنها امامی که روز ولادتشان،پدر و مادر و جد و نزدیکانشان برای ایشان گریه کردند 🖤تنها امامی که در معرکه ی جنگ به شهادت رسیدند 🖤تنها امامی که در دعای توسل ازایشان به عنوان (ایّها الشهید) یاد شده با اینکه همه ی ائمه ی ما شهید شده اند. 🖤تنها امامی که اربعین و زیارت اربعین دارند 🖤تنها امامی که قبر مطهرشان بیش از ده بار توسط ظالمان خراب شد تا اثری از آن باقی نمانَد!! اما همچنان پابرجاست 🖤تنها امامی که بدون غسل و کفن دفن شدند 🖤تنها امامی که سر مبارکش از بدن جدا شد. 🖤تنها امامی که تشنه لب با هزاران زخم تیر و نیزه و شمشیر و سنگ بر بدن به شهادت رسیدند 🖤تنها امامی که بعد از شهادتش،خانواده اش اسیر شدند. 🖤تنها امامی که پدر و مادر و 9 نسلش معصوم بودند. 🖤تنها امامی ک تولدش در ماهی است ک هیچ شهادتی درآن نیست و شهادتش در ماهی است که هیچ تولدی درآن نیست 🖤تنها امامی که خوردن خاک قبرش اشکال ندارد 🖤تنها امامی که دعا تحت قبه ی ایشان به اجابت می رسد 🖤تنها امامی که امام زمان شبانه روز حداقل دو مرتبه بر او گریه می کند! 🖤تنها امامی که سرعت و وسعت کشتی نجاتش از سایر امامان بیشتر است 🖤تنها امامی که یک در بهشت به نام اوست: باب الحسین اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 〰〰〰〰🖤〰〰〰
قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد زیارت نامه امام صادق الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه . https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
🌑تاریخ وقایع کربلا از طریق چه کسانی به ما رسیده است؟ ☑️شاید برای بعضی ها سوال باشد که مگر همه یاران امام حسین (علیه السلام) به شهادت نرسیدند؟ ⁉️پس چه کسی عاشورا را با این جزییات روایت کرده؟ چطور باید به روایت های واقعه عاشورا اعتماد کنیم؟ ☀️یاران امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند ولی روایت عاشورا در همان صحرا باقی نماند... 🗯 راویان عاشورای حسینی این چهره ها هستند: 💥1-حمیدبن مسلم ازدی: بخش زیادی از اطلاعات تاریخی آن دوران از حمیدبن مسلم ازدی، وقایع نگار و خبرنگار سپاه عبیدالله بن زیاد منتقل شده است. ❄️نقل شده است که همین فرد مانع کشته شدن امام سجاد (علیه السلام) توسط شمر شد. به همین دلیل وقتی مختار به کوفه تسلط پیدا کرد به او امان داد. 💥2-امام سجاد (علیه السلام) و حضرت زینب (سلام الله علیها): بخش دیگری را هم از امام زین العابدین (علیه السلام ) و امام باقر (علیه السلام) که به نقل مشهور در آن زمان ۴ ساله بوده به ما رسیده است. حضرت زینب و بانوان دیگر کاروان هم در نقل این وقایع سهم بزرگی داشتند. 💥3-جنایتکاران سپاه دشمن: خیلی از جنایتکاران کربلا قبل از اینکه قیام توابین مختار صورت بگیرد با افتخار آمده بودند و وقایع عاشورا را تعریف کرده بودند. ⚡️ همین ها سینه به سینه ماند و مختار هم با همین اطلاعات به سراغشان رفت و انتقام گرفت. خیلی هایشان هم نقل جنایت هایشان را در هنگام مرگ بیان می کردند. مثل همانی که در مختارنامه مطرح شد؛ روایت خولی قبل از اعدامش. 💥4- یاران زنده مانده امام (علیه السلام): فردی به نام ضحاک بن عبدالله مشرقی که جزو یاران امام بوده و از میدان گریخته بود. این فرد با امام شرط کرد تا موقعی همراهشان است که وجودش فایده داشته باشد. ❄️ امام هم قبول کرده بود. او هم اسبی را در خیمه ای آماده نگه داشت تا زمانش برسد. تا قبل از شهادت حضرت عباس (علیه السلام) هم ماند ولی آخر کار، از امام اجازه رفتن گرفت که امام هم اجازه داد. ⚡️گریخت و کسی هم نتوانست او را بگیرد. او هم خیلی از اتفاق ها و نحوه شهادت ها را بیان کرده. 🍀غلام رباب (همسر امام حسین (علیه السلام)) هم که زنده ماند اتفاقات زیادی را نقل کرده. البته او در کنار امام جنگ هم کرده بود ولی در آخر اسیر شد. سپاه دشمن هم او را آزاد می کند چون معتقد بودند او غلام بوده و مطیع اوامر ارباب! 🍂🍁🍂🍁.🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂 📚به نقل از دکتر محمد حسین رجبی دوانی تاریخ دان و محقق تاریخ اسلام و تشیع
🔲🔳🔳🔳🔳 🏴ماجرای ورود امام حسین(ع) به کربلای معلّی 🔳بيشتر منابع، در گزارشهای خود از روز پنج شنبه دوم محرّم سال 61 هجرى، به عنوان روز ورود امام حسين(ع) و يارانش به كربلا یاد كرده اند. ◾️پس از توقفی کوتاه در منزلگاه «البِیضة»،امام(ع) و همراهانش سوار بر مرکب شدند و با شتاب حرکت کردند تا اینکه نزدیک ظهر به سرزمین «نینوا» رسیدند، در این زمان سواری مسلح از دور پدیدار شد که کمانی بر شانه داشت و از کوفه می آمد؛ همه آمدن آن مرد را به نظاره نشستند تا اینکه نزدیک شد. سوار بی آنکه به امام حسین(ع) و اصحابش سلام کند، به حر و همراهانش سلام کرد و بعد نامه ای را به دست حر داد. در این نامه ابن زیاد خطاب به حر نوشته بود که: «چون نامه من به تو رسید و فرستاده من نزد تو آمد، بر حسین(ع) سخت گیر، و او را فرود نیاور مگر در بیابان بی حصار و بدون آب! به فرستاده ام دستور داده ام از تو جدا نگردد تا خبر انجام دادن فرمان مرا بیاورد، والسلام.» ◾️حر خدمت امام حسین(ع) آمد و نامه ابن زیاد را برای آن حضرت(ع) قرائت کرد، امام(ع) به او فرمود: "بگذار در «نینوا» و یا «غاضریه» و یا در شُفَیّه فرود آییم." حر گفت: "ممکن نیست، زیرا عبیدالله، این آورنده نامه را بر من جاسوس گمارده است!" ◾️زهیر گفت: "به خدا سوگند چنان می بینم که پس از این، کار بر ما سخت تر گردد، یابن رسول الله(ص)! اکنون جنگ با این گروه(حر و یارانش) برای ما آسان تر است از جنگ با آنهایی که از پی این گروه می آیند، به جان خودم سوگند که در پی اینان کسانی می آیند که ما را طاقت مبارزه با آنها نیست." 🌷امام(ع) فرمود: «درست می گويي اي زهير، ولي من آغاز كننده جنگ نخواهم بود.» ◾️زهیر گفت: "در این نزدیکی و در کنار فرات آبادی است که دارای استحکامات طبیعی است به گونه ای که فرات از همه طرف به آن احاطه دارد مگر از یک طرف." 🌷امام حسین(ع) فرمود: "نام این آبادی چیست؟" عرض کرد: «عقر». امام(ع) فرمود: "پناه می برم به خدا از "عقر!" ◾️آنگاه، حضرت(ع) متوجه حر شدند و فرمودند: «با ما اندكي بيا. سپس، فرود می آييم.» پس با هم حركت كردند تا به كربلا رسيدند. حُر و يارانش، جلوي کاروان امام حسين(ع) ايستادند و آنان را از ادامه مسير، باز داشتند. حُر گفت: "همين جا فرود آی كه فرات، نزديك است." 🌷امام(ع) فرمود: «نام اينجا چيست؟» گفتند: كربلا فرمود: اين جا، جايگاه كَرْب(رنج) و بَلاست. پدرم هنگام حركتش به سوي صِفّين، از اين جا گذشت و من با او بودم. ايستاد و از نام آن پرسيد. نامش را به او گفتند. پس فرمود: «اينجا، جايگاه فرود آمدن مَركب هايشان، و اينجا، جايگاه ريخته شدن خون هايشان است.» موضوع را پرسيدند. فرمود: «كارواني از خاندان محمّد(ص)، اين جا فرود می ­آيند.» سپس امام حسين(ع) فرمود: «اينجا، جايگاه مَركبها و بار و بُنه ماست و اينجا قتلگاه مردانمان و جاى ريخته شدن خونمان است.». آنگاه فرمان داد كه بارهايش را در آن جا، فرود آوردند. آن روز مصادف بود با پنج شنبه، دوم محرّم و به نقلی دیگر مصادف با روز چهارشنبه، اوّل محرّم سال 61  بود. ◾️نقل شده که پس از منزل گرفتن در کربلا، امام حسین(ع) فرزندان و برادران و اهل بیتش را جمع کرد و به آنان نگاهی کرد و گریست سپس فرمود: «أللّهُمَّ إنّا عِترَهٌ نَبِيِّكَ مُحَمّدٍ(ص) و قَد اُخرِجنا و اُزعِجنا عَن حَرَمِ جَدِّنا و تَعَدَّت بَنُو اُمَيَّهَ عَلَينا، أللّهُمَّ فَخُذ لَنا بِحَقِّنا وانصُرنا عَلَي القَومِ الظّالِمينَ» 🔶خداوندا بدرستی که ما عترت پیامبرت محمد(ص) هستیم حال آنکه از دیارمان اخراج و از حرم جدمان بیرون رانده شدیم و بنی امیه به ما تعدّی کردند. خدایا پس حقمان را از آنان بگیر و ما را در برابر ظالمان یاری فرما.» بعد رو به اصحاب کرده فرمودند: «النّاسُ عَبيدُ الدُّنْيا وَالدِّينُ لَعِقٌ عَلي اَلْسِنَتِهِمْ يَحُوطُونَهُ مادَرَّتْ مَعايِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانُونَ» 🔶این مردم برده ی دنیا هستند و دین یک چیز لیسیدنی است بر زبانشان(متاعی است برای چرب و شیرین زندگی ایشان)، مادامی دور دین حلقه می زنند(طرفداری از دین میکنند) که زندگی ایشان در خوشی و رفاه باشد، پس هنگامی که به بلا آزموده شوند، دينداران اندك مي‌شوند.» ◾️در تاریخ آمده که امام حسین (ع) قبل از شهادتش، همه زمین کربلا را از ساکنین غاضریه و نینوی به مبلغ شصت هزار درهم خریداری کرد و به خود آنان هبه داد و با آنها شرط کرد که مردم را به محل قبر آن حضرت راهنمایی کنند و از آن زائران به مدت سه روز پذیرایی نمایند. 🔲🔳🔳🔳🔳🔳🔳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏با دیدن حرف های جناب دکتر ضرر نمیکنید🖕🖕🖕🖕 ‏با دیدن حرف های جناب دکتر ضرر نمیکنید🖕🖕🖕🖕 ایشان تنها دکتری در ایران هستند که تا حالا بیمار فوتی کرونایی نداشتند حتما حرفهای مهم و حیاتی ایشان را گوش کنید، زیرا در مورد درمان کرونا و عوارض بعد آن توصیه های بی نظیری دارند!۰ لطفا برای همه ارسال کنید تا از این صحبتها سود ببرند!
📚مردی كه باغهای بهشت را به دنيا فروخت مرد مسلماني بود كه شاخه يكي از درختان خرماي او به حياط خانه مرد فقير و عيال مندي رفته بود، صاحب درخت گاهي بدون اجازه وارد حياط خانه مي شد و براي چيدن خرماها بالاي درخت مي رفت، گاهي تعدادي خرما به حياط مرد فقير مي افتاد و كودكانش خرماها را بر مي داشتند، مرد از درخت پايين مي آمد و خرماها را از دست آنها مي گرفت و اگر خرما را در دهان يكي از بچه ها مي ديد انگشتش را در داخل دهان مي كرد و خرما را بيرون مي آورد. مرد فقير خدمت پيامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) رسيد و از صاحب درخت شكايت كرد. پيامبر(ص) فرمود: برو تا به شكايتت رسيدگي كنم. سپس پيامبر صاحب درخت را ديد و به او فرمود: اين درختي كه شاخه هايش به خانه فلان كس آمده است به من مي دهي تا در مقابل آن، درخت خرمايي در بهشت از آن تو باشد؟ مرد گفت: نمي دهم! من خيلي درختان خرما دارم و خرماي هيچ كدام به خوبي اين درخت نيست. حضرت فرمود: اگر بدهي من در مقابلش باغي در بهشت به تو می دهم. مرد گفت: نمی دهم! ابو دحداح يكي از صحابه پيامبر بود، سخن رسول خدا را شنيد. و عرض كرد: يا رسول الله اگر من اين درخت را از او بخرم و به شما واگذار كنم آيا شما آنچه را كه به آن مرد می دادي، به من مرحمت مي كني؟ فرمود: آري. ابو دحداح رفت با صاحب درخت صحبت كرد. مرد گفت: محمد(صلي الله عليه و آله) مي خواست مقابل اين درخت درختهايی در بهشت به من بدهد من نپذيرفتم چون خرماي اين درخت بسيار لذيذ است. ابو دحداح گفت: آيا حاضري بفروشي يا نه؟ گفت نه، مگر اينكه چهل درخت به من بدهي. ابو دحداح گفت: چه بهاي سنگيني برای درخت كج شده مطالبه مي كنی. ابو دحداح پس از سكوت كوتاه گفت خيلی خوب چهل درخت به تو مي دهم. مرد طمع كار گفت: اگر راست مي گويي، چند نفر بعنوان شاهد بياور! ابو دحداح عده اي را براي انجام معامله شاهد گرفت آنگاه به محضر پيامبر آمد و عرض كرد: يا رسول الله درخت خرما را خريدم ملك من شده است، تقديم خدمت مباركتان مي كنم، تقاضا دارم آن را از من بپذير و باغ بهشتي كه به آن مرد مي دادي قبول نكرد اينك به من عنايت فرما. پيامبر فرمود: اي ابو دحداح! نه يك باغ بلكه تعدادي از باغهاي بهشت در اختيار شماست. پيامبر به سراغ مرد فقير رفت و به او گفت اين درخت از آن تو و فرزندان تو است. به اين ترتيب مرد كوتاه نظر براي زندگي چند روزه دنيا باغ بهشتي را از دست داد و ابو دحداح مالك آن باغ و باغهاي ديگر شد. 📚بحارالانوار ج96، ص117 و ج103، ص127 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
✨﷽✨ 🏴معجزات زیارت عاشورا ✍عنایت به اهل قبرستان نقل شده است ،فرد صالح و مومنی همسایه ای داشت که از کودکی با هم بزرگ شده بودند اما شغل و درآمد حرامی داشت. تا اینکه آن همسایه از دنیا رفت و در قبرستان محل دفن شد. رفیق او که مرد صالحی بود، پس از مدت کوتاهی او را در خواب دید که در وضع خوبی به سر می برد. گفت: من از ظاهر و باطنت خبر دارم و شغل تو جز عذاب را نمی طلبد. کدام عمل تو را به این مقام رسانده؟ گفت: همانطور است که می گویی. من از وقتی مُردم در بدترین وضع بودم. تا اینکه دیروز همسر اشرف آهنگر را در قبرستان دفن کردند. و به محل قبر اشاره کرد. در شب فوت او، ابا عبد الله الحسین(ع) سه مرتبه او را دیدن نمود و در مرتبه سوم به برداشته شدن عذاب از این قبرستان امر کرد. پس از آن، حال ما خوب شد و در نعمت افتادیم. آن مرد صالح از خواب بیدار شد و حالی که اشرف آهنگر را نمی شناخت! پس از پرس و جو، در بازار آهنگرها او را یافت و پرسید: آیا تو همسری داشتی؟ گفت آری؛ دیروز فوت کرد و در فلان قبرستان دفنش کردیم. پرسیدم: او به زیارت امام حسین(ع) رفته بود! گفت نه. پرسیدم: روضه خوانی می کرد؟ گفت نه. پرسیدم: مجلس عزا می گرفت؟ گفت نه! برای چه می پرسی؟ من هم خواب را تعریف کردم. او گفت: آن زن به خواندن زیارت عاشورا مواظبت و مداومت داشت. 📚حکایات عنایات حسینی ص۱۱ ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
🖤🖤🖤🖤 شناسنامه حضرت رقیه (علیهاالسلام) حضرت رقیه فرزند امام حسین علیه السلام است . بر اساس نوشته‏ های بعضی کتاب‏های تاریخی، نام مادر حضرت رقیه(علیهاالسلام)، امّ اسحاق است که پیش‏تر همسر امام حسن مجتبی (علیه‏السلام) بوده و پس از شهادت ایشان، به وصیت امام حسن (علیه‏السلام) به عقد امام حسین (علیه‏السلام) درآمده است. در مورد تاریخ تولد حضرت رقیه چیزی معلوم نیست. در تعداد دختران امام حسین و نامهای آنها اختلاف وجود دارد. آنچه از منابع بدست می آید امام حسین علیه السلام دارای چهار دختر بنامهای فاطمه کبری، فاطمه صغری، سکینه و رقیه بوده است. اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین علیه السلام در منابع شیعی آمده است. در کتاب کامل بهائی نوشته علاء الدین طبری (قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، آمده است. اما در مورد نام او، آیا رقیه بوده یا فاطمه صغری و... اختلاف است. 🖤لهوف سید ابن طاووس و حضرت رقیه (س) یکی از کتاب‏های کهن که در زمینه حضرت رقیه مطالبی نقل نموده، کتاب اللهوف از سیدبن طاووس است. وی می‏ نویسد: «شب عاشورا که حضرت سیدالشهداء (علیه ‏السلام) اشعاری در بی وفایی دنیا می‏خواند، حضرت زینب (علیهاالسلام) سخنان ایشان را شنید و گریست. امام (علیه‏ السلام) او را به صبر دعوت کرد و فرمود: «خواهرم، ام کلثوم و تو ای زینب! تو ای رقیه و فاطمه و رباب! سخنم را در نظر دارید [و به یاد داشته باشید] هنگامی که من کشته شدم، برای من گریبان چاک نزنید و صورت نخراشید و سخنی ناروا مگویید [و خویشتن دار باشید. 🖤🖤🖤🖤🖤
🖤🖤🖤🖤🖤 سن حضرت رقیه (س) و تاریخ شهادت ایشان تاریخ شهادت: ۵ صفر سال ۶۱ هجری قمری مشهور این است که ایشان سه یا چهار بهار بیشتر به خود ندیده و در روزهای آغازین صفر سال ۶۱ ه .ق، پرپر شده است. چگونگی شهادت و مرقد مطهر حضرت رقیه (س) بعد از واقعه عاشورا دشمن تمام کسانی را که زنده مانده بودند ، اسیر کرد. میان این اسرا، یک دختر کوچک هم دیده می ‏شد. این دختر کوچک رقیه بود. رقیه دختر امام حسین علیهاالسلام که حالا بعد از شهادت پدرش به همراه عمه ‏اش زینب و اسرای دیگر به طرف شام می ‏رفت. از داخل خرابه های شام، صدای یک کودک به گوش می ‏رسید. تمام کسانی که در میان اسرا بودند، می ‏دانستند که این صدای رقیه دختر کوچک امام حسین است. رقیه از خواب بیدار شده بود و سراغ پدرش را می ‏گرفت. گویا خواب پدرش را دیده بود. در این حال یزید، دستور داد سر امام حسین علیه‏ السلام را به رقیه نشان بدهند. وقتی حضرت رقیه علیهاالسلام سر بریده پدرش امام حسین علیه‏ السلام را دید، با فریاد و ناله خودش را روی سر بریده پدرش انداخت و همان جا، از دنیا رفت. مرقد مطهر حضرت رقیه علیها السلام در سوریه نزدیک به قبر حضرت زینب علیها السلام است. 🖤🖤🖤🖤🖤
✨﷽✨ ✍شخصي آمد به نزد حضرت پيامبر اسلام (صلي الله عليه و آله)شكايت از فقر و نداري كرد حضرت فرمودند : مگر نماز نمي‌خواني عرض كرد من پنج وقت نماز را به شما اقتدا مي‌كنم، حضرت فرمودند: مگر روزه نمي‌گيري عرض كرد سه ماه روزه مي‌گيرم. آن حضرت فرموند امر خداوند متعال را نهي و نهي خداوند متعال را امر مي‌كني يا به كدام معصيت گرفتاري عرض كرد يا رسول الله حاشا و كلّا كه من خلاف فرموده‌ي خداوند بزرگ را بكنم حضرت علیه السلام متفكرانه سر به جيب حيرت فرو برد ناگاه جبرئيل علیه السلام نازل شد عرض كرد يا رسول الله حق تعالي تورا سلام مي‌رساند و مي‌فرمايند در همسايگي اين شخص باغيست و در آن باغ گنجشكي آشيانه دارد و در آشيانه او استخوان شخص بي‌نمازي مي‌باشد به شومي آن استخوان از خانه‌ي اين شخص بركت برداشته شده است و او را فقر گرفته است. حضرت علیه السلام به او فرمودند برو آن استخوان را از آنجا بردار، بينداز دور. به فرموده‌ي آن حضرت علیه السلام عمل كرد بعد از آن توانگر شد. 📚مکیال المکارم حکایاتی از دارالصادقیون رفسنجان https://chat.whatsapp.com/FIMCAEo8UjS1y4ZQUpHIZM https://eitaa.com/darolsadeghiyon
◾️▪️روز سوم محرم ▪️عمر بن سعد يك روز بعد از ورود امام به كربلا يعني روز سوم محرم با ‏چهار هزار سپاه از اهالي كوفه وارد كربلا شد.‏ برخي نوشته‌اند كه قوم بنوزهره نزد عمر بن سعد آمده و گفتند: تو را به ‏خدا سوگند می‌دهیم كه از اين كار (مقابله با امام حسين (ع)) درگذر و تو داوطلب جنگ ‏با حسين مشو، زيرا اين باعث دشمني ميان ما و بني‌هاشم مي‌شود. عمر بن سعد نزد ‏عبيدالله رفت و استعفا كرد ولي عبيدالله استعفاي او را نپذيرفت و او تسليم شد. برخي از ‏تاريخ نويسان نوشته‌اند عمر بن سعد دو پسر داشت يكي به نام حفص كه پدر را تشويق و ‏ترغيب به رفتن مي‌كرد تا با امام (ع) مقاتله كند ولي فرزند ديگرش او را به‌شدت از اقدام ‏به چنين كاري بر حذر مي‌داشت و سرانجام حفص نيز با پدرش راهي كربلا شد.‏ ▪️سان بن فائد مي‌گويد من نزد عبيدالله بودم كه نامه عمر بن سعد را آوردند و در آن نامه ‏چنين آمده بود چون من با سپاهيانم در برابر حسين و يارانش پياده شدم قاصدي نزد او ‏فرستاده و از علت آمدنش جويا شوم او در جواب گفت: اهالي اين شهر براي من نامه ‏نوشته و نمايندگان خود را نزد من فرستاده و از من دعوت كرده‌اند.  ▪️عبيدالله چون نامه ‏عمر بن سعد را خواند، گفت: اکنون‌که در چنگ ما گرفتارشده اميد نجات دارد! ولي حالا ‏وقت فرار نيست.‏ ▪️عبيدالله به عمر بن سعد نوشت نامه تو رسيد و از مضمون آن اطلاع يافتم از حسين بن ‏علي بخواه تا او و تمام يارانش با يزيد بيعت كنند، اگر چنين نكرد ما نظر خود را خواهيم ‏نوشت! چون اين نامه به دست عمر بن سعد رسيد گفت: مي‌پندارم كه عبيدالله بن زياد ‏خواهان عافيت و صلح نيست عمر بن سعد، نامه عبيدالله بن زياد را به اطلاع امام حسين ‏نرساند زيرا مي‌دانست كه آن حضرت با يزيد هرگز بيعت نخواهد كرد.‏ ▪️عبيدالله بن زياد پس از اعزام عمر بن سعد به كربلا، انديشه اعزام سپاهي انبوه را در سر ‏مي‌پروراند و بعضي نوشته‌اند كه مردم كوفه جنگ كردن با امام حسين (ع) را ناخوش ‏مي‌داشتند و هر كس را به جنگ آن حضرت روانه مي‌كردند بازمي‌گشت عبيدالله بن زياد ‏شخصي را به نام سويدبن عبدالرحمان فرمان داد تا در اين مسئله (فرار از جنگ) تحقيق كند ‏و متخلفان را نزد او برد و او يك نفر شامي را كه براي انجام امر مهمي از لشکرگاه به ‏كوفه آمده بود، گرفته و نزد عبيدالله برد و او دستور داد سر آن مرد شامي را از تنش جدا ‏نمايند تا كسي جرئت سرپيچي از دستورات او را نكند! نوشته‌اند كه آن مرد شامي براي ‏طلب ميراث به كوفه آمده بود. ▪️عبيدالله شخصاً از كوفه به‌طرف نخيله حركت كرد و كسي را نزد حصين بن تميم كه به ‏قادسيه رفته بود، فرستاد او به همراه چهار هزار نفر كه با او بودند به نخيله آمد، سپس كثر ‏بن شهاب حارثي، محمد بن اشعث، قعقاع بن سويد و اسماء بن خارجه را طلب كرد و ‏گفت: در شهر كوفه گردش كنيد و مردم را به طاعت و فرمان برداي از يزيد و من فرمان ‏دهيد و آنان را از نافرماني و برپا كردن فتنه بر حذر داريد و آنان را به لشکرگاه فراخوانید ‏پس آن چهار نفر طبق دستور عمل كردند و سه نفر از آن‌ها به نخليه نزد عبيدالله بازگشتند ‏و كثير بن شهاب در كوفه ماند و در ميان كوچه‌ها و گذرگاه‌ها مي‌گشت و مردم را به ‏پيوستن به لشكر عبيدالله تشويق مي‌كرد و آنان را از ياري امام حسين (ع) بر حذر ‏مي‌داشت.‏ ▪️عبيدالله گروهي سواره را بين خود و عمر بن سعد قرار داد كه هنگام نياز از وجود آن‌ها ‏استفاده شود و هنگامی‌که او در لشکرگاه نخيله بود شخصي به نام عمار بن ابي سلمه ‏تصميم گرفت كه او را بکشد ولي موفق نشد و به‌طرف كربلا حركت كرد و به امام ‏ملحق و شهيد شد.‏ مهدی کرمی 🔲🔳🔳🔳🔳🔳
قرار معنوی هر روز به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد زیارت نامه امام صادق الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى، وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه . https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
📕حکایت_پندآموز مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار، گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها به موضوع «خدا» رسیدند؛ آرایشگر گفت: “من باور نمی‌کنم خدا وجود داشته باشد.” مشتری پرسید: “چرا؟” آرایشگر گفت: “کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می‌شدند؟ بچه‌های بی‌سرپرست پیدا می‌شدند؟ این همه درد و رنج وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این چیزها وجود داشته باشد.” مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد؛ چون نمی‌خواست جروبحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. در خیابان مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده.. مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: “به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.” آرایشگر با تعجب گفت: “چرا چنین حرفی می زنی؟ من این‌جا هستم، همین الان موهای تو را کوتاه کردم!” مشتری با اعتراض گفت: “نه! آرایشگرها وجود ندارند؛ چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی‌شد.” آرایشگر گفت: “نه بابا؛ آرایشگرها وجود دارند، موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی‌کنند.” مشتری تایید کرد: “دقیقاً! نکته همین است. ✅خدا هم وجود دارد! فقط مردم به او مراجعه نمی‌کنند و دنبالش نمی‌گردند. ✅برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.” https://chat.whatsapp.com/FIMCAEo8UjS1y4ZQUpHIZM https://eitaa.com/darolsadeghiyon
انگار نه انگار امام زمانشان غایب است‼️ 💠 آیت الله مجتهدی تهرانی (ره) : 🤔 یک روز در ایام تحصیل در نجف اشرف، پس از اقامه نماز پشت سر آیت الله مدنی، دیدم که ایشان شدیدا دارند گریه می‌کنند و شانه‌هایشان از شدت گریه تکان می‌خورد، رفتم پیش آیت الله مدنی و گفتم: ببخشید، اتفاقی افتاده که این طور شما به گریه افتاده‌اید؟ ➰ایشان فرمودند: یک لحظه، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دیدم که به پشت سر من اشاره نموده و فرمودند:" آقای مدنی! نگاه کن! شیعیان من بعد از نماز، سریع می‌روند دنبال کار خودشان و هیچکدام برای فرج من دعا نمی‌کنند. 😔 انگار نه انگار که امام زمانشان غایب است! و من از گلایه امام زمان (عج) به گریه افتادم. 🍃شیعیان بس نیست غفلت هایمان ؟ 🍂غربت و تنهایی مولایمان؟ 🍃ما عبيد و عبد دنیا گشته ایم 🍂غافل از مهدی زهرا گشته ایم •┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🔲🔳🔳🔳 دستمالی که شاه اسماعیل از سر حُر بن یزید باز کرد. در كتاب‌ «تنقيح‌ المَقال‌» مامَقاني‌ نقل‌ مي كند از حائري‌ از سيّد نعمة‌ الله‌ جزائري‌ در كتاب‌ «أنوار نعمانيّه‌» كه‌ او مي گويد: ‎ جماعتي‌ از مردمان‌ معتمد و موثّق‌ براي‌ من‌ نقل‌ كردند كه‌ چون‌ شاه‌ إسماعيل‌ بغداد را به‌ تصرّف‌ خود درآورد براي‌ زيارت‌ قبر حضرت‌ سيّد الشهداء عليه‌ السّلام‌ به‌ كربلا آمد و چون‌ از بعضي‌ از مردم‌ شنيده‌ بود كه‌ به‌ حرّبن‌ يزيد رياحي‌ طعن‌ مي زنند، به‌ سمت‌ قبر حرّ آمد و دستور داد قبر حرّ را نبش‌ كنند. چون‌ قبر حرّ را نبش‌ كردند، ديدند كه‌ به‌ همان‌ هيئت‌ و كيفيّتي‌ كه‌ كشته‌ شده‌ است‌ خوابيده‌ است‌، و بر سر او دستمالي‌ ديدند كه‌ با آن‌ سر حرّ بسته‌ شده‌ بود. شاه‌ اسماعيل‌ در كتب‌ تاريخي خوانده‌ بود كه‌ در واقعه‌ كربلا كه‌ سر حرّ مورد اصابت‌ قرار گرفت‌ و حضرت سيد الشهدا عليه السلام دستمال‌ خود را بر سر حرّ بستند و حرّ با همان‌ دستمال‌ دفن‌ شده‌ است‌، براي‌ باز كردن‌ و برداشتن‌ دستمال‌ تصميم‌ گرفت‌. چون‌ آن‌ دستمال‌ را باز كردند خون‌ از سر حرّ جاري‌ شد بطوريكه‌ از آن‌ خون‌ قبر پُر شد و چون‌ دستمال‌ را بستند خون‌ باز ايستاد و چون‌ دوباره‌ باز كردند خون‌ جاري‌ شد. و هر چه‌ كردند كه‌ بتوانند آن‌ خون‌ را به‌ غير از همان‌ دستمال‌ بندبياورند و از جريانش‌ جلوگيري‌ كنند ميسّر نشد. و از اينجا دانستند كه‌ اين‌ قضيّه‌ موهبت‌ الهي‌ است‌ كه‌ نصيب‌ حرّ شده‌ است‌. شاه‌ إسمعيل‌ دستور داد قبّه‌اي‌ بر مزار او بنا كردند و خادمي‌ را بر آن‌ گماشت‌ تا آن‌ بقعه‌ را خدمت‌ كند. ۞ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج۞ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎🔲🔳🔳🔳🔳🔳
〰〰〰〰⚫️〰〰〰〰 روزشمار محرم؛ روز چهارم محرم در کربلا چه گذشت؟ محرم، ماه حزن و عزاداری شیعیان در شهادت امام حسین علیه السلام است. امروز روز چهارم محرم است و در ادامه بخشی از آنچه که در این روز در کربلا اتفاق افتاده را می‌خوانید. در روز چهارم محرم، عبیداللّه‏ بن زیاد مردم کوفه را در مسجد جمع کرد و سخنرانی نمود و ضمن آن مردم را برای شرکت در جنگ با امام حسین علیه‌‏السلام تشویق و ترغیب کرد. به دنبال آن ۱۳ هزار نفر در قالب ۴ گروه که عبارت بودند از: ۱. شمر بن ذی الجوشن با چهار هزار نفر؛ ۲. یزید بن رکاب کلبی با دو هزار نفر؛ ۳. حصین بن نمیر با چهار هزار نفر؛ ۴. مضایر بن رهینه مازنی با سه هزار نفر به سپاه عمر بن سعد پیوستند. (۱) به‌هم پیوستن این نیرو‌ها از این روز تا عاشورا برقرار بوده است. روز چهارم محرم در کربلا چه گذشت؟ در این روز عمر سعد نامه‌ای به عبیدالله زیاد نوشت. در این نامه نوشته بود: «من همین که به کربلا رسیدم، رسولی را فرستادم تا با حسین مذاکره کند و از او بپرسد برای چه آمده است؟ پاسخ او این بود که مردم کوفه نامه نگاشته و از من درخواست آمدن کرده اند و من به درخواست آنان پاسخ گفته ام. اگر اکنون تغییر نظر داده اند بازمی گردم.» حسان بن فائد بن بکیر العبسی گوید: در هنگام دریافت نامه عمرسعد من نزد عبیدالله بن زیاد بودم، همین که نامه را خواند این شعر را زمزمه کرد: «الان اذعلقت مَخالبُنا به یرجوا النجّاةَ ولاتَ حین مناص... اکنون که پنجه‌های ما در گلوگاه اوست به رهایی می‌اندیشد، اما دیگر گریزگاهی نیست.» پاسخ عبیدالله زیاد: باری، نامه ات رسید و محتوای آن را دریافتم. همین که جواب را دریافت کردی، از حسین و یارانش برای یزید بن معاویه امیرالمومنین بیعت بگیر تا بیندیشیم چه کنیم. (در برخی مقاتل آمده است: وگرنه سر او و اصحابش را جداکن و بفرست. عمرسعد با دریافت نامه گفت: می‌دانستم که عبیدالله سلامت و عافیت را نمی‌پذیرد. ملاقات امام حسین (ع) و عمر بن سعد امام حسین (ع) قاصدی نزد عمر بن سعد روانه ساخت که می‏ خواهم شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشیم. ابتدا امام (ع) آغاز سخن کرد و فرمود: «ویلک‏ یابن سعد..؛ وای بر تو،‌ای پسر سعد، آیا از خدایی که بازگشت تو به سوی اوست، هراس نداری؟ ابن سعد گفت: اگر از این گروه جدا شوم می ‏ترسم خانه ‏ام را ویران کنند. امام (ع) فرمود: «أنا أبنی‌ها لک‏؛ من آن را برای تو می‏ سازم..». امام فرمود؛ تو را چه می‏ شود! خداوند به زودی در بسترت جانت را بگیرد و تو را در روز رستاخیز نیامرزد. به خدا سوگند! من امیدوارم که از گندم عراق، جز مقدار ناچیزی، نخوری». (۲) ۱. بحارالانوار، ج۴۴، ص۳۸۶. ۲. عاشورا ریشه ‏ها، انگیزه ‏ها، رویدادها، پیامد‌ها؛ ص۳۴۱. 〰〰〰〰⚫️〰〰〰〰
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🌸 زنی زیبا که صاحب فرزند نمیشد پیش پیامبر میرود و میگوید از خدا فرزندی صالح برایم بخواه. پیامبر وقتی دعا میکند ، وحی میرسد او را بدون فرزند خلق کردم. زن میگوید خدا رحیم است و میرود. سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است. زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود. سال سوم پیامبر زن را با کودکی در آغوش می بیند. با تعجب از خدا میپرسد: بارالها، چگونه کودکی دارد او که بدون فرزند خلق شده بود. ! وحی میرسد: هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت، او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت. با دعا سرنوشت تغییر می کند... از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود... ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواري است به نام اعتماد. پس اگر دوست داري به آرزويت برسي با تمام وجود به او اعتماد کن. هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست ! زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد. اي کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا... رحمت خدا ممکن است کمی تأخیر داشته باشد امّا حتمی است 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یازهرا سلام الله علیها: بسم الله الرحمن الرحیم 🔍اثبات آزمایشگاهی تاثیر دعای هفت صحیفه سجادیه برویروس کرونا 🎙استاد ، کارشناس ارشد رسانه و علوم سیاسی و عضو ستاد فرماندهی جبههٔ انقلاب اسلامی در فضای مجازی ⭕️ امام خامنه ای حدود یکسال پیش ۱۳ اسفند ۹۸ توصیه کردند به خواندن این دعای مهم... اکثرا با خودمان توجیه کردیم که ایشان توصیه اخلاقی کرده‌اند و جدی نگرفتیم... راستی چند نفر از ما بچه حزب اللهی ها اطاعت امر از این ولیّ خدا و نائب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف کردیم و لااقل هر روز یکبار این دعای سه چهار دقیقه‌ای را خواندیم؟ 👌❤️لطفا به هر طریقی براتون ممکن هست فرهنگسازی کنید تو گروههاتون، کانالهاتون این دعای شریف نشر پیدا کنه و همه تشویق بشن به خوندنش... 👈توصیه های نائب امام زمان (عج) را جدی بگیریم
✨﷽✨ 🏴شفاعت امام حسين (ع) به خاطر مادر  ✍مرحوم آقا شيخ محمدحسين قمشه‌اي که از شاگردان سيد مرتضي کشميري بود در سن 18 سالگي در قمشه مبتلا به مرض حصبه شد، اطبا در مداواي او توفيقي نيافتند و ايشان فوت کرد.مادرش گفت:«دست به جنازه فرزندم نزنيد تا من برگردم»، قرآن را برداشت و گريه‌کنان به پشت بام رفت و اباعبدالله (ع) را شفيع قرار داد و گفت:«دست از شما برنمي‌دارم تا بچه‌ام زنده شود». چند دقيقه نگذشت که شيخ محمدحسين زنده شد و گفت : «برويد به مادرم بگوييد که شفاعت امام حسين (ع) پذيرفته شد.» او مي‌گويد:« وقتي مرگم نزديک شد دو نفر نوراني سفيدپوش را ديدم که گفتند:«چه باکي داري؟» گفتم :«اعضايم درد مي‌کند». يکي از آن دو دست به پايم کشيد راحت شدم، ديدم اهل خانه گريانند ولي هرچه خواستم بگويم که راحت شدم نتوانستم تا آن که آن دو من را به حرکت درآوردند در بين راه شخصي نوراني را ديدم که به آن دو فرمود:«ما سي سال عمر به او عطا کرديم» و فرمود:«او را به مادرش برگردانيد که يکباره ديدم همه گريان هستند» اکثر علماي نجف نقل کرده‌اند ايشان که مدتي بعد از ساکنان نجف شدند پس از سي سال به ديار باقي شتافتند. 📚منابع: داستانهاي شگفت‌انگيز شهيد آیت الله دستغيب. کرامات و مقامات عرفاني امام حسين (علیه السلام)
✨﷽✨ 🏴عمر سعد بدترین معامله گر! ✍عُمر سعد به حکمرانی ری منسوب شده بود. آماده حرکت به ری بود که خبر حرکت امام حسین (ع) به ابن زیاد رسید. عبیدالله بن زیاد او را واداشت تا قبل از رفتن به ری با امام حسین (ع) بجنگد. عُمر راضی به این کار نبود اما عبیدالله بن زیاد او را تهدید کرد که اگر با امام حسین (ع) نجنگد باید فرمان حکومت ری را پس بدهد. عمر از ابن زیاد شبی را فرصت خواست تا اندیشه کند. آن شب، نزدیکان خود را جمع کرد و با آنها مشورت نمود. همه او را از این کار بازداشتند با این حال تا صبح فکر کرد و در نهایت تصمیم گرفت به جنگ با امام حسین (ع) برود. آنهمه جنایت که در حق خاندان رسول خدا (ص) انجام داد در نهایت دستش از حکومت ری نیز کوتاه شد. بی تردید عمر سعد بدترین معامله ی تاریخ را رقم زد تا بهترین مصداق «خَسِرَ الدُّنْیا وَالاْآخِرَةَ» باشد 💥امام صادق(ع): «مَنْ طَلَبَ الرِّئاسَةَ هَلَک؛ کسی که دلباخته ریاست باشد هلاک می شود» 📚اصول كافى، ج۲، ص۲۹۷
✨﷽✨ 🏴تحقیر، زمینه‌ساز گناه ✍شخصیت دادن به افراد مخصوصاً به كودكان یکی از راه‌هاى مهم تربیت و هدایت است، بنابراین یكى از امورى كه در مساله تربیت فرزند قطعاً باید مورد توجه قرار گیرد، مساله تحقیر و ایجاد خودكم‌بینى است. پدر و مادر و مربیان، باید به كودک احترام بگذارند و غرور او را سركوب نکنند و به عبارت دیگر از هر موضوعى كه عقده حقارت و خودكم‌بینى در كودک ایجاد مى‌كند، دورى کنند و در بزرگسالان نیز مساله چنین است، باید احترام كافى به مردم گذاشت تا احساس كمبود و حقارت نکنند وگرنه سر از عقده حقارت بیرون آورده و منشا انحرافات و گناهان خواهد شد. امام هادى علیه السلام مى‌فرماید: «من هانت علیه نفسه فلا تامن شره»(تحف‌ العقول، ص۵۷۴) «كسى كه شخصیتى براى خود قائل نیست از شر او برحذر باش.» امیرالمؤمنین علیه السلام مى‌فرماید: «من كَرُمَت علیه نفسه لم یُهِینها بالمعصیة» (غرر الحكم، ج۲) «كسى كه نفس خویش را گرامى مى‌دارد با گناه خوارش نمى‌سازد.» 📚 کتاب "گناه‌شناسی"/ محسن قرائتی
.✨✨ 🔴 راههای مبارزه با نفس امّاره ✅یکی از علمای بزرگ میفرمودند: به شیخ حسنعلی نخودکی (رحمة اللَّه علیه) گفتم که میخواهم شاگرد شما بشوم مرا قبول کنید. 🔵فرمود: تو به درد ما نمیخوری. کار ما این است که همش بزنی توی سر نفس خبیثت و این هم از تو بر نمی آید. ♦️با اصرار گفتم: چرا آقا بر می آید.. ✨فرمودند: خُب از همین جا تا دم حرم با هم می آئیم ،این یک کیلومتر راه تو شاگرد و من استاد. 🔅گفتم: چشم. 🌾چند قدم که رد شدیم دیدم یک تکه نان افتاده گوشه زمین، کنار جوی آب. شیخ فرمود: برو اون تکه نان را بیاور. 🍁ما هم شروع کردیم توی دلمان به شیخ نِق زدن که، آخه اول میگویند این حدیث را بگو.این ذکر را بگو. انبساط روح پیدا کنی. این چه جور شاگردی است؟! به من میگوید برو آن تکه نان را بردار بیاور...!! 🌿دور و بَرَم را نگاه کردم، دیدم دو تا طلبه دارند می آیند، گفتم حالا اینها با خودشان نگویند این فقیر است؟! خلاصه هر طوری بود تکه نان را برداشتم. 🔰 دوباره قدری جلوتر رفتم دیدم یک خیار افتاده روی زمین، نصفش را خورده بودند و نصف دیگرش دم جوی آب بود. شیخ فرمود: برو اون خیار را هم بیاور. 💠چون تر و خاکی هم شده بود، اطرافم را نگاه کردم، دیدم همان دو طلبه هستند که دارند می آیند. 🌀در دلم گفتم:حیثیت و آبروی ما را این شیخ اول کار بُرد، خلاصه خم شدم و برداشتم، توی دلم شروع کردم به شیخ نِق زدن، آخه تو چه استادی هستی، نان را بیاور و خیار را بیاور...این که نشد درس! 🌹ناگهان شیخ فرمودند: که ما این خیار را می شوییم و نان را تمیز میکنیم ،ناهار ظهر ما همین نان و خیار است! 🍀خلاصه شیخ اینگونه با این عمل نفس ما را از بین برد... 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂