فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🔴 زير چتر امنيت، رسيديم به انتهاى كوچه تابستان، پلاك ٣١. وارد خيابان پاييز كه شديم يادمان باشد! بهاى اين امنيت جانهايى بهشتى بود به قيمت جوانیشان.
🔰 پلاك ١، در كوچههاى هفتم پاييز يادآورِ دانش آموزان و دانشجويانى هست كه جايشان هميشهى تاريخ سبز است.
❌❌ ايران پر است از كوچه شهيد، عكسشان را كه ديديم مبادا عكسشان عمل كنيم كه سر از كوچهی منافقين و اجنبىها درمىآورديم....!!
آغاز هفته بزرگداشت هشت سال دفاع مقدس گرامی باد.🌷
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✨﷽✨
⚜حکایتهای پندآموز⚜
✍دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی كار می كردند :كه یكی از آنها ازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود .
شب كه می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند یك روز برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت : (( درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او خانواده بزرگی را اداره می كند )) بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت .در همین حال برادری كه ازدواج كرده بود با خودش فكر كرد و گفت:(( درست نیست كه ما همه چیزرا نصف كنیم.من سر و سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود . )) بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت .
سال ها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا ذخیره گندمشان همیشه با یكدیگر مساوی است . تا آن كه در یك شب تاریك دو برادر در راه انبارها به یكدیگر برخوردند . آن ها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن كه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را زمین گذاشتند و یكدیگر را در آغوش گرفتند.
🌾خوبی هیچوقت در دنیا و آخرت از بین نمی رود... از "خوب" به "بد"رفتن به فاصله لذت پريدن از يک نهر باريک است اما براي برگشتن بايد از اقيانوس گذشت
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
✨﷽✨
✍فضیلت های صلوات :
صلوات: تنها دعايی كه حتما مستجاب می شود
صلوات : بهترين هديه از طرف خداوند برای انسان
صلوات : تحفه ای از بهشت
صلوات : روح را جلا می دهد
صلوات : عطری كه دهان انسان را خوشبو می كند
صلوات : نوری در بهشت
صلوات : نور پل صراط
صلوات : شفيع انسان
صلوات : ذكر الهی
صلوات : موجب كمال نماز
صلوات : موجب كمال دعا و استجابت آن
صلوات : موجب تقرب انسان
صلوات : رمز ديدن پيامبر در خواب
صلوات : سپری در مقابل آتش جهنم
صلوات : انيس انسان در عالم برزخ و قيامت
صلوات : جواز عبور انسان به بهشت
صلوات : انسان را در سه عالم بيمه می كند
صلوات : برترين عمل در روز قيامت
صلوات : محبوبترين عمل
صلوات : آتش جهنم را خاموش می كند
صلوات : فقر و نفاق را از بين می برد
صلوات : زينت نماز
صلوات : بهترين داروی معنوی
صلوات : از بین برنده گناهان
صلوات : سنگينترين چيزی كه در قيامت
بر ميزان عرضه مىشود
صلوات : از جانب خداوند رحمت است
و از سوی فرشتگان پاك كردن گناهان و از طرف مردم دعا
✅صلوات کلید حل مشکلات
❁اَلّلهُمَّصَلِّعَلیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ❁
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
عبدالله عبداللهی:
✨✨✨ ﷽ ✨✨✨
✅ خاطرهای زیبا از زبان مرحوم حجتالاسلام سیدعلی اکبر ابوترابی بنظرم زیبا بود که تقدیم میکنم:
✍در اسارت، اذان گفتن با صدای بلند ممنوع بود. ما در آنجا اذان میگفتیم، اما به گونهای که دشمن نفهمد.
روزی جوان هفده ساله ضعیف و نحیفی، موقع نماز صبح بلند شد و اذان گفت. ناگهان مأمور بعثی آمد و گفت: «چیه؟ اذان میگویی؟ بیا جلو»!
یکی از برادران اسدآبادی دید که اگر این مؤذن جوان ضعیف و نحیف، زیر شکنجه برود معلوم نیست سالم بیرون بیاید، پرید پشت پنجره و به نگهبان عراقی گفت: «چیه؟ من اذان گفتم نه او».
آن بعثی گفت: «او اذان گفت».
برادرمان اصرار کرد که «نه، اشتباه میکنی. من اذان گفتم».
مأمور بعثی گفت: «خفه شو! بنشین فلان فلان شده! او اذان گفت، نه تو».
برادر ایثارگرمان هم دستش را گذاشت روی گوشش و با صدای بلند شروع کرد به اذان گفتن. مأمور بعثی فرار کرد.
وقتی مأمور عراقی رفت، او رو کرد به آن برادر هفده ساله که اذان گفته بود و به او گفت: «بدان که من اذان گفتم و شما اذان نگفتی، الان دیگر پای من گیر است».
به هر حال، ایشان را به زندان انداختند و شانزده روز به او آب ندادند. زندان در اردوگاه موصل (موصل شماره 1 و 2) زیر زمین بود، آنقدر گرم بود که گویا آتش میبارید.
آن مأمور بعثی، گاهی وقتها آب میپاشید داخل زندان که هوا دم کند و گرمتر شود. روزی یک دانه سمون (نان عراق) میدادند که بیشتر آن خمیر بود.
ایشان میگفت: «میدیدم اگر نان را بخورم از تشنگی خفه میشوم. نان را فقط مزه مزه میكردم که شیرهاش را بمکم. آن مأمور هم هر از چند ساعتی میآمد و برای اینکه بیشتر اذیت کند، آب میآورد، ولی میریخت روی زمین و بارها این کار را تکرار میکرد».
میگفت: «روز شانزدهم بود که دیدم از تشنگی دارم هلاک میشوم، گفتم: یا فاطمه زهرا ! امروز افتخار میكنم که مثل فرزندت آقا حسین بن علی اینجا تشنهکام به شهادت برسم».
سرم را گذاشتم زمین و گفتم: یا زهرا ! افتخار میکنم، این شهادت همراه با تشنهکامی را شما از من بپذیر و به لطف و کرمت، این را به عنوان برگ سبزی از من قبول کن.
دیگر با خودم عهد کردم که اگر هم آب آوردند سرم را بلند نکنم تا جان به جان آفرین تسلیم کنم، تا شروع کردم شهادتین را بر زبان جاری کنم، دیدم که زبانم در دهانم تکان نمیخورد و دهانم خشک شده است.
در همان حال، نگهبان بعثی آمد پشت پنجره، همان نگهبانی که این مکافات را سر ما آورده بود و همیشه آب میآورد و میریخت روی زمین. از پشت پنجره مرا صدا میزد که بیا آب آوردهام.
اعتنایی نکردم، دیدم لحن صدایش فرق میکند و دارد گریه میکند و میگوید: بیا آب آوردهام.
مرا قسم میداد به حق فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که آب را از دستش بگیرم.
عراقیها هیچ وقت به حضرت زهرا (سلام الله علیها ) قسم نمیخوردند، تا نام مبارکت حضرت فاطمه (سلام الله علیها ) را برد، طاقت نیاوردم. سرم را برگرداندم و دیدم که اشکش جاری است و میگوید: «بیا آب را ببر ! این دفعه با دفعات قبل فرق میکند».
همینطور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را ریخت توی دهانم، لیوان دوم و سوم را هم آورد. یک مقدار حال آمدم، بلند شدم، او گفت: به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن ! گفتم: تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمیکنم.
گفت: دیشب، نیمهشب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت: چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا (سلام الله علیها) دختر رسول الله (ص) شرمنده کردی، الان حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در عالم خواب زیارت کردم. ایشان فرمودند: به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آوردهای را به دست بیاور اگر نه همه شما را نفرین خواهم کرد.
فقط بگو لبيک يازهرا (س)
📚حماسههای ناگفته (به روايت علی اكبر ابوترابی)،
عبد المجيد رحمانيان، انتشارات پيام آزادگان،
چاپ اول : ۱۳۸۸،صفحات ۱۲۵-۱۲۷
_______________
•┈┈••✾•¤🌿¤•✾••┈┈•
آیا حیف نیست هرشب به این سادگی از چنین خیر پربرکتی محروم شویم؟
*1. ثواب ختم قرآن ببرید*
با خواندن ٣ بار سوره توحید
💠🌹💠
*2. پیامبران را شفیع خود گردانید*
با ۱ بار صلوات فرستادن : اَللّهُمَّ صَلَّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدْ اَللّهُمَّ صَلَّ عَلی جَمیعِ الأنْبِیاءِ وَ الْمُرْسَلین
💠🌹💠
*3. مومنین را از خود راضی کنید*
با خواندن ۱بار ذکر زیر :
اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمینَ وَالْمُسْلِماتِ
💠🌹💠
*4. یک حج و یک عمره به جا آورید*
با خواندن ۱ بار ذکر زیر:
سُبْحانَ الله، وَالحَمْدُ لله، وَلا اِلهَ اِلاَّ الله وَالله اَکبَرُ
🌹🌹🌹
*5. اقامه هزار ركعت نماز*
با خواندن ٣ بار ذکر زیر:
«یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ»
🌹🌹🌹
*6.خواندن آیت الكرسی* 👈🏻 رسول خدا (صلي الله عليه و آله) فرمود: هر كس آية الكرسي را در هنگام خواب قرائت كند، خدا او را و خانهاش و خانه همسايگانش را، ايمن خواهد كرد👈🏻 («اللهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الأَرْضِ مَن ذَاالَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ مَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ كُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَ هُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ.»)
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
سوره فلق
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ ﴿١﴾ مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ ﴿٢﴾ وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ ﴿٣﴾ وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ ﴿٤﴾ وَمِنْ شَرِّ حَاسِدٍ إِذَا حَسَدَ ﴿٥﴾)،
💠🌹💠
سوره ناس
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ﴿١﴾ مَلِکِ النَّاس ِ﴿٢﴾ إلَهِ النَّاسِ ﴿٣﴾ مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ﴿٤﴾ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ ﴿٥﴾ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ ﴿٦﴾)
💠🌹💠
سوره كافرون
(بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم قُلْ یَا أَیُّهَا الْکَافِرُونَ ﴿١﴾ لا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ ﴿٢﴾ وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٣﴾ وَلا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ ﴿٤﴾ وَلا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ ﴿٥﴾ لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ ﴿٦﴾) 🌹🌹🌹
*التماس دعا شبتون الهی*
أللَّھُمَ؏َـجِّلْلِوَلیِڪَألْفَـــــــــرَج🖤
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
زیارت نامه امام صادق
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى،
وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه .
https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
-
🌹افضـــــل اعمال🌹
سمرة گوید:
هر روز صبح پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله روی مبارک را به اصحاب می نمود و می فرمود:
"آیا کسی از شما رؤیایی مشاهده نکرده؟"
تا اینکه یک روز صبح خود پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
"در خواب عمویم حمزه و پسر عمویم جعفر را دیدم که نشسته بودند و در مقابل آنها یک طبق از ("نَبْق" آردی است که از مغز ساقه ی نخل بدست می آید و بسیار شیرین است.) بود و آنها از آن می خوردند، طولی نکشید که آن نبْق مبدّل به رطب شد و آنها از آن رطب ها نیز خوردند.
من به آنها گفتم: اکنون [ که شما در برزخ به سر می برید ] چه عملی را در [عالم] آخرت بهترین اعمال یافته اید؟"
گفتند: نماز و دوستی علی بن ابیطالب علیه السلام و صدقه دادن در پنهان.
📚 بحار الانوار.ج۲۷.ص۱۱۷.ح۹۵
مدینة المعاجز ج۳. ص۳۴ .ح۶۹۷
#محب_علی_بسم_الله
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🔆 #پندانه
✍ بزرگترین حسرتهای آدمها در حال مرگ
🔹نخستین حسرت:
کاش به خانوادهام بيشتر محبت مىكردم.
🔹حسرت دوم:
کاش اینقدر سخت کار نمیکردم.
🔹حسرت سوم:
کاش شجاعتش را داشتم که احساساتم را با صدای بلند بگویم.
🔹حسرت چهارم:
کاش رابطههایم با دوستانم را حفظ میکردم.
🔹حسرت پنجم:
کاش شادتر میبودم و لحظات بيشترى میخنديدم.
🔻اين را به كسانى كه دوستشان دارید بفرستید تا قدر تک تک لحظههاى زندگيشان را بدانند.
💢 عمر ما کوتاهتر از آن است که فکرش را میکنیم...
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
✨﷽✨
☘️داستانی واقعی
✍دانشجو بود، دنبال عشق و حال، خیلی مقید نبود، یعنی اهل خیلی کارها هم بود، تو یخچال خونه ش مشروب هم میتونستی پیدا کنی…. از طرف دانشگاه اردو بردنشون قم… قرار شد با مرحوم آیت الله بهجت(ره) هم دیدار داشته باشن... از این به بعد رو بذارید خود حمید براتون تعریف کنه… وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت، بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن، آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت و تعارف میکرد که وارد بشن… من چندبار خواستم سلام بگم…
💠منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن… اما اصلا صورتشون رو به سمت من برنمیگردوندن… درحالیکه بقیه رو خیلی تحویل میگرفتن… یه لحظه تو دلم گفتم: حمید، میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه… تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره…!!! تو که خودت میدونی چقدر گند زدی…!!! خلاصه خیلی اون لحظه تو فکر فرو رفتم… تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم، وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم، کارامو سروسامون دادم، تغییر کردم، مدتی گذشت، یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم وایسادم. از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم، چون تازه رفته بودم با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن، اما به هرحال قبول کردن…
اینبار که رسیدیم خدمت آقای بهجت، من دم در سرم رو پایین انداخته بودم، اون دفعه ایشون صورتش رو به سمتم نگرفته بود، تو حال خودم بودم که دیدم بچه ها صدام میکنن حمید... حمید… حاج آقا باشماست نگاه کردم دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر…
من رسیدم خدمتشون که
آهسته در گوشم گفتن:
👈یک ماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
💠خاطره ای زیبا از زبان شهید صدرزاده:
🌷تعریف میکرد تو حلب شب ها با موتور حسن(شهیدحسن قاسمی دانا) غذا و وسایل مورد نیاز به گروهش می رسوند.
ما هروقت میخواستیم شب ها به نیرو ها سر بزنیم با چراغ خاموش می رفتیم. یک شب که با حسن می رفتیم، غذا به بچه ها برسونیم چراغ موتورش روشن میرفت.
چندبار گفتم چراغ موتور رو خاموش کن، امکان داره قناص ها بزنند. خندید!
من عصبی شدم، با مشت تو پشتش زدم و گفتم ما رو می زنند.
دوباره خندید! وگفت مگر خاطرات شهید کاوه رو نخوندی؟
که گفت شب روی خاکریز راه می رفت و تیرهای رسام از بین پاهاش رد میشد. نیروهاش میگفتن فرمانده بیا پایین تیر میخوری. در جواب میگفت اون تیری که قسمت من باشه هنوز وقتش نشده.
مصطفی میگفت: حسن میخندید و میگفت نگران نباش اون تیری که قسمت من باشد، هنوز وقتش نشده و به چشم دیدم که چند بار چه اتفاق هایی براش افتاد و بعد هم چه خوب به شهادت رسید.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
📚 #داستان_زیبای_آموزنده
ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﺳﻦ ٧٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﭼﺎﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺪﺕ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﺒﻮﺩ .
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﺩارو ، ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻪ
ﺍﻭ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻋﻤﻞ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺩﺍﺩ و ﻣﺮﺩ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﺮﺩ ...
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﺧﺺ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ بیمارستان ، برگ تسویه حساب ﺭﺍ به پیرمرد ﺩﺍﺩن تا هزینه ی جراحی را بپردازد .
پیرﻣﺮﺩ همینکه برگه را گرفت ؛ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔتن ﻣﺎ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﺑﺪﻫﯿﻢ ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ .
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﻔتن ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺭﺍ ﻗﺴﻄﯽ بگیریم
ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺵ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮ ﺷﺪ
ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪنﮔﻔﺖ ﭘﺪﺭﺟﺎﻥ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ تو را ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ
نمیتوانی هزینه را ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯼ
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﺑﻠﮑﻪ
ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ٧٠ ﺳﺎﻝ به من ﻧﻌﻤﺖ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻋﻄﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ برگه تسویه حسابی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩ .
ﭼﻘﺪﺭ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ به ﻣﺎ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ داده ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﺪ جز اینکه با او باشیم ...
ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﺎ ﻗﺪﺭ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺷﮑﺮﺵ ﺭﺍ به جا
نمی آوریم ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺭﺍ از دست بدهیم ...
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روزهای پنجشنبه، حال و هوای خاصی دارد، پر از امید پر از شور و اشتیاق برای فردایی که جمعه است وجمعه ای که میتواند جمعه ظهور باشد .
الهم عجل لولیک الفرج
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
💐همراهان گرامی، سلام 💐
امروز پنجشنبه است
یادی کنیم از عزیزانی که در بین ما بودند اما اینک دستشان از دنیا کوتاه شده .
یادی کنیم از شهدای مدافع حرم اهل بیت رسول الله (ص)
یادی کنیم از شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی، شهدای فاجعه منا تمام شهدایی که فقط بخاطر شیعه بودن با فتنه وهابیت تکفیر کشته شدند .
جهت شادی ارواح طیبه شهدا ، شهدای کربلا و سید الشهدا اباعبدالله الحسین (ع) و همچنین جهت شادی ارواح درگذشتگان اعضاء محترم کانال، فاتحه ای قرائت کنیم .
#شب_جمعه
#یاد_عزیزان_سفرکرده
#یاد_شهدا
#