🔴عاقبت تحقیر مومن!
✅یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط میگوید:
💠روزی مرحوم مرشد چلوییه معروف، خدمت جناب شیخ رسید و از کسادی بازارش گله کرد و گفت: داداش! این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم؟
🔰قبلا وضع ما خیلی خوب بود، روزی سه چهار دیگ چلو میفروختیم و مشتریها فراوان بودند،
⛔️ اما یک باره اوضاع زیر و رو شده مشتریها یکی یکی پس رفتند، کارها از سکه افتاده، و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمیشود ...!
✳️شیخ تأملی کرد و فرمود:
« تقصیر خودت است که مشتریها را رد میکنی »!
🔆مرشد گفت: من کسی را رد نکردم، حتی از بچهها هم پذیرایی میکنم و نصف کباب به آنها میدهم.
🌴شیخ فرمود:
« آن سید چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود؛ بار آخر او را هل دادی و با تحقیر از در مغازه بیرون کردی؟!
🔴 گرفتار همان کار هستی!
♻️مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد و شتابان در پی آن سید راه افتاد، او را یافت و از او پوزش خواست،
🔸و پس از آن تابلویی بر در مغازهاش نصب کرد و روی آن نوشت:
« نسیه داده میشود، حتی به شما، وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت میشود »
🔳 از خاطرات یک آزاده از زندان صدام:
🔸بخاطر آنكه قاب عكس صدام را شكسته بودم، مرا به گودالی كه 81 پله از زمین فاصله داشت، بردند. آنجا شبیه یك مرغدانی بود.
وقتی مرا در سلولم حبس كردند، از بس كوچك بود، میبایست به حالت خمیده در آن قرار میگرفتم. آن سلول درست به اندازه ابعاد یك میز تحریر بود. شب فرا رسید و كلیههایم از شدت سرما به درد آمده بود. به هر طریق كه بود، شب را به صبح رساندم. تحملم تمام شدهبود. با پا محكم به در سلول كوبیدم. نگهبان كه فارسی بلد بود، گفت: چیه؟ چرا داد میزنی؟
گفتم: یا مرا بكشید یا از اینجا بیرون بیاورید كه كلیهام درد میكند. اگر دوایی هست برایم بیاورید! دارم میمیرم.
او در سلول را باز كرد و چندمتر جلوتر در یك محوطه بازتر كشاند و گفت: همین جا بمان تا برگردم.
🔹در آنجا متوجه یك پیرمرد ناتوان شدم. او در حالی كه سكوت كردهبود، به چشمانم زل زد.
🔸بیمقدمه پرسید: ایرانی هستی؟
🔹جوابش را ندادم. دوباره تكرار كرد.
🔹گفتم: آره، چه كار داری؟
🔸پرسید: مرا میشناسی؟
🔹گفتم: نه از كجا بشناسم؟
🔸گفت: اگر ایرانی باشی، حتما مرا میشناسی.
🔹گفتم: اتفاقاً ایرانیام؛ ولی تو را نمیشناسم.
🔸پرسید: وزیر نفت ایران كیست؟
🔹گفتم: نمیدانم.
🔸گفت: نام محمدجواد تندگویان را نشنیدهای؟
🔹گفتم: آری، شنیدهام.
🔸پرسید: كجاست؟
🔹گفتم: احتمالاً شهید شده.
🔸سری تكان داد و گفت: تندگویان شهید نشده و كاش شهید میشد.
▪️دیگر همه چیز را فهمیدم.
بغض گلویم را گرفته بود.
فقط نگاهش میكردم.
نگاه به بدنی كه از بس با اتوی داغ به آن كشیده بودند، مثل دیگ سیاه شده بود...،
🔹گفتم: اگر پیامی داری بهم بگو.
🔸گفت: این سیاهچال، طبقه زیرین پادگان هوانیروز الرشید است...
🔸گفت:
🔺پیام من مرزداری از وطن است.
🔺صبوری من است.
🔺نگذارید وطن بدست نااهلان بیفتد.
🔺نگذارید دشمن به خاك ما تعرض كند.
🔺استقامت، تنها راه نجات ملت ماست.
🔺بگذارید كشته شویم، اسیر شویم؛ ولی سرافرازی ملت به اسارت نیفتد.
🔹گفتم: بخدا قسم... پیامت را به ایرانیان میرسانم. خم شدم دستش را ببوسم كه نگذاشت...
✅ منبع : راوی: عیسی عبدی، رجوع کنید به کتاب ساعت به وقت بغداد، ج1، ص89 – 86.
شهید مهندس محمدجواد تندگویان - وزیر نفت دولت شهیدرجایی
دفاع همچنان باقیست
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔴 تلنگر!
✍️کسی آمد محضر آیت الله میلانی در مشهد. در اطراف حرم امام رضا علیه السلام مغازه داشت. عرض کرد: مغازه دارم در اطراف حرم، در ایامی که شهر شلوغ است و زائر زیاد، قیمت اجناس را مقداری بالا میبرم و بیشتر از نرخ متعارف میفروشم. حکم این کار من چیست؟
آیت الله میلانی فرمود: این کار "بی انصافی" است.
مغازه دار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرمود حرام است، کفشهایش را زیر بغل گذاشت و دست بر سینه عقب عقب خارج میشد. آقای میلانی با دست اشاره کرد به او که برگرد! برگشت!
آقا دهانش را گذاشت کنار گوش مغازه دار و گفت: داستان کربلا را شنیده ای؟ گفت:بله! گفت: میدانی سیدالشهدا علیه السلام تشنه بود و تقاضای آب کرد و عمر سعد آب را از او دریغ کرد؟گفت: بله آقا، شنیده ام. آقای میلانی فرمود: آن کار عمر سعد هم "بی انصافی" بود!
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
✨﷽✨
🌼دیدار دانشجوی مشروبخوار با آیت الله بهجت(ره)
✍وقتی رسیدیم پیش آقای بهجت… بچه ها تک تک ورود میکردن و سلام میگفتن، آقای بهجت هم به همه سلامی میگفت… منتظر بودم آقای بهجت به من نگاهی بکنن… اما اصلا صورتشون رو به سمت من برنمیگردوندن، در حالی که بقیه رو تحویل میگرفتن… یه لحظه تو دلم گفتم: "میگن این آقا از دل آدما هم میتونه خبر داشته باشه، تو با چه رویی انتظار داری تحویلت بگیره؟ تو که میدونی چقدر گند زدی…!”
خلاصه خیلی اون لحظه تو فکر فرو رفتم…تصمیم جدی گرفتم که دور خیلی چیزا خط بکشم، وقتی برگشتیم همه شیشه های مشروب رو شکستم، کارامو سروسامون دادم، تغییر کردم، مدتی گذشت، یکماه بود که روی تصمیمی که گرفته بودم محکم واستادم، از بچه ها شنیدم که یه عده از بچه های دانشگاه دوباره میخوان برن قم، چون تازه رفته بودم با هزار منت و التماس قبول کردن که اسم من رو هم بنویسن…
دم در سرم رو پایین انداخته بودم، تو حال خودم بودم که دیدم بچهها صدام میکنن: "حمید حمید! حاج آقا باشماست." دیدم آقای بهجت به من اشاره میکنن که بیا جلوتر… در گوشم گفتن:- یکماهه که امام زمانت رو خوشحال کردی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
از عالمی پرسیدم:
چرا این زنها
انقدر حسودی میکنن
گفت:
دعا کن هم.همیشه همین قدر
حسود باقی بمونند
این یعنی:
تو را دوست دارند
بی تفاوت که شدند
آنوقت است
که خدایت بیامرزد
https://chat.whatsapp.com/LOikgTBpf395xhA3qXEmoI
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
زیارت نامه امام صادق
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى،
وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه .
ویدئویی نادر از وضو گرفتن آیت الله سیستانی
«میزان آب مصرفی برای وضو را از یک مرجع دینی بزرگ بیاموزیم!»
@soalateshari
سوالات شرعی📖
امام صادق علیه السلام:
سلامتى كمياب است بطورى كه محل بدست آوردن آن پنهان شده! اگر بتوان آن را بدست آورد ممكن است در گمنامى باشد! اگر در گمنامى نيافتى ممكن است در خاموشى باشد! اگر به جستجويش در خاموشى رفتى و نيافتى ممكن است در خلوت پيدا كنى! و اگر در خلوت گزينى نيافتى ممكن است در ميان سخنان گذشتگان پاك جايش را پيدا كنى! سعادتمند كسى است كه در دل خود خلوتى بيابد كه به آن اشتغال ورزد!
بحارالأنوار جلد75 صفحه202
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🇮🇷 الگوی تربیت فرزند
🔹 مادر شهید محمدحسین حدادیان:
💚 وقتی محمدحسین را باردار بودم خیلی حواسم به حلال و حرام بود. همیشه با وضو بودم. بین الطلوعین دعای عهد و زیارت عاشورا میخواندم. در روابط با نامحرم حساس بودم. روزی دوسه ساعت قرآن میخواندم. برای خواندن زیارت جامعه کبیره ولع به خرج میدادم ...
💚 وقتی بدنیا آمد مقید شدم با وضو به او شیر بدهم. نیت کردم: «خدایا به بنده ات خدمت میکنم تا برایت خوب بندگی کند» تا سیر شدن بچه دعای فرج و انا انزلنا میخواندم. روضه های اباعبدالله را با خودم زمزمه میکردم و چکه های اشکم را به صورتش میمالیدم تا شیرم طعم روضه امام حسین(علیه السلام) بدهد. در روضه ها شرکت میکردم به این بهانه که در آنجا به محمدحسین شیر بدهم ...
💚 در نوجوانی برای خدمت در بسیج برای مقابله با فتنه ها و همچنین خادمی هیات حاج محمود کریمی شب و روز نمی شناخت، به من میگفت: «هر شب روضه حضرت زهرا(سلامالله علیها) گوش میدم و میخوابم»
💚 خیلی خوشش می آمد که غذاها را به نیت اهل بیت می پزم. اکثر روزها بهشان میگفتم که امروز غذا متعلق به کدام معصوم است. زمان آشپزی نیت میکردم: «خدایا! این غذا در بدن هر کسی میرود، قوتی بشه تا عبادت و خدمتی برای تو کند و معصیت تو را نکند»
♥ وقتی با جنازه اِربا اِربایش روبرو شدم، گفتم : «مامان جان! برام عزیز بودی اما خدا از تو برام عزیزتره ... فدای سر علی اکبر آقا اباعبدالله! تو کجا جوان اباعبدالله کجا؟
🇮🇷 بعد از شهادتش وقتی حضرت آقا تشریف آوردند منزل ما، فرمودند: « خدا را شاکر باشید برای داشتن چنین فرزندی، خدا به هر کسی این فرزند را نمیدهد»
🔘 منبع: کتاب "آرام جان"
✨﷽✨
✍در مجلس مهمانی نشسته بودیم
یکی از بستگان رو به دختر خردسالم کرد و به شوخی گفت: شنیده ام که پدر و مادرت میخواهند بفروشندت!
داشتم نگاهش میکردم
دیدم دخترک شیرین زبانم چیزی نگفت
بغض کرده بود و داشت سعی میکرد جلوی سیل اشکش را بگیرد
ولی حجم غمش بیش از آن بود که بتواند راه سیل اشکش را سد کند و اشک از چشمانش جاری شد
چشمان غمگینش را به چشمانم دوخت...
انگار میخواست با نگاهم به او بگویم و اطمینان دهم که حرف آن آشنا درست نیست و قصد فروشش را ندارم...
میدانست چقدر دوستش دارم و محال است بفروشمش ولی باز نگران بود مبادا از بازیگوشی ها و اذیت هایش خسته شده باشم...
پیشش رفتم و در آغوش گرفتم و بوسیدمش و به او اطمینان دادم که آن آشنای نادان شوخی کرده و به او گفتم که چقدر دوستش دارم و آرامش کردم...
در آن لحظات ناگهان مطلبی از ایستگاه ذهنم گذشت
مهدی جان!
مولای مهربانم!
بابای بسیار دلسوزم!
ارباب و صاحب جوانمردترینم!
میدانم فرزند بدی هستم برایت
میدانم باعث ننگت هستم یوسف مصر وجود
میدانم دل نازنینت را خیلی آزرده ام
میدانم بارهای بار باعث سرافکندگیت شده ام
خیلی ها به خاطر بدی هایم با طعنه گفته اند که این هم از امام زمانی ها
ولی این را هم خوب میدانم که آن قدر پدرانه دوستم داری که با این کوه بدی ها و زشتی ها باز نمیفروشیم و رهایم نمیکنی
آخر هرچند روی ماهت را ندیده ام ولی طعم رافت و مهربانی بیکرانت را نه یک بار که بارهای بار با تمام وجودم چشیده ام
ولی با این حال باز نگرانم
نگرانم از حجم زیاد بدی ها و زشتی هایم و اینکه مبادا آنقدر در باتلاق زشتی ها فرو روم که از چشمت بیفتم
کاش میشد یکبار در آغوش بگیریم و با نگاه مهربانت نگاهم کنی و به من بگویی نگران نباش، تو تا ابد با مایی و در کنار ما...
#مهدی_جان
#روسیاهم_ولی_پناهم_باش
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
💠 همسرتان را اذيت نكنيد تاوان سنگيني دارد
💎 هريك از زن وشوهر ديگري را بي حق شرعي اذيت نمايند ،نماز وسايرحسنات از او قبول نشود و اولين داخل شونده در آتش باشد اگر چه تمام عمر را روزه بگيرد وشبها را به عبادت احياء كند و
بنده ها را آزاد كند و مال ها را در راه خداوند بدهد.
📕سراج الشيعة ص١٤٣
📓عقاب الاعمال ص ٣٣
https://chat.whatsapp.com/LOikgTBpf395xhA3qXEmoI
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
زیارت نامه امام صادق
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى،
وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه .
امام على عليه السلام:
خداوند براى مهدى، مردمانى را بر مى انگيزد كه از گوشه و كنار زمين جمع مى شوند، همچنان كه ابرهاى پراكنده پاييزى به هم مى آيند. به خدا سوگند، من نام هاى آنها را و نام اميرشان را و جايى را كه مركب هايشان را مى خسبانند، مى دانم. مهدى به كعبه وارد مى شود و مى گريد و به درگاه خدا زارى مى كند. خداوند عزّوجلّ فرموده است: «يا [ كيست ] آن كس كه درمانده را ـ چون وى را بخواند ـ اجابت مى كند و گرفتارى را برطرف مى گرداند و شما را جانشينان اين زمين قرار مى دهد؟ »
بحارالأنوار جلد33 صفحه158
🌺 بسم الله الرحمن الرحیم🌺
🌹نکته یازدهم🌹
*حجاب های واجب برای زن از دیدگاه قرآن؛
1.حجاب در پوشش✅
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَٰلِكَ أَدْنَىٰ أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا
ﺍﻱ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ! ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﺖ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﺖ ﻭ ﻫﻤﺴﺮﺍﻥ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻣﺆﻣﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﮕﻮ : ﭼﺎﺩﺭﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻭ ﭘﻮﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﺪﻥ ﻭ ﺁﺭﺍﻳﺶ ﻭ ﺯﻳﻮﺭﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺩﻳﺪ ﻧﺎﻣﺤﺮﻣﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﮕﻴﺮﺩ اﻳﻦ نوع ﭘﻮﺷﺶ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﻪ ﻋﻔﺖ ﻭ ﭘﺎﻛﺪﺍﻣﻨﻲ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﻮﻧﺪ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ، ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ اﺯ ﺳﻮﻱ ﺍﻫﻞ ﻓﺴﻖ ﻭ ﻓﺠﻮﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺁﺯﺍﺭ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺧﺪﺍ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ .(سوره احزاب،آیه٥٩)
2.حجاب در نگاه✅
وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ
ﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺎﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﮕﻮ : ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺣﺮﺍم ﺍﺳﺖ ﻓﺮﻭ ﺑﻨﺪﻧﺪ(سوره نور،آیه۳۱)
3.حجاب در راه رفتن✅
وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ
ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﭘﺎﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﻨﮕﺎم ﺭﺍﻩ ﺭﻓﺘﻦ ﺁﻥ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺰﻧﻨﺪ ﺗﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺯﻳﻨﺖ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﻰ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻧﺎﻣﺤﺮﻣﺎﻥ ﺷﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﻮﺩ.(سوره نور،آیه۳۱)
4.حجاب در گفتار✅
يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا
ﺩﺭ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺧﻮﺩ ، ﻧﺮﻣﻰ ﻭ ﻃﻨّﺎﺯﻱ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﻋﺎﺩﺕ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ به کار نبرید ﺗﺎ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺩﻝ ﺍﺳﺖ ﻃﻤﻊ ﻛﻨﺪ ، ﻭ ﺳﺨﻦ ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ﻭ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﮔﻮﻳﻴﺪ .(سوره احزاب،آیه٣٢)
*در این موارد دقت کنیم ، و حتما یک نگاهی به آیات ذکر شده بکنیم(در حد5دقیقه)قطعا دست خالی بر نمیگردیم.ان شاء الله🌺🌺🌺
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
http://eitaa.com/bahejabe
✨﷽✨
🌼برنامه ریزی برای تفریح
✍امام رضا(ع) در حدیثى مى فرماید: سعی کنید اوقات خود را به چهار قسمت تقسیم کنید:
1⃣ ساعتی براى راز و نیاز با خدای بی نیاز. مناجات کوچکترین با بى نهایت بزرگ.
2⃣و ساعتی برای کسب و کار و پیدا کردن خرجى حلال برای اداره کردن زندگی. رسول خدا(ص) کار را عبادت دانسته اند و فرموده اند: ؛ زحمتکش برای خانواده همچون مجاهد در راه خداست.
3⃣ و ساعتی برای دوستی و همنشینی با افراد مؤمن مورد اطمینان. رفیق دلسوزی که انتقاد کند و مایه اصلاح انسان شود؛ دوستی که علاقه اش به شما باطنی و واقعی باشد.
4⃣ و ساعتی هم برای رسیدن به تفریحات سالم؛ لذت های حلال، ورزش و گردش و استراحت.
جالب این است که امام رضا(ع) در ادامه مى فرماید: اگر خواستید به آن سه مورد برسید، باید اول به این مورد برسید. تا لذت و تفریحى در کار نباشد، نشاطى در کارهاى دیگر نخواهد بود. این حدیث، دلیل بر اهمیت تفریح است؛ به خصوص برای نوجوان. برادران یوسف(ع) وقتى مى خواستند یوسف را از پدر بگیرند، به عنوان تفریح گرفتند. گفتند: ؛ برادرمان را بده که او را ببریم ورزش. و حضرت یعقوب(ع) نگفت که انسان به ورزش نیاز ندارد؛ یعنى نیاز به ورزش چنان قوى است که نتوانست پیشنهاد بچه ها را رد کند.
📚 کتاب خنده و گریه در آثار استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
✨﷽✨
📖او دیگر دعا نخواند..
✍حدود سالهای 61و62، زمانی که شهید بابایی فرمانده پایگاه اصفهان بود، یکی از پرسنل نقل کرد:
در شب جمعه ای به طور اتفاقی به مسجد حسین آباد اصفهان رفتم. در تاریکی متوجه شدم صدایی که از بلندگو به گوش می آید خیلی آشناست.
پس از پایان دعا که چراغها روشن شد، دیدم که حدسم درست بوده. کسی که دعای کمیل می خوانده است سرهنگ بابایی است. خوشحال شدم و جلو رفتم. سلام کردم و گفتم:
-جناب سرهنگ! قبول باشد ان شاءالله.
اطرافیان با شنیدن کلمه«سرهنگ»، به شهید بابایی نگاه کردند. بعد از احوالپرسی که با هم کردیم، از چهره او دریافتم که ناراحت است. وقتی علت را جویا شدم، پاسخ دادند:
-کاش واژه سرهنگ را نمی گفتی.
فهمیدم که تا آن لحظه کسی از اهالی آن منطقه شهید بابایی را نمی شناخته و ایشان هرشب جمعه به عنوان شخص عادی به آن مسجد می رفته و دعای کمیل می خوانده است.
پس از این ماجرا او دیگر در آن مسجد دعای کمیل نخواند: زیرا همیشه دوست می داشت تا ناشناس بماند.
(ستوان موسی صادقی)
📒برگرفته از کتاب پرواز تا بی نهایت
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄
*عبدالله بن عوف میگوید: شبی خواب دیدم كه قیامت شده است و من را آوردند و حساب من را به آسانی بررسی كردند. آنگاه مرا به بهشت بردند و كاخهای زیادی به من نشان دادند. به من گفتند: درهای این كاخ را بشمار؛ من هم شمردم 50 درب داشت.*
*بعد گفتند: خانههایش را بشمار. دیدم 175 خانه بود. به من گفتند این خانهها مال توست. آن قدر خوشحال شدم كه از خواب پریدم و خدا را شكر گفتم.*
*صبح كه شد نزد ابن سیرین رفتم و خواب را برایش تعریف كردم.*
*او گفت: معلوم است كه تو آیه الكرسی زیاد میخوانی. گفتم: بله؛ همین طور است. ولی تو از كجا فهمیدی. گفت برای اینكه این آیه 50 كلمه و 175 حرف دارد. من از زیركی حافظه او تعجب كردم. آنگاه به من گفت: هر كه آیه الكرسی را بسیار بخواند سختیهای مرگ بر او آسان میشود.*
*═══✼🍃🌹🍃✼══*
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
تو شمال شهر تهران ،یه قنادی باز شد .اسمش محسن قناد بود.🤦♂
.فقط پولدارا میتونستن اونجا خرید کنن
،یه روز که تعدادی از پولدارا تو قنادی در حال خرید بودن
یه گدای ژنده پوش وارد شد و تموم جیبهاشو گشت ،یه ۵۰ تومنی پیدا کرد و گذاشت رو میز ،گفت اینو شیرینی بهم بده !!!!
مدیر قنادی با دیدن این صحنه جلو اومد و به اون فقیر تعظیم کرد و با خوشحالی و لبخند ازش حال پرسید و گفت :
قربان !خیلی خوش اومدید و قنادی ما رو مزین فرمودید ...
پولتون رو بردارید و هر چقدر شیرینی دوست دارید انتخاب کنین !!!!
امروز مجانیه اینجا ...
پولدارا ازین حرکت ناراحت شدن و اعتراض کردن که چرا با ما اینجوری برخورد نکرده ای تا حالا ؟ مدیر قنادی گفت :شما هم اگه مثل این آقا ،تموم داراییتون رو ، رو میز میذاشتین ،جلوتون تعظیم میکردم .
❶ ﺩﺭ ﭘﻮﺷﻴﺪﻥ ﺧﻄﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ، ﺷﺐ ﺑﺎﺵ؛
❷ ﺩﺭ ﻓﺮﻭﺗﻨﻲ، ﺯﻣﻴﻦ ﺑﺎﺵ؛
❸ ﺩﺭ ﻣﻬﺮ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﻲ، ﺧﻮﺭﺷﻴﺪ ﺑﺎﺵ؛
❹ ﺩﺭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﺸﻢ ﻭ ﻏﻀﺐ، ﮐﻮﻩ ﺑﺎﺵ؛
❺ ﺩﺭ ﺳﺨﺎﻭﺕ ﻭ ﻳﺎﺭﻱ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ، ﺭﻭﺩ ﺑﺎﺵ؛
❻ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﻣﺪﻥ ﺑﺎ ﺩﻳﮕﺮﺍن دریا باش
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
زیارت نامه امام صادق
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى،
وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه .
💎 ثواب پرستاری از مریض
🔻پیامبر اکرم صلياللهعليهوآله:
مَن سَعى لِمَريضٍ في حاجَةٍ قَضاها أولَم يَقضِها خَرَجَ مِن ذُنوبِهِ كَيَومٍ وَلَدَتْهُ اُمُّهُ
🌸 هركس براى برآوردن نياز بيمارى بكوشد، چه آن را برآورده سازد و چه نسازد، مانند روزى كه از مادرش زاده شد، از گناهانش پاك مىشود.
📚 منلايحضرهالفقيه، ج ۴، ص ۱۶
https://chat.whatsapp.com/LOikgTBpf395xhA3qXEmoI
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
امام حسین علیه السلام:
هرگز سخن بيهوده مگوى؛ زيرا بيم گناه براى تو دارم و نيز هرگز سخن سودمند مگوى، مگر اين كه آن سخن به جا باشد
الإمامُ الحسينُ عليه السلام ـ لابنِ عبّاسٍ ـ : لا تَتَكَلَّمَنَّ فيما لا يَعنيكَ فإنّي أخافُ علَيكَ الوِزرَ، و لا تَتكَلَّمَنَّ فيما يَعنيكَ حتّى تَرى لِلكلامِ مَوضِعا
ميزان الحكمه جلد10 صفحه190
✨﷽✨
📙#حکایتی_درباره_مال_حرام_و_عاقبت_آن
✍مردی در بصره، سالها در بستر بیماری بود؛ بهطوری که زخم بستر گرفته بود؛ و اموال زیادی را فروخته بود تا هزینه درمان خود کند؛ همیشه دست به دعا داشت. روزی عالمی نزد او آمد و گفت: میدانی که شفا نخواهی یافت! آیا برای مرگ حاضری؟ گفت: بخدا قسم حاضرم.
داستان مرد بیمار به این طریق بود که، در بصره #بیماری_وبا آمد؛ و طبیبان گفتند: دوای این بیماری آب لیمو است. این مرد، تنها آب لیمو فروش شهر بود. که آبلیمو را نصفه با آب قاطی میکرد و میفروخت. چون مشتری زیاد شد، کل بطری را آب ریخته و چند قطرهای آبلیمو میریخت تا بوی لیمو دهد. مردی چنین دید و گفت: من مجبور بودم بخرم تا نمیرم، ولی دعا میکنم زندگی تو بر باد برود چنانچه زندگی مردم را بر باد میدهی و خونشان را در شیشه میکنی.
عالم گفت: از پول حرام مردم، نصف بصره را خریدی! و حالا ده سال است برای درمان و علاج خود آنها را میفروشی. میدانی از آن همه مال حرام چه مانده است؟ دو کاسه! آن دو را هم تا نفروشی و از دست ندهی، نخواهی مرد! و زجر کش خواهی شد. پس مالت را بده که بفروشند تا مرگت فرا رسد. پیرمرد به پسرش گفت: ببر بفروش، چون مال حرام ماندنی نیست. چون پسر کاسهها را فروخت، پدرجان داد.
┄┅┅┅┅❁💚❁┅┅┅┅┄