🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا ع
جگرم پاره شد از زهر کجایی پسرم
چشم من مانده به در تا تو بیایی پسرم
از عبایی که کشیدم به سرم معلوم است
کار ما و تو کشیده به جدایی پسرم
حسرت بوسه بابا به دلت می ماند
تو به بالینم اگر دیر بیایی پسرم
مثل یک مار گزیده به خودم می پیچم
جگر سوخته را نیست دوایی پسرم
بسکه در کوچه زمین خوردم و برخاسته ام
نه توانی به تنم مانده نه نایی پسرم
هی زمین خوردم و هی ناله زدم وااماه
دارم از کوچه عجب خاطره هایی پسرم
مثل آن چادر خاکی شد عبایم خاکی
مثل زهرا سرم آمد چه بلایی پسرم
مادرم را پسرش برد سوی خانه ولی
من سوی خانه روم با چه عصایی پسرم
سر نهادم به روی خاک که از جدم حسین
برده ام ارث غریب الغربایی پسرم
آب هم گر بدهی باز دلم میسوزد
شده این حجره عجب کرببلایی پسرم
جگرم پاره شد اما بدنم پاره نشد
کس نزد بر سر من سنگ جفایی پسرم
دست و پا میزنم و سینه من نیست دگر
زیر پا و لگد بی سر و پایی پسرم
گریه بر بی کفن کرببلا کن در قبر
چونکه بند کفنم را بگشایی پسرم
🔸شاعر:
#عبدالحسین_میرزایی
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
مهمون امام رضا (ع) ♥️
خادم حرم امام رضا(ع) میگفت: وقتی ماها يه حاجتی رو از آقا طلب می کنيم غذای خودمونو ميدیم به يکی از زوار.
اومدم تو صحن. لباس خادمی حضرت به تنم بود و ظرف غذا تو دستم. ديدم يه پيرزنی داره ميره داخل حرم. دويدم ولی بهش نرسيدم. نگاه کردم سمت در. ديدم يه آقايی با بچه اش داره ميره بيرون از حرم. به دلم افتاد غذا رو بدم به بچه اش.
خودمو رسوندم بهش. سلام کردم. جواب داد. گفتم اين غذای امام رضاست. مال شما. همون جا روی زمين نشست و بلند بلند گريه ميکرد. گفتم چي شده؟ گفت الان کنار ضريح داشتم زيارتنامه میخوندم. بچه ام گفت من گرسنمه. گفتم صبرکن ميريم هتل غذا می خوريم. ديدم خيلی بی تابی می کنه... گفتم باباجان ما مهمون امام رضاييم. اينجاهم خونه امام رضاست. از امام رضا بخواه. بچه رو کرد به ضريح گفت امام رضا من غذا می خوام. الان شما غذای حضرتو آوردی دادی به اين بچه...
اگه با خوندن این متن کبوتر دل شما هم مثل من پر زده سمت امام رضا(ع) و حرمش، شک نکنید شما هم الان، تو همین ثانیه، مهمون امام رضا هستید... شاید دوریم...اما دلمون که نزدیکه. همین که گیر کنیم اول میگیم خدایا بعد امام رضا را صداش میکنیم!
امام رضا، تو مهربونی...
ضامن آهویی...
ضامن دل ما هم باش🤲
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
✨﷽✨
🔴پیمودن ره صد ساله در یک شب!
✍مرحوم آیت الله العظمی شفتی در اصفهان یکی از مراجع بزرگ تقلید بود خیلی مقامش بالا بود.حتی مشهور است که او شبها دیوانه میشد از شدت عشق و خوف به ذات احدیت... حتّی ایشان در اصفهان مسجدی ساخته به نام مسجد سید که خیلی عالی است و روحانیت عجیبی دارد. خودشان در جواب اینکه از کجا به این درجه رسیده اند فرمودند که: دعای یک سگ مرا به اینجا رسانده...
من در نجف طلبه بودم و چند روزی بود که از ایران برایم پول نیامده بود. کمی صبر کردم چون نخواستم به کسی بگویم. اما یک وقت احتیاج شدیدی برایم پیش آمد. از رفیقم مقداری پول قرض گرفتم و نان و مقداری آبگوشت کله تهیه کردم. هنگامی که به منزل برگشتم دیدم که سگی در جوی آب افتاده و توله هایش به او چسبیده اند و او شیر ندارد و خود سگ از شدت گرسنگی رو به مرگ است.با خودم گفتم من که تا حالا گرسنگی کشیدهام باز هم گرسنگی را تحمل می کنم.نانها را در آبگوشت ترید کرده و آنها را جلوی سگ گذاشتم. سگ آن غذا را خورد و هم بلند شدم و ظرف را تمیز کردم وبعد از شستن به صاحبش برگرداندم.
بعد از آن پروردگار برایم پولی فرستاد طولی نکشید که از شفت که یکی از شهرستانهای گیلان است شخصی آمد و گفت فلان حاجی مرده و یک سوم از مال خود را برای شما وصیت کرده...من متعجبانه حساب کردم دیدم همون موقعی که آن آبگوشت کله را به سگ دادم عصر همان روز برای من این وصیت شده. از همان وقت کم کم در اصفهان برای من آن قدرت و مرجعیت پیدا شد
اگر من توانستم به اسلام خدمتی کنم مدیون این است که توانستم دل سگی را به دست بیاورم ... تعجب نکنید زیرا برای آن که شخصی مشمول رحمت خدا شود زمینه میخواهد و زمینه نیز مختلف است گاهی انسان میتواند راه صد ساله را در یک شب بپیماید...
📚گفتار نراقی ج ۱ ص ۳۴۰
حکایاتی از دارالصادقیون رفسنجان
https://chat.whatsapp.com/FIMCAEo8UjS1y4ZQUpHIZM
https://eitaa.com/darolsadeghiyon
قرار معنوی هر روز
به رسم ادب و احترام روز خود را با قرائت زیارت امام صادق علیه السلام شروع میکنیم روز خوبی در کسب فیوضات معنوی از درگاه خداوند برای همه شما دوستان طلب میکنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد
زیارت نامه امام صادق
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الإمامُ الصّادِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْوَصِیُّ النّاطِقُ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْفائِقُ الرّائِقُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّنامُ الاَعْظَمُ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الصِّراطُ الاَقْوَمُ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِصْباحَ الظُّلُماتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا دافِعَ المُعْضِلاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مِفْتاحَ الخَیْراتِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا مَعْدِنَ الْبَرَکاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الحُجَجِ وَالدَّلالاتِ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الْبَراهِینَ الْواضِحاتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دِینِ اللّهِ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا نَاشِرَ حُکْمِ اللّهِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا فاصِلَ الخِطاباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا کاشِفَ الکُرُباتِ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا عَمِیدَ الصّادِقِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا لِسانَ النّاطِقِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا خَلفَ الخائِفِینَ،الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا زَعِیمَ الصّادِقِینَ الصّالِحِینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْمُسْلِمِینَ،
الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا هادِیَ الْمُضِلِّینَ، الَسَّـلامُ عَلَیْکَ یا سَکَنَ الطّائِعِینَ، اَشْهَدُ یامَوْلایَ اَنَّکَ عَلَى الهُدى، وَالعُرْوَهُ الوُثْقى، وَشَمْسُ الضُّحى،
وَبَحْرُ الْمَدى، وَکَهْفُ الْوَرَى، وَالْمَثَلُ الاعْلى، صَلَّى اللّهُ عَلى رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، والسَّلامُ عَلَیْکَ يَا مَوْلايَ یا جعفر بن محمد و عَلى آبائِكَ جَمِيعاً وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُه .
https://chat.whatsapp.com/HcaRzexHviC74IKc967o7h
🥀حضرت امام رضا علیه السّلام از پدرانش، از امیرالمؤمنین علیه السّلام نقل فرموده که به امام حسین علیه السّلام فرمودند:
«فرزند نهمین تو قیام به حق میکند، دین را پایدار میدارد و عدل را گسترش میدهد. » امام حسین علیه السّلام پرسید: «یا امیرالمؤمنین! آنچه فرمودی تحقق خواهد یافت؟ » فرمود: «آری! به خداوندی که محمد را به مقام پیغمبری برانگیخت و او را بر همه مخلوقات برتری داد. لیکن پس از غیبت و حیرتی که جز دوستان مخلص ما و مؤمنین پاک سرشت که به نور ایمان و یقین اتصال دارند؛ کسانی که خدا پیمان آنها را با ولایت ما گرفته است و ایمان را در دل هایشان مقدر کرده و با روحی از جانب خود تایید فرموده، کسی در عقیده دینی خود ثابت نمی ماند.»
📙کمال الدین ص۲۸۷
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴امام رضا(ع): بدان كه هر كس مرا در غربتم زيارت كند خداوند ثواب صد هزار شهيد و صد هزار صديق و صد هزار حاجى و عمره گزار و صد هزار مجاهد مى دهد و با ما محشور مى شود و در درجات عالى بهشت رفيق ماست.
▪️5سال آخر امامت علی بن موسی الرضا (ع) در زمان خلافت عبدلله مامون گذشت.او که ارکان حکومت خویش را متزلزل می دید، با ارائه پیشنهاد مزورانه ولایت عهدی به امام رضا (ع)، در پی این بود که با این پیشنهاد و تهدید ایشان به قبول این پیشنهاد که به هیچ عنوان مورد قبول امام نبود، به 3هدف خویش دست یابد:
1- دورساختن وجود امام رضا از مدینه و خنثی سازی هرگونه قیام شیعیان و نیز بنی عباس بر علیه حکومت نامشروع خود
2- با آوردن امام به مرو و تحمیل ولایت عهدی به ایشان، مقداری از فشارها و تهدیدهای احتمالی از سوی علویان و ایرانیان را فرو نشاند.
3- مردم با دیدن حضور امام رضا علیه السلام در دستگاه خلافت مأمون، از شورش و مخالفت منصرف شوند.
▪️خادم امام رضا علیه السلام می گوید:پس از آن که ولایت عهدی امام رضا علیه السلام استقرار یافت، دیدم که امام علیه السلام دست هایش را به سوی آسمان بلند کرده، به خدا چنین عرض کرد: «خدایا، تو می دانی که من در مورد قبول ولایت عهدی ناگزیر شدم. پس مرا مورد بازخواست قرار نده، چنان که بنده و پیامبرت یوسف علیه السلام را هنگامی که حکومت مصر را به دست گرفت، بازخواست نکردی».
▪️امام رضا علیه السلام با قبول ولایت عهدی اجباری هم چون امام حسن علیه السلام که صلح تحمیلی معاویه را پذیرفتند به مردم فهماندند که سیاستش از سیاست مأمون کاملاً جداست و در گفت وگو با مأمون درباره خلافت، با کمال صراحت به مأمون فرمود:
«تو چکاره ای که خلافت را به من واگذاری؟ اگر خلافت را خدا به تو داده، تو نمی توانی آن را به دیگری واگذاری، و اگر خدا به تو نداده، چه حقّی داری که درباره آن تصمیم بگیری».
▪️مامون وقتی صراحت گفتار و رفتار امام رضا را دید، دریافت که گفتار و رفتار آن حضرت در نهایت موجب ضعف و تزلزل حکومت او می شود؛ لذا تصمیم گرفت که آن حضرت را به گونه ای از میان ببرد. ولی کاملاً مراقب بود که این عمل به طور کاملاً محرمانه انجام گیرد تا مسئله جدیدی برای حکومتش پیش نیاید. لذا با مسموم کردن آن حضرت به هدف خود رسید. امام علیه السلام در روز آخر صفر بر اثر زهر مسموم و دعوت حق را لبیک گفت و به اجداد پاکش پیوست.
▪️مردم و دوستداران آن امام وقتی که خبر شهادت حضرت را شنیدند ازدحام کردند و گفتند که مأمون با نیرنگ امام علیه السلام را کشته است. مأمون شخصی را نزد مردم فرستاد و گفت تشییع جنازه به فرصتی دیگر موکول شده است. مأمون از ترس این که آشوبی برپا شود مردم را با این ترفند متفرق کرد و دستور داد جنازه آن حضرت را شبانه غسل دادند و به خاک سپردند.
▪️امام رضا علیه السلام هم چون اجداد پاکش، قبل از هر چیز، بنده خالص خدا بود و همه چیز را در خط بندگی خدا دنبال می کرد. زهد و عبادت و راز نیاز و مناجات و سجده های طولانی او، نشان می داد که دلداده خداست. رجاء بن ضحاک سرپرست مأموران مأمون که مسئولیت آوردن امام را از مدینه به خراسان برعهده داشت، در این باره می گوید: «سوگند به خدا، مردی را ندیدم که با تقواتر از امام رضا علیه السلام باشد و در همه ساعات زندگی یاد خدا کند و به اندازه او خوف از عقاب خدا را در دل داشته باشد».
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 مدینه و طوس فرقی ندارد
◽️ «غریبالغربا» یعنی دور و برت شلوغ باشد و باز تنها باشی. مدینه و طوس فرقی ندارد، وقتی حرفت را نفهمند و یاریات نکنند، چه فرقی میکند ولیعهدِ قصر مأمون باشی یا مانند پدر در بند زندان هارون؟
◾️ این جهل امت است که اینبار از دلِ دانههای انگور، زهرِ خود را میریزد و جگرت را میسوزاند و دردی که تازگی ندارد: «مردمانی که امام زمان خود را نمیشناسند و با دست خویش گرفتارِ غربتش میکنند و بعد برای تنهاییاش میگریند.» اول خودم را میگویم...
🔘 شهادت #امام_رضا تسلیت باد.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
*🔰متن زیارت حضرت امام رضاعلیه السلام*
*بسم الله الرحمن الرحیم*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا وَلِىَّ اللَّهِ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا حُجَّةَ اللَّهِ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا نُورَ اللَّهِ فى ظُلُماتِ الاَْرْضِ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا عَمُودَ الدّینِ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ آدَمَ صَِفْوَةِ اللَّهِ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ نُوحٍ نَبِىِّ اللَّهِ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ اِبْراهیمَ خَلیلِ اللَّهِ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ اِسْماعیلَ ذَبیحِ اللَّهِ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسى کلیمِ اللَّهِ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عیسى رُوحِ اللَّهِ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِی وَلِىِّ اللَّهِ وَوَصِىِّ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمینَ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ فاطِمَةَ الزَّهْرآءِ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ سَیدَىْ شَبابِ اَهْلِ الجَنَّةِ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ عَلىِّ بْنِ الْحُسَینِ زَینِ الْعابِدینَ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی باقِرِ عِلْمِ الاَْوَّلینَ وَالاْ خِرینَ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصّادِقِ الْبآرِّ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا وارِثَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الصِّدّیقُ الشَّهیدُ* *اَلسَّلامُ عَلَیک اَیهَا الْوَصِىُّ الْبآرُّ التَّقِىُّ اَشْهَدُ اَنَّک قَدْ اَقَمْتَ الصَّلوةَ وَآتَیتَ الزَّکوةَ وَاَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیتَ عَنِ الْمُنْکرِ وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّى اَتیک الْیقینُ*
*اَلسَّلامُ عَلَیک یا اَبَا الْحَسَنِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَکاتُهُ*
*🖤متن صلوات خاصه امام رضا(علیه السلام)*
*🌺🍃بسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم*
*اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ*
🌷🥀🏴
🏴ریشه مشکلات کنونی در حدیث امام رضا ع
👈شنیده ایم #امام_رضا ع در سفر نیشابور بعد از آنکه از پدران معصومش از جبرئیل و او از خداوند نقل می کند که :«لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي؛ توحید(لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ) قلعه محکم من است که هر کس واردش شود در امنیت الهی است»، آنگاه همراهانش را به شروط #توحید حقیقی که مایه #امنیت است تذکر دادند و فرمودند:«أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا؛ من از شرایط قبولی توحیدم»📚(التوحید صدوق، ص: 25)
🔹توضیح:
🥀امام رضا ع نشانه داشتن توحید حقیقی را، پذیرش #امامت ولی خدا شمرده و خود را که امام زمان در عصر خودشان بود را #شرط توحید حقیقی معرفی کردند.
👈با این فرمول، در عصر ما کسانی توحید حقیقی دارند که با قلب خود، #امامت امام زمان یعنی #حضرت_حجت عج را بپذیرند
🔹تذکر:
✔️در حدیث کسی و ملتی که توحید حقیقی دارد در #امنیت (اخلاقی- جانی – اقتصادی- سیاسی و...) است؛ حال اگر می بینیم ضریب انواع امنیت در میان ما کاهش یافته و به #اضطراب و بلا مبتلا شدیم معلوم می شود که شرط توحید یعنی امامت و ولایت امام زمان را ادا نکرده ایم.
✅تبعیت #مردم و #مسئولان از #عالمان ربانی و در رأس آنها رهبر عالم و #ولی_فقیه، نشانه #صداقت در پایبندی به ولایت مهدوی است. زیرا #امام_زمان عج فرمود: «در حوادث روزگار به بیانکنندگان سخن ما (عالمان ربانی) مراجعه کنید که آنها حجت من بر شما هستند»📚(كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص: 484)
👈حال خود پیدا کنید ریشه #مشکلات امروز را!
ا
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🥀🏴🥀🏴
🏴🥀🏴
🥀🏴
🏴
ساکت و بی صدا زمین خوردن
زپر پا یک عبا، زمین خوردن
بی تعادل شدن شکسته شدن
وسط کوچه ها زمین خوردن
ارثی از مادر است که حالا
می رسد به شما زمین خوردن
ناله های تو را در آوردند
آتش زهر با زمین خوردن
صورتت را چقدر خاکی کرد
یا اما رضا زمین خوردن
سوزش زهر سینه کافی بود
حال دیگر چرا زمین خوردن؟
پشت درهای حجره می گفتی
ای جوادم بیا زمین خوردن.....
بال من را شکست و زخمی کرد
خسته کرده مرا زمین خوردن
آخرین لحظه بود در نظرت
داغ کرب و بلا زمین خوردن
یا امام رضا چه می بینی
سر بردن و یا زمین خوردن؟
دست بسته به افتادن
یا که از نیزه ها زمین خوردن
🏴السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
🏴
🥀🏴
🏴🥀🏴
🥀🏴🥀🏴
سلام
تسلیت و تعزیت به محضر مبارک آقا امام زمان ارواحنا فداه 🙏
و تسلیت به دلهای شما زائران راه دور حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام🙏
برای مایی که از حرم همه ی حضرات معصومین علیهم السلام دوریم، زیارت حضرت رضا علیه السلام غنیمت بزرگیه
اگرچه اون هم ممکنه کم و گاهی دیر به دیر قسمتمون بشه
اما همین که امید داریم که:
وقتی از هرجا ناامید بشیم
وقتی از خودمون خسته بشیم
وقتی حال مون بد باشه
یه ماوایی در این سرزمین هست که میشه بهش پناه برد بزرگترین نعمته🥀
خیلی وقتها رفتیم به محضر آقا و با دل گرم و دست پر برگشتیم
این آقایی که با دلهای نامهربون ما، خیلی مهربونه
و شاید حکمتش همینه که خداوند حکیم مزد پایان دوماه عزاداری مارو سپرده به دست ایشون👌
شاید قراره با تطهیر امام رئوف، وارد ربیع الاول بشیم و کوله بار عزاداری هامون رو نزد ایشون به امانت بذاریم✨
🔰خدا رحمت کنه استاد صفایی حایری رو ؛ در شرح حالشون گفته شده:
بخش زيبايى از حيات طيبه او به سفرهاى مشهد تعلق دارد. چرا كه پايان ماه و اول ماه بعد خود را به مشهد مىرساند.
مىگفت: اگر جسم با دو روز حمام نرفتن بو مىگيرد، روح با يك نيت بد سياه و كدر مىشود. به همين خاطر به امام رضا(ع) پناه مىبرد. كه در زيارت يكشنبه حضرت زهرا(ع) آمده است: «انا قد طهرنا بولايتهم»؛ ما با ولايت آنان تطهير مىشويم.
مىگفت: زيارت امام رضا(ع) مثل حمام است. و با اين نياز به درگاه امام(ع) مىشتافت.
روزى يكى از مريدان مشهدى گفته بود: بياييد منزل ما خالى است. ايشان از آدرس خانه آن جوان پرسيد و پاسخ شنيد كه مثلا: نخ ريسى! فرمود: دور است. من جايى دور و بر حرم مىخواهم. پرسيدند: چرا اينقدر نزديك؟ فرمود: آخر آلودهها لب حوض مىنشينند!😭
آن قدر يقين به رافت و دست گشايشگر آقا داشت كه وقتى گدايى در نزديكى حرم امام رضا(ع) از او چيزى خواست، با آن همه دست و دلبازى محل نگذاشت و اعتنايى به او نكرد.. و وقتى اصرار فقير را ديد، فرمود: بىسليقهاى! آدم در كنار دريا از يك پيت حلبى آب نمىخواهد!😭
آقاجان!
ما هم آلوده ایم و امشب در آخرین شب از ماه صفر بعد از دوماه گریه و عزاداری برای تطهیر تزد شما اومدیم
آقاجان! نظری😭
به محضر مبارک سلطان طوس،حضرت شمس الشموس ،صلوات
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
▪️▪️▪️▪️
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
خیلی زیبا حتما بخوانید 👌
آیت الله العظمی سید شهاب الدین مرعشی نجفی (ره) نقل می کنند :
شب اول قبر آيتالله شيخ مرتضی حائری برايش نماز ليلة الدّفن خواندم، همان نمازی که در بين مردم به نماز وحشت معروف است.
بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم .
چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم. حواسم بود که از دنيا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگی دنيايي چه خبر است؟!
پرسيدم: آقای حائری، اوضاعتان چطور است؟
آقای حائری که راضی و خوشحال به نظر می آمد، رفت توی فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشتهای دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن...
وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري. کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل ميديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، اين بود که رفتم و يک گوشهاي نشستم و زانوي غم و تنهايي در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي ميآيد. صداهايي رعبآور و وحشتافزا! صداهايی نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست ميکرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم. از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود. بياباني بود برهوت با افقي بيانتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک ميشدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشي که زبانه ميکشيد و مانع از آن ميشد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم. انگار داشتند با هم حرف ميزدند و مرا به يکديگر نشان ميدادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن. خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نميآمد. تنها دهانم باز و بسته ميشد و داشت نفسم بند ميآمد. بدجوري احساس بی کسی و غربت کردم
گفتم خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسی را ندارم....
همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايی از پشت سرم شدم.
صدايی دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقی دلنشين!
سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوری را ديدم که از آن بالا بالاهای دور دست به سوی من ميآمد.
هر چقدر آن نور به من نزديکتر ميشد آن دو نفر آتشين عقبتر و عقبتر ميرفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند.
نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم. آقايي را ديدم از جنس نور !
نوری چشم نواز و آرامش بخش.
ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نميتوانستم حرفي بزنم و تشکري کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقای حائری! ترسيدی ؟
من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ترک ميشدم و خدا ميداند چه بلايي بر سر من ميآوردند.
بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد.
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهی سرشار از عطوفت، مهربانی و قدرشناسی به من می نگريستند فرمودند:
من علی بن موسی الرّضا هستم. آقای حائری! شما ۷۰ مرتبه به زيارت من آمديد من هم ۷۰ مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبهاش بود ۶۹ بار ديگر هم خواهم آمد.
منبع :کرامات امام رضا (علیه السلام) از زبان بزرگان نویسنده حسین صبوری
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•