eitaa logo
محفل مادر ارجمند بی بی ام فروه سلام الله علیها
790 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
10 فایل
#داستانهای_عبرت_انگیز #آموزه_های_دینی #نشر_معارف_امام_صادق_علیه_السلام 💎 احیای سبک زندگی اسلامی نه مشاورم نه نویسندم نه مفسرم یک انسانم در پی کامل شدن و رسیدن به حقایق عالم هستی 🔸عاشق قرآنم و محب اهل بیت علیهم السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 آیا به فرزندان خود یاد داده ایم که : ⏪ به همه آرزوها و خواسته هایشان نخواهند رسید . ⏪ همیشه زندگی بر وفق مراد انسان نیست. ⏪ زندگی هم شیرینی دارد و هم تلخی . ⏪ هر مسئولیتی را قبول کردند به نحو احسن انجام بدهند. ⏪ در صورت توانایی از زیر بار مسئولیت فرار نکنند. ⏪ نسبت به همنوع خود مهربان و دلسوز باشند. ⏪ بخشنده باشند و از پول خود به نیازمندان بدهند. ⏪ به پدر و مادر ، معلم و بزرگترها احترام بگذارند. ⏪ اسراف نکنند و از وسایل خود خوب مواظبت کنند. و........ صدها نکته تربیتی دیگر که فرزندان ما برای زندگی اجتماعی و آینده به آن نیاز دارند. 🌷 فرزندان ما فقط به پول نیاز ندارند .🌷 🌸 آنها باید انسان تربیت بشوند و این از همه چیز مهمتر است.🌸 🍁 برای تربیت صحیح فرزندان خود بیشتر وقت بگذاریم .🍁 ⏪ کار ، زندگی ، پول بیشتر ، خانه بزرگتر ، خودرو شیکتر ، مبلمان زیباتر ، ما را از تربیت و توجه به فرزندان باز ندارد . ⏪ 🌷 بهترین سرمایه آینده شما فرزندان سالم و با تربیت هستند.🌷 @darolsadeghiyon
: 🌸 مادر شوهر بعد از اتمام ماه عسل با تبسم به عروسش گفت: تو توانستی در عرض سی روز، پسرم را ملتزم به خواندن نمازهایش کنی؛ کاری که من طی سی سال در انجام آن تلاش کردم و موفق نشدم! و اشک در چشمانش جمع شد... 🌺 عروس جواب داد: مادر، داستان سنگ و گنج را شنیده‌ای؟ می‌گویند: سنگ بزرگی، راهِ رفت و آمد مردم را سد کرده بود، مردی تصمیم گرفت آن را بشکند و از سر راه بردارد، با پتکی سنگین، نود و نه ضربه به پیکر سنگ وارد کرد و خسته شد؛ 🌼 مردی از راه رسید و گفت: تو خسته شده‌ای، بگذار من کمکت کنم... مرد دوم، تنها صدمین ضربه را وارد کرد و سنگ بزرگ شکست؛ اما ناگهان چیزی که انتظارش را نداشتند، توجه هر دو را جلب کرد. 🔹 طلای زیادی زیر سنگ بود! مرد دوم که فقط یک ضربه زده بود گفت: من پیدایش کردم، کار من بود، پس مال من است! مرد گفت: چه می‌گویی؟! من نود و نه ضربه زدم، دیگر چیزی نمانده بود که تو آمدی! مشاجره بالا گرفت و بالاخره دعوای خویش را نزد قاضی بردند و ماجرا را برای قاضی تعریف کردند. 🍁 مرد اول گفت: باید مقداری از طلا را به من بدهد زیرا من، نود و نه ضربه زدم و سپس خسته شدم؛ و دومی گفت: همه‌ی طلا مال من است، خودم ضربه زدم و سنگ را شکستم. 🍀 قاضی گفت: مرد اول، نود و نه جزء آن طلا از آنِ اوست؛ و تو که یک ضربه زدی، یک جزء آن، از آنِ توست؛ اگر او نود و نه ضربه را نمی‌زد، ضربه‌ی صدم نمی‌توانست به تنهایی سنگ را بشکند. 🌟 و تو مادر جان! سی سال در گوش فرزند، خواندی که نماز بخواند، بدون خستگی... و اکنون من فقط ضربه‌ی آخر را زدم! 💫 چه عروس خوش‌بیان و خوبی که نگذاشت مادر، در خود بشکند؛ و حق را، تمام و کمال به صاحب حق داد؛ و نگفت: بله مادر، من چنینم و چنانم، تو نتوانستی و من توانستم... این گونه، مادر نیز خوشحال شد که تلاشش بی‌ثمر نبوده است. ✨ اخلاقِ اصیل و زیبا از انسانِ اصیل و با اخلاق سرچشمه می‌گیرد. جای بسی تفکر و تأمل دارد، کسانی که تلاش دیگران را حقِ خود می‌دانند، کم نیستند اما خداوند از مثقال ذره‌ها سؤال خواهد کرد. 🌹 پیامبر اکرم(ص) فرمودند: کامل‌ترین مؤمنان از نظر ایمان، کسی است که اخلاقش نیکوتر باشد؛ و خوشرویی، دوستی و محبت را پایدار می‌کند. @darolsadeghiyon
کشاورز فقیری برغاله‌ای را از شهر خرید. همانطور که با بزغاله به سمت روستای خود باز می‌گشت، تعدادی از اوباش شهر فکر کردند که اگر بتوانند بزغاله آن فرد از بگیرند می‌توانند برای خود جشن بگیرند و از خوردن گوشت تازه آن بزغاله لذت ببرند. اما چگونه می‌توانند این کار را عملی کنند؟ مرد روستایی قوی و درشت هیکل بود و این اوباش ضعیف نمی‌توانستند و نمی‌خواستند که به صورت فیزیکی درگیر شوند. برای همین فکر کردند و تصمیم گرفتند که از یک حقه استفاده کنند. وقتی مرد روستایی داشت شهر را ترک می‌کرد یکی از آن اوباش جلوی او آمد و گفت: «سلام، صبح بخیر» و مرد روستایی هم در پاسخ به وی سلام کرد. بعد آن ولگرد به بالا نگاه کرد و گفت: «چرا این سگ را بر روی شانه‌هایت حمل می‌کنی؟» مرد روستایی خندید و گفت: «دیوانه شده‌ای؟ این سگ نیست! این یک بز است.» ولگرد گفت: «نه اشتباه می‌کنی، این یک سگ است و اگر با این حیوان بر روی دوش وارد روستا شوی مردم فکر می‌کنند که دیوانه شده‌ای.» مرد روستایی به حرف‌های آن ولگرد خندید و به راه خود ادامه داد. در راه برای اطمینان خود، پاهای بز را لمس کرد و خیالش راحت شد که حیوان روی دوشش بزغاله است. در پیچ بعدی اوباش دوم وارد عمل شد و دوباره سخنان دوست اوباش خود را تکرار کرد. مرد روستایی خندید و گفت: «آقا این بزغاله است و نه یک سگ.» ولگرد گفت: «چه کسی به تو گفته است که این بزغاله است؟ به نظر می‌رسد کسی سر تو کلاه گذاشته باشد. این یک بز است؟» و به راهش ادامه داد. روستایی بز را از دوشش پایین آورد تا ببیند موضوع چیست؟ اما آن قطعاً یک بزد بود. فهمید هر دو نفر اشتباه می‌کردند اما ترسی در وجودش افتاد که شاید دچار توهم شده است. آن مرد همانطور که داشت به سمت روستای خود برمی‌گشت نفر سوم را دید که گفت: «سلام، این سگ را از کجا خریده‌ای؟» مرد روستایی دیگر شهامت نداشت تا بگوید که این یک بز است. برای همین گفت: «آن را از شهر خریده‌ام.» مرد روستایی پس از جدا شدن از نفر سوم، ترسی وجودش را گرفته بود. با خود فکر کرد که شاید بهتر باشد این حیوان را با خود به روستا نبرد چرا که شاید مورد سرزنش قرار بگیرد. اما از طرفی برای خرید آن حیوان پول داده بود. در همین زمان که دودل بود، اوباش چهارم از راه رسید و به مرد روستایی گفت: «عجیب است! من تا به حال کسی را ندیده‌ام که سگ را بر روی دوش خود حمل کند. نکند فکر می‌کنی که این یک بز است؟» مرد روستایی دیگر واقعاً نمی‌دانست که این حیوان بز است و یا یک سگ. برای همین ترجیح داد خود را از شر آن حیوان خلاص کند. اطراف را نگاه کرد و دید کسی نیست. بز را که فکر می‌کرد دیگر سگ است آنجا رها کرد و به روستا برگشت. ترجیح داد از پول خود بگذرد تا اینکه اهالی روستا او را دیوانه خطاب کنند. با این حقه اوباش‌ها توانستند بز را به راحتی و بدون هیچ گونه درگیری تصاحب کنند.! شما روی شانه‌های خود چه چیزهایی حمل می‌کنید؟ آیا به آنها باور دارید؟ چگونه به آن باور رسیده‌اید؟ @darolsadeghiyon
🍃🌺شب عروسي (صبر) 🌹سبط الشيخ نقل كردند : كه يكي از شيوخ عرب كه رييس قبيله اطراف بغداد بود تصميم مي گيرد براي ازدواج پسرش دختري از بستگانش را خواستگاري نمايند ، و رسم آنها چنين بود كه در يك شب مجلس عقد و زفاف را انجام مي دادند . 🌹در شب معين وسايل پذيرايي و اطعام و جشن را مهيا نمودند ، و مرجع تقليد عرب حاج شيخ مهدي خالصي را هم براي انجام عقد دعوت كردند . سپس عده اي از جوانان به دنبال داماد مي روند تا او را با تشريفات مخصوص ، براي مجلس عقد بياورند . 🌹در راه طبق مرسوم تير هوايي مي انداختند ، در اين بين ، جوان سيدي تفنگ پر بدست ، تيرش سهوا خالي مي شود و به سينه داماد مي خورد و داماد كشته مي گردد . 🌹سيد جوان فرار مي كند ، جريان را به پدر مي گويند ، مرحوم شيخ مهدي خالصي ، پدر را امر به صبر مي كند و مي فرمايد : آيا مي داني رسول خدا بر همه ما حق بسيار بزرگي دارد و همه ما نيازمند شفاعت او هستيم ، اين جوان عمدا چنين نكرد ، بلكه به قضا و قدر تيرش به فرزندت رسيده و او از دنيا رفته است ، اين سيد را بخاطر جدش عفو كن و در اين مصيبت صبر نما تا خدا صابرين را به تو بدهد . ! 🌹پدر داماد از اندرزهاي شيخ ساكت مي شود و فكر مي كند و سپس مي گويد : اينهمه ميهمان داريم مجلس عيش مبدل به عزا شده براي تكميل حق پيامبر آن جوان سيد را بياوريد و بجاي پسرم دختر را براي او عقد نماييد و به حجله ببريد . 🌹شيخ او را تحسين مي كند؛ بعد بدنبال سيد مي روند و مي گويند قصد دارند به جاي پسر رييس قبيله دختر را برايت عقد كنند . او باور نمي كند ، خيال مي كند مي خواهند به اين بهانه او را ببرند و بكشند . 🌹در همان شب شيخ دختر را براي سيد جوان قاتل عقد و مجلس تشكيل مي دهند ، فردا هم جنازه پسر را دفن مي كنند. 📚داستانهاي شگفت ص 255 @darolsadeghiyon
"تهمت" مثل زغال است! اگرنسوزاند، سیاه میکند وقتی کسی را زخمی میکنی، دیگه بعدش،نوازش کردنش فقط ،دردشو بیشتر میکنه مراقب رفتار و حرفهامون باشیم! @darolsadeghiyon
اگر مادربزرگ نوه دختری را شیر دهد(با جمع همه شرایطی که باعث محرمیت میگردد)، پدر و مادرِ نوزاد به همدیگر حرام ابدی میشوند، اما اگر نوه پسری را شیر دهد حرام ابدی نمیشود. @darolsadeghiyon
👈 قلب ها را از کینه پاک کنیم 💠روزی لقمان به فرزندش گفت : « از فردا یک کیسه با خودت بیاور و در آن به تعداد آدم‌هایی که دوست نداری و از آنان بدت می‌آید پیاز قرار بده » روز بعد فرزند همین کار را انجام داد و لقمان گفت : « هرجا که می‌روی این کیسه را با خود حمل کن » فرزنش بعد از چند روز خسته شد و به او شکایت برد که پیازها گندیده و بوی تعفن گرفته است و این بوی تعفن مرا را اذیت می‌کند. لقمان پاسخ داد : « این شبیه وضعیتی است که تو کینه دیگران را در دل نگه داری . این کینه ، قلب و دلت را فاسد می‌کند و بیشتر از همه خودت را اذیت خواهد کرد ... @darolsadeghiyon
🔆 🔥دنیا در آستانه ! ☀️ حضرت رسول (ص) میفرمایند : «چهار فتنه بر شما فرود آید که 👈در اولی مباح می شود، 👈 در دومی خون ها و مباح می گردد، 👈 در سومی خون ها و ثروت ها و مباح می شود و 👈در چهارمی کور و کر جهان را مضطرب می سازد؛ آن چنان که کشتی غول پیکر آب های مجاور را مضطرب کند» (روزگار رهایی ص 896.) ♻️ به نظر میرسد مقصود دو باشد که اولی در حدود یک قرن پیش اتفاق افتاد و در مدت 4 سال 10 میلیون نفر با درگیری مستقیم کشته شدند و در ایران با وجود بی طرفی به صورت غیر مستقیم نصف جمعیت کشور (نزدیک به 9 میلیون نفر به خاطر قحطی حاصل از جنگ) کشته شدند! پیامبر (ص) میفرمایند در این فتنه مباح میشود که در جنگ جهانی دوم (70 سال پیش) در طول هفت سال هفتاد میلیون نفر کشته شدند! ♻️ به نظر میرسد که هم خون ها و هم مباح میشوند مصداقش فتنه انگیزی و جنگ هایی است که امریکا در طول چند دهه اخیر انجام داده است که گاه و بیگاه با تراشیدن بهانه های مختلف صرفا برای تسلط بر به آن مناطق قشون کشی میکند. صدها هزار کشته فقط در خاورمیانه حاصل طمع آمریکا و هم پیمان هایش به بشکه های نفت منطقه بوده است. ♻️ در که خونها و ثروتها و مباح میگردد شاید مقصود داعش و النصره و بوکوحرام و الشباب و ... باشند که به راحتی میکشند (خونها) و کاملا تعمدی صرفا در مناطق نفت خیز مانند شمال عراق و سوریه و لیبی و ... خروج کرده اند (ثروتها) و اعلام میکنند () و اینگونه فتنه انگیزی خود را کامل میکنند. ♻️ و به نظر و نهایی همان از منطقه شام و بر طبق آنچه روایات گفته سر بر خواهد آورد و آن همان نبرد مهلک خواهد بود :در صحیحه میسر از امام باقر(ع) نقل است که فرمود:ای میسر از اینجا تا قرقیسیا چقدر راه است؟ عرض کردم:همین نزدیکی ها در ساحل فرات قرار دارد ، سپس فرمودند: اما در این ناحیه واقعه ای اتفاق خواهد افتاد که از زمانی که خداوند متعال آسمانها و زمین را آفریده بی سابقه بوده، چنان که تا وقتی آسمانها و زمین برپا هستند هم ، واقعه ای همچون آن اتفاق نخواهد افتاد .... سفره ای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر میشوند. (کافی-ج8 ص295 ; غیببه نعمانی ص 267) ✔️ و اینک که ۲۲ کشور جهان در قرقیسیا و شام جمع شده اند تنها جرقه ای میتواند آتش مهلک و فتنه ی نهایی را میانشان رقم بزند.آتشی که در طول تاریخ بی سابقه خواهد بود. ✔️ و این درست زمانی است که خداوند از آخرین منجی اش پرده برمیدارد تا زمینی که غرق در فتنه و آشوب شده آرام سازد. @darolsadeghiyon
‌ 🔴پیام فوری استاد عباس تبریزیان 📢اعلام میکنم که ما درمان همه بیماری‌ها را کشف کرده‌ایم. درمان انواع سرطان، سنگ کلیه ،زخم معده،کبد چرب،ایدز،MS، چاقی ،لاغری و… لذا برای کم کردن هزینه‌های درمان و خاتمه دادن به مصرف مداوم داروها از همه‌ی هموطنان عزیز دعوت میکنم تا در کانال《طب صادق ع》عضو شوند👇 http://eitaa.com/joinchat/3912957959C225bff0fa9
👈پاک شدن مومن به وسیله بلا و گرفتاری ها 💠يونس بن يعقوب گويد : از امام صادق عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ شنيدم كه می ‌فرمود : هر بدنى و جسمى كه چهل روز يک بار مصيبت نبيند نفرين شده و ملعون است ، اظهار داشتم : نفرين شده و ملعون است‌؟! فرمود : (بلى،) نفرين شده و ملعون است ؛ و چون حضرت (مرا شگفت زده) ديد كه بر من چنين مطلبى سنگين است ، فرمود : اى يونس ! همانا خراشيدن پوست ، كوبيدگى ، لغزيدن و افتادن ، بدبختى و گرفتارى ‌هاى زندگى ، آزمند و ضعيف گشتن ، پاره شدن بند كفش ، لرزش پلک ‌هاى چشم و مشابه آنها از انواع بلايا و مصيبت‌ها است ، به راستى مؤمن گرامى‌ تر از آن است كه چهل روز بر او بگذرد و به جهت گناهان و خطاهايش به وسيله آزمايش پاک نگردد ، اگر چه به سبب غم و اندوهى باشد كه نداند چرا و چگونه بر او وارد شده است ، به خدا سوگند ! بعضى از شما پول هاى سِكّه نزدش گذاشته شود ، چون محاسبه كند ناقص و كَم باشد ، پس ناراحت و غمگين گردد ؛ و چون دوباره محاسبه كند ، ببيند كه درست است ، پس همين سبب از بين رفتن بعضى از گناهانش باشد . 📗المؤمن ج ۱ ص ۳۱ @darolsadeghiyon
🔥مجازات زودرس سه گــنــاه🔥 🔸رسول‌ خدا صلی‌الله‌علی وآله‌ فرمود: عقاب و مجازات سه دسته از گناهان زودرس ميباشد و به قيامت كشانده نميشود: ➊✨ايجاد ناراحتي براي پدر و مادر، ➋✨ ظلم در حقّ مردم، ➌✨ ناسپاسي در مقابل كارهاي نيك ديگران. 📚بحارالأنوار، ج ٧٠/ص ٣٧٣ @darolsadeghiyon
✅راه بهشتی شدن تضمینی ✍این تعبیر در این روایت منحصر به فرد می‌باشد و در هیچ روایت دیگری چنین عتابی با این لحن شديد از پیامبر (ص) دیده نشده است: 🌸پیامبر اسلام (ص) در حديثي خاص چنین فرمودند: خاك بر سر کسیکه، خاك بر کسیکه، خاك بر کسیکه پدر و مادرش پيش او به پيرى رسند و او بهشتى نشود. 📚نهج الفصاحة ص: 503، حدیث 1666 از این روایت فهمیده می‌شود: بهترین فرصت‌ برای کسب بهشت، خدمت پدر و مادر می‌باشد. که رسیدن به بهشت را برای انسان تضمینی می‌کند، تا آنجا که اگر کسی پدر و مادر داشته باشد ولی نتواند به بهشت خدا راه یابد از بدبخت‌ترین انسان‌های روی زمین است. 💠در واقع خدمت به والدین، کفاره گناهان بوده و رضایت قطعی خدا را به همراه دارد. در احوالات یکی از علما گفته شده که در مرگ مادر خود خیلی گریه می‌کرد، از اون پرسیدند چرا اینقدر گریه می‌کنی؟ گفت: من بیشتر به حال خودم گریه میکنم که چنین فرصت بزرگی برای کسب درجات معنوی و بهشتی را از دست دادم. @darolsadeghiyon