🔆 #پندانه
✍ يكی همیشه ما را میبيند
🔹فقیری پسری کم سن و سال داشت. روزی به او گفت:
بیا با هم برویم از میوههای درخت فلان باغ دزدی کنیم.
🔸پسر اطاعت کرد و با پدر به طرف باغ رفتند. با اینکه پسر میدانست این کار زشت و ناپسند است ولی نمیخواست با پدرش مخالفت کند.
🔹سرانجام با هم به کنار درخت رسیدند، پدر گفت:
پسرم! من برای میوه چیدن بالای درخت میروم و تو پایین درخت مواظب باش و به اطراف نگاه کن، اگر کسی ما را دید مرا خبر بده.
🔸فرزند پای درخت ایستاد. پدرش بالای درخت رفت و مشغول چیدن میوه شد. بعد از چند لحظه، پسر گفت:
پدرجان، یکی ما را میبیند.
🔹پدر از این سخن ترسید و از درخت پایین آمد و پرسید:
آن کس که ما را میبیند کیست؟
🔻فرزند در جواب گفت:
«أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَرَى؛ آيا او نمیداند كه خداوند همه اعمالش را میبيند؟!»(علق:۱۴)
🔸پدر از سخن پسر شرمنده شد و پس از آن دیگر دزدی نکرد!
🔹خیلی از اعمال ما مانند غیبت، تهمت و ... هم به اندازه دزدی و چهبسا بیشتر قبیح است اما چون مثل دزدی در ذهن ما جلوه بدی از آن شکل نگرفته، بدون توجه به اینکه یک نفر نظارهگر رفتار ماست همچنان آن را ادامه میدهیم.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈
🔆 #پندانه
✍ هرچه داریم امانتهای خدا هستند
🔺چوپانی که بسیار مؤمن بود، در روستای دوری زندگی میکرد. روزی تنها پسر نوجوانِ خویش را بر اثر بیماری از دست داد، اما صبوری کرد. مدتی بعد همسرش بیمار شد و از دنیا رفت ولی چوپان باز هم ناشکری نکرد و از عبادتِ خدا سست و ناامید نشد.
🔸مردم از او درباره این همه صبرش سؤال کردند. او گفت:
من صبر و تسلیم را از گوسفندانم آموختم. گوسفندانِ مرا گرگ هم میخورد و من هم میخورم. اما گوسفندانم از دیدنِ گرگ، فراری میشوند ولی از دیدنِ من فرار نمیکنند چون میدانند من برای بزرگ شدن و زندگی آنها زحمت کشیدهام. با آنها برای سیر شدنِ شکمشان آواره کوه و بیابان شدهام برای اینکه آنان در امان باشند. شبها با آنها بیدار ماندهام و سرما و گرما کشیدهام ولی گرگ هیچ زحمتی برای آنها نکشیده است.
🔸وقتی پسرم و همسرم را خدا داده بود و او بیشتر از من، آنها را دوست داشت و برایشان زحمت کشیده بود، پس بعد از گرفتن آنها من هرگز از خدایِ خود روی برنگردانم و طلبکارش نشوم.
🔸مهم گرفتنِ فرزند و همسرم، از دستِ من نیست، مهم آن است که چه کسی آنها را از من گرفته باشد.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🔆 #پندانه
🔹کاروانی عازم مکه بود که در میان کاروان پسر جوانی به نیابت از پدر مرحوم خود برای به جای آوردن اعمال حج به مکه میرفت.
🔸پسر جوان را عمویش به پیرمردی مؤمن در کاروان سپرده بود که مراقب او باشد تا پسر جوان حج و اعمال آن را کامل به جای آورد و در طول سفر هم عبادت خدا کند و هم اینکه عمر را به بطالت نگذراند.
🔹همراه کاروان مرد میانسالی بود که از اجنه آسیب دیده و اندکی شیرین عقل گشته بود و او را برای شفا به کعبه میبردند.
🔸در منزلی در کاروانسرایی، کاروان حجاج برای ساعاتی اتراق کردند و پیرمرد مؤمن قصد کرد تا زمان ظهر قدری بخوابد.
🔹چون از خواب برخاست، دید جمعی با مسخره کردن آن شیرین عقل با او مزاح میکنند و این پسر جوان هم چشم پیرمرد را از خود دور دیده بود و با آنان در گناه جمع شده بود.
🔸پسر چون پیرمرد را دید از جمع باطلان جدا شد و نزد او آمد. پسر جوان چون ناراحتی پیرمرد را دید به او گفت:
زیاد سخت نگیر، در طول ۴۰ روزی که منزلمان مرکب حیوانات است و در سفریم من هیچ تفریحی نداشتهام. ما این همه رنج بر خود داده و عازم خانۀ خدا هستیم، خداوند از یک گناه ما میگذرد. نباید بر خود سخت بگیریم، مگر چه کردیم؟ یک مزاح و شوخی برای روحیه گرفتنمان برای ادامۀ پر شور سفر لازم است.
🔹پیرمرد در جواب پسر جوان به نشان نارضایتی فقط سکوت کرد.
🔸ساعتی گذشت مردم برای نماز ظهر حاضر شدند. نماز را به جماعت در کاروانسرا خواندند.
🔹پیرمرد دید پسر جوان زمان گرفتن وضو که پای خود بر زمین گذاشت خار ریزی بر پای او رفت و پسر نشست تا آن خار از پای خود برکند ولی خار آنقدر ریز بود که میان پوست شکسته و مانده بود.
🔸پیرمرد گفت:
بلند شو حاجی جوان برویم که نماز جماعت شروع شد.
🔹پسر جوان گفت:
نمیتوانم خار در پایم آزارم میدهد و توان راه رفتن مرا گرفته است. نمیتوانم پای بر زمین بگذارم.
🔸پیرمرد گفت:
از تو این سخن بعید است، جوانی به این سرو قامت و ابهت را که همه جای تن او سالم است خاری که به این کوچکی است و دیده نمیشود از پای درآورد و نتواند راه برود. بلند شو و بر خود سخت نگیر، این خار چیزی نیست که مانع راه رفتن تو شود!!!
🔹سخن پیرمرد که اینجا رسید، پسر جوان از کنایه بودن کلام او آگاه گشت و از گفتۀ خویش سرش را پایین انداخت.
🔸پیرمرد گفت:
پسرم! به یاد داشته باشیم نبی مکرم اسلام صلیالله علیه وآله فرمودند: هرکسی گناهی را چون به نیت آنکه کوچک است و خدا آن را میبخشد مرتکب شود نوعی وهن به مقام قدسی خویش میداند و خداوند آن گناه را هرگز نمیبخشد.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
〰〰〰🚩🏴🚩〰〰〰
🔆 #پندانه
✍ معجزه کن
🔹مردم به دنبال معجزه هستند اما در بيشتر اوقات تعريفی كه از معجزه دارند، درست نيست.
🔸معجزه است اگر بتوانی بَدی را ببينی ولی با خوبی پاسخ بدهی، با كلامت، جنگی را خاموش و صلح را برقرار کنی.
🔹معجزه است اگر بتوانی در جايی كه نتوانی كمک كنی، با نگاهت مهربانی را توسعه دهی.
🔸معجزه است اگر بتوانی در جايی كه میتوانی انتقام بگيری، ببخشی و به جای لعن و نفرين، دعای خير كنی.
🔹معجزه است اگر رنج ديگران، رنج تو باشد.
🔸معجزه است اگر در دم و بازدمهايت، خدا حضور داشته باشد.
🔹معجزه است اگر بتوانی به جای اينكه همه مردم دنيا را تغيير دهی، خودت را تغيير بدهی.
🔸معجزه است اگر برای موفقيت ديگران دعا كنی و خانهات محلی برای آرامش باشد.
🔰 و در آخر معجزه است انسان بودن.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🔆 #پندانه
✍ رزق و روزی دست خداست
🔹دوستی میگفت:
در یکی از روزهای زمستان، از منزل خود به سوی محل کارم که دور بود خارج شدم. برف بود اما وسیلهای نبود.
🔸برای اینکه دستهایم گرم شود، آنها را در جیب گذاشتم. یک دانه تخمه آفتابگردان پیدا کردم، آن را بیرون آورده و با دندان شکستم.
🔹ناگهان بذر وسط آن بیرون پرید و روی برفها افتاد. ناخواسته خم شدم که آن را بردارم، پرندهای بلافاصله آمد آن را به نوک گرفت و پرید.
🔸به نظر تو چه درسی در آن است؟
🔹من گفتم:
رزق و روزی ما آن نیست که در دست ماست بلکه آن است که در دست خداست.
🔰 این حکایت زندگی و دنیای ماست که به آنچه در جیب و در دست و جلوی چشم ماست، دلخوشیم و خیال میکنیم که همهاش رزق و روزی ماست ولی همین که میخواهیم آن را در دهانمان بگذاریم و لذتش را ببریم، از ما میگیرند و به کسی دیگر میدهند.
▫️تمام عمر کار و تلاش میکنیم تا مالی پسانداز کنیم و راحت زندگی کنیم، ولی گاهی آنچه اندوختهایم رزق و روزی ما نیست. اندوخته ما رزق و روزی کسانی میشود که بعد از ما میخورند یا در زمان حيات، نصیب آنها میشود و میخورند.
▫️رزق و روزی ما آن چیزی است که بخوریم و لذت استفاده آن را ببریم، نه اینکه رنج فراوان بر خود و خانواده تحمیل کنیم و در انتها لذتش برای دیگران شود.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🔆#پندانه
✍ ۲۲ پند ارزشمند
🔹آنچه را گذشته است، فراموش کن؛
🔸و بدانچه نیامده است، رنج و اندوه مبر.
🔹پیش از پاسخ دادن، بیندیش.
🔸هیچکس را تمسخر مکن.
🔹به ضرر کردن کسی خوشنود مشو.
🔸دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی.
🔹نیک باش تا زندگانی به نیکی گذرانی.
🔸هرگز ترشرو و بدخو مباش.
🔹تا جایی که میتوانی، از مال خود به دیگران ببخش.
🔸کسی را فریب مده تا دردمند نشوی.
🔹از هرکس و هرچیز مطمئن مباش.
🔸فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی.
🔹بیگناه باش تا بیم نداشته باشی.
🔸سپاسدار باش تا لایق نیکی باشی.
🔹با مردم یگانه باش تا سرآمد و مشهور شوی.
🔸راستگو باش تا پایدار باشی.
🔹فروتن باش تا دوست بسیار داشته باشی.
🔸مطابق وجدان خود رفتار کن که کامروا شوی.
🔹جوانمرد باش تا آسمانی باشی.
🔸روان خود را به خشم و کینه آلوده مساز.
🔰 با همین کارهای ساده میتوان به خوبی زندگی کرد.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🔆 #پندانه
✍ برای رضای خدا کار کن
🔹همسر پادشاهی دیوانهای را دید كه با كودكان بازی میكرد و با انگشت بر زمین خط میكشید. پرسید:
چه میكنی؟
🔸گفت:
خانه میسازم.
🔹پرسید:
این خانه را میفروشی؟
🔸گفت:
میفروشم.
🔹پرسید:
قیمت آن چقدر است؟
🔸دیوانه مبلغی را گفت! همسر پادشاه فرمان داد كه آن مبلغ را به او بدهند، دیوانه پول را گرفت و میان فقیران قسمت كرد.
🔹هنگام شب پادشاه در خواب دید كه وارد بهشت شده، به خانهای رسید، خواست داخل شود اما او را راه ندادند و گفتند:
این خانه برای همسر توست.
🔸روز بعد پادشاه ماجرا را از همسرش پرسید:
همسرش قصه آن دیوانه را تعریف كرد!
🔹پادشاه نزد دیوانه رفت و او را دید كه با كودكان بازی میكند و خانه میسازد. گفت:
این خانه را میفروشی؟
🔸دیوانه گفت:
میفروشم.
🔹پادشاه پرسید:
بهایش چه مقدار است؟
🔸دیوانه مبلغی را گفت كه در جهان نبود!
🔹پادشاه گفت:
به همسرم به قیمت ناچیزی فروختهای!
🔸دیوانه خندید و گفت:
همسرت نادیده خرید و تو دیده میخری، میان این دو، فرق بسیار است.
🔰ارزش كارهای خوب به این است كه برای رضای خدا باشد نه برای معامله با خدا.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🔆 #پندانه
✍ انواع فقر
🔹 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
دو تا ﺍﻟﻨﮕﻮ ﺗﻮﯼ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﺎﺷﻪ اما به فکر مشکلات خانوادهات نباشی.
🔸 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﻣﺎﺟﺮﺍﯼ ﻋﺮﻭﺱ ﻓﺨﺮﯼ ﺧﺎنم ﻭ ﭘﺴﺮ ﻭﺳﻄﯿﺶ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺣﻔﻆ ﺑﺎﺷﯽ ﺍﻣﺎ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﻭ ﻧﺪﻭﻧﯽ.
🔹 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﺗﻮﯼ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺁﺷﻐﺎﻝ ﺑﺮﯾﺰﯼ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻤﯿﺰﯼ ﺧﯿﺎﺑﻮنهای ﺍﺭﻭﭘﺎ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﻨﯽ.
🔸 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﻣﺎﺷﯿﻦ ۴۰۰ ﻣﯿﻠﯿﻮﻥ ﺗﻮﻣﺎﻧﯽ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺸﯽ ﻭ ﻗﻮﺍﻧﯿﻦ ﺭﺍﻧﻨﺪﮔﯽ ﺭﻭ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﻧﮑﻨﯽ.
🔹 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﺩﻡ ﺍﺯ ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﺑﺰﻧﯽ ﻭﻟﯽ ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ، ﺑﭽﻪﺍﺕ ﺟﺮأﺕ ﻧﮑﻨﻪ ﺍﺯ ﺗﺮﺳﺖ ﺑﻬﺖ ﺑﮕﻪ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺣﺴﺐ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻗﺎﺏ ﻋﮑﺲ ﻣﻮﺭﺩ ﻋﻼﻗﻪﺍﺕ ﺭﻭ ﺷﮑﺴﺘﻪ.
🔸 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﻭﺭﺯﺵ ﻧﮑﻨﯽ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﺵ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻨﺎﺳﺐ ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﮐﻤﮏ ﺑﮕﯿﺮﯼ.
🔹 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﺩﺭ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻓﺮﺍﻏﺘﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥ ﭼﺮﺑﯽﻫﺎﯼ ﺑﺪﻧﺖ ﺑﻨﺰﯾﻦ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﯽ.
🔸 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﺧﻮﻧﻪﺍﺕ ﮐﻮچکتر ﺍﺯ ﯾﺨﭽﺎﻟﺖ ﺑﺎﺷﻪ و تعداد کتابهایی که خوندی به عدد انگشتهای یک دست نباشه.
🔹 ﻓﻘﺮ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ
ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺁﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯﻣﻨﺪ ﮐﻤﮑﻪ، ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺖ ﺭﻭ ﺩﺭﺑﯿﺎﺭﯼ ﻭ ﺍﺯﺵ ﻓﯿﻠﻢ ﻭ ﻋﮑﺲ بگیری.
🔸 فقر اینه که
خدا رو نشناسی و کاری براش نکنی ولی از اعمال و ایمان مردم ایراد بگیری.
•┈┈••••✾•🏴🚩🏴•✾•••┈┈•
🔆 #پندانه
✍ حواسمان به فرشته و شیطان درونمان باشد
🔹حاکمی ماهرترین نقاش مملکت خود را مامور کرد که در مقابل مبلغی بسیار، از فرشته و شیطان تصویری بکشد که به عنوان آثار هنری زمانش باقی بماند.
🔸نقاش به جستوجو پرداخت که چه بکشد که نماد فرشته باشد، چون فرشتهای برایش قابل رؤیت نبود.
🔹کودکی خوشچهره و معصوم را پیدا کرد و تصویر او را کشید تا اینکه تصویری بسیار زیبا آماده شد که حاکم و مردم به زیبایی آن اعتراف کردند.
🔸نقاش به جاهای بسیاری میرفت تا کسی را پیدا کند که نماد چهره شیطان باشد و به هر زندان و مجرمی مراجعه کرد، اما تصویر موردنظرش را نمییافت چون همه بندگان خدا بودند، هرچند اشتباهی کردہ بودند.
🔹سالها گذشت اما نقاش نتوانست تصویر موردنظر را بیابد.
🔸پس از ۴۰ سال که حاکم احساس کرد دیگر عمرش به پایان نزدیک شده است، به نقاش گفت:
هر طور شده این طرح را تکمیل کن تا در حیاتم این کار تمام شود.
🔹نقاش هم بار دیگر به جستوجو پرداخت تا مجرمی زشتچهره و مست با موهایی درهم ریخته را در گوشهای از خرابات شهر یافت.
🔸از او خواست در مقابل مبلغی بسیار اجازہ دهد نقاشیاش را به عنوان شیطان رسم کند. او هم قبول کرد. متوجه شد که اشک از چشمان این مجرم میچکد. از او علت آن را پرسید؟
🔹مجرم گفت:
من همان بچه معصومی هستم که تصویر فرشته را از من کشیدی! امروز اعمالم مرا به شیطان تبدیل کرده است.
🔰خداوند همه ما را همانند فرشتهای معصوم آفرید اما...
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔆 #پندانه
✍ آنچه که باید بهخاطر سپرد
🔹هیچوقت این دو جمله رو نگو:
١. ازت متنفرم؛
٢. دیگه نمیخوام ببینمت.
🔸هیچوقت با این دو نفر همصحبت نشو:
١. از خود متشکر؛
٢. وراج.
🔹هیچوقت دل این دو نفر رو نشکن:
١. پدر؛
٢. مادر.
🔸هیچوقت این دو تا کلمه رو نگو:
١. نمیتونم؛
٢. بدشانسم.
🔹هیچوقت این دو تا کار رو نکن:
١. دروغ؛
٢. غیبت.
🔸همیشه این دو تا جمله رو بهخاطر بسپار:
١. آرامش با یاد خدا؛
٢. دعای پدر و مادر.
🔹همیشه دو تا چیز رو به یاد بیار:
١. دوستای گذشته؛
٢. خاطرات خوب.
🔸همیشه به این دو نفر گوش کن:
١. فرد با تجربه؛
٢. معلم خوب.
🔹همیشه به دو تا چیز دل ببند:
١. صداقت؛
٢. صمیمیت.
🔸همیشه دست این دو نفر رو بگیر:
١. یتیم؛
٢. فقیر.
🔹همیشه دو تا چیز رو از خودت دور نکن:
١. لبخند؛
٢. مهربانی.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔆 #پندانه
✍ بدهکاری که طلبکار است
🔹روزی شیخ عارفی در یکی از روستاهای کربلا زندگی میکرد.
🔸شیخ در مزرعه کار میکرد که از روستای دوردستی پیکی با اسب آمد و گفت:
در روستای بالا فلانی مرده است، حاضر شو برای دفن او با من برویم.
🔹شیخ اسم آن متوفی را که شنید، به شاگرد طلبه خود گفت که با پیک برود. شاگرد طلبه رفت و دو روز بعد که مراسم ختم آن مرحوم تمام شد، برگشت.
🔸پسر آن متوفی، شاگرد طلبه را آورد و در میدان روستا به شیخ با صدای بلند گفت:
ای شیخ، تو دیدی من مرد فقیری هستم به دفن پدر من نیامدی و شاگرد خود فرستادی.
🔹کل روستا بیرون ریختند و شیخ سکوت کرد و درون خانه رفت.
🔸شاگرد شیخ از این رفتار آن مرد ناراحت شد و درون خانه آمد و از شیخ پرسید:
داستان چیست؟
🔹شیخ گفت:
پسر آن مرد متوفی که در روستا داد زد و مرا متهم ساخت، یک سال پیش دو گوسفند از من خریده و به من بدهکار است. من از اینکه او با دیدنم از بدهی خود شرمنده نباشد، نرفتم تا چشم در چشم هم نشویم.
🔸ولی او نه تنها قرض خود یادش رفت بلکه مرا به پولپرستی هم متهم کرد. من بهجای گناه او شرمنده شدم و خواستم بدانم، خدا از دست ما چه میکشد که ما گناه میکنیم ولی او شرمش میشود آبروی ما را بریزد. تازه بهجای عذرخواهی از گناه، زبان به ناسپاسی هم میگشاییم.
🔹گویند شیخ این راز به هیچکس غیر شاگرد خود نگفت و صبح بود که از غصه برای همیشه بیدار نشد.
▫️کرم بین و لطف خداوندگار
▫️گنه بنده کرده است و او شرمسار
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔆#پندانه
✍ برای هرکاری با خدا معامله کن
🔹من مریض بودم، فلانی عیادتم نیومد!
من زنگ زدم احوالش رو پرسیدم، اما اون نه!
ارزش کادوشون خیلی کمتر از کادویی بود که من براشون گرفته بودم!
پدرم به رحمت خدا رفت، یه زنگ نزدن، لااقل یه تسلیت خشک و خالی بگن!
و...
🔸همه اینا یعنی شما در حالِ معامله مهربانی هستید و طرف معامله شما هم، انسانهای دیگرند! به همین دلیل توقع جبران دارید و اگر این توقع برآورده نشه، معاملهتون رو قطع میکنید!
🔹بهتره بدونید؛
مهربانی با توقع جبران، نه تنها به شخصیت شما اعتبار نمیده بلکه مانعِ بزرگی در خودسازی شما و حرکتتون بهسمت کمالات انسانی میشه.
🔸بزرگان میگویند:
از هیچکس توقع نداشته باش.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•