درراه بندگی
🔻 مستند غیررسمی۵ 🔹 روایتی از دیدار برخی فعالان جهادی و گروههای خدمترسانی به مناطق محروم با رهبر ا
سلام دیدن این مستند رو از دست ندید
شبکه افق هم اکنون
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شما_جزو_کدام_دسته_ای⁉️
🍃آیت الله بهجت : همين امور ساده و آشكار مثل نماز ، بعضي را به سماوات مي رساند و براي عدّه اي هيچ خبري نيست . براي بعضي اَعلي علّیین است و براي بعضي هيچ معلوم نیست این معجون شور است یا شیرین❗️
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
آن زمان کارم دلالی بودم. قرار بود مقدار زیادی عسل معامله کنم و بفروشم.
برای فردا ۱۰ صبح قرار گذاشتم. اما نمی دانم چرا خریدار منصرف شد!
فکر کردم همکار من به مشتری زنگ زده و خودش معامله کرده، برای همین به او سوءظن پیدا کردم.
✅ اما وقتی در تجربه نزدیک به مرگ، مرور زندگیم را دیدم، متوجه شدم که آن شب تا دیر وقت بیدار ماندم و تلویزیون و فوتبال نگاه کردم و نماز صبحم قضا شد!
این قضا شدن نماز، برای من که ادعای مومن بودن داشتم باعث شد معامله و سود سرشار آن را از دست بدهم و فقط گناه سوءظن برایم بماند...
📙برگرفته از کتاب تقاص. اثر جدید گروه شهید هادی
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
13.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سیدی_که_با_پول_روضه_خوانی_زن
#فاحشه_ای_را_نجات_داد
⚫️ماجرای تکان دهنده برخوردسیدمهدی قوام با زن بدکاره درتهران
#بفرستید_برا_دیگران
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
🍃داستانی بسیار زیبا از امام حسن عسکری علیه السلام
💠از خادم امام عسکری علیه السلام نقل شده که: «گفت: يونس نقاش، روزي ترسان و وحشت زده بر آن حضرت وارد شد و عرض کرد: مولاي من، خانوادهام را به شما مي سپارم. حضرت فرمود: چه شده است؟
💠عرض کرد: تصميم گرفته ام از اين شهر کوچ کنم. حضرت در حالي که تبسم بر لبانش بود فرمود: براي چه، يونس؟
💠عرض کرد: جناب ابن بغا، نگين انگشتر گرانبهايي برايم فرستاده تا آن را حکاکي کنم و چون به اين کار پرداختم، نگين شکست و دو نيم شد. کيفر اين کار يا خوردن هزار تازيانه است يا کشته شدن.
💠حضرت فرمود: به خانه ات برو و تا صبح آسوده خاطر باش که جز خير و خوبي چيزي پيش نخواهد آمد.
💠فردا صبح ترسان و لرزان نزد حضرت آمد و عرض کرد: فرستاده ي خليفه آمده و نگين انگشتر را ميخواهد.حضرت فرمود: نزدش برو، گزندي به تو نخواهد رسيد.
💠وي رفت و برگشت و گفت: همسران جناب ابنبغا بر سر اين نگين به نزاع پرداخته اند و گفتند اگر ممکن است آن را دو قطعه نما، ما تو را راضي خواهيم کرد.
💠امام عليه السلام عرضه داشت: پروردگارا، تو را سپاس که ما را در شمار کساني قرار دادي که به حق، سپاس تو را به جاي آورند.
📚با خورشید سامرا صفحه ۱۲۶
🍀🌷🌸💐🐦🎁🔮▶🐔🍁🍃🍂
و عزیز دل من
نگران کمی ها
شکست ها
کاستی ها
شماتت ها نباش
اگر دلت با خدا
با پیغمبر و امام او باشد
همه چیز را برایت به خیر محض ، عشق ، رشد و بالندگی تبدیل می نمایند
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
تو بندگی کن
آنها خود روش بنده پروری دانند
☘عارف بالله میرزا جوادآقا ملڪیتبریزی(ره):
از شدت شـوق رڪوع و سجــود و
قنوت نماز شبـشان تا نزدیڪیهای
صبح طول میکشید و میفرمود من
به عشـــق #نمــازشب میخوابم...
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
پسر مهزیار.mp3
13.54M
#تشرف_پسر_مهزیار_خدمت_امام_زمان_عج
با صدای شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے
__
با اشتراک این لینک ما را به دوستان خود معرفی کنید
#امام_زمان
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
آیت الله حق شناس:
در اوايل دوران درس وتحصيل، به ناراحتي سينه دچار شده بودم، حتي گاه از سينهام خون مي آمد. سل، مرض خطرناك آن دوران بود، و بيماري من احتمال سل داشت، و دكتر و دارو تأثير نميكرد. يك روز تمام ذخيره هاي خود را كه از كار برايم باقي مانده بود، (حقوق، روزي يك ريال مي شد؛ نيمي از آن را خرج و نيم ديگر را ذخيره مي كردم) صدقه دادم. شب هنگام در عالم رؤيا حضرت ولي عصر عجلا... تعالي فرجه را زيارت كردم، و به ايشان التجا بردم. دست مبارك را بر سينهام كشيد، و فرمود: اين مريضي چيزي نيست ، مهم مرضهاي اخلاقي آدم است، و اشاره به قلب مي فرمود. بيماري سينه بهبود يافت.
#امام_زمان
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
#مراقب_خانواده_باش❗️
🍃آیت الله سعادت پرور : یک بار من در جوانی در خانه با خانواده بد اخلاقی کردم . در عالم معنا به من گفتند : بیست سال ناله های تو بی اثر شد .
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄
#سلام_بر_ابراهیم
یکی دو تا از دوستان ابراهیم، گرفتار تبلیغات مسموم منافقین شده و به مجاهدین خلق تمایل پیدا کرده بودند.
یک لحظه آرام و قرار نداشت، امیر منجر که تسلط بیشتری به مسائل سیاسی داشت را خبر کرد و در مسجد جلسه ای برقرار نمود.
تا نیمه شب با آنها صحبت کرد تا شبهات این جوان ها برطرف شود.
خوشحال بود که جهاد تبیین را به خوبی انجام داده.
یکی از آن دو نفر قبل از ابراهیم در جبهه های غرب به شهادت رسید.
✅ چقدر برای روشنگری جوانان وقت می گذاریم؟
#لبیک_یا_خامنه_ای
#پایان_مماشات
#یادشهداکمترازشهادت_نیست
-----------*✨🌹✨*----------
@darrahbandgi
-----------*✨🌹✨*-----------