مَهجور
به یه نقطه رسیـدم که اون دردِ توی وجـودم رو واقعا نمی دونم بایـد چجوری دفع کـنم و این کـلافـگـی داره
••
در برابر دنیایـی که گرفتـاریِ
آن مانندِ خواب های پریـشان
شـب مـی گذرد، شـکـیبا باش.
ـ ـ ـ ـ ـ ـ❀ـ ـ ـ ـ ـ ـ
امیرالمومنینعلی(ع)
مَهجور
به یه نقطه رسیـدم که اون دردِ توی وجـودم رو واقعا نمی دونم بایـد چجوری دفع کـنم و این کـلافـگـی داره
••
گفته: [ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ ]
یعنـی بندهی مـن، نگران فردایـت نباش،
از افعالِ آدمها دلگیر نشو، کاری از آنها
برنمیآیَـد. دسـتت را به مـن بده، تا مـن
نـخـواهـم برگـی از درخـت نـمـی اُفـتَـد
+ خیالت راحت
ـ ـ ـ ـ ـ ـ❀ـ ـ ـ ـ ـ ـ
سورهی فتح | آیه ی۱۰
مَهجور
به یه نقطه رسیـدم که اون دردِ توی وجـودم رو واقعا نمی دونم بایـد چجوری دفع کـنم و این کـلافـگـی داره
••
هر وقت حـس کـردی واقعا همـه
تنهات گذاشتن و کسی رو نداری،
فـقـط بـه ایـن جـمـلـه فـکـر کـن:
- ما وَدَّعَكَ رَبُّكَ -
کـه پروردگار تو
را رها نکـرده . .
ـ ـ ـ ـ ـ ـ❀ـ ـ ـ ـ ـ ـ
سورهیالضحی | آیهی۳
بعضی وقت ها وارد یه جریان می شی.
جریان که نه، بهتره بگم یه راه که واقعا
شاید نه سودی داشته باشه و نه ضرری.
اولایِ راه دقیق نمـی دونـی از خـودت چـی
می خوای، وسطای راه شوق داری و آخـرش
وقتی فـکـر می کـنی، مـی فهـمی واقـعـا یه
انـتـظاراتِ غیر معـقـول از اون راه داشـتـی.
اینجا پرت می شی، سقـوط می کنـی... ولی
یه شـیـرینـی هـم داره که نتیـجـه مشـخص
می شـه، ایـن شـیریـنـی تلخــیِ این سـقـوط
رو ملایم تر می کنه. خلاصه که اگر مـتوجه
این موضوع شُدید، به خـودتـون نتـیجه رو
روراسـت اعـتـراف کنید و در حـق خودتـون
جفا نکنید. می دونم تلـخه، ولـی واقـعیـته.
و اگر اعتراف کردید، لطفاً اون رو پذیرید : )