✨﷽✨
🏴 سفیر صبر
✍ سرانجام روز مصیبت عُظمی تمام شد. کمکم شب فرا رسید، آتشِ خیمهها رو به خاموشی رفت و این حیوانصفتانِ رذل، دست از غارت و آزار خیامِ بیپناه حسین برداشتند و تو ماندی و یک دنیا درد…
◾️ یک دنیا مصیبت که نمیدانی از رسیدگی به کدامشان شروع کنی؛ نازدانهای که زخم گوشهای بیگوشوارهاش بیتابش کرده را آرام کنی یا پسربچهای که دست و پای کوچکش در میان شعلههای آتش سوخته را تیمار یا مادری که در این محشرِ کبری به دنبال طفل گمشدهاش میگردد را یاری کنی.
◽️ بالاخره با سختی فراوان، زنان و کودکان را آرام و در سایهٔ تنهاخیمهٔ پابرجا و نیمسوخته، جمع میکنی. شب به نیمه میرسد و اوضاع اندکی آرامتر میشود و تو سرانجام پس از روزی سراسر التهاب، کنج خلوتی برای نشستن و چارهاندیشی پیدا میکنی، زیرا تو خوب میدانی که این آرامش ماندنی نیست؛ مقدمهای است برای طوفانهای سهمگین پیشِ رو... خوب میدانی که باید صبوری کنی، چرا که اکنون تو تنها عمود خیام بیپناه حسینی.
◾️ آری! باید طاقت بیاوری تا این زنان و کودکان داغدار که تمام چشم امیدشان به توست، لااقل زنده به شهرشان بازگردند. باید طاقت بیاوری تا خونهای به ناحق ریختهٔ حسین و یارانش بیثمر نماند. باید طاقت بیاوری، چرا که از امروز، دوام اسلام به تو بستگی دارد.
◽️ پس صبور باش دخت باصلابت علی! صبور باش سنگ صبور حسن! صبور باش یاور همیشگی حسین! صبور باش و دل قوی دار که روزی مَردی از نسل حسین قیام میکند و انتقام این خونهای به ناحق ریخته شده و حقهای غصبشدهٔ خاندانت را میگیرد. صبور باش و در نماز شبت برای ظهور نهمین فرزند حسین دعا کن.
🔘 #دلنوشته_مهدوی ؛ ویژهٔ #محرم و #حضرت_زینب
【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】
#محرم
#حب_الحسین_یجمعنا
#زینب_کبری
https://eitaa.com/darsayehsarahlebeyt
*🌴سختترین روز🌴*
🔥عصر عاشورا، سختترین روز عالم.
اگر حسین علیهالسلام، زینب سلامالله علیها را تسلی نداده بود، قلب زینب سلامالله علیها از غم در سینه درهم میپیچید💔.
زینب سلامالله علیها با برادرش خداحافظی کرده و محکم و صبور ایستاده بود، چون حسین علیهالسلام اینطور میخواست، چون ولی خدا گفته بود.
😔سنان، خولی و شمر در گودال قتلگاه، دورتادور حسین علیهالسلام را گرفته بودند.
زینب سلامالله علیها طاقت نیاورد از عمق دل خطاب به لشکر عمربنسعد فریاد زد:
«وای بر شما! یک مسلمان میان شما مردم نیست؟» از غریو زینب سلامالله علیها، اشک از چشم عُمَر جاری شد، طاقت نیاورد. رو از زینب سلامالله علیها برگرداند و در هوای ملک ری، ایستاد تا خون خدا بر زمین ریخت؛ ملکی که هرگز از گندم آن نخورد چنانکه حسین علیهالسلام پیشتر به او گفته بود.😔
#محرم
#حب_الحسین_یجمعنا
#زینب_کبری
https://eitaa.com/darsayehsarahlebeyt
*🌴خیمههای اهلبیت🌴*
🔥عصر روز دهم، عصر عاشورا.
🎠ذوالجناح، بیقرار و نا آرام، بی سوار و خونین برگشته بود.
نوحه و مویه زنان حرم هنوز به آسمان بلند بود که گردوخاکی از دور پیدا شد. دلها در سینه فروریخت. سواران ابن زیاد با چوبهای آتشین🔥 در دست یورش آوردند سمت خیمههای اهلبیت. 😭زینب سلامالله علیها رو به زنان و کودکان فریاد زد: «به بیابان فرار کنید». چشم زینب سلامالله علیها، هراسان مانده بود روی خیمه علیابنالحسین علیهالسلام که فریادی شنید. چادرش را باز کرد و دوید به سمت دختری که آتش رسیده بود تا موهایش...😭
#محرم
#حب_الحسین_یجمعنا
#زینب_کبری
https://eitaa.com/darsayehsarahlebeyt
🌴مدافع امام🌴
ابن زیاد از کوره در رفته بود😡.
جملات زینب سلامالله علیها، یکی پس از دیگری، لرزه انداخته بود به جان سستش.
دندانهایش را از خشم به هم سابید و رو به سربازانش فریاد زد امام سجاد علیهالسلام را بکشند.
زینب سلامالله علیها، بیآنکه بلرزد یا بترسد، برادرزادهاش را در پناه خودش گرفت. او را محکم در آغوش کشید و گفت: «بس است ابن زیاد! اگر میخواهی او را بکشی، من را هم بکش!»
صدای زینب سلاماللهعلیها چنان رسا بود و لحنش چنان غرّا که حساب کار دست ابن زیاد آمد و عقب کشید. زینب سلامالله علیها، جان امام را نجات داد تا زمین خدا بی ولی نماند.✅😔
#محرم
#حب_الحسین_یجمعنا
#زینب_کبری
https://eitaa.com/darsayehsarahlebeyt
🌴ما رأیت الا جمیلا🌴
مجلس یزید. صدای قهقهه مستانه ابن زیاد که رو کرده بود سمت زینب سلامالله علیها؛ مغرور از پیروزی. فریاد زد: «کار خدا را با خاندانت چگونه دیدی؟»
زینب سلامالله علیها که دهان باز کرد همه آماده شنیدن صدای گریهاش بودند. همه چشم تیز کرده بودند که ببینند زینب سلامالله علیها چطور درهم میشکند، چطور از درد مچاله میشود و از پا درمیآید.
زینب سلامالله علیها اما سخن که گفت، صدای علی بود انگار که ستونهای کاخ ظلم را میلرزاند:
💚« *جز زیبایی ندیدم.* شهادت برای آنها مقرر شده بود. آنها به سمت قربانگاه خودشان رفتند. بهزودی خدا آنها و تو را میآورد تا در پیشگاه خودش داوری کند».
🌴خطبه بخوان زینب!🌴
کاروان اسرای کربلا رسیده بود به دمشق. مجلس یزید. زینب سلامالله علیها با خطبههایش شده بود خار چشم او. یزید تکهای چوب خیزران برداشته بود و آن را میزد به لب و دندان مبارک حسینبنعلی علیهالسلام.😭
زینب سلامالله علیها خطبهای خواند که مجلس را درهم کوبید.
یزید ناچار شد کاروان را با احترام برگرداند به مدینه.
زینب سلامالله علیها دردهای دلش را لای اشک پیچید تا مزار جدش، پیامبر.😭
#محرم
#حب_الحسین_یجمعنا
#زینب_کبری
https://eitaa.com/darsayehsarahlebeyt
*🌴بزرگترین داغ🌴*
زینب سلامالله علیها در مدینه هم ساکت نماند.
مدام خطبه میخواند و روشنگری میکرد و از آنچه در کربلا بر آنها رفته بود، حرف میزد.
آنقدر گفت تا مردم را علیه یزید شوراند.
دستآخر حاکم مدینه تصمیم گرفت زینب سلامالله علیها را تبعید کند.😔
صدیقه صغری به شام سفر کرد و آنجا بیمار شد تا آخر، با قلبی 💔که سنگینترین داغ جهان را تاب آورده بود، با قلبی که بزرگترین امتحان الهی را از سر گذرانده بود، از دنیا رفت؛ راضیه مرضیه.😭
#محرم
#حب_الحسین_یجمعنا
#زینب_کبری
https://eitaa.com/darsayehsarahlebeyt