eitaa logo
مدرسه انقلاب ۱
6.9هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
336 فایل
💡 بصیرت تاریخی و مبارزه با تطهیر پهلوی 🆔 @darseenghelab 📣 کانال‌ دیگرمون:👇 🎙صوت های تاریخی سیاسی 🆔 @historysvoic کپی مطالب صلواتی است! ادمین: @hmohammadii
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تاریخ پهلوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کمک دارویی ، غذایی و نظامی شاه به لبنان ! تصاویر گویای همه چیز هست ! مگه سلطنت طلب ها نمیگفتن ما آریایی هستیم عرب نمیپرستیم ؟ پس اینها چیه ؟ @pahlaviiran
وقتی که حتی شاه طعم ضعف در امکانات کشور را می چشد. . 🔴در دوران پهلوی مشکلات کشور به دلائل مختلف روز به روز در حال افزایش بود،علم در خاطرات خود در رابطه با مشکلات خطوط تلفن مینویسد : . . شاهنشاه را گرفتار دیدم.می خواستم جویا شوم.خودشان فرمودند: یک ربع است می خواهم یک شماره تلفن آزاد بگیرم ، ممکن نمی شود! . . عرض کردم وضع تلفن هم به علت بی حساب بودن کار ، و هم به سبب توقعات زیاد مردم بد است.اگر حسابی در کار نباشد و طرح جامع نداشته باشیم ،کارها خراب می شود.متاسفانه بعضی از کارهای ما چون مطالعه نمی شود و شاهنشاه هم از مشاوران خوششان نمی آید، قضاوت و مطالعه ی صحیحی در بعضی کارها نیست و اغلب به این روز می افتد. 📖منبع: خاطرات علم. جلداول ص ۲۱۱ ⛔️افزایش ۷۰ درصدی آب توسط شاه در سال ۱۳۴۷ قیمت آب کشور به طور وحشتناکی ۷۰ درصد گران شد.اسدالله علم که وزیر دربار شاهنشاهی را بر عهده داشت در رابطه با این افزایش قیمت در خاطرات خود مینویسد : گران شدن قیمت آب را عرض کردم. شاهنشاه فرمودند:آخر مملکت تا کی می تواند دائما سرویس مفت و مجانی بدهد ؟ عرض کردم :به هر حال ۷۰ درصد قیمت آب را بالا بردن صحیح نیست،شاهنشاه به عرایض من توجه نفرمودند و من ناراحت شدم. 📖منبع : خاطرات علم.جلد اول . ص۱۴۶
پزشک جلادی به نام دکتر نفیسه بادامچی عمل جراحی را برای این خانم های بیچاره انجام می داد و رحم های آن ها را بیرون می آورد. کما اینکه ما خانم ها و دختران را به صورت نوبتی به پایگاه اشرف فرا می خواندند تا با مسعود رجوی در جشن های مختلف دیدار داشته باشیم. مریم رجوی به همراه دیگر اعضای شورای رهبری سازمان، ما را به اظهار عشق خود به مسعود تشویق می کردند و از ما می خواستند تا در خطاب قرار دادن او از کلماتی همچون «عزیزم» و «عشقم» كه معمولا عاشق ها به كار می برند استفاده کنیم." زهرا میرباقری همچنین از کشتن زنان ناراضی در پایگاه اشرف با دستور مسعود و مریم رجوی خبر داد از جمله قتل وحشیانه مهری موسوی و مینو فتحعلی و معصومه غیبی پور و مرجان اکبری که همه این ها به خاطر مخالفت با سیاست ها و برخوردهای مسعود رجوی و خواسته های او صورت گرفت و آن ها همچنین خواسته بودند تا از سازمان خارج شوند. خانم نسرین ابراهیمی یکی از فرماندهان سازمان خلق میگوید: "هر گاه مردی از اعضای سازمان مجاهدین خلق و ساکنان پایگاه اشرف در پایگاه به زنی نگاه می کرد، او را در زندان قرار می دادند و شکنجه می کردند. به همین خاطر مسعود رجوی اختیار کامل داشت و هرجور که می خواست عمل می کرد و هر مردی را که حتی به همسر سابقش فکر می کرد و هرزنی را که به شوهر سابقش فکر می کرد را مجازات می نمود. با اینکه ما رفتارهای رجوی و تعاملش با زنان و دختران را می دیدیم اما هیچ گاه فکر نمی کردیم که رجوی به بهانه مبارزه و جهاد و پیوستن به سازمان، از آن ها سوء استفاده جنسی کند. در برخی از جلسات و جشن های خاص مسعود رجوی از بین حضار، زنان و دختران جوان و زیبا رو را انتخاب می کرد و آن ها را با نام کوچک خود صدا می نمود و به آنان دستورمی داد تا در کنار او بنشینند. بعد از آن با لمس کردن بدنشان با آنان شوخی می کرد. برای مثال به یاد دارم که دختر زیبارویی به نام سارا حسنی در آنجا حضور داشت که رجوی او را فراخواند و گفت: «سارا برای من چای بیاور» سارا هم برای او چای آورد و بعد از آن رجوی شروع به شوخی کردن با او نمود و بعد از مدتی؛ از مخفی شدن سارا به مدت چند ماه غافلگیر شدیم و هنگامی که او را دیدیم وضعیت نامناسب داشت و افسرده و از لحاظ روانی دچار مشکل شده بود. دقیقا نمی دانستیم که رجوی با او چه کار کرده بود؟! در پایگاه اشرف مسعود رجوی صرفا با زنان عضو شورای رهبری رابطه جنسی برقرار نمی کرد بلکه به دختران باکره زیبارو اجازه نمی داد که باکره باقی بمانند و به صورت انفرادی و یا دستجمعی به آنان تجاوز جنسی می کرد. همچنین به یاد دارم که دختر زیبارویی به نام الهه وجود داشت که رقص عربی را خوب بلد بود چرا که خود از عرب های ایران بود و به رقص عربی آشنا بود. یک بار در جشنی که در اشرف برگزار شد، روبه روی مریم رجوی رقصید. مریم به او گفت: «وقتی مسعود وارد جشن شد در مقابل او برقص» الهه هم این کار را انجام داد و بعد از آن مریم، الهه را با خود به مقر اقامت مسعود برد. http://www.saharngo.com/fa/story/1772
تجاوز جنسی مسعود رجوی به فرماندهان زن سازمان خلق و بیرون آوردن رحم آنان برخی از فرماندهان زن سازمان مجاهدین خلق میگویند: "رجوی بعد از اینکه گردنبندهای حامل عکس خود را بر گردن زنان قرار می انداخت به آن ها تجاوز جنسی می کرد و رحم برخی را با عمل جراحی بیرون می آورد". کنفرانسی انجمن زنان جداشده از سازمان (مجاهدین) خلق در اروپا برگزار شد که در این کنفرانس اهداف این انجمن که حمایت از همه قربانیان این سازمان و جداشدگان از آن و به خصوص زنان است مورد تاکید قرار گرفت. در این کنفرانس خانم ها بتول سلطانی و زهرا میرباقری دو عضو سابق شورای رهبری سازمان خلق و خانم نسرین ابراهیمی یکی از فرماندهان سابق این سازمان که از قلعه خوفناک اشرف در استان دیالی در عراق در سال های اخیر فرار کرده اند مطالبی را عرضه داشتند و روایات هولناکی از روش های وحشیانه مسعود رجوی در برخوردش با زنان این سازمان، به خصوص زنانی که در فرماندهی و یا عضو شورای رهبری سازمان خلق بودند، را عنوان کردند. روش هایی از جمله تجاوز جنسی و بیرون آوردن رحم و زندانی کردن و شکنجه و قتل و جنایت های هولناک از این دسته اند. خانم مریم سنجابی عضو سابق شورای رهبری سازمان خلق که هشت سال پیش از قلعه خوفناک اشرف فرار کرده است گفت: مسعود رجوی با تشویق همسرش مریم رجوی به ما تجاوز جنسی می کرد!! خانم بتول سلطانی عضو سابق شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق: "در زمستان سال 1998 در جلسه ای با عنوان «رقص رهایی» به ما دستور استحمام و پوشیدن لباس زیبا داده شد. مسعود رجوی با لباس راحتی وارد شد و مریم رجوی به ما میگفت که این مبل را برای شما و همسران دیگر مسعود خالی گذاشتم!» من از این عبارت «همسران دیگر مسعود» شوکه شدم! و از اینکه زنان عضو شورای رهبری کشف حجاب کرده اند غافلگیر شدم. مریم رجوی می گفت:مگر نگفتم که هر زنی باید راه مرا در پیش بگیرد؟! ... من بارها و بارها گفتم که همه زنان مجاهد خلق همسران تو هستند و این مساله ای جدی و واقعی است و یک شعار نیست» سپس مریم به ما گفت: «هریک از شما باید به تنهایی بر روی این مبل و در کنار مسعود بنشینید تا مسعود خطبه عقد را بر شما بخواند و هر یک از شما باید رضایت و موافقت خود را با ازدواج با مسعود اعلام کنید.» بعد از اینکه مسعود رجوی خطبه عقد را خواند صندوق کوچک روی میز را باز کرد و گردنبندهای طلا را از آن بیرون آورد و آن را بر گردن هر یک از ما قرار می داد و بعد از آن ما را در آغوش می گرفت و می بوسید. در اینجا بود که مریم رجوی به ما گفت: «شما از این به بعد همسران مسعود هستید» ناگهان صدای موسیقی بلند شد و دیدم که زنان قدیمی و عضو شورای رهبری خود را بر روی ملافه سفید رنگ انداخته و لباس های خود را درآوردند و در مقابل مسعود رجوی و با دستور وی در مقابلش رقصیدند و اینجا بود که مسعود گفت: «این همان رقص رهایی است»!! سپس با صدای بلند به ما گفت: «شما برای من همچون زنان پیغمبرید یعنی ازدواج شما با فردی دیگر حرام است» اینجا بود که مریم رجوی دیگر زنان را تشویق می کرد تا لباس های خود را از تن بیرون کنند و در مقابل همسرش مسعود عریان و لخت برقصند!! و گفت: «چرا شما خودتان را برای مسعود نمی کشید و باهم رقابت نمی کنید و از او نمی خواهید تا به شما اجازه بدهد به تنهایی وارد اتاق خواب او بشوید و با مسعود تنها و همبستر شوید؟!» سپس زنان به صف ایستادند و هر یک از آن ها ثبت نام شدند تا به صورت نوبتی و در یک شب با مسعود همبستر شوند تا اینکه در یکی از روزها نوبت به من رسید. مریم مرا فرا خواند و گفت: "امشب شب عروسی و شب معراج توست!!" به هنگام شب به محل اقامت مسعود رفتم و مریم مرا تا اتاق خواب او همراهی کرد و مسعود با من همبستر شد و رابطه جنسی برقرار کرد. یکی از زنان عضو شورای رهبری سازمان به شکل خصوصی و سری به من گفت که با چشمان خود دیده که مسعود رجوی به صورت دستجمعی در پایگاه اشرف با زنان عضو شورای رهبری و اعضای دفتر خود رابطه جنسی برقرار کرد. زهرا السادات میرباقری عضو سابق شورای رهبری سازمان خلق می گوید: "قصد دارم لیستی را به مردم نشان دهم. لیستی که شامل اسامی ۹۵ زن عضو سازمان مجاهدین خلق است که عمل بیرون آوردن رحم با بهانه های مختلف بر روی آن ها انجام شده است. اسامی برخی آنان را برای شما قرائت می کنم. کبری طهماسبی (هاجر)، صدیقه خدایی صفت، حبیبه طاولی، حوری سیدی، حوری چرندابی، شهربانو سنگری، طاهره زارنجی، انسیه دولتشاهی، مریم نظام الملکی، فرح امامی، انسیه قلی زاده، فاطمه همدانی، اشرف تقوایی و خیلی زنان دیگر...
سازمان مجاهدین و انقلاب اسلامی منافقین در سال 1355 طی بیانیه ای رسما اعلام کرد که مرتد شده و از دین اسلام خارج شده است. از آن زمان، آیت الله طالقانی، آیت الله مهدوی کنی و محی الدین انواری و ۵، ۶ مجتهد دیگر، رای به ارتداد سازمان دادند. سازمان منافقین پس از پیروزی انقلاب با وجود اینکه نه به جمهوری اسلامی رای داد و نه در رفراندوم قانون اساسی شرکت کرد، تا قبل از ورود به فاز مسلحانه در سال ۶۰، برای خودش دفتر داشت و نشریه اش چاپ می شد و راهپیمایی و مراسم های خود را داشت و عضوگیری هم می کرد. سازمان بدترین فحش ها را به نظام می داد اما کسی کارشان نداشت. سازمان در بسیاری از نقاط، ساختمان های مربوط به وابستگان رژیم پهلوی را می گرفت و پس هم نمی داد! دادستانی می گفت دارید چه کار می کنید اما آن ها جواب نمی دادند. سازمان در اردیبهشت سال ۶۰ چندین راهپیمایی داشت؛ در این راهپیمایی ها می دیدیم که نصف خیابان انقلاب را به شکل غیرقانونی گرفته اند اما کسی کاری به کارشان نداشت. همان موقع افرادی بودند که می گفتند اگر به رجوی پُست شهرداری تهران داده شود، برای وی کافی است اما مشکل این بود که سازمان می گفت کل انقلاب مال من است! رجوی آن زمان یک جوان سی ساله ای بود که به جز اداره یک سازمان چریکی، آن هم به شیوه دیکتانور مآبانه، کار دیگری بلد نبود؛ به چه دلیل باید شهردار تهران می شد؟ مردم تهران گناه نکرده بودند که رجوی شهردارشان بشود. رویه رجوی این بود که می گفت کل انقلاب برای ماست؛ حالا شما می خواهید یک پُست به ما بدهید؟ منافقین با امکانات این مملکت و با اسلحه ای که از ارتش و پلیس این مملکت دزدیدند، ۱۲ هزار نفر از مردم ما را کشتند؛ از سال ۶۴ تا ۶۷ در جنگ تحمیلی با ارتش عراق همکاری کردند؛ از سال ۶۷ تا ۸۲ نیز در قالب ارتش آزادی بخش، بازوی حمایتی صدام بودند. منافقین از سال ۵۸ تا همین امروز علیه ملت ایران جاسوسی می کنند؛ عوامل سازمان هنوز هم در قالب تخلیه تلفنی علیه جمهوری اسلامی جاسوسی می کنند و بعنوان مثال، غائله هسته ای علیه کشورمان را منافقین ایجاد کردند و با همراهی اسرائیل، توانستند زمینه رفتن پرونده ایران به شورای امنیت را ایجاد کنند. اگر دو گروه داعش و سازمان مجاهدین را در یک کفه بگذاریم، کدام یک بیشتر به ما آسیب وارد کرده اند؟ سازمان، هزار برابر بیشتر از داعش به ما آسیب وارد کرده است. به همین دلیل بشدت در میان مردم منفور هستند و حتی در میان ایرانیان خارج از کشور نیز تنها 5 درصد طرفدار دارند. برخی اعضای مجاهدین که در شهر اقدام به ترور می کردند، وقتی به دست مردم می افتادند، منافقین آنقدر در چشم مردم منفور بودند که وقتی بچه های کمیته می خواستند منافقین را دستگیر کنند تا به دادگاه ببرند، مردم اجازه نمی دادند؛ می گفتند این جلوی چشم ما آدم کشته و ما خودمان تکه پاره اش میکنیم! جمهوری اسلامی دهها سال درباره منافقین سکوت کرد تا حدی که نسل های جدید اطلاعات چندانی از آن جانی ها ندارند و بسادگی در حمله رسانه ای منافقین و اربابانشان، متحیر می شوند. در این میان، همه ما وظیفه داریم که ضمن کسب اطلاعات قوی از عملکرد این سازمان تروریستی، درباره اقدامات آنان افشاگری نماییم.
دولت برجامی و خاموشی برق در دولت آقای روحانی نرخ رشد سالانه ظرفیت تولید برق کشور نسبت به دولت سابق (دوره 84 تا 92) حدود 42 درصد کاهش یافته است. سال 84 مجموع ظرفیت اسمی نیروگاه‌های کشور 41043 مگاوات بوده است که این ظرفیت در سال 92 به 70235 مگاوات می‌رسد. یعنی در طول 8 ساله دولت سابق، ما شاهد افزایش 71 درصدی ظرفیت اسمی نیروگاه‌های کشور بوده‌ایم. به عبارت دیگر، در دولت سابق سالانه به طور میانگین 3649 مگاوات به ظرفیت تولید برق کشور اضافه شده است.(1) اگر افزایش ظرفیت نیروگاه‌های کشور با همین روند ادامه پیدا می‌کرد، باید در پایان سال 96 ظرفیت اسمی تولید برق نیروگاه‌های کشور به 84831 مگاوات می‌رسید اما این ظرفیت هم‌اکنون در 78726 مگاوات متوقف است،. بنابراین نخستین نتیجه‌ای که باید گرفت این است که بحران کمبود برق در سال 97، نه ناشی از کم‌آبی، بلکه ناشی از کم‌کاری دولت آقای روحانی در افزایش ظرفیت نیروگاه‌های کشور است و این مساله علاوه بر فشار سنگین به مردم در گرمای بالای 40درجه، به صنعت کشور نیز ضربه مهلکی می زند؛ انگار که این محدودیت در مصرف انرژی، در واقع محدودیتی برای توسعه صنعتی ایران است. مصرف مسرفانه برق و اساسا انرژی و هر کالای دیگری حتما پدیده مذمومی است و باید برای بهینه‌سازی و اصلاح الگوی مصرف برنامه‌ریزی کرد اما اینکه از یک سو صنعت هسته‌ای کشور را که منبع انرژی تجدیدپذیر است با تحمیل خارجی تعطیل کنیم و از سوی دیگر، در شرایط اقتصادی کنونی و نیاز ما به تولید باز هم برای خوشامد رژیم‌ها و نهادهای خارجی، خاموشی‌های چند ساعته به مردم و واحدهای تولیدی تحمیل کنیم، ساعت کار ادارات را تغییر دهیم، قیمت برق مصرفی مردم را تصاعدی افزایش دهیم و به تولید و اشتغال آسیب بزنیم، نامش دوستی با محیط‌زیست نیست، خودباختگی است. مصیبت بزرگ‌تر این است که رئیس‌جمهور این فاجعه را به پای خروج آمریکا از برجام بنویسد و از پشت تریبون دستور صرفه‌جویی در مصرف برق به دستگاه‌ها بدهد: «ما باید باور داشته باشیم که هر روز و هر شب ما از 18 اردیبهشت (خروج آمریکا از برجام) به این سو روز و شب قدر است... دولت و ادارات آن در فصل تابستان باید در صرفه‌جویی نسبت به مردم پیشگام باشند و در این راستا وزرا باید مصرف آب و برق در دستگاه‌ها را در 3 ماهه تابستان بررسی کند» یاسرجبرائیلی(باتصرف) با این حساب، قطعی برق نیز همچون بحران ارزی، بحران بیکاری، بحران واردات و دهها بحران سیاسی و اقتصادی و فرهنگی دیگر تعمدی است. در این میان، مجلس و رئیس آن که در برابر احمدی نژاد همچون نیروگاه هسته ای کار میکردند، حالا در حد فانوس نفتی هم کارکرد ندارند.. http://isn.moe.gov.ir /getattachment /94bbd4bc-de40-41e4-9770-2895b6f360b6
عاقبت آمریکا پرستی LOVE US شاید برخی فکر کنند که اگر ما کاملا پیرو آمریکا باشیم، اوضاع مان بهتر خواهد شد. برای بررسی این تفکر می توان به تجربه تاریخی مان در مقاطع مختلفی اشاره کرد. مثل دوران محمد رضاپهلوی که در طول حکومتش شش رئیس‌جمهور بنام های ترومن، آیزنهاور، کندی، لیندون جانسون، نیکسون و کارتر در آمریکا بر سرکار آمدند(دموکرات و جمهوری خواه). شاه ایران بشکل دیوانه واری در پی آمریکایی سازی ایران بود و بدست آوردن رضایت آمریکاییها را ضامن بقای حکومتش می دانست و ایران را پیرو محض آمریکا کرده بود.زاهدی(سفیر شاه در آمریکا) به آمریکایی ها گفت: ایران به تنهایی یک بازار برای کالای آمریکایی در منطقه است! (1) 😊 رژیم آنقدر در برابر آمریکا مضمحل شده بود که هایزر می گوید بارها بر سر ارتشبد قره باغی فریاد زدم و دستورات لازم را دادم!(2) اما نتیجه اینهمه خوش رقصی چه بود؟ محمدرضا وقتی توسط مردم ایران از کشور اخراج شد، هیچ کشوری حاضر به پذیرش او نبود! آمریکاییها که 37 سال شیره او را کشیده بودند هم حاضر نشدند رئیس جزیره ثبات! خود را در حد یک پناهنده قلمداد کنند و به کشورشان راه بدهند. تاچر هم او را به انگلیس راه نداد. شاه و اطرافیانش به آمریکاییها التماس می کردند که اجازه ورود به آمریکا داده شود تا اینکه شاه در پاناما کاملا از آمریکایی‌ها مایوس شد و از سر یاس به هنری کسینجر، وزیرخارجه اسبق آمریکا طی تماس تلفنی گفت:«این چه کشوری است که برای یک دوست جا ندارد؟ 😢من ( شاه) امیدوارم یک‌بار دیگر موقعیت خودم را به دست بیاورم تا به جبران سالها دوستی با شما به دشمنی با شما آمریکاییان برخیزم. 😤 سرنوشت من مسلما درس عبرتی برای سایر رهبران خاورمیانه و کشورهای جهان سوم خواهد شد تا به ایالات متحده دل نبندند.» زاهدی هم که قبلا هر نوع ارادتی به آمریکاییها ابراز می کرد، گفت:«ما نه فقط آنچه داشتیم در اختیار دوست بسیار خوب مان، ایالات متحده آمریکا، قرار دادیم بلکه هرگز نخواستیم پول آن پرداخت شود 😵زیرا می اندیشیدیم که متحد و دوست هستیم و باید چنین کاری انجام شود.» (3) پرویز راجی سفیر شاه در انگلیس نیز نوشت: ما ینجا در لندن در برابر دولت انگلیس به خاک افتاده‌ایم و با التماس از آنها می‌خواهیم که دست از حمایت ما نکشند.... آیا موقع آن نرسیده که به ما ثابت شده باشد به بیراهه رفته‌ایم و از زاویه‌ای غلط به مسائل نگریسته‌ایم؟ و آیا لازم نیست که بیش از این به خیالبافی‌های بی‌پایه خود ادامه ندهیم؟(4) (1)روزشمار روابط ایران و آمریکا، بهروز طیرانی،ص243 (2)ماموریت به تهران ص298. (3)رازهای ناگفته؛ ص215. (4)در خدمت تخت طاووس، ص357-359👈😫😍
🔰مرگ محمدرضاشاه، از زاویه ای دیگر امروز 5مرداد، سالروز مرگ محمدرضاپهلوی است. پادشاهی که پس از یکسال و نیم در به دری، نهایتا در غربت و در سرزمین عرب ها! مرد و جنازه اش هرگز به ایران بازنگشت. سوال اینست که رفتار اربابان شاه با او در روزهای پس از سلطنتش چگونه بود و چرا شاه در سن 61سالگی مرد؟ 🔰درباره رفتار اربابان آمریکایی و انگلیسی شاه، پیش از این نوشته ام و خلاصه اینست که نه آمریکا و نه انگلیس حاضر نشدند که شاه را در کشور خود اسکان دهند حتی انگلیس مانع پناهندگی شاه به مستعمرات خود نیز شد! محمدرضا برای گذراندن روزهای خود، بخشی از میلیاردها دلاری که از اموال ملت را دزدیده بود را به شاه باهاما، مکزیک و پاناما و باج گیران دیگر رشوه داد اما در مقابل، توریخوس(شاه پاناما) درباره شاه سابق ایران، تعبیر چوپن را بکار می برد. چوپن به زبان پانامایی یعنی تفاله ( پرتغالی که اب ان را تا قطره آخر گرفته اند) مادر فرح در کتاب دخترم فرح می نویسد:دخترم تعریف می کرد که این مردک نیمه وحشی (توریخوس ) به من نظر سوء پیدا کرده و مرتبا به دیدن شاه به کونتادورا می امد او می گفت شما هر چه بخواهید برایتان تهیه خواهم کرد!بهتراست این مرد بیماررارهاکنید» (1) 🔰محمدرضا در نهایت و پس از مایوس شدن از اربابان خود، طی تماس تلفنی به هنری کسینجر، وزیرخارجه اسبق آمریکا، گفت:«این چه کشوری است که برای یک دوست جا ندارد؟ من ( شاه) امیدوارم یک‌بار دیگر موقعیت خودم را به دست بیاورم تا به جبران سالها دوستی با شما به دشمنی با شما آمریکاییان برخیزم. سرنوشت من مسلما درس عبرتی برای سایر رهبران خاورمیانه و کشورهای جهان سوم خواهد شد تا به ایالات متحده دل نبندند.» 🔰اما اینکه شاه چرا مُرد، مساله بسیار مهمی است. غالبا گفته می شود که شاه بدلیل بیماری سرطان مرد اما سالها پیش، زاهدی وزیر بهداری شاه گفت که محمدرضا بدلیل افراط در شهوت پرستی و مصرف داروهای تقویت جنسی مُرد؛(2) طیفی دیگر معتقدند که شاه را آمریکا کشت زیرا پزشکان آمریکایی، سایر پزشکان را اخراج کرده و عمل هایی انجام دادند که بسرعت منجر به مرگ شاه شد. با اینهمه، برخی دیگر به رفتارهای جنسی شهبانوی فاسد ایران یعنی فرح نیز اشاره کرده اند. 🔰به گفته احمدعلی انصاری، پسرخاله فرح و یکی از همراهان مورد اعتماد فرح، هنگامی که شاه در مکزیک بستری بود، فرح به روابط جنسی خود با دیگران ادامه می داد و حتی در بیمارستانی که شاه بستری بوده است، شبها را با شخصی بنام جوادی صبح می کرد. در همان ایامی که شاه در بیمارستان معادی قاهره بستری بود، جوادی و فرح شب‌ها در اتاق انتظار خصوصی بیمارستان باهم به سر می‌بردند. (3) هنگامی که شاه از روابط بی پروای جنسی فرح آن هم در دوران بیماری خود آگاه شد، بشدت افسرده شد و روحیه خود را بطور کامل باخت و توانایی مقاومت در برابر بیماری را از دست داد. در واقع ارتباطات جنسی فرح، از عوامل شتابزای مرگ شاه بود.فرح پس از مرگ شاه هم به ارتباطات جنسی خود ادامه داد به حدی که برخی گفته‌اند علیرضا پهلوی در پی اعتراض به این‌گونه روابط مادرش خودکشی کرده بود.(4) (1)دخترم فرح، خاطرات فریده دیبا (2)https://www.aparat.com(علت مرگ محمدرضاشاه) (3)پس از سقوط،خاطرات احمد علی‌مسعود انصاری، ص ۱۶۶. (4)کیهان 19بهمن 1394.🔰🔰
یادداشتی از ادمین کانال ، منتشر شده در خبرگزاری رسا با عنوان: منافقین؛ از ضدیت با روحانیت تا عملگی صدام http://www.rasanews.ir/detail/News/570772/2068
یهودی سرگردان در روزهایی که محمدرضاشاه از کشورش اخراج شده و در فرودگاهها آواره بود، اوضاعش بشدت خفت بار شد بویژه زمانی که مراکش هم به صراحت از او خواست تا آن کشور را ترک کند. اظهار نظر کسینجر در 21فروردین 1358، گویای اوج حقارت شاه و اوج بی رحمی آمریکا در برابر دوستان سابق خود که اکنون تبدیل به تفاله شده اند می باشد. کسینجر وزیر خارجه پیشین آمریکا گفت👈:«مردی که 37سال تمام دست ایالات متحده بود، نباید مانند یهودی سرگردان با وی رفتار شود؛ بطوری که وی نتواند کسی را پیدا کند که به فریادش برسد.» منبع:روزنامه اطلاعات21/1/1358شماره 15826، ص2. https://eitaa.com/darseenghelab
ژست های😌 ضد آمریکایی شاه آمریکایی! در اینکه رژیم پهلوی توسط یگانگان بر کشور ایران حاکم شد تردیدی نیست اما برخی از سخنان و اقدامات محمدرضاشاه، حکایت از استقلال نسبی او از بیگانگان و حتی بیگانه ستیزی او دارد. وی در 16آذر 1355 طی مصاحبه ای با خبرنگار اشپیگل، گفت: ایران از هردو کشور روسیه و آمریکا سلاح می خرد. وی می خواست عدم وابستگی خود به آمریکا را نشان دهد بنابراین کوشید تا لحن تندتری گرفته و علیه آمریکا نیز سخنی بگوید. شاه گفت: «برخی کالاهای آمریکایی را 400درصد گرانتر به ما فروختند، می خواهند نفت را به بهای هیچ مصرف کنند و سپس اکتشافات خود را به بهای خون ما به ما بفروشند.»(1) ✅در تحلیل مواضع محمدرضاپهلوی باید به چند نکته توجه داشت : 1-شاه کاملا وابسته به آمریکا بود و تاج و تخت خود را مدیون آنان می دانست. اسدالله علم می گوید نظر شاه این بود که آمریکایی ها برترین هستند و وقتی آمریکاییها نظری می دادند این نظر برای اعلیحضرت اهمیت اول را داشت(2) 2-آمریکایی ها بیشتری نفوذ و اختیارات را در ایران داشتند و به تصریح خودشاه، اجناس خود را 4برابر قیمت به ایران می فروختند.به گفته شاه در 17آذر 1355، بعضی از کارشناسان آمریکایی سالانه 150هزار دلار پرداخت می شده است .(3) 3- انتقادات محمدرضا به آمريكايي‌ها و انگليسي‌ها انتقاد يك رهبر آزاده و مستقل نيست بلکه شاه با بعضي از جناح‌هاي انگليس و آمريكا درگير است، ولي با جناح‌هاي ديگر پيوند عميق دارد و در يك دوره در دعواي جناحي آن‌ها هم وارد مي‌شود. مثل طرفداری شاه از رقیب کارتر در انتخابات آمریکا. البته در نهایت کارتر به ایران آمد و در مهماني شاه، ايران را «جزيره ثبات» ناميد. منافع آمريكايي‌ها در گرو آن بود كه شاه قدرتمند باشد و در ثبات منطقه كمك كند 4- شاه بدلیل اینکه آمریکا را ارباب و تنها تکیه گاه خود می دید، در مقابل انتقادات يك نشريه دست چندم آمريكائي نيز دستپاچه مي‌شد و گمان مي‌كرد كه تاريخ مصرف‌اش به پايان رسيده و مي‌خواهند با مهره‌اي ديگرعوض‌اش كنند؛ وی در مقابل مواضع منتقدانه ای اتخاذ می کرد. 5-محمدرضا که در برخورد با سران آمریکا جز تبعیت محض نمی دانست، گاهی اوقات برای حفظ ظاهر، در برخورد با افراد دون پایه آمریکایی انتقاداتی از سیستم حکومتی آمریکا می کرد. مثل سخنان منتقدانه باهمسر ! یکی از سناتورهای آمریکایی(4) 6-اردشیر زاهدی وزیرخارجه و داماد شاه، می گوید«شاه شخصا به بنده فرمودند که ما هم ازاولین روزهای سلطنت در جهت منافع حیاتی انگلستان و متحدان آن حرکت کرده ایم(5) وی در جای دیگری می گوید: این سفیر آمریکا بود که به دیدار شاه رفت و از او خواست هرچه زودتر کشور را ترک کند. ..البته این همه اهمیت و توجه به نظر خارجیان قابل توجیه نیست.» (6) جمع بندی: باتوجه به عمق وابستگی محمدرضا به آمریکا، درباره مواضع ظاهرا منتقدانه او که هرگز در مقابل رئیس جمهورهای آمریکا گفته نشده اند، باید دقت بیشتری کرد. وی گاه برای ارضای حس حقارت خود، گاه برای پُز دادن، گاه برای جبران آشفتگی اش دربرابر انتقادات جزئی مطبوعات آمریکایی و گاه صرفا از برخی جناح های آمریکایی بوده است. 🔵منابع: (1)روزشمار روابط ایران و آمریکا، غلامرضا کرباسچی، ص250 (2)خاطرات علم، ج2، ص295 (3) روزشمار روابط ایران و آمریکا، ص250. (4)فریدون هویدا، سقوط شاه، اطلاعات، چاپ دهم، ص16. (5)اردشیر زاهدی، 25سال در کنار پادشاه، ص252. (6)رازهای ناگفته؛ خاطرات زاهدی، ص159.
يكي از روان شناسان فرانسوي كه جزء پزشكان خانوادگي پهلوي بود در مورد علت گرايش شديد شاه به انحرافات جنسي مي نويسد: «رضا شاه با روحيه قلدري و ديكتاتوري كه داشت محمدرضا را در كودكي از خانواده دور كرد و توسط مربيان خشن فرانسوي و آلماني در سوئيس بزرگ شد و مجموعه اين وقايع در رفتار و آينده او اثر مخربي بر جاي گذاشت او بعدها كوشيد كمبود محبت نهادينه شده در جسم و جان خود را ضمن معاشرت هاي افراطي با زنان گوناگون جبران نمايد.» منبع:مجموعه مقالات، سقوط، بررسي علل فروپاشي سلطنت پهلوي، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش هاي سياسي، 1384، ص 697.