eitaa logo
مجنون الحسین عݪیہ السݪام«³¹³»
201 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2هزار ویدیو
83 فایل
🇮🇷😊🥀1400٫8٫2 __________________ مدیر ↓ @Mahbobz2
مشاهده در ایتا
دانلود
«بِسمِ رَبِّ الشُّهَدا وَ صِدّیقین» ✧شهید (مرتضی نبی لودشیری)✧ ◈❘ تاریخ ولادت: 1361/06/10 ◈❘ محل ولادت: شهرستان ابهر، استان زنجان ◈❘ وضعیت تاهل: مجرد ◈❘ تاریخ شهادت: 1391/07/17 ◈❘ محل شهادت: نقطه صفر مرزی ایران و پاکستان ◈❘ محل مزار: محل ولادت   📚مـنـبـع: شهدای ناجا ❅اَلـلّـﮪُمَّ عـَجـِّل لـِوَلـٻَۧـکَ الـفـَࢪَج وَ الـعـافـٻَۧـه وَ النَّصࢪَ❅ ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ https://chat.whatsapp.com/KhpGbiFtz89H4IaHigI3U2 ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ https://eitaa.com/joinchat/3954049171Cf6769d72fb ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
شهید مرتضی نبی لودشیری متولد ۱/۶/۶۱ در خانواده ای ۷ نفره و مذهبی و معتقد. کاردانی عمران بود.او کادر در هنگ مرزی سیستان و بلوچستان بود. در تیر اندازی و بقیه امور جزو نفرات برتر بودند به همین دلیل او را به هنگ مرزی سراوان انتقال میدهند و مسئول پاسگاه آنجا میشود. در تاریخ ۱۷/۷/۹۱ در عملیات مبارزه با اشرار به درجه رفیع شهادت نائل می آیند. او در ساعت ۵ صبح در خانه در آغوش پدرش به دنیا می آید و جالب اینکه همان ساعت ۵ عصر به شهادت می رسد. همه ی اعضای خانوده شان در همان روز شهادتش خواب دیده بودند و انگار به آن ها الهام شده بود و همگی ناراحت و نگران بودند و ناخودآگاه گریه میکردند.خواهرش در همان روز خواب میبیند که سه تابوت می آورند به خانه شان که یک تابوت بالاتر از بقیه است و پرچم ایران روی آن هاست و روی تابوت بالایی عکس شهید نبی لو است. همزمان یک صدایی می آید که میگوید یا حسین یا ابوالفضل العباس و یا علی اکبر ، تا اینکه شهید که شدند ، نحوه شها ت هر سه شهید مانند این سه بزرگوار بوده است. یک خواهر دیگرش خواب میبیند که شهید نبی لو در دریا شنا میکند و تعبیر آن هم شهادت بوده است. اخلاق شهید: وقتی میخواست کسی را امربه معروف کند اصلا کسی متوجه نمیشد که مخاطبش چه کسی است، آنچنان تاثیرگذار و موثر امر به معروف میکرد که طرف نه متوجه میشد و نه ناراحت. همه دوستان و آشنایان او را به خوش اخلاقی می شناختند.وقتی نماز میخواند آنچنان غرق نمازش میشد که هیچ چیز حواسش را پرت نمیکرد.اصلا اهل ریا نبود ، هیچوقت با لباس فرمش بیرون نمیرفت یا از آن سواستفاده نمیکرد طوری که بعضی از همسایه ها نمی دانستند که شغل او چیست . همکارانش به او میگفتند ما با این لباس به بانک یا هر اداره دیگری برویم کارمان را زودتر راه می اندازند ،تو چرا با لباس شخصی میروی ، میگفت من اینجوری بیشتر راحتم. یک بار یک خانم سر مزارش بود میگفت یک بار از دور به مزار شهید سلام دادم ؟ شب به خوابم آمد و گفت چرا از نزدیک نیامدی من را زیارت کنی. از بچگی آدم مظلومی بود. انسان غیرتمندی بود. ورزشکار خوبی بود. خلاقیت زیاد داشت. خیلی دوست داشتیم ازدواج کند ، خیلی ها به او پیشنهاد ازدواج می دادند اما قبول نمیکرد. در آخر گفت من یک کار خیلی واجب دارم که نمیتوانم ازدواج کنم و من چیز هایی را میدانم که شما نمیدانید‌. خانواده شان به ایشان گفتند ماشین بخر که میخواهی سرکار بروی راحت باشی رفت یک پراید خرید و به پدرش گفت این برای تو و به برادرش گفت هرجا پدر خواست برود او را ببر. کنکور کارشناسی داد و قبول شد، گفت باید مشورت کنم ببینم می توانم بروم یا نه، شاید وقت نداشته باشم ، و ما آنموقع نمی دانستیم منظورش چی است. دفعه آخر که مرخصی آمده بود، وقت رفتن به طور عمیقی ما را نگاه میکرد و اجازه نداد او را ببوسیم و در آغوش بگیریم، بخ سر کوچه میرفت و برمیگشت، چندبار این کار را تکرار کرد، به او گفتیم چیزی جا گذاشته ای گفت نه میخواهم ببینمتان. گفتیم خب نرو ، نه باید بروم و رفت. خودش انگار همه چیز را میدانست ، حتی تاریخ شهادتش ، به عمویش گفته بود هفت روزه یا ده روزه برمیگردیم ، دقیقا همان روز که گفته بود جنازه اش را آوردند. به خانواده زیاد اهمیت می داد.تک تک اعصای خانواده برایش مهم بود و به آنها رسیدگی میکرد. مادرش وقتی باردار بود خواب میبیند که یک سیدی به او میگوید فرزندت پسر است و اسم او مرتضی است و او کار خیلی بزرگی دارد که باید انجامش دهد. مادرش ماه آخر بارداریش را روزه میگیرد باوجودی که برای فرزندش ضرر دارد ولی بدون هیچ مشکلی روزه اش را گرفت و نمازهایش را به جا می آورد و حتی نمازهای مستحبی می خواند. و شاید همبن مراقبه های مادرش او را به این مقام رساند. هیچوقت در عملیات ها، سربازها را جلو نمی انداخت و میگفت شما امانت دست من هستید و خود جلو میرفت. طوری در کارش جدی و موفق بود که همه اشرار از او میترسیدند و میگفتند که چون ایشوم اینجا هست نمیتوانیم چیزی را از مرز رد کنیم. بعد از شهادتش هر وقت خاتواده مشکل داشتند از او کمک می خواهند به آن ها کمک میکند و حتی راهنماییشان میکند. حتی آدم بد محله شان میگفت ایشون خیلی خاص بود و حتی بخاطر این شهید اخلاق های بدش را کمتر کرده بود. وقتی نوجوان بود، یک روز مهمان داشتند یک تازه عروس و داماد بودند که خانم خیلی آرایش کرده بود، بعد میبینند که شهید نیست و غیبش زده ،هرجا میگردند تا نیستش، بعد توی انباری پیدایش میکنند تا آنجا خوابیده است، میگوید میخواستم که آن ها راحت باشند. و این کار شهید خیلی غیرمستقیم روی آن خانم تاثیر گذاشت که دفعه بعد که آمدند اصلا آرایش نکرده بود و حتی بیرون هم آرایش نمیکرد.با این سن کمش تاثیر خود را گذاشت. زیاد اهل مطالعه بود، همه کتاب های شهید دستغیب را خوانده بود ، نهج البلاغه و تفسیر قرآن زیاد میخواند. روی غیبت خیلی حساس بود و همیشه تذکر میداد
و اجازه نمیداد کسی غیبت کند.
علت شهادت شهید مرتضی نبی لودشیری شهید مرتضی نبی لو دشیری در زمان شهادت مسئولیت فرماندهی پاسگاه مرزی میل 163 را برعهده داشت وی که در شامگاه هفدهم مهر ماه 91 برای انجام وظیفه خطیر پایش نوار مرزی ایران و پاکستان درحال گشت زنی در منطقه بود با تعدادی از اشرار مسلح که قصد ورود به خاک کشورمان را داشتند روبرو می شوند.اتخاذ موقعیت مناسب و هدایت عملیاتی شهید نبی لو تا معاندین نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نتوانند به هدف شوم خود در ورود به عمق کشورمان دست پیدا کنند.در درگیری میان نیروهای مرزبانی با اشرار مسلح سرانجام ستوان یکم نبی لو به همراه دوتن از سربازان غیور و همرزمش پس از موفقیت در دفع خطر متجاوزین مرزی دراثر اصابت گلوله همانطور که ارزو می کرد شربت شهادت را نوشید با علم به مقام شهید به دیدار حق شتافت.
↺پست‌ های‌ امࢪوز تقدیم بھ↶ شبتون فاطمے°• عشقتون حیـــ♥️ـــدࢪۍ مھࢪتون حسنے🌱•° آࢪزوتون هم حࢪم اࢪباب ان شاءالله💫°` یا زینب مدد... نمازشب ، وضو و نماز اول وقت یادتون نࢪه🤞🏻•• التماس‌دعا➣‌‎‌‎‌‌ ‌‎‌‌•••┈❀🌿♥️🌿❀┈••• @darshaiazshahad •••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥ ❣ قرار شبانہ❣ ✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ 🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛ يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ، وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛ يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل، يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊 ‌‎‌‌•••┈❀🌿♥️🌿❀┈••• @darshaiazshahad •••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
جوابِ سلام، واجب است! _پس بیایید۰_ *هر روز صبح.* به او سلام ڪنیم! *✨🌸اَلسَلاٰمُ عَلَيْکَ یٰا بَقیـَةَ اللهْ فی ارضه🌸✨*
دختره درباره بی حجابی توییت زده: موقع تولد لخت بودیم، موقع مرگ هم لختیم،پاس چرالخت زندگی نکنیم⁉️ رندی در جوابش نوشت: موقع حرف نمیزدی، موقع مرگ هم ساکتی، پس چرا الان خون نمیگیری👌 انصافاً جوابش خیلی باحال بود ۱۰۰ امتیاز !! 👍👍🤣🤣
شعارشان است ولی دهان‌هایشان پر از فحش به همسر و خواهر و مادر طرف مقابل است! شعارشان زندگی است ولی از بالا رفتن آمار کشته‌ها قند در دل‌شان آب می‌شود. شعارشان است و پشت تروریست‌های جیش الظلم در می‌آیند.
「📓🖋•••」 باعلم‌خودتان‌رامجهزکنید؛ من‌توصیہ‌میکنم‌بہ‌همه‌ۍشماجوانان‌ عزیزدرس‌خواندن‌راجدی‌بگیرید!🤞🏽🕶 -حضرت‌آقا 📓🖋¦➺
دلانہ✨ -‌حاج‌اسماعیل‌دولابۍمی‍‌گفتن: 'بزرگترین‌‌آزمون‌‌ایمان، ‌‌زمانۍست‌ڪه ‌وقتۍ‌چیزی را می‌خواهید و ب‍ہ ‌دست ‌‌نمۍآورید؛ بااین‌‌حال‌‌قادرباشید‌که ‌بگویید:『خدای‍آ‌شڪرت』ꔷ͜ꔷ • • الحمدلله‌عَلی‌ڪلِّ‌حـال..🌱