«بِسمِ رَبِّ الشُّهَدا وَ صِدّیقین»
✧شهید (غلامرضا زاهدی مقدم)✧
◈❘ تاریخ ولادت:27خرداد ماه 1318
◈❘ محل ولادت:بشرویه
◈❘ وضعیت تاهل: متاهل
◈❘ تاریخ شهادت: 1365/10/27
◈❘ محل شهادت:شلمچه
◈❘ محل مزار:گلزار شهدای
📚مـنـبـع:فردوسیان، اداره اسناد و انتشارات اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان جنوبی
❅اَلـلّـﮪُمَّ عـَجـِّل لـِوَلـٻَۧـکَ الـفـَࢪَج وَ الـعـافـٻَۧـه وَ النَّصࢪَ❅
#شهید__
#با_شهدا_تا_ظهور
•••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
@darshaiazshahad
•••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
زندگینامه
شهید غلامرضا زاهدی مقدم، روز بیست و هفتم خرداد 1318 در روستای خانیک از توابع شهرستان بشرویه دیده به جهان گشود. در سه سالگی پدر عزیزش را از دست داد. به خاطر پاره ای از مشکلات فقط در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت و به کار کشاورزی و کارگری مشغول شد. درسال 1344 ازدواج کرد و ثمره این ازدواج دو فرزند پسر و سه فرزند دختر از وی به یادگار مانده است.
انگیزه جنگی
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و تهاجم همه جانبه استکبار جهانی به ایران اسلامی، انگیزه حب وطن و دینداری را در مردم عزیز ایران تقویت نمود و شهید غلامرضا زاهدی مقدم نیز همچون سایر امت حزب الله جهت دفاع از انقلاب، بنابه احساس وظیفه شرعی و ملی، از طریق سپاه پاسداران عازم میادین نبرد شد. سرانجام پس از رشادت های بسیار روز بیست و هفتم دی ماه 1365 در شلمچه، براثر اصابت ترکش خمپاره به فیض شهادت نایل گردید. روحش شاد و یادش گرامی
•••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
@darshaiazshahad
•••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
↺پست های امࢪوز تقدیم بھ↶
#شهداگمنام
#شهید_غلامرضا_زاهدی_مقدم
شبتون فاطمے°•
عشقتون حیـــ♥️ـــدࢪۍ
مھࢪتون حسنے🌱•°
آࢪزوتون هم حࢪم اࢪباب ان شاءالله💫°`
یا زینب مدد...
نمازشب ، وضو و نماز اول وقت
یادتون نࢪه🤞🏻••
التماسدعا➣
•••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
@darshaiazshahad
•••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
هدایت شده از
♥السلام علیک یا ابا صالح المهدے♥
❣ قرار شبانہ❣
✨بسماللهالرحمنالرحیم✨
🕊اِلـهی عَظُمَ الْبَلاءُ
وَبَرِحَ الْخَفاءُ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ،
وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ،وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ،
وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى،
وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِوالرَّخاءِ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد ،
اُولِي الاْمْرِ
الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ،
وَعَرَّفْتَنابِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم،
فَفَرِّجْ عَنا
بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلاً قَريباً
كَلَمْحِ الْبَصَرِاَوْهُوَاَقْرَبُ؛
يامُحَمَّدُياعَلِيُّ ياعَلِيُّ يامُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُماكافِيانِ،
وَانْصُراني فَاِنَّكُماناصِرانِ؛
يامَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ،
اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني،
السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ،
الْعَجَلَ الْعَجَلَ،الْعَجَل،
يااَرْحَمَ الرّاحِمينَ،بِحَقِّ مُحَمَّدوَآلِهِ الطّاهِرين🕊
•••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
@darshaiazshahad
•••┈❀🌿♥️🌿❀┈•••
[شهیدمحمدابراهیمهمّت]؛
[سختے هـا را تحـمـل کنید،این انقـلاب
بـانهایـت اقتـداروتوان بهانقلابجهانےِ
امام زمان (عج) اتصال پیدامے کند!]
#لبیک_یا_خامنه_ای
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
استقبال از ملی پوشـان
تیم ملی فوتبال ایـــران
در فرودگاه امام خمینی
پن:
دمتون گرم مردم باغیرت
نبودم ولی رو سفیدمون کردین
🇮🇷♥️
هدایت شده از "بـہوقتعـٰاشقے"
مگه نمیگی بسیجی ها نصف مملکتو خوردن؟
خو بچه هاتونو بفرستید پایگاه ثبت نام کنن
نصف دیگشو با هم بخوریم :))))
شهید والامقام در تاریخ 11/6/1344 در یک خانواده بسیار متدین و مذهبی در روستایی در بخش تحت جلگه روستای سلیمانی چشم به جهان گشود . دوره ابتدایی و راهنمایی را در روستای خود با موفقیت سپری نمود ، و سپس جهت ادامه تحصیل به شهرستان نیشابور رفت . و در رشته علوم انسانی در مقطع متوسطه تحصیل نمود ، سپس به دلیل حضور در جبهه های جنگ ایشان در سن 16 سالگی در میان تحصیل به جبهه عزیمت و پس از آن با شروع خدمت مقدس سربازی ایشان با عضویت سرباز در کمیته پاسداران سابق در آمد . و حدود سه ماه دوره آموزشی را در کمیته پاسداران به اتمام رساند و پس از آن به استان سیستان و بلوچستان ، میرجاوه منتقل که در مورخه 13/9/1365 در درگیری با اشرار مسلح به شهادت رسید . ایشان سومین فرزند خانواده و قبل از وی دو خواهر می باشد ، و پس از این شهید تعداد پنج فرزند (سه دختر و دو پسر ) می باشد ، و پس از شهید برادر بزرگوارش بنام محمد جان ایشان با عضویت بسیج در تاریخ 26/10/1365 در منطقه عملیاتی شلمچه نیز به شهادت رسید . و پدر بزرگوارشان نیز بصورت مداوم در جبهه حضور داشته اند ، و رشادتهای زیادی از خود به جای گذاشته اند . شهید علی جان بنا به خاطرات مادرش فوق العاده به مسئله صله رحم اهمیت می گذاشت ، بطوریکه هر زمان به مرخصی می آمد محال بود که به دیدن اقوام نرود و از احوال آنها باخبر نشود . و بسیار مهربان بود ، و می گوید روزی وی در جبهه بود ، که فرزند دیگرم محمد جان نیز به جبهه رفت و همسرم گفت ؛ چطور فرزندانم به جبهه بروند و من در خانه باشم و ایشان نیز با عضویت بسیج به جبهه رفت .