🍃مالک دل ها
کسی که با عاشقان تو دمخور میشود، خوب میفهمد که آنها هر کجا که باشند، دلشان پیش توست. ما به عاشقان تو که میرسیم، از گرو بودن دلشان میفهمیم که خودمان هر چه باشیم عاشق نیستیم. دل ما پیش همه هست، جز تو. پس هر چه از عشق بگوییم، جز لاف چیز دیگری نیست. اما آقا دربارۀ عشق، هر کدام از حرفهایمان لاف باشد، این دیگر جز حقیقت چیز دیگری نیست: ما دوست داریم عاشق تو شویم.
شبت بخیر مالک دلها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃معلم عاشقی
من زندگی بدون عشق تو را مرگ تدریجی میدانم. پیش از این میگفتم یا عشق یا مرگ؛ ولی دیدم همین تعیین تکلیف، با روح عاشقی نمیخواند. پس گفتم حالا که عاشق نیستم، شبیه عاشقها میشوم. عاشقها تعیین تکلیفشان را به یار میسپارند و جز التماس کار دیگری بلد نیستند. من هم از این دفعه التماست میکنم عاشقم کنی. عشق دادی سپاس میگویم و التماس میکنم که بیشتر عاشقم کنی و اگر ندادی، باز هم سپاس میگویم و التماس میکنم که عاشقم کنی.
شبت بخیر معلم عاشقی!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃امام زمان
من خسته میشوم؛نه یک بار و دو بار. بارها و بارها و هر بار که خسته میشوم، به زمان متوسل میشوم و التماس میکنم زودتر بگذرد تا آنچه مرا خسته کرده، مغلوب شود. عاشقان صادق تو اما اگر خسته شوند، به تو که امام زمانی متوسل میشوند. توسل به تو همان و بیرون رفتن خستگی همان. چقدر فاصله است میان کسی که دست به دامان زمان میشود با کسی که دست به دامان امام زمان میشود.
شبت بخیر امام زمان!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃مهربان من
وقتی که حالم خراب خراب میشود و احساس میکنم دنیا برایم به آخر رسیده و ناگهان بی آن که کاری کنم، حالم خوب خوب میشود، یقین میکنم که کار، کار تو بوده؛ زیرا خوب کردن آن حال بد، از کسی جز تو بر نمیآید. وقتی که حالم خوب میشود، سراپا میشوم خجالت. شرمندهام آقا از این همه مهربانی! مرا ببخش برای این همه غفلت!
شبت بخیر مهربان من!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃امام غریب
چشمهایت را بده به من. میخواهم لحظههای تنهایی حسین را ببینم. باورم نمیشود حسین باشد و دشمن داشته باشد و کسی به یاری اش نرود. حسین یار و یاور طلبید و کسی به یاری اش برنخاست؟ باید ببینم لحظه ای را که حسین با تن زخم دیده فریاد میکشید «هل من ناصر ینصرنی» و کسی به او جواب نمیداد. سالهاست که از غربت و تنهایی حسین شنیده ام اما باید ببینم این همه تنهایی را تا باور کنم که میشود تو باشی و یار بخواهی ولی من تنهایت بگذارم. مگر همین حالا تو ندای هل من ناصرت بلند نیست؟ چرا نمیشنوم؟ مگر نباید به یاری ات برخیزم؟ چرا نشسته ام؟ مگر دلت زخم خورده بی وفاییهای ما نیست؟ پس چرا هنوز هم لبخند میزنم؟ معلوم است باور نکرده ام تنهایی حسین را.
به فریادم برس من از عاقبتی مثل عاقبت مردم کوفه میترسم
شبت بخیر امام غریب.
#محرم
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃 معتکف کوی حسین
چشم هایت را بده به من می خواهم یک بار با چشم های تو ضریح شش گوشه را طواف کنم. مزار حسین چشم بر هم زدنی از فرشته ها خالی نمی شود. طواف مزار او به همراه فرشته ها لطف دیگری دارد. می خواهم دست در بال فرشته ها شش گوشه را زیارت کنم و برایشان روضه بخوانم و صدای ناله شان را بشنوم. ضجه فرشته هایی که در مصیبت حسین از خود بیخود می شوند، حکومت غم حسین در آسمان را نشانم می دهد. غم حسین بیداد کرده. زندگی در زمین و آسمان به برکت غم حسین جاری است. من در این تردید ندارم اما دوست دارم آن را ببینم. چشم هایت را دریغ نکن از من.
شبت بخیر معتکف کوی حسین
#محرم
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃آشنای آسمان
گناههای دستهجمعی عقوبتش بیشتر از گناههای فردی است. چوب گناه فردی را خود گناهکار میخورد؛ ولی وقتی جامعهای رو به گناه میرود، عقوبت گناه، همه را میگیرد.
اگر حرف زدن از تو، فکر کردن به تو، باز کردن سفرۀ دل برای تو، شناساندنت به این و آن گناه بود و همه مبتلا میشدیم به آن، عطر وجود تو همۀ شهرها و روستاهایمان را میگرفت.
گناههای دستهجمعی برای اهلش، لذّت بیشتری دارد. ما در لذّت گناه، چندان خودخواه نیستیم. دیگران را در لذّت گناهمان شریک میکنیم. عشقبازی با تو اگر گناه بود، همه را دعوت میکردیم تا کنار هم با تو عشقبازی کنیم. آن وقت مهمانیهایمان بیشتر و شلوغتر میشد، تا بیشتر لذت ببریم.
وقتی گناهی رواج پیدا میکند، کسی از انجامش نه ترس دارد و نه شرم. ما هنوز از حرف زدن دربارۀ تو خجالت میکشیم و حتی میترسیم. کاش زودتر توصیف تو در زمرۀ گناهان قرار میگرفت و همه به آن مبتلا میشدیم تا کسی از انجام این گناه بزرگ ترسی نداشته باشد و شرمی نکند.
چه دنیای زشتی شده که چند شب از تو میخواهم جای گناه و ثواب را عوض کنی تا متن زندگی ما شوی.
منتظرم بیاید آن روز که از این همه غربت رها شوی.
شبت بخیر آشنای آسمان!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃 شیرینی زندگی
عاشقان صادق تو در لحظه لحظهٔ جمعه انتظار را چنان معنا می کنند که اگر کسی هم نشین آنها شود، بی قراری را با همه وجود می چشد. جمعه برای ما روز خوشگذرانی است. هم نشینی با عاشقان تو، این روز را برایمان تلخ مي کند. برای همین هم در این روز از عاشقان تو فرار می کنیم. کاش به ما می فهماندی تلخی بی قراری جمعه ها راز شیرین شدن زندگی است.
شبت بخیر شیرینی زندگی!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃امان ایمان ها
در عالمی که تو در آن غایبی
چه گردبادهای وحشتناکی میوزد!
زوزۀ این گردبادها
برای مردن از ترس، کافی است.
این گردبادها رحم ندارند
سر راهشان هر چه و هر که باشد
معلّق میان زمین و آسمان
به ناکجاآباد پرتاب میشود.
رنگ این گردبادها سیاه است.
سیاهی را با خودشان میبرند به هر جا که میوزند.
هر چراغی سر راهشان باشد
خاموش میکنند و شیشههایش را میشکنند.
قُطر این گردبادها یکی دو قدم نیست.
از طول یک روستا هم فراتر است.
یک شهر بزرگ در گوشهای از این گردباد
مثل ریگ کوچکی است در بیابان.
اصلاً سخن درست بگویم
قطر این گردباد به اندازۀ طول همۀ دنیاست.
این گردباد، نه به روز و نه هفته و نه ماهی محدود میشود
و نه فصل از فصل را میشناسد.
همیشه در حال وزیدن است.
پس هیچ کسی در هیچ کجای این دنیا و هیچ زمانی
از این گردباد در امان نیست
و قسمت ترسناک قصۀ این گرباد آن است
که کارش غارت ایمان است.
فقط یک دستهاند که هر جا که باشند، ایمانشان در امان است
آن هم دستۀ کسانی است که تو دوستشان هستی.
آقا! با من دوست میشوی؟
من از این گردباد میترسم.
شبت بخیر امان ایمانها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃چارهٔ بیچارهها
کمی از دغدغههایت برایم بگو و بگو در طول شبانه روز به چه چیزهایی فکر میکنی؟ میخواهم تلاش کنم ذهنم را به همان چیزی که تو فکر میکنی مشغول کنم.
آقا! از فکرهای بیهوده خستهام. این فکرها چقدر عالمم را تنگ و کوچک کردهاند. در زندان این عالم، نفس کم آوردهام، کمکم کن و من بیچاره را آزاد از کن از این زندان.
شبت بخیر چارهٔ بیچارهها!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃 همه آرزویم
وقتی آرزوی برای تو خرج شدن را در دلم زنده میبینم، دلم آرام میشود که هنوز سهمی از زندگی دارم و تو هنوز داری مرا نگاه میکنی. این آرزو در دل هر کسی غلیان بزند، معلوم است که عشق حتی کم، در رگهایش جریان دارد. چه خبری بهتر از این؟! من به همین امید زندهام که فرصت عاشق شدن را از دست ندادهام و یک روز عاشقم میکنی میدانم و من با خرج کردن همۀ هستیام به پای تو، جشن عاشق شدنم را میگیرم.
شبت بخیر همۀ آرزویم!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی
🍃لبخند خدا
دوست دارم روزی اگر کسی از من پرسید آرزوهایت چیست، بلافاصله بگویم جز تو آرزویی ندارم. دوست دارم وقتی که این حرف را از من شنیدی، با لبخند رضایتت آن را امضا کنی. این جواب اگر از ته دل نباشد و تنها واژههایی جاری شده بر زبان باشد، امضای لبخند تو پای آن نمینشیند. درست میگویم؟
آقا! چقدر فاصله دارم تا این ادعا؟ و آیا امیدی هست که تا عمرم به دنیاست، مفتخر به امضای لبخند تو شوم؟ خوش به حال هر کسی که امضای لبخند تو را دید!
شبت بخیر لبخند خدا!
#شب_بخیر
#بهانه_بودن
#محسن_عباسی_ولدی