••••• ساعت ۱۲ وقت تمومه دیگه❌ من صبح‌ها میام میبینم واااای چقدرررر پیام...😱😱😱 فقط فردا و پس‌فردا مونده😌 بعدم #برنده‌ها اعلام میشن😍😍😍 #جایزه🎁 @to_daryaee_man_kavir 🌼

•°|بِسْمِ‌رَبِّ‌مٰادَرَم‌زَهراْ(س)🌿|°•

💕•|بھ رسم عاشقے |•💕 🌸اِلهی عَظُمَ الْبَلاء 🌺ُوَبَرِحَ الْخَفآءُ 🌸وَانْکَشَفَ الْغِطآء 🌺ُوَانْقَطَعَ الرَّجآء 🌸ُو َضاقَتِ الاَْرْض 🌺ُوَمُنِعَتِ السَّمآء 🌸وَاَنْتَ الْمُسْتَعان 🌺ُوَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی 🌸وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّةِ وَ الرَّخآء 🌺ِاَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَالِ مُحَمَّد 🌸اُولِی الاَْمْر ِالَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ 🌺وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ 🌸فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاًعاجِلا قَریباً 🌺کَلَمْحِ الْبَصَرِاَو ْهُوَ اَقْرَب 🌸ُیا مُحَمَّدُ یاعَلِیُّ یاعَلِیُّ یامُحَمَّدُ 🌺اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ 🌸و َانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ 🌺یا مَوْلانا یاصاحِبَ الزَّمان 🌸ِالْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ 🌺اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی 🌸 السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ 🌺الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل 🌸َیااَرْحَمَ الرّاحِمینَ 🌺بِحَقِّ مُحَمَّد وَالِهِ الطّاهِرین🤲🏻 #دعای_فرج °[ @to_daryaee_man_kavir ]° シ

💚️☺️ا • بِاَبی‌اَنتَ‌وَاُمےونَفسے‌یآاَبآصآلِح‌المَهدی...:)☘ بِاَبی‌اَنتَ‌وَاُمےونَفسے‌یآاَبآصآلِح‌المَهدی...:)☘ بِاَبی‌اَنتَ‌وَاُمےونَفسے‌یآاَبآصآلِح‌المَهدی...:)☘ • 💚☺️ا

حداقل روزی یه بار با صدایِ بلند به خدا بگو: ممنون که خودتو بهم دادی🌱 :) #خدایاشکرت🤲 #خداجانم♥️ @to_daryaee_man_kavir 🌼

من کیستم؟!🤔 در ۱۴ سالگی با کمک برادر رشید خود «شهید مهدی فرهانیان» خود را مجهز به سلاح معرفت و بصیرت الهی کرد و با درک صحیح از وضعیت حاکم بر کشور و نیز ماهیت استکبار جهانی امپریالیسم،مبارزات خود را علیه ظلم های رژیم پهلوی آغاز کرد . با آغاز جنگ تحمیلی شهر آبادان را ترک نکرد و دوشادوش برادران رزمنده به دفاع ازخاک کشورش پرداخت . و به عنوان امدادگر سه سال در بیمارستان‌های آبادان کار کرد. در عمليات‌هاي ديگر فعاليت چشمگيري داشت تا بالاخره بر اثر متوقف شدن عمليات پس از آزادي خرمشهر به‌منظور رسيدگي به خانواده شهدا در واحد فرهنگي بنياد شهيد آبادان مشغول فعاليت شد . او هر روز اعضای بدن خود را مواخذه میکرد و از آنان می‌پرسید: امروز برای خدا چیکار کردید؟؟؟ #مسابقه_شهیده @to_daryaee_man_kavir

من کیستم؟!🤔 در سال ۱۳۳۹ در یکی از روستاهای اصفهان متولد شد. مدرسه نرفت اما به کمک برادرش خواندن و نوشتن آموخت و با کتب سیاسی و اعتقادی آشنایی یافت. او همچون بسیاری از دختران محروم و مستضعف روستا از کودکی به قالیبافی مشغول شد. فاطمه در ۱۵ سالگی با مجاهد شهید مرتضی واعظی دهنوی ازدواج کرد. در پائیز سال ۵۵ همراه با همسرش اقدام به مخفی شدن نمود و به تبریز هجرت کرد تا در تبریز، در تیم مجاهد شهید ابراهیم جعفریان به فعالیت خود ادامه دهد. در بهار سال ۵۶ خانه تیمی آنها در تبریز مورد محاصره مزدوران امنیتی رژیم ستم شاهی قرار گرفت و شهیده پس از ساعت ها مقاومت و پرتاب نارنجک به سوی دشمن، در حالیکه ۱۷ سال بیش نداشت، به آرزوی همیشگی خود، شهادت نائل آمد.💔 #مسابقه_شهیده @to_daryaee_man_kavir 🌼

در سال ۱۳۳۷ در یکی از روستاهای اطراف اصفهان متولد شد. او در خانواده ای مذهبی و فقیر رشد کرد و به همین دلیل خیلی زود با درد و رنج مردم مستضعف آشنا شد. در سن ۷ سالگی خواندن قرآن را در خانه پدرش آموخت. در سال ۱۳۵۰ با پسرخاله مجاهدش ازدواج نمود. با کمک شوهرش به مطالعه عمیق کتب مذهبی و تفسیر قرآن پرداخت و به آگاهی رسید. چون همسرش همان صداقت و ایمانی را که لازمه یک فرد مبارز است در او یافت او را در جریان مبارزات تشکیلاتی قرار داد و شهیده به عضویت سازمان مهدویون درآمد. در سال ۵۵ به اتفاق همسر و کودک شیرخواره اش زندگی مخفیانه را انتخاب نمود تا اینکه پس از دستگیری شوهرش، سر یک قرار با برادرش به محاصره مزدوران ساواک درمی آید. در این درگیری برادرش به شهادت می رسد لیکن شهیده پس از اتمام فشنگ هایش دستگیر می شود. او پس از چند روز شکنجه به همراه همسر و فرزندش به زندان کمیته مشترک تهران منتقل می شود و سرانجام بعد از یک ماه و نیم تحمل سخت ترین شکنجه ها، در سوم خرداد ۵۶ به شهادت می رسد. آری او به سان هاجر با طفل خردسالش در راه الله هجرت کرد؛ فاطمه وار تا آخرین لحظات زندگی به عقیده اش وفادار ماند. زینب وار شاهد شهادت برادر و شکنجه فرزند دوساله و شوهرش بود و سرانجام «سمیّه وار» در زیر شکنجه طاغوتیان به شهادت رسید. در کتاب "کفش های جامانده در ساحل" از شهیده عزیز گفته شده! #مسابقه_شهیده @to_daryaee_man_kavir 🌼

من کیستم؟!🤔 جوان ترین شهید حج خونین سال 1366 است که در سال 1344 در قزوین به دنیا آمد و بعد از تحصیل در حوزه علمیه به عنوان معلم اعتقادی - تربیتی به مناطق محروم کشور رفت مهریه او یک سفر حج بود و چهارده سکه طلا، ازدواج با من بخاطر رضای خدا بود نه برای مادیات یا هر چیز دیگر.در همسر داری اش طوری رفتار می کرد که همه اش رضایت خدا را مد نظر داشت. سر سوزنی از تکالیفش را چه نسبت به مادر‌ش و چه در رفتار با دیگران کم یا زیاد نمی کرد. خودش را فانی در خدا می دید. هر وقت می خواست کاری انجام بدهد، با خودش می اندیشید که آیا این کار رضایت خدا را در پیش دارد.؟؟؟ نفوذ کلام بسیار بالایی داشت . حرف که می زد به دل همه می نشست. غیبت نمی کرد،تهمت نمی زد. ن بسیارملاحظه کار و متواضع و خوش برخورد با وجود قبولی در کنکور پزشکی اما حوزه علمیه را انتخاب می کنند و دو سال هم مشغول به تحصیل می شوند. گوشه‌ای از وصیت‌نامه ایشان👇🏻 الهی تو را هزاران بار شکر می‌کنم که مرا شیعه اثنی عشری قرار دادیم تا ولایت اهل بیت عشق به خاندان رسالت ظلمت‌کده قلبم را منور سازد و باز هزاران بار تو را شکر می‌کنم که مرا از آنانی قرار ندادی که با دوری گزیدن از صاحبان امر که قرآن کریم از آنان به اولی‌الامر یاد می کند، راه ظلالت بپیمایم ! چرا که بدون توسل به ائمه و بدون عبور از شاهراه ولایت چگونه می‌توان به جانان رسید؟ ایزدا؛ چگونه توانم لب به ثنا و سپاست باز کنم درحالی که باران نعمت و رحمت را بر این بنده ضعیف و ذلیل و گناه‌کار فرستادی و نعمت عظمای زندگی در زیر چتر ولایت فقیه و صرف قسمت مهمی از عمر گرانبهاء را در ظل حکومت اسلامی به این بنده حقیر و مسکین ارزانی داشتی در حالی که نتوانستم مسئولیت و حق عظیمی را که به واسطه این موقعیت شریف بر دوشم آورده بود به نحو شایسته ادا کنم. #مسابقه_شهیده @to_daryaee_man_kavir 🌼

••• سلام☺️ طبق چیزی که گفته بودیم... اینم چهار شهیده‌ی روز سوم مسابقمون....🕊 مطالب و راهنمایی‌ها رو کامل بخونید که سوال نپرسید😁 اسمشونو پیدا کنيد و همراه با #نام‌ونام‌خانوادگی و #سن‌تون برای آیدی ادمین جان بفرستید🌸❤️ تا ساعت ۱۶ پستی در کانال نمیذاریم که گم نشه مطالب مسابقه😁 تا ساعت ۱۲ شب منتظرتون هستیم😍🍀 @to_daryaee_man_kavir 🌼