eitaa logo
دشت جنون 🇵🇸
4.3هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1هزار ویدیو
3 فایل
ما و مجنون همسفر بودیم در #دشت_جنون او به مطلبها رسید و ما هنوز آواره ایم #از_شهدا #با_شهدا #برای_دوست_داران_شهدا خصوصاً شهدای نجف آباد ـ اصفهان همه چیز درباره ی #شهدا (زندگینامه،وصیت نامه، خاطرات،مسابقه و ...) آی دی ادمین : @shohada8251 09133048251
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 🌓 ❤️ به یاد گمنام، آنان که خبر عادی و در سکوتی تلخ در اندک رسانه‌های مرتبط پخش می‌شود، نه یادبود و یادواره و مستندی برایشان برگزار می‌شود و نه نامی از آنها در محافل و مجالس برده می‌شود . که نه در دوره جنگ، بلکه در زمان امنیت و آرامش، زمانی که مهیب‌ترین صدا برای گوش ما صدای آهنگ هندزفری می باشد، چند صد کیلومتر آنطرف تر، لب مرز صدای خمپاره، نارنجک و باران تیر، سرب داغ و ترکش می‌شود بهترین آهنگ برای آنها .... ای 🌹ش🌹ه🌹ی🌹د🌹 من می گویم 🌴 شب تو تو بگو عاقبت شما 🌹 به و 🌷 🌷 را به نام تو می کنم 🌹 🌹 🌹 تاریخ 🗓 1403/01/16 🗓 محل : سیستان و بلوچستان ـ چابهار علت : درگیری با گروهک جیش الظلم 🌗 🌷 🌴 @dashtejonoon1🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷1:20
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 🍀 🍀 امروز برابر است با : 🗓 26 فروردین ماه 1403ه.ش 🗓 5 شوال 1445 ه.ق 🗓 14 آوریل 2024 میلادی 🌸 ذڪر روز 🌸 ای صاحب جلال و بزرگواری 🔸صفحه 232 🔸جزء 12 جهت سلامتی و و هدیه به روح 🥀 @dashtejonoon1🌴🌹
التَّفَكُّرُ في آلاءِ اللّهِ نِعمَ العِبادَةُ انديشيدن درباره نعمت هاى خدا، چه نيكو عبادتى است 📚 غررالحكم ، حدیث1147 @dashtejonoon1
🌹💐🥀🌴🥀💐🌹 💐 جوانان عزیز ، به طریقی عمل کنید که اجانب نتوانند در شما نفوذ کنند و شما را به گمراهی بکشانند ، شما باید طوری عمل کنید که هر کس چشمش به شما می افتد از شما لذت ببرد و مثل افرادی نباشید که مردم از آنها نفرت می برند ، شما باید محکم و استوار باشید و در راه خدا جهاد کنید و کفار و منافقین را از صفحة روزگار براندازید و اینرا هم بدانید که شما باید در آینده از این انقلاب به خوبی مواظبت کنید . 🌹 🕊 🌹 🌹 🌺 @dashtejonoon1💐🌼
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 وقتی مهدی باکری به پشت تریبون رسید، قبل از هیچ اقدامی خم شد و پتوی کهنه سربازی را که به احترام فرمانده زیر پایش انداخته بودند برداشت و با وقار و مهارت خاصی آن را تکان داد و خیلی آرام تا زد و به *جای زیر پایش، بر روی تریبون نهاد* و آنگاه با لحنی آرام گفت: خاک بر سرت ، آدم شده‌ای که را به زیر پایت انداخته‌اند ؟ 🌹@dashtejonoon1🕊🥀
🇮🇷🌹🕊🇮🇷🕊🌹🇮🇷 به نام نامی الله خدایا این دلِ چرکین از گناه جویای توست راه راست را نشانش بده، راه کسانی که سعادتمند شدند و عاقبت کارشان ختم به خیر و شد، همان هایی که معرفت و مرام و غیرت عباس را سرلوحه ی زندگی شان قرار دادند، همان جوانان رعنایی که همچو علی اکبر امام حسین علیه السلام قطعه قطعه شدند، همان هایی که عزت مندانه جنگیدند و تن به ذلت ندادند ، همان هایی که مِهر و رأفت امام رئوف در دلهایشان نهفته بود، همان سینه چاکان حضرت زهرا سلام الله علیها، همان هایی که منتظران دلسوخته ی امام عصر عج بودند، همان افلاکیان زمینی . خدایا می دانم خطا کارم و کارنامه اعمالم مرا شرمنده و درمانده کرده اما توبه ام را بپذیر و باطنم را زلال و پاک چون چشمه گردان، دیدگانم را بصیرت ده تا هر آنچه می بیند طمع نکندو فریفته ی دنیا نشود . خدایا اسوه ی ما زنان مسلمان را اول بانوی دو عالم حضرت صدیقه ی طاهره ، فاطمه ی زهرا سلام الله علیها در عمل و دوم حضرت زینب کبری سلام الله علیها در حلم و صبر و بردباری قرار ده و زندگیمان را بر پایه ی صدق گفتار و حقیقت کردار بنا کن . « آمین یا رب العالمین» 🌹 @dashtejonoon1🕊🇮🇷
🕊🌹🌴🥀🌴🌹🕊 خلبانی که به دست منافقین خفه شد و به رسید . سوم آبان ماه سال ۵۹ بود که از فرماندهش درخواست می‌کند تا به مرخصی رفته و ضمن دیدار با خانواده خود در تهران کمی هم استراحت کند. با مرخصی او موافقت شد و قرار می‌شود تا فردای آن روز با هواپیمای سی ۱۳۰ به تهران برود. اما اتفاقی باعث می‌شود که این هواپیما تاخیر داشته باشد و او هم از این فرصت استفاده می‌کند تا به یک ماموریت پروازی برود. صبح چهارم آبان ماه ۵۹ بود که شهید محمدعلی فرزین با یک فروند جنگنده اف ۵ جهت بمباران نیروهای دشمن در حوالی اهواز به پرواز در می‌آید. پس از بمباران موفق اهداف موردنظر توسط شهید فرزین به ناگهان پدافند دشمن جنگنده وی را از ناحیه چرخ عقب، خروجی موتور و چتر دم مورد هدف قرار می‌دهد و جنگنده او به سرعت آتش می‌گیرد. او که چاره‌ای جز اجکت (خروج اضطراری) نداشت این کار را انجام می‌دهد و از جنگنده خود خارج می‌شود و در فاصله چند متری از نقطه سقوط هواپیمای خود فرود می‌آید. او آسیب شدیدی دیده بود و زخم‌های بسیاری هم بر بدنش داشت و در حال خونریزی شدید بود. از طرفی پای او آسیب دیده بود و او لنگان لنگان راه افتاد تا از چنگ دشمن بعثی رهایی پیداکند. اما به ناگهان حضور یک ایرانی توجهش را به خود جلب می‌کند که او را به چادر خود برای استراحت و مداوا دعوت می‌کند. ... 🥀 @dashtejonoon1🕊🌹