eitaa logo
داستان لند
169 دنبال‌کننده
935 عکس
103 ویدیو
1 فایل
داستان های واقعی✍ نوشته ی @shahrzad_gheseha چالش های شما 🙃 هم دردی و هم صحبتی 👥 اینجا قراره یه خانواده باشیم باهم 💕 لینک کانال و نشر بده دوستم https://eitaa.com/joinchat/3888578836C8cbbdfb8c6 آیدی کانالمون👈 @dastan_land
مشاهده در ایتا
دانلود
( خزان بی بهار) آیدا گفت: داداش اگه کاری نداری امروز من و ببر دهات بغلی میگن اونجا درمانگاه داره یه داروی دل درد باید واسه محمد بگیرم نفخ کرده بچه داداشم لقمه اش رو قورت داد و گفت : کاری ندارم بیکارم میبرمتون رو به منم گفت: تو هم بهتره تو خونه تنها نمونی با مامان اینا برو حموم از صبح عین جوجه های تازه از تخم در اومده چسبیدی به من که از حموم رفتن فرار کنی؟؟ زن داداشم با خنده گفت: کوثر از کی تاحالا آب گریز شدی؟؟ تو که به مرغابی معروف بودی بس که می رفتی حموم . شاید از حموم عمومی خوشت نمیاد منم از این بهونه استفاده کردم و گفتم : آره اصلا چندشم میشه از حموم عمومی چه لزومی داره بریم حموم ما دیگه پس فردا قراره برگردیم خونه دیگه کبری که ازحرص قرمز شده بود با تحکم گفت: اینجا حموم عمومی هاش تمیزه وقتی میگم نوبت گرفتم همه با هم میریم باید بگی چشم و وسایلات و جمع کنی نه اینکه عین بچه ها دنبال سوراخ موش بگردی واسه قایم شدن بعد از نهار همگی به اتفاق شقایق خانم و ملاهت راهیه حموم عمومی شدیم کبری چون نمیخواست کسی تو روستا متوجه بشه که قراره تو حموم چکار کنیم و از آبروریزی من می ترسید نوبت کل دوش های حموم و گرفته بود شقایق و ملاهت هم برای خالی نموندن حموم و شک نکردن متصدی اونجا لطف کردن و باهامون اومدن ملاهت که از همون اول یا بهم نیشخند می زد یا رو ازم میگرفت شقایق خانم هم همش میگفت: اشکال نداره دختر، درسته چندشت میشه ولی خب از شر این دعایی که روته خلاص میشی دیگه. تازه هرچیز نجسی با آب شسته میشه نگرانی نداره https://eitaa.com/joinchat/3888578836C8cbbdfb8c6
Reza Sadeghi _ Shone Be Shone (320).mp3
6.62M
یه کم شادش کنیــــــــــــــم🚶‍♀ @dastan_land🌼
تخم مرغ 🥚 از نوع مینیمال 😅
🔴 میدونی کدهای کیهانی چه تأثیری توی زندگی ما دارن؟؟ ✅ وقتی تو بلد باشی چطوری با کائنات ارتباط برقرار کنی خوب طبیعیه که سریعتر به نتيجه میرسی✨ کدها میان دقیقا روی ضمیرناخودآگاه ما تأثیر میذارن و گاردهای ذهنی و مقاومت های ذهنی انسان رو کم میکنن🙂 🌟 هر عدد معنی خاص خودشو داره که کنار هم قرار گرفتن 📍 اعداد کدها رو ایجاد میکنه که یک جمله ای رو میسازن 🌏 يعنی تو خواسته یا هدفی که داری رو با استفاده از کدها به جهان اعلام میکنی، چون کدها چندین برابر بیشتر از حرف زدن معمولی تأثیر دارن و فرکانس خیلی خوبی رو به جهان ارسال میکنن😍 1⃣ کدها زبان جهان و کائنات هستن و تو خواستتو با زبان خود جهان اعلام میکنی✨ 2⃣ ذهن ناخودآگاهتو که ارسال کننده ی انرژی به جهان هست رو گول میزنی و انرژی خوب میفرستی✨ 👌باعث میشه که تو از کدها خیلی بیشتر نتيجه بگیری ✨ 🌱 کدها به ما کمک میکنه که خیلی سریع به خواسته هامون برسیم چون انرژی ماورایی و کیهانی دارن و همین باعث میشه که زودتر به خواسته هامون برسيم 🔥
🌱 توضیحات راجع به کد ها قشنگا🤗 برای دوستای جدیدالورود 🫀 🌱
من میخام پارت امشب و بنویسم🤣 ولی بخدا خنده ام میگیره 🤣🤣 نمیتونم🥶 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ‌ღ تازه یه سری خاطره برام تعریف کردن 🥴 یه سریا یه سری راهکار دادن واسه رام کردن شوهر 🤣🤣 خداوکیلی این همه خرافات از کجا میاد.؟
. حالا این که خوبه ....... (کلمه *این * استعاره از ریختن ادرار برسره😅) من ی مدت بود همینجور سرفه میکردم دکترم رفتم گفت آسم گرفتی خلاصه نزدیک ی سال بود بعد مامانم روضه داشت هرماه آقا میومد میخوند اون بنده خدا هرماه میومد دید من اینجورم غصه اش میشد یبار ک اومد گفت برات شیر الاغ با ادرارش رو آوردم میگن آب رو آتیش بخوری خوب میشی باید قاطی میکردی دختر ما یذره از ادرار ریختم بیشتر از شیر ک ادرار توش معلوم نباشه تا اومدم بخورم آنقدر عوق زدم ب حد مرگ دوییدم رفتم دستشویی آنقدر بالا آوردم ک نگو نخوردم ولی ی چنتا خانم بودن اونام مشکل داشتن گلوهاشون خوردن ( اسپره ی سالبوتامول نیم قرنه ساخته شده 😩😐) ولی واقعا آدم وقتی مجبور باشه کاری ک فکر می‌کنی محال انجام بدی و میدی https://eitaa.com/joinchat/3888578836C8cbbdfb8c6
(خزان بی بهار ) تا برسیم به حموم روستا من هزار بار جون به لب شدم اصلا نمیخواستم باور کنم قراره چه کار مسخره ای انجام بدم وقتی رسیدیم به حموم کبری یه ظرف پلاستیکی داد دستم و گفت: برو تو این ظرف دستشویی کن بعدش بیا اینجا داشتم می رفتم سمت سرویس که مامانم خودش و بهم رسوند و گفت: صبر کن کوثر خودم باهات میام ، الان می ری آب می ریزی تو ظرف کلافه پوفی کشیدم و گفتم: میخواین واسه اینکه خیالتون راحت باشه خودتون دستشویی کنین؟؟؟ اینجوری شاید تاثیرش هم بیشتر باشه ملاهت که داشت لباسای دخترش و در میاورد گفت: راست میگه ها میگن ادرار دختر بچه ای که هنوز بالغ نشده بهتره میخوای ادرار دخترم و بدم؟؟ واسه اینکه نرم دونه دونه ی موهای ملاهت و دخترش و باهم بکنم و حرصم و سرشون خالی کنم ناخن هام و فرو کردم تو کف دستم تا بلکه حرصم خالی بشه با مامانم و سطل رفتیم تو سرویس مرگ یه بار شیون یه بار میریزم سرم و سریع آب میکشم دیگه چاره ی دیگه ای نداشتم سطل و که پر کردم برگشتم تو حموم کبری دنبالم راه افتاد سرم و گرفتم بالا و گفتم : بیا بریز حداقل جوری بریز که رو صورتم نری.... https://eitaa.com/joinchat/3888578836C8cbbdfb8c6
( خزان بی بهار ) یهو چشمم به قیچی روی طاقچه حموم خورد رو به مامانم گفتم: بیا قبل این مسخره بازی موهام و کوتاه کن زن داداشم که یه گوشه ساکت واستاده بود گفت: خل شدی کوثر؟؟ نزدیک عروسیت میخوای موهات و کوتاه کنی؟؟ با حرص گفتم: آره یا خودتون بیاین کوتاه کنین یا خودم کوتاه میکنم ، لااقل حجم کمتری از موهام نجس میشه مامانم اولش راضی نمی شد ولی وقتی دید دارم عین دیوونه ها جیغ جیغ میکنم قبول کرد و موهام که تا خط کمرم بود و مدل پسرونه زد بعد از اینکه موهای فر خورده ام رو کفِ حموم دیدم سری با حرص سطل وبرداشتم و خالی کردم رو سرم و بعدش رفتم زیر دوش چه خوش خیال بودن که فکر میکردن با این مسخره بازی بدبختی های من تموم میشه نمیدونستن این تازه شروع مصیبت های من و خانوادمه . بالاخره سفر ما با همه ی خاطرات تلخ و شیرینش تموم شد وبرگشتیم خونه کبری هم بخاطر اینکه حرفای سید رو انجام بده و دعایی که برام نوشته شده رو پیدا کنه و ببره تو بیابون چال‌ ‌کنه همراه ما اومد وقتی رسیدیم خونه هرکی ازم میپرسید چرا موهات و کوتاه کردی می گفتم ریزش مو داشتم ومجبور به کوتاه کردنشون شدم همه می دونستن من چقدر موهام و دوست داشتم چون روزی نبود که یه مدل جدید به موهام ندم و پُز خوش حالت بودن موهام و به آبجیام که موهاشون صاف بود ندم همه دلیل حال بد و گوشه گیریم و کوتاهی و ریزش موهام میدونستن ولی هیچکس از دل من خبر نداشت https://eitaa.com/joinchat/3888578836C8cbbdfb8c6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
𔘓 خلاصه که واسم حتما هدیه ی ولن بگیرین وگرنه زمستونیه شهر و بهم می ریزم 🤣