📚 داستان تخیلی ، هیجانی و ماجراجویی
📚 دختران پوشیه پوش و پسر گربه ای
📚 قسمت سیزدهم
💎 فرامرز گفت :
🐈 من می تونم دخترا رو ،
🐈 از اتاقی که در اون زندانی اند ، بیارم بیرون
🐈 و در اتاق اسلحه خونه ، مخفی شون کنم .
💎 سروان نعمتی گفت :
🚔 خوب این کار ، چه کمکی به ما می کنه ؟!
💎 فرامرز گفت :
🐈 درب اسلحه خونه ، از آهنه
🐈 میشه از داخل قفلش کرد
🐈 وقتی هم قفل بشه ، باز کردنش سخته
🐈 می تونم به دخترا بگم ،
🐈 تا پایان عملیات پلیس ،
🐈 از اسلحه خونه بیرون نیان
🐈 اینطوری ، هم جای دخترا ، امن می مونه
🐈 هم دسترسی آدم بدا ، به سلاح ها قطع میشه
🐈 هم شما با راحتی و آرامش ،
🐈 و بدون هیچ نگرانی و ترسی ،
🐈 می تونید با اون آدما درگیر بشین
💎 سروان رضایی کمی فکر کرد
💎 و سپس با نقشه فرامرز موافقت نمود
💎 فرامرز نیز گربه شد
💎 و از دیوار ، به خانه دزدان پرید
💎 کنار در اتاق دختران ، انسان شد
💎 با سیم و انبردست کوچک ،
💎 قفل اتاق را باز کرد
💎 و به دختران اشاره کرد که ساکت بشوند
💎 و سپس گفت :
🐈 من اومدم نجاتتون بدم
💎 آرام وارد اتاق شد
💎 و با صدای آهسته گفت :
🐈 آرام باشید تا شما رو ببرم به یه جای امن
🐈 در ضمن من پسر گربه ای هستم
🐈 میتونم تبدیل به گربه بشم
🐈 میدونم باورش سخته ولی باور کنید
🐈 و اگر دیدید من گربه شدم تعجب نکنید
🐈 حالا آرام ، به اتاق بغلی تشریف ببرید
🐈 و از سمت داخل ، در رو قفل کنید
🐈 و تا نگفتم در و باز نکنید
🐈 تا حساب آدم بدارو برسیم
💎 دخترا نیز ، آرام و بی صدا ،
💎 به اسلحه خانه رفتند
💎 شیدا در زندان را قفل کرد
💎 و وارد اسلحه خانه شد .
💎 فرامرز به طرف پلیس ها رفت و گفت :
🐈 آقا همه چی آماده است میتونید حمله کنید
🐈 منم دم در اسحه خونه می ایستم
🐈 تا مطمئن بشم بلایی سر دخترا نمیاد
🌷 ادامه دارد ... 🌷
✍ نویسنده : حامد طرفی
📚 @dastan_o_roman
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📲 کانال محتوای تربیت کودک
🇮🇷 @amoomolla
📙 داستان کوتاه زیبایی
🌟 در روز قیامت ،
🌟 زن زیبایی را برای حساب می آورند
🌟 که به خاطر زیبایی اش ،
🌟 در فتنه و فساد افتاده بود
🌟 او فریب زیبایی اش را خورده ،
🌟 و به خاطر همین
🌟 به گناه بی حجابی و بی عفتی
🌟 آلوده شد .
🌟 در آن روز سخت قیامت ،
🌟 برای توجیه کارش به خدا میگوید :
🔥 خدایا ! تو خود مرا زیبا خلق کردی
🔥 و به سبب آن در فتنه افتادم .
🌟 فرشته ها ،
🌟 حضرت مریم سلام الله علیها را
🌟 در محضر خدا می آورند .
🌟 سپس به آن بی حجاب می گویند :
🌸 آیا تو زیباتری یا مریم ؟
🌸 ما او را در نهایت زیبایی آفریدیم ،
🌸 اما او گناه نکرد .
✍ امام صادق علیه السلام
📚 بحارالانوار ، ج ۱۲ ، ص ۲۴۱
📚 @dastan_o_roman
👌🏻 #حدیث #حجاب #داستان_کوتاه #زیبایی
📙 داستان کوتاه دخترک شش ساله
🌟 دختر امام حسین علیه السلام
🌟 که ۶ ساله بود
🌟 وقتی در مجلس یزید بود ،
🌟 با آستینش روی خود را گرفته بود
🌟 و اشک می ریخت .
🌟 یزید پرسید : چرا گریه می کنی ؟
🌟 دخترک گفت :
🦜 چگونه گریه نکند کسی که
🦜 پوشش و نقابی برای او نیست
🦜 که صورت خود را ،
🦜 از تو و حضار مجلست بپوشاند .
📚 ترجمه نفس المهموم ، ص ۲۲۱
📚 @dastan_o_roman
👌🏻 #حدیث #حجاب #محرم #امام_حسین #داستان_کوتاه #دخترک_شش_ساله
هدایت شده از محتوای تربیت کودک
🔹 جهت کمک نقدی به مردم مظلوم فلسطین و لبنان از طریق زیر می توانید اقدام کنید؛
شماره کارت : 6037998200000007
شماره شبا : Ir320210000001000160000526
کد دستوری: #14*
پرداخت مستقیم در KHAMENEI.IR
🔸برای اهدای طلا و جواهرات ارسال عدد ٢ به 3000222
🔹 کمکهزینهٔ سرپرستی از خانواده های آواره لبنانی و فلسطینی ارسال عدد ۳ به 3000222
💻 پايگاه اطلاع رسانی دفترحفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای
@khamenei_ir
هدایت شده از محتوای تربیت کودک
👌🏻 مسابقه جدید داریم بچه ها
🎁 با ده هدیه ۲۰۰ هزار تومانی
پویش لب خوانی سرود «فریاد انتقام»
به مناسبت روز دانش آموز
و حمایت از عملیات وعده صادق ۲
سرود تصویری فریاد انتقام 👈 اینجا
سرود صوتی فریاد انتقام 👈 اینجا
متن سرود فریاد انتقام 👈 اینجا
✅️ سرود را لب خوانی کنید ، و از خودتون 🤳 فیلم بگیرید و برای ما بفرستید . 👇
@IRAN13ABAN
👈🏻 ویژه مدارس ابتدایی دختر و پسر
👈 اجرا به صورت انفرادی 🧕🙎♂
👈🏻 کلیپ باید افقی باشد
👈🏾 حجم کلیپ حداکثر ۳۰ مگابایت
👈🏻 زمان کلیپ حداقل یک دقیقه
👈 مشخصات خودتون رو هم بفرستید
👌🏻 نام و نام خانوادگی ، پایه تحصیلی ، نام آموزشگاه ، شهرستان ، استان ، شماره تماس
⏳ پایان مسابقه : ۱۳ آبان
✅️ دبستان نور۱ ناحیه یک اهواز
https://eitaa.com/Jashnvarh1402
📚 داستان تخیلی ، هیجانی و ماجراجویی
📚 دختران پوشیه پوش و پسر گربه ای
📚 قسمت چهاردهم
💎 پلیس ها ، آرام وارد خانه شدند
💎 و فرامرز نیز ، به حالت گربه ای ،
💎 در کنار اسلحه خانه ایستاد
💎 ناگهان متوجه شیشه های بیهوش کننده شد
💎 یک فکری به ذهنش خطور کرد
💎 به طرف سروان رضایی رفت و گفت :
🐈 اگه می خواین کمتر تلفات بدیم
🐈 فعلا حمله نکنید
🐈 یک نقشه دیگه دارم
💎 سروان رضایی گفت :
🚔 باشه پسر ، من بهت اعتماد دارم
🚔 همینجا منتظر خبرت میمونیم
💎 فرامرز ، انسان شد
💎 چند شیشه بیهوش کننده را ،
💎 گرفت و باز کرد
💎 و تیز و سریع ، وارد اتاق نگهبانان شد
💎 دو تا از شیشه ها را ،
💎 به صورت دو مردی که ،
💎 اسلحه در کنارشان بود ، ریخت
💎 آنها میخواستند
💎 به اسلحه شان دست بزنند
💎 که از هوش رفتند و بیهوش شدند .
💎 فرامرز ، سریع گربه شد
💎 سپس به پشت یکی از آنها رفته
💎 انسان شد و روی سرش افتاد
💎 و با ضربه ای در گردن ، آن را نیز بیهوش کرد
💎 و چند شیشه بیهوش کننده دیگر را ،
💎 به طرف دو مرد دیگر انداخت
💎 و آنها را نیز بیهوش کرد
💎 سپس اسلحه یکی از آنها را برداشت
💎 و به طرف دختران نگهبان گرفت و گفت :
🐈 بهتره از جاتون تکون نخورید
💎 سپس داد زد :
🐈 جناب سروان ، همه جا امن هست
🐈 میتونید داخل بشین
💎 نیروهای پلیس نیز وارد شدند
💎 و همه آقایان را بیهوش دیدند
💎 سروان رضایی گفت :
🚔 چطور این کارو کردی
💎 سروان نعمتی گفت :
🚨 بابا دمت گرم ، آفرین پسر ، کارت عالیه
💎 فرامرز گفت :
🐈 ما کاری نکردیم اینا همش لطف خدا بوده
🌷 ادامه دارد ... 🌷
✍ نویسنده : حامد طرفی
📚 @dastan_o_roman
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📲 کانال محتوای تربیت کودک
🇮🇷 @amoomolla
28.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 داستان صوتی رهبر ۱۳ ساله
🎼 در مورد شهید فهمیده
📚 @dastan_o_roman
#قصه_صوتی #شهدا #روز_دانش_آموز #شهید_حسین_فهمیده
📚 داستان تخیلی ، هیجانی و ماجراجویی
📚 دختران پوشیه پوش و پسر گربه ای
📚 قسمت پانزدهم
💎 بعد از اینکه دختران ، آزاد شدند
💎 و به خانواده هایشان ، تحویل داده شدند
💎 مرضیه به دانشگاه رفت
💎 و همه جا را به دنبال سمیه گشت
💎 از هر که او را می شناخت ، پرسید
💎 اما کسی از او ، اطلاعی نداشت .
💎 آقای محمودی ، از دیدن مرضیه تعجب کرد
💎 و او را به اتاق بسیج دعوت نمود
💎 و همه ماجرای سمیه را برای او تعریف کرد
💎 مرضيه گفت :
🌟 یعنی دختر پوشیه ، سمیه خودمونه ؟!
🌟 حالا اون کجاست ؟!
💎 محمودی گفت :
🌸 سمیه برای پیدا کردن شما ، همه جا رو گشت
🌸 با همه خلافکاران در افتاد
🌸 الآنم داوطلب شد
🌸 تا به عنوان یک دختر معتاد ،
🌸 به مرد آمریکایی فروخته بشه
🌸 تا مکان اون آمریکایی کثیف و همکارانش رو
🌸 شناسایی کنن
🌸 تا شاید بتونه شما رو هم پیدا کنه
💎 سرهنگ نصیری ، از فرماندهان سپاه قدس ،
💎 فاطمه و فرامرز را به دفتر کارش دعوت کرد
💎 و بعد از سلام و احوالپرسی ، گفت :
🇮🇷 ما در مورد شما دوتا ، خیلی تحقیق کردیم
🇮🇷 و میدونیم کی هستید
🇮🇷 و چه قدرت هایی دارید
🇮🇷 با اینکه هنوز سنتون کمه
🇮🇷 ولی می خوام یه ماموریت به شما بدم
🇮🇷 البته این ماموریت ،
🇮🇷 مثل همون ماموریتی هست
🇮🇷 که پسر گربه ای در آمریکا انجام داده
🇮🇷 راستی آقا فرامرز ، اونجا کارت عالی بود .
💎 فرامرز گفت :
🐈 خواهش می کنم .
💎 آقای نصیری گفت :
🇮🇷 یکی از ماموران ما ، داوطلبانه خودش رو ،
🇮🇷 قاطی دخترای فریب خورده کرده
🇮🇷 ما هم برای او ،
🇮🇷 ردیاب و میکروفون کار گذاشتیم
🇮🇷 تا هم مکالمات اونو بشنویم
🇮🇷 و هم موقعیت اونو ، زیر نظر بگیریم .
🇮🇷 قرار بود این ماموریت ،
🇮🇷 فقط داخل ایران باشه
🇮🇷 یعنی همین جا ، بعد از گرفتن اون آمریکائیه ،
🇮🇷 تموم بشه
🇮🇷 ولی مامور ما اصرار داشت تا ته کار بره
🇮🇷 و ببینه که مقصد آخر دخترا کجاست
🇮🇷 امروز یکی از اون خانه ها رو شناسایی کردیم
🇮🇷 و افرادش رو بازداشت کردیم
🇮🇷 و الآن مامور ما ،
🇮🇷 در خانه ای نزدیک مرز هست .
🇮🇷 که ما احتمال میدیم ،
🇮🇷 اون مرد آمریکایی ، اونجا باشه
🇮🇷 و اما ماموریت شما ،
🇮🇷 اینه که به آمریکا برید
🇮🇷 و منتظر دستور من باشید .
🇮🇷 تا در هنگام نیاز ،
🇮🇷 جون اون دخترارو نجات بدید .
💎 فرامرز گفت :
🐈 اسم مامور شما چیه ؟!
💎 آقای نصیری گفت :
🇮🇷 سمیه سیاحی ،
🇮🇷 معروف به دختر پوشیه پوش .
🌷 ادامه دارد ... 🌷
✍ نویسنده : حامد طرفی
📚 @dastan_o_roman
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📲 کانال محتوای تربیت کودک
🇮🇷 @amoomolla
13.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎧 قصه صوتی قدس عزیز
📚 @dastan_o_roman
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📲 کانال تربیت کودک
🇮🇷 @amoomolla
#قصه_صوتی
#قدس_عزیز #قدس #فلسطین