eitaa logo
داناب (داستانک+نکات‌ناب)
12.1هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
4.8هزار ویدیو
108 فایل
﷽، #داناب (داستانک‌های آموزنده و نکات ناب کاربردی) 🔹کاری از مؤسسه جهادی #مصباح 🔻سایر صفحات: 🔹پاسخ به‌شبهات؛ @shobhe_Shenasi 🔹سخنرانی‌ها: @ghorbanimoghadam_ir 🌐 سایت: ghorbanimoghadam.ir 🔻تبادل و تبلیغ @tabligh_arzan
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*عاقبت رئیس پاسگاهی که در دوران تبعید رهبر معظم انقلاب در ایرانشهر به حضرت آقا سیلی میزد😱 (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
ملا نصرالدین از همسایه‌اش دیگی قرض گرفت. پس از چند روز دیگ را به همراه دیگی کوچک به او پس داد. وقتی همسایه قصه دیگ اضافی را پرسید ملا گفت: دیگ شما در خانه ما وضع حمل کرد. چند روز بعد، ملا دوباره برای قرض گرفتن دیگ به سراغ همسایه رفت و همسایه خوش‌خیال این بار دیگی بزرگتر به ملا داد به این امید که دیگچه بزرگتری نصیبش شود. تا مدتی از ملا نصرالدین خبری نشد. همسایه به در خانه او رفت و سراغ دیگ خود را گرفت. ملا گفت: دیگ شما موقع وضع حمل در خانه ما فوت کرد. همسایه گفت: مگر دیگ هم می‌میرد؟ چرا مزخرف می‌گویی!!!جواب شنید: چرا روزی که گفتم دیگ تو زاییده نگفتی که دیگ نمی‌زاید. دیگی که می‌زاید حتما مردن هم دارد. 👈🔻این حکایت برخی از ماست که هر جا به نفعمان باشد عجیب‌ترین دروغ‌ها و داستان‌ها را باور می‌کنیم اما کوچکترین ضرر را بر نمی تابیم. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
🔰 مکتب سلیمانی عبارات است از «صدق» و «اخلاص» 🔻 رهبر انقلاب، صبح امروز: اگر بخواهیم آن چیزی را که اسمش را میگذاریم مکتب سلیمانی، این را تبیین کنیم در یک دو جمله‌ی کوتاه، باید بگوییم این مکتب عبارت است از صدق و اخلاص. این دو تا کلمه در واقع عنوان و نماد و نمایه‌ی مکتب سلیمانی است. «صدق» یعنی همان چیزی که در آیه‌ی شریفه «مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ» که حالا مختصری توضیح عرض میکنم. «اخلاص» هم همین که در آیات متعدد قرآن از جمله این آیه‌ی شریفه «قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ» این دو عنوانِ قرآنی تشکیل دهنده‌ی حرکت شهید سلیمانی بود. این حرکت با برکت که هم زندگیِ این مرد سر تا پا برکت شد، هم شهادت او. (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
35.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 - ۶ قسمت ششم مستند "داستان آفرینش جهان" به تشریح شگفت آور مراحل آفرینش سیاره زمین از بیان قرآن کریم و نهج البلاغه می پردازد. "در حدود شش میلیارد سال پیش، از برخورد صخره های عظیم، سنگ های آسمانی شکل گرفت...." (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 انتظار ۶ ساله حاج‌قاسم برای گرفتن انگشتر از رهبری (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
ملاقات مردمی شاهانه و متکبرانه محمد علی احمدی فرماندار اصفهان! کاش مسئولان ما مثل خارجی ها خاکی و مردمی بودند! (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؛ پویانمایی 👘 نکاتی درباره لباس شهرت و حکم‌اش در اسلام؛ می‌خوام تو چشم باشم! (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
 🎥 خداحافظی مدافعان حرم با "حاج قاسم" ▫️ویدئویی تاثرانگیز از خداحافظی مدافعان حرم با سردار دلها حاج قاسم سلیمانی 📚 @DasTanaK_ir
28.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻بخش خبری دی‌بی‌سی فارسی🔻 🔰 ۱۲ دی ۱۴۰۰ | 02 ژانویه 2022 🔰 ♦️گزارش پریزاد نوربخش از رزمایش سپاه پاسداران به همراه گفتگو با دکتر محمود ترکمنچی پیرامون تبعات تحریمی این رزمایش و ارتباط زنده با سرهنگ جاناتان کانریکس از اسرائیل (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
خدا همان کسی است که شما را ناتوان آفرید... (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
تصاویر شهید سلیمانی در خیابانهای غزه (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه فاطمیه.mp3
5.5M
🔸به یاد آن روزها... ◾️چه فاطمیه ای شد امسال ◾️امید و دلبرم برگشته 🔊با صدای:حاج محمود کریمی (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ساعت یک و بیست دقیقه ۱۳ دی‌ماه به وقت حاج قاسم شادی روح حاج قاسم حمد و قل هو الله بخوانید 🆔 @Shobhe_ShenaSi
چرا به حضرت زهرا، زهرا گفته می‌شود؟ (داستانک‌ونکات‌ناب) http://eitaa.com/joinchat/4259512332C8857967f1b
همت بلند دار .... 📚 @DasTanaK_ir
پرسش و پاسخ کوتاه آیا خدا به عبادت ما نیاز دارد که فرمان داده نماز بخوانیم؟ 📚 @DasTanaK_ir
امامت ظاهری و باطنی 📚 @DasTanaK_ir
‌ 📸عکس دسته جمعی شهدا! تو این جمع فقط حاج قاسم شهید نشده بود که ... 📚 @DasTanaK_ir
آیا فضله پرندگان حرام گوشت؛ مانند کلاغ و زاغ و عقاب و طوطی نجس است؟ پاسخ مقام معظم رهبری: فضله پرندگان حرام گوشت نجس نيست. 🔹 پی‌نوشت امام خمینی آن را نجس می‌دانند. ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @DasTanaK_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 اول خودت! یک نکته مشترک از زبان استاد شهید مطهری و سردار شهید سلیمانی 📚 @DasTanaK_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از پاسخ به شبهات فجازی
🔴 اطلاعیه فوری 🔴 با توجه به گرانی های اخیر، یکی از اقدام به تاسیس یک فروشگاه کرده که در آن کالاهای اساسی مثل و را با عرضه می نماید. با مشاهده و مقایسه قیمت اجناس نسبت به خرید اقدام نمایید. مشاهده جزئیات↙️ https://eitaa.com/joinchat/1193934881C9174598a75 💥شما هم به جمع افرادی که با عضویت در این کانال مخارج روزمرشون رو نصف کرده اند بپیوندید. 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1193934881C9174598a75
باور نمی‌کنم خدا به کسی بگوید نه! 📚 @DasTanaK_ir
جواب آزمایش 🆔 @dastanak_ir پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه‌ام ازدواج کردم. ما همدیگرو تا حد مرگ دوست داشتیم. سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود. اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به وضوح حس می‌کردیم. می‌دونستیم بچه‌دار نمی‌شیم، ولی نمی‌دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست. اولاش نمی‌خواستیم بدونیم. با خودمون می‌گفتیم عشقمون واسه یه زندگی رویایی کافیه، بچه می‌خوایم چی کار؟ اما در واقع خودمونو گول می‌زدیم. هم من هم اون، چون هر دومون عاشق بچه بودیم. تا اینکه یه روز علی نشست روبروی من و گفت: «اگه مشکل از من باشه، تو چی کار می‌کنی؟» فکر نکردم تا شک کنه که دوسش ندارم. خیلی سریع بهش گفتم: «من حاضرم به خاطر تو روی همه چی خط سیاه بکشم.» علی که انگار خیالش راحت شده بود یه نفس راحت کشید و از سر میز بلند شد و راه افتاد. گفتم: «تو چی؟» گفت: «من؟» گفتم: «آره... اگه مشکل از من باشه... تو چی کار می‌کنی؟» برگشت و زل زد به چشامو گفت: «تو به عشق من شک داری؟» فرصت جواب نداد و گفت: «من وجود تو رو با هیچی عوض نمی‌کنم.» با لبخندی که رو صورتم نمایان شد خیالش راحت شد که من مطمئن شدم اون هنوزم منو دوس داره. گفتم: «پس فردا می‌ریم آزمایشگاه.» گفت: «موافقم، فردا می‌ریم.» نمی‌دونم چرا اما دلم مث سیر و سرکه می‌جوشید. اگه واقعا عیب از من بود چی؟! سر خودمو با کار گرم کردم تا دیگه فرصت فکر کردن به این حرفارو به خودم ندم. طبق قرارمون صبح رفتیم آزمایشگاه. هم من هم اون. هر دو آزمایش دادیم تا اینکه بهمون گفتن جواب تا یک هفته دیگه حاضره. یه هفته واسمون قد صد سال طول کشید. اضطراب رو می‌شد خیلی آسون تو چهره هر دومون دید. با این حال به همدیگه اطمینان می‌دادیم که جواب ازمایش واسه هیچ کدوممون مهم نیس. بالاخره اون روز رسید. علی مث همیشه رفت سر کار و من خودم باید جواب آزمایشو می‌گرفتم. دستام مث بید می‌لرزید. داخل آزمایشگاه شدم و جوابو گرفتم. علی که اومد خسته بود، اما کنجکاو. ازم پرسید جوابو گرفتی؟ که منم زدم زیر گریه. فهمید که مشکل از منه. اما نمی‌دونم که تغییر چهره‌اش از ناراحتی بود یا از خوشحالی. روزا می‌گذشتن و علی روز به روز نسبت به من سردتر و سردتر می‌شد تا اینکه یه روز که دیگه صبرم از این رفتاراش طاق شده بود، بهش گفتم: «علی، تو چته؟ چرا این جوری می‌کنی؟» اونم عقده‌شو خالی کرد و گفت: «من بچه دوس دارم مهناز. مگه گناهم چیه؟! من نمی‌تونم یه عمر بی بچه تو یه خونه سر کنم.» دهنم خشک شده بود و چشام پراشک. گفتم: «اما تو خودت گفتی همه جوره منو دوس داری. گفتی حاضری بخاطرم قید بچه رو بزنی. پس چی شد؟» گفت: «آره گفتم. اما اشتباه کردم. الان می‌بینم نمی‌تونم. نمی‌کشم...» نخواستم بحث رو ادامه بدم. دنبال یه جای خلوت می‌گشتم تا یه دل سیر گریه کنم و اتاق رو انتخاب کردم. من و علی دیگه با هم حرفی نزدیم تا اینکه علی احضاریه آورد برام و گفت: «می‌خوام طلاقت بدم یا زن بگیرم! نمی‌تونم خرج دو نفر رو با هم بدم، پس از فردا تو واسه خودت؛ منم واسه خودم.» دلم شکست. نمی‌تونستم باور کنم کسی که یه عمر به حرفای قشنگش دل خوش کرده بودم، حالا زده زیر همه چی. دیگه طاقت نیاوردم، لباسام رو پوشیدم و ساکمم بستم. برگه جواب آزمایش هنوز توی جیب مانتوام بود. درش آوردم، یه نامه نوشتم و گذاشتم روش و هر دو رو کنار گلدون گذاشتم. احضاریه رو برداشتم و از خونه زدم بیرون. توی نامه نوشته بودم: «علی جان، سلام، امیدوارم پای حرفت وایساده باشی و منو طلاق بدی. چون اگه این کارو نکنی خودم ازت جدا می‌شم. باید بدونی که می‌تونم. دادگاه این حقو به من می‌ده که از مردی که بچه‌دار نمی‌شه جدا شم. وقتی جواب آزمایشارو گرفتم و دیدم که عیب از توئه، باور کن اون قدر برام بی‌اهمیت بود که حاضر بودم برگه رو همون جاپاره کنم. اما نمی‌دونم چرا خواستم یه بار دیگه عشقت به من ثابت شه. توی دادگاه منتظرتم...مهناز.» ــــــــــــــــ (داستانک‌ونکات‌ناب) دانابی شو؛ دانا شو!👇👇 📚 @DasTanaK_ir