📎روایتی بسیار زیبا در مورد سوال و جواب در عالم قبر
📙 در «تفسير عیاشی» در ذيل آيۀ شريفۀ:
يُثَبِّتُ اللَهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَو'ةِ الدُّنْيَا وَ فِيا لاخِرَةِ.
❇️سويد بن غفلة از حضرت أميرالمؤمنين (عليه السّلام) نقل کرده که آن حضرت فرمود:
🚻 وقتي كه فرزند آدم ميخواهد از دنيا برود؛ آخرين روز از روزهاي دنياي او و اوّلين روز از روزهاي آخرت اوست، سه چيز براي او به صورت مثاليّۀ خود مجسّم ميگردد: مال او، فرزندان او، و عمل او.
▶️پس نگاه می کند به مالش و مي گويد:
⏩سوگند به خدا كه من براي گرد آوردن و جمعآوري تو بسيار حريص بودم و نسبت به از دست دادن و رها نمودن تو بسيار بخيل بودم؛ در اين هنگامِ تنگدستي و بيچارگي از دست تو براي من چه بر ميآيد؟
🔼مال در جواب مي گويد: فقط كفن خود را از من ميتواني دريافت كني.
🔼بعد نگاه مي کند به فرزندان خود و مي گويد:
سوگند به خدا كه من نسبت به شما بسيار دوست بودم، و در هر حال محافظ و نگهبان شما بودم از هر گونه گزند و ناراحتي كه بر شما وارد مي شد؛ اكنون در اين موقع خطير از دست شما براي من چه كاري ساخته است؟
آنها در پاسخ ميگويند: ما تنها کاری که می کنیم اینکه تو را بسوي قبرت ميبريم و در ميان خاك پنهان ميكنيم.
↗️سپس نگاه می کند به أعمال صالحه و حسناتي كه انجام داده و ميگويد:
↔️من نسبت به بجا آوردن شما بسيار بيرغبت بودم و شما براي من بسيار سنگين بوديد؛ امروز از شما براي نجات من چه كاري ساخته است؟
↕️عمل در پاسخ مي گويد:
من رفيق تو و قرين تو هستم در ميان قبر تو و در روز حشر تو، و از تو دور نميشوم تا من و تو هر دو در مقام عرض در پيشگاه حضرت پروردگار حاضرشويم.
اگر آن شخص كه در حال احتضار و سكرات مرگ است، مطيع و وليّ خدا باشد، كسي به نزد او ميآيد كه از تمام مردم بويش معطّرتر و منظرش زيباتر و لباسش فاخرتر است و به او ميگويد:
بشارت باد ترا به نسيمهاي جانفزا كه از جانب خدا ميوزد و گلهاي خوشبو و بهشت پر نعمت؛ وارد شدي به عافيت، قدمت مبارك باد، خوش آمدي!
↔️وليّ خدا ميگويد: تو كيستي؟
او در پاسخ مي گويد: من عمل نيكوي تو هستم كه از دنيا به سوي بهشت ميآيم.
و او ميشناسد كسي را كه او را غسل ميدهد، و قسم ميدهد افرادي را كه جنازۀ او را حمل ميكنند كه به سرعت ببرند و زودتر به خاك بسپارند و وقتي كه او را وارد در قبرش ميكنند، دو ملك به نزد او ميآيند و آن دو، دو فرشتۀ بازپرسي و بازجوئي كننده از عقائد و كردار او هستند؛ و بطوري به سمت او نزديك ميشوند كه موهاي بلند خود را به زمين ميكشند و زمين را با دندانهاي نيشِ خود ميكَنند و شخم ميكنند، و صداي آنها چنان مهيب و زننده است كه گوئي صداي غرّش تند و شديد آسمان است، و چشمان آنان چنان دهشت انگيز و وحشتآور است كه گوئي مانند برقِ زنندۀ ابرهاي سياه آسمان است.
#معاد
#عالم_قبر
#برزخ
📗منبع:
تفسير عيّاشي؛ ذیل سورۀ إبراهيم، جلد دوّم، ص 227
#گروه_تبلیغی_تسنیم
ــــــــــــــــ
#داناب (داستانکونکاتناب)
👇👇👇
📚 @dastanak_ir
✳ قیامت این چیزها را نمیداند!
🔻 مرحوم #شیخ_مرتضی_زاهد اواخر عمر دیگر نمیتوانستند با پای خود جایی بروند و چون وسیلههای امروزی نبود، ناچار کسی ایشان را کول میگرفت و به این طرف و آن طرف میبرد. این کار مشکلی برای کسی نداشت چون بدن ایشان در آن ایام لاغر و نحیف شده بود.
🔸 یک روز جایی میرفتند. در کوچهی شترداران کسی که ایشان را کول کرده بود، ظاهرا خسته میشود و مرحوم شیخ مرتضی را کنار کوچه به زمین میگذارد. بدن ایشان به دیوار کاهگلی خانهی مجاور برخورد میکند و کمی خاک و پر کاه روی زمین میریزد. ایشان با نگرانی درب آن خانه را میکوبند. صاحبخانه در را که باز میکند شیخ مرتضی را میشناسد. شیخ مرتضی میگویند من به دیوار خانهی شما تکیه دادهام و کمی از خاک و کاهگل دیوار به زمین ریخته. بفرمایید چقدر باید بدهم تا جبران شود. صاحبخانه که به شیخ مرتضی ارادت داشت، میگوید اختیار دارید. منزل من متعلق به شماست. آقا در جواب میگویند #قیامت این چیزها را نمیداند. یا باید رضایت بدهی و حلال کنی یا باید خسارت بگیری».
📚 کتاب #سیره_و_خاطرات_علما
📖 ص ۴۸
👤 #آیت_الله_جاودان
#⃣ #حق_الناس #معاد
📚 @DasTanaK_ir