eitaa logo
داستان مدرسه
691 دنبال‌کننده
822 عکس
476 ویدیو
187 فایل
جملات ادبی خاطرات مدرسه داستانهای مرتبط با مدرسه خلاصه عضو شو😉
مشاهده در ایتا
دانلود
تاشو عید مبعث
تاشو عید مبعث
تاشو عید مبعث
🌹کاربرگ جذاب عید مبعث🌹 💐مناسب برای زنگ هنر💐 🍀همراه با دست ورزی🍀
نماهنگ-خورشید.mp3
2.64M
🌺مبعث حضرت رسول اکرم مبارک باد 🔸نماهنگ خورشید 🔹محمود کریمی ⏰کانال پرورشی ایران حاوی مطالب آموزشی و فرهنگی 🧑‍💻 @Schoolteacher401 ↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️ @madrese_yar
حال خوب 8 بهمن.mp3
2.15M
🔸بعضی وقت‌ها باید دلتنگ روزهایی شد که زود گذشتند. 🔸ما با یاد خاطرات شیرین گذشته زنده‌ایم. 🎙️علیرضا کنگرلو ⏰کانال پرورشی ایران حاوی مطالب آموزشی و فرهنگی 🧑‍💻 @Schoolteacher401 ↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️ @madrese_yar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺اقرا بسم ربک الذی خلق... مبعث حضرت رسول اکرم (ص) مبارک باد. ✅جهت سفارش در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @tadriis_yar
6.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ آدمی به امید زنده است ؛ 🌱 ‌سلام زندگی...
قصه بادکنک حسود یکی بود یکی نبود. روزی زهرا با مادر و پدرش به بیرون از منزل رفت و دوتا بادکنک قشنگ سفید و صورتی خرید. وقتی به خانه برگشتند پدر زهرا هر دو تا بادکنک را باد کرد و با کمک بابا از سقف اتاق آویزان کرد. اما بادکنک سفید از بادکنک صورتی چاقتر و بزرگتر بود. بادکنک صورتی وقتی دید بادکنک سفید از او کوچکتر است، عصبانی شد و شروع به غر زدن کرد و گفت:عمدا من و کم باد کردند و بین ما فرق می گذارند. اگر من را حسابی باد می کردند دو برابر تو می شدم. بادکنک سفید گفت :زهرا هر دو ما را تا جایی که لازم بود باد کردند و ما را دوست دارند اما بادکنک صورتی عصبانی شد و به حرف های او گوش نکرد و گفت:من خودم فکری می کنم تا باد خودم رو بیشتر کنم و از تو بزرگترشوم. وقتی زهرا خواب بود، بادکنک صورتی نقشه ای کشید تا بزرگتر شود، او تلمبه روی کمد را دید و از او خواست تا بادش رو بیشتر کند. تلمبه نگاهی به بادکنک صورتی انداخت و گفت اگه بیشتر از این باد بشی ممکنه بترکی اما بادکنک صورتی با شنیدن حرفهای او خیلی عصبانی شد و حرف های او را پای خودخواهیش گذاشت. بادکنک صورتی قهر کرد و با تلمبه و بادکنک سفید دیگر حرف نزد. او متوجه شد زمانی که قهر می کند و عصبانی است، بادش بیشتر می شه، پس به این کار خود ادامه داد و انقدر اخم کرد و قهر کرد تا بادش بیشتر و بیشتر شد و ترکید و هر تکه اش به گوشه ای از اتاق پرت شد. بچه های خوبم این قصه به ما می فهماند که حسادت باعث از بین رفتن خود آدم می شود، همانطور که بادکنک صورتی به خاطر حسادت ترکید.
دو تا قصه متنی جهت تقویت روانخوانی 👆💐
Ketab 06.mp3
2.95M
آهنگ کودکانه در مورد کتاب آهنگ واحد کار کتاب و کتابخوانی