☑️ ثبت نام آزمون ورودی جامعه الزهرا سلاماللهعلیها
«بزرگترین حوزه علمیه خواهران جهان تشیع»
برای سال تحصیلی ۱۴۰۵- ۱۴۰۴
🔸پذیرش ملی و بین المللی از میان خواهران مشتاق به فراگیری علوم حوزوی در مقاطع تحصیلی:
🔻سطح ۲ (کارشناسی)
🔻سطح ۳ (کارشناسی ارشد در ۱۳ رشته)
به شیوههای:
🔹 حضوری
🔹 غیرحضوری
🔹 مجازی
🔻 سطح ۴ (در ۹ رشته) فقط به شیوه حضوری
◀️ با اعطای دانشنامه رسمی (مورد تأیید وزارت علوم)
✅ امکان ثبت نام دارندگان مدرک کارشناسی ۷۰ رشته دانشگاهی همسو در مقطع سطح ۳
💻 دسترسی سریع به سامانه پذیرش:
https://paziresh.jz.ac.ir
مشروح خبر:
https://jz.ac.ir/post/15061
#پذیرش | #آزمون_ورودی
#جامعه_الزهرا | #ثبت_نام
✅جهت انجام آزمون ضمن خدمت ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@ltmsme
8.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقویم روزشمار کلاسی ۱۶ بهمن ماه 🙏🏻🌹⛈⛄️
طراحی و تهیه ؛ شمسی یحیوی فرکوش 🙏🏻🌹
التماس دعا 🙏🏻🌹🍀
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar
13.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تقویم_روز_سهشنبه
#شانزدهم_بهمنماه_۱۴۰۳
#اکرمبهدانه
#التماسدعا
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar
📌دام های مجرمان سایبری برای کودکان!!!
⚠️فضای مجازی به سرعت در حال تغییر است.
نظارت نامناسب والدین خطراتی مانند مواجهه با محتوای نامناسب یا ارتباط با افراد ناشناس را افزایش میدهد.‼️
🟢حضور فعال و همراهی پدر و مادر میتواند درک فرزندان از امنیت دیجیتال را بالا برده و آنها را برای مواجهه با چالشهای آنلاین آماده سازد.
✅با گفتگوی باز و آموزش مداوم، میتوان فضای امنتری برای فرزندان در فضای مجازی فراهم نمود.
#پلیس_فتا
#کودکان_سایبری
#والدگری
📍 با ما همراه باشید:
⏰کانال پرورشی ایران
حاوی مطالب آموزشی و فرهنگی 🧑💻
@Schoolteacher401
↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️
@madrese_yar
‼️میکروپلاستیکها میتوانند جریان خون مغز را مختل کنند
📣 تحقیقات جدید نشان میدهد که میکروپلاستیکها ممکن است باعث انسدادهای خطرناکی در جریان خون مغز شوند.
📣 امروزه میکروپلاستیکها که ذرات ریز پلاستیکی هستند و از زبالههای پلاستیکی به وجود میآیند، به بخشهای مختلف زندگی ما نفوذ کردهاند. این ذرات کوچک به راحتی وارد غذا و حتی بدن ما میشوند و حالا محققان در پی کشف خطرات احتمالی آنها هستند.
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar
رفع کندی اکسل
3️⃣ روش سوم
رفع کندی اکسل با اجرا در حالت Safe Mode
دکمه Win + R را فشار دهید تا کادر Run باز شود. excel /s را در قسمت “Open” تایپ کنید و Enter را بزنید. پس از باز شدن اکسل در حالت Safe Mode ، جهت اطمینان از اجرای کامل و سریع نرم افزار، چند دقیقه از آن استفاده کنید.
#اکسل
4️⃣ در پست های بعدی...
ما را دنبال کنید 👇
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar
🎓 راهکارهایی برای بهبود تجربه کلاسهای مجازی آموزشی 🎓
🔑 1. ارتباط مؤثر با دانشآموزان
استفاده از ابزارهایی مثل چت و نظرسنجی در حین کلاس به دانشآموزان حس تعامل و مشارکت بیشتری میدهد.
📋 2. برنامهریزی شفاف و منظم
زمانبندی دقیق و اطلاعرسانی قبل از کلاسها باعث ایجاد نظم در یادگیری میشود. همچنین مشخصکردن اهداف هر جلسه به دانشآموزان انگیزه بیشتری میدهد.
✨ ابزار حضور و غیاب «کلاسمجازیشاد» میتواند بسیار کمککننده باشد.
🖥️ 3. استفاده از ابزارهای جذاب چندرسانهای
تصاویر، ویدیوها و انیمیشنهای آموزشی تأثیر زیادی در درک بهتر مفاهیم دارند. 🔹همچنین پلتفرمهای تعاملی «مانند کلاسمجازیشاد» میتوانند کلاس را جذابتر کنند.
💡 4. ارائه فعالیتهای تیمی و تکالیف کلاسی
برای یادگیری عمیقتر و همکاری بیشتر دانشآموزان، فعالیتهایی طراحی کنید که دانشآموزان بتوانند آنچه آموختهاند، بهصورت گروهی اجرا کنند.
📞 5. پشتیبانی و پاسخگویی مؤثر
پاسخگویی به سوالات و مشکلات دانشآموزان در اسرع وقت به ایجاد اعتماد و رضایت بیشتر کمک میکند.
🌟 6. ایجاد انگیزه و تشویق دانشآموزان
با تقدیر از پیشرفتها و ارائه بازخورد مثبت، آنها را به تلاش و حضور مستمر در کلاسهای درس تشویق کنید.
┄─┅ 🌸 ✶❃ ⃟░⃟ ❃✶🌸
✅جهت سفارش #تبلیغات در مجموعه کانالهای تدریس یار ؛
@teacherschool
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@tadriis_yar
نتهای ایرانی قسمت ۸.mp3
13.31M
🔸نتهای ایرانی، قسمت ۷
🇮🇷به نام سرزمینمان بخوانیم
با بلندترین صداها زیباترین نام را صدا بزنیم
🎵 ترانه ها و تصنیف ها:
- گندم(کرمانجی) - عیسی قلی پور
- سبز و سرخ و سفید وطنم - اسماعیل نعیمی راد
- دعای باران(لری) - محسن سپهوند
- شیراز کاکو جات سبزه(شیرازی) - محمد حسن صفری
- برارجان(مازنی) - صادق کشاورز
- اولاد وطن(آذری) - علیرضا نیک پور
- ایران - رضا معتمدی
🇮🇷*#همه_برای_ایران
#ایران_برای_همه*🇮🇷
ترانه هایی برای وطن عزیزمان ایران🇮🇷
⏰کانال پرورشی ایران
حاوی مطالب آموزشی و فرهنگی 🧑💻
@Schoolteacher401
↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️↔️
@madrese_yar
¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥♡🇮🇷♡¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥
💠رمان مستند، واقعی، از جنس گاندو، و امنیتی #عاکف
👈جلد دوم (سری دوم)
✍ قسمت ۱۰۹ و ۱۱۰
_....حالا بگید تا الان چیکار کردید که هم من درجریان قرار بگیرم و هم عاکف... عاکف جان داری میبینی مارو دیگه؟؟ارتباطتت برقرراره با ما؟
+بله حاج آقا.
حاجی روش و کرد به عاصف و گفت:
_خب عاصف جان بگو ببینم.
عاصف گفت:
_ما از اینجا در تهران به سرنخی نرسیدیم. باید ببینیم عاکف از اونجا توی شمال میتونه کوروش خزلی که سارق گوشیش هست و پیدا کنه و ارتباط اون و با تیم جاسوسی_تروریستی و ربایندگان همسرش کشف کنه یا نه؟! اگر این اتفاق هرچی زودتر بیفته ما می تونیم با هماهنگی های انتظامی و تیمهای امنیتی_ اطالعاتی، خانومش و نجات بدیم.. به وقتش هم اگر نیاز شد یه شورای اطلاعاتی بین سپاه مازندران و اطلاعات مازندران و انتظامی مازندران با یک محدودیت خاصی تشکیل میدیم و کمک میگیریم توی این پرونده.
حاجی گفت:
_تشکر عاصف جان.
بعد روش و کرد سمت ارجمند و گفت:
_خب خانم ارجمند شما بفرمایید چیکار کردید تا حالا؟
ارجمند گفت:
_من تونستم فایل صوتی قبلی، و این فایل صوتی جدیدی که ضبط شده از تیم دشمن، با لیست مظنون هایی که آقای
عاصف عبدالزهراء در اختیارم گذاشتند تطبیق بدم، ولی متاسفانه هیچکدوم از اونا با هم مطابقت نداشت. عملا به هیچ جا نرسیدیم.
حاج کاظم به مرتضی گفت:
_ مرتضی شما چیکار کردی؟
مرتضی گفت:
خدمت شما و همکاران و برادرمون آقا عاکف که دارن مارو می بینن باید عرض کنم:...باید عرض کنم، تنها شعاعی که در ارتباط تلفنی تروریست ها با شما، که تونستیم مُعَطَلِشون کنیم و شما بیشتر باهاشون حرف بزنید پیدا کنیم، این بود که تونستیم توی شعاع یک کیلومتری شمرون یه سری ردیابی هایی کنیم. در این ردیابی به این رسیدیم که ظاهرا اتاق هدایت و کنترل عملیات تیم دشمن داخل تهران هست. و تیم رباینده همون مازندران مستقر شده و تهران نیومدن. دلیلش هم اینه که احتمالا با گزارشاتی که به نهادهای اطلاعاتی-امنیتی ارگانهای مختلف مازنداران، اعم از اداره اطلاعات و اطلاعات سپاه فرستادیم؛ تموم ورودی و خروجی شهر و تحت پوشش خودشون قرار دادن و دارند کنترل میکنن تا تیم ربایندگان همسر عاکف نتونن خروج کنند.... چون همکارامون هیچ رد و سرنخی از همسر عاکف پیدا نکردند در خارج از مازندران ولی در اون استان به یه سرنخهایی رسیدن.. پس تیم ربایش از مازندارن خارج نشده.. تموم دوربین های شهری و جاده ای چالوس و رامسر و چند شهر دیگه چک شده ولی خبری نرسیده فعال.. در بعضی نقاط یه سری ایست و بازرسی ترتیب دادند ولی بازم به نکته خاصی نیروها بر نخوردن....تیم جاسوسی_ تروریستی که عملیات و هدایت میکنه و به تیم مستقر در مازندران خط دهی میکنه، توی تهران هست و با تلفنی که به شما زدند، و زود هم قطع کردند متاسفانه ما نتونستیم درست بفهمیم کجا هستند. ولی خب
بچه هامون هنوز پیگیر هستند.
حاجی به مرتضی گفت:
_امکان داره بتونیم در تماس بعدی دشمن با ما، موقعیتشون و دقیق تر پیدا کنیم و بهشون برسیم؟
مرتضی گفت:
_اگر بتونید شما درتماس بعدی معطلشون کنید بله میشه، ولی عملا تا الان میفهمیدن داریم معطلشون میکنیم و هی حرف میزنیم تا ردیابی بشن، زرنگی میکردن و زود قطع میکردن. البته در شمیرانات و اون منطقه ای که ما تونستیم تشخیص بدیم که اتاق فرمان دشمن اونجاست، تقریبا اون منطقه حدود دههزار تا واحد تجاری و مسکونی داره و در این دایره ای که اونا مستقر هستند، اگر دوباره تماس بگیرن که قطعا تماس میگیرن ، ما میتونیم جستجورو به طور قطعی از همون دایره توی شمیرانات شروع کنیم.
حاج کاظم گفت:
_درسته مرتضی، اما اگر مکانشون و عوض نکنن تا اون موقع..چون باید اینارو هم پیش بینی کنیم تا دستمون باز باشه.. حالا بهم بگو که هماهنگی های عملیاتی توی چه وضعیتی هست؟
مرتضی گفت:
_با نیروهای مخصوص تیپ امیرالمومنین تهران هماهنگ کردم و توی آماده باشِ کامل هستند. شما دستور بدید وارد عمل میشن و خونه هدایت تروریستها رو به محض شناسایی زیرو رو میکنن. منتهی با عاصف که مشورت کردم نظرش این بود به خاطر حساسیت پرونده از جنبه بین المللی و... تیم های عملیاتی و ضربتی تشکیلات خودمون عملیات و به عهده بگیرن.
من همینطور داشتم جلسه رو نگاه میکردم...
دیدم حاجی خطاب به جمع توی اون جلسه گفت:
_خب اینا کارها و اقداماتی بوده که تا حالا کردید و گزارشش و شنیدم..حالا پیشنهادهایی که دارید و بهم بگید.
عاصف گفت:
_حاجی ما باید تلاش کنیم ازشون زمان بگیریم. فکر میکنم اینجوری دستمون بازتره برای نجات همسر عاکف.
حاج کاظم گفت:...
✍ادامه دارد....
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥♡🇮🇷♡¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥
💠رمان مستند، واقعی، از جنس گاندو، و امنیتی #عاکف
👈جلد دوم (سری دوم)
✍ قسمت ۱۱۱ و ۱۱۲
حاج کاظم گفت:
_موافقم و فکر خوبیه، اما چطوری؟؟ اونا خیلی وحشی و بی طاقتن. هیچ اخلاق انسانی درون اونا نیست.. نمیشه سر به سرشون بزاریم و تحریکشون کنیم الکی.. اگر بحث جون زن عاکف در میون نبود ما بازیشون میدادیم و خیلی قشنگ اذیتشون میکردیم.. اما الان نمیشه و بحث فرق داره.. ضمنا، فکر نمیکنم اون تایمر برقی که روی سر و تنِ زن عاکف نصب کردن برای شوخی و تفریح باشه.. اون تایمر فعال بشه اون زن بیچاره میشه و جون میده همونجا.
مرتضی اومد وسط بحث و گفت:
_ما اگر بدونیم اون پی ان دی به درد کدوم کشور میخوره، میتونیم از طریق وزارت امورخارجه خودمون به سفارت اون کشور فشار وارد کنیم..
خانم ارجمند به مرتضی گفت:
_هیچ جاسوسی به اسم یک کشور نمیاد توی کشوری دیگه جاسوسی بخواد کنه. معمولا از طریق یه شرکتی، این کارو میکنن، که بعدا مشخص میشه اینا برای کدوم کشورن. ضمنا اینجوری فکر میکنم هم وقتمون تلف میشه و هم جون زن عاکف و در خطر مینداریم.. چون زیاد نمیشه روی وزارت خارجه حساب باز کرد که توی این تایم کمی که داریم کمکمون کنه. ضمنا اآلن دولت و وزارت خارجه درگیر مذاکرات هسته ای هستند.
حاج کاظم گفت:
_با تحلیل خانم ارجمند موافقم. ایشون کامال درست میگه.. ما نمیتونیم دولت و وزارت خارجه رو در این بُرهه حساس درگیر این مسائل اطلاعاتی-امنیتی و بینالمللی کنیم.. چون امکان داره این موضوع یک حَربه توسط یکی از همون کشورهای اروپایی و یا آمریکایی باشه که میخوان از ما امتیاز بگیرن و دستگاه اطلاعاتی-امنیتی ایران و برسونن به جایی که از وزارت خارجه کمک بگیره و وزارت خارجه هم این و با آمریکا و یا یکی از کشورهای مذاکره کننده مطرح کنه.اونوقت اون کشور هم به همین #بهانه ها از ایران در #برجام امتیازات الکی میگیرن.. ما باید الان خوب ببینیم و دقیق بررسی کنیم و درست تحلیل کنیم و بعدش ضربتی عمل کنیم، که چطور میتونیم از تیم جاسوسی_تروریستی دشمن زمان بگیریم. به نظرم پای وزارت خارجه رو باز نکنیم بهتره.
مرتضی به حاجی گفت:
_حاج آقا اگر وزارت خارجه رو نباید درگیر کنیم ، پس به نظرم ما باید پی ان دی رو به دشمن بدیم. چون اونا میدونن زمان به نفعشون نیست و باید فرار کنند، برای همین هم، به ما زمان نمیدن وقتی که خودشون زمان ندارن.. زمان هم ندن حتما جان همسر عاکف به خطر می اوفته. از طرفی بچه های سکوی پرتاب تونستند فعال جلوی پرتاب و بگیرن و کنترل کنن. البته در صورت پرتاب نکردن ماهواره چون سوختش فعال بود، امکان منفجر شدنش هست و اگر منفجر هم نشه ، با صحبتها و رایزنی هایی که من باسکوی پرتاب داشتم متخصصین این پروژه گفتن آسیب جدی به ماهواره وارد میشه که باید تا حدودی دوباره کار و از نو شرع کنن.. البته گفتند اینها جزء احتماالته... به نظرم الان که جلوی پرتاب ماهواره گرفته شد دستمون باز هست اینطوری. من میگم پی ان دی رو بهشون بدیم و بعدش یه تیم رهگیری بزاریم و دوباره بهشون برسیم.اینطوری، هم دستگیرشون میکنیم و هم اینکه قطعه رو میتونیم دوباره بگیریم ازشون، و بعد با این حرکت، میتونیم خانم آقا عاکف و نجات بدیم.
حاج کاظم گفت:
_اگر نتونستیم رهگیری و درست انجام بدیم و گمشون کردیم چی؟ همه این مسائل مطرحه. هر اتفاقی ممکن هست بیفته. اونا هم مثل ما ؛ یک مجموعه فکری دارن و میتونن برنامه ریزی کنن.. ما نباید ازشون عقب تر باشیم و باید پیش بینی کنیم حرکات بعدی دشمن و.
عاصف اومد وسط بحث و به حاجی گفت:
_میتونیم یه ردیاب توی قطعه جاسازی کنیم.
حاجی گفت:
_عاصف این کار خوبه ولی خیلی ریسکش بالا هست و باید دقت کنیم.
عاصف گفت:
_به نظرم آخرین کاری که میتونیم بکنیم همینه..
حاج کاظم یه کم فکر کرد و گفت:
_اگه تو نظرت اینه و نظر جمع هم اینه باشه قبوله.
بچه ها هم نظر عاصف و پسندیدن، و حاجی به عاصف گفت:
_یه زحمت بکش و بگو اون پی ان دی قبلی رو، توش یه ردیاب بزارن، و اینکه دوتا تیم مسلح با تمام امکانات، آماده
استارت رهگیری باشن. از بچههای خودمون توی این خونه هم، همه در آماده باشِ کامل و عملیاتی باشن حتما، تا
ماموریت و شروع کنیم. به محض اینکه آدرس به دستمون رسید برن توی همون محل مستقر بشن.. ضمنا عاصف یادت نره ردیاب پی ان دی رو هم بهشون وصل کن.
عاصف گفت:
_حاجی پی ان دی قدیمی رو بدیم اونا میفهمن.. ریسکش بالاست..
حاجی گفت:
_چاره ای نداریم.. باید همین کارو کنیم فعلا... فقط ....
✍ادامه دارد....
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥♡🇮🇷♡¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥¥
💠رمان مستند، واقعی، از جنس گاندو، و امنیتی #عاکف
👈جلد دوم (سری دوم)
✍ قسمت ۱۱۳ و ۱۱۴
حاجی گفت:
_چاره ای نداریم.. باید همین کارو کنیم فعلا... فقط خدا کنه بخیر بگذره.. حواست باشه عاصف که پی اندی جدید و اصلی رو که تو و عاکف تونستید اونور بدست بیارید، اشتباها ندیم به دشمن.
بعد حاجی خطاب به مرتضی گفت:
_فوری به نیروهای مخصوص بگو به طور پراکنده و نامحسوس در منطقه شمرون که خودت احتمال میدی توی اون شعاع باشن تیم دشمن، پراکنده بشن. تاکید میکنم به طور نامحسوس. در ضمن مرتضی، همین الآن بعد از این جلسه برو با فرمانداری چالوس تماس بگیر و بگو بهشون، به عاکف که اونجا مستقر هست اختیار کامل و تام بدن و مزاحمش نشن و عصبیش نکنند با مجوزات اداری. تموم نیروهای اطلاعاتی که زیر مجموعه ما در مازندران هستند، به دستور تهران در آماده باش کامل باشن. با یگان ویژه مرکز مازندران هم تماس بگیر و بگو یه گروه مخصوص ضد گروگانگیری بفرستند چالوس، تا اینکه ۲۴ ساعته تحت امر، و دراختیار عاکف و به حالت اِستَند بای بمونن.. ممنونم از همتون و حاال برید سرکارتون.
بچه ها که از دفتر حاجی رفتن بیرون، حاجی ارتباط ویدیویی امن و که برقرار شده بود، قطع کرد...
و تماس تلفنی گرفت با من و گفت:
_خب عاکف جان، نظرت درمورد این جلسه و تحلیل و کارهایی که تا حالا بچهها کردن و همچنین اقدامات بعدیمون چیه؟؟ اصال بگو ارتباط تصویریت با ما قطع نشده بود که؟
+نه حاجی. قطع نشد.
_خب بگو نظرت و !
+خوبه ممنونم. حرف خاصی فعلا ندارم.. منتظر ساعت عملیات می مونم.
خداحافظی کردیم و ارتباط ما قطع شد و من اومدم بیرون از اون نهاد امنیتی در چالوس...
با ماشین رفتم یه گوشه ای پارک کردم
و مشغول فکر کردن شدم. حدود چهل دقیقه فقط فکر کردم و آنالیز کردم همه کارارو،
دیدم حاج کاظم زنگ زد به موبایلم:
_ سلام عاکف.
+وعلیکم السالم
_تونستی کاری بکنی و کوروش خزلی رو پیدا کنی؟
+نه حاجی. فعلا نتونستم ردی ازش پیدا کنم.
_عاکف یه تیم حدودا 10 نفره از تیم واکنش سریع و ضدگروگان گیری؛ تا نیم ساعت_چهل دقیقه ی دیگه از مرکز استان مازندران با هلیکوپتر میرسن اداره اونجا. ظاهرا جای نشستن هم داره برای هلیکوپتر. به محض رسیدن بهشون دست بده.
+به محض فرود بهتون اعلام وضعیت میکنم.
_ از فیروزفر و دوستت مهدی کمک گرفتی برای پیدا کردن فاطمه؟
+ با هم هماهنگیم. ولی من میخوام کوروش و زنده بگیرمش. چون بو ببرن من هنوز دنبالشم، میکشنش و خیلی چیزارو ازدست میدیم. از طرفی بفهمن دارم انقدر نزدیک میشم بهشون ، فاطمه رو میکشن. به هر حال اونا آدمای خودشون و حذف میکنند تا ما بهشون نرسیم و توی بازجویی ها نتونیم سرتیم ها و حلقه های بالاتر و پیدا کنیم.
_باشه. پس من و بی خبر نزار ازجدیدترین اتفاقات اونجا. در جریان باش ما هم تا ده دیقه دیگه پی ان دی بدل و آماده میکنیم و میفرستیم براشون. فعلا یاعلی.
برگشتم رفتم دوباره سمت اداره ای که توی چالوس بود و محل ارتباطات امنیتی ما با تهران بود..
تیم رهایی گروگان هم یه خرده با تاخیر رسیدند. منتظر موندن تا دستورو اعالم کنم. یه نیم ساعتی رو اونجا موندم
و دیدم مهدی زنگ زد بهم.
جواب دادم:
+جانم مهدی. بگو میشنوم داداش.
_معلومه توی این چندساعت کجایی؟
+چطور؟
_تو مگه قرار نبود بیای پیش من و برای چهره نگاری باهم شروع کنیم.
+از اداره چالوس که زیرمجموعه تشکیلات خودمون هستند دارم پیگیری میکنم.
_یعنی ما عرضه نداریم دیگه؟
+ من این و گفتم؟!؟!؟ الان بچههای یگان ویژه شماهم سر رسیدن. میخوام بیای اینجا باهاشون هماهنگ باشی چون منطقه رو خوب میشناسی.
_باشه میام . اما اول تو باید بیای؟
+من کجا بیام؟ اونم توی این وضعیت؟
_چند دقیقه قبل به بچه های ما خبر دادن جسد یه جوون حدود بیست و چهار_پنج ساله رو کنار یه بلوار دیدند.گفتم بهت یه خبر بدم بیای ببینی شاید یه وقت بدردت بخوره.
+باشه آدرس و برام بفرست. خط و داری که؟
_آره. میفرستم.
حدود سی ثانیه بعد ...
آدرس اومد و بعدش منم حرکت کردم به سمت همون آدرسی که مهدی فرستاد واسم.
وقتی رسیدم ،
دیدم بچه های آگاهی و مهدی و یکی دوتا تیم گشتی که از نیروی انتظامی بودند، یه جایی کنار بلوار جمع هستند.
ماشینم و حدود پنجاه متر عقب تر پارک کردم و پیاده شدم رفتم سمتشون.
مهدی تا من و دید اومد سمتم و به محض رسیدن بهش گفتم:
+سلام.. کی هست حالا یارو؟ چیشده اصلا؟
_سلام.. نمیدونم.. فعلا که شناسایی نشده.. چون تو گفتی سارق موبایلت یه جوون بوده، منم.....
✍ادامه دارد....
جملات ادبی🧑🌾
خاطرات مدرسه 👣
داستانهای مرتبط با مدرسه 🏠
در کانال داستان مدرسه
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@dastankadeh
💯 راهکارهایی برای کاهش مصرف قند در کودکان
🍬🍭«قند افزوده شده»، قندی است که برای ایجاد طعم شیرین به غذاها اضافه میشود. قندهای طبیعی مانند عسل و شربت افرا (Maple Syrup) هم در این گروه قرار میگیرند. اگرچه این قندها در مقایسه با قند و شکر معمولی بهتر هستند، اما کالری بالایی داشته و در مقابل مواد مغذی زیادی ندارند.
#سلامت_کودکان
#والدین
🧑🎄جهت سفارش تبلیغ در مجموعه کانالهای بانوان و کودکان با ما در ارتباط باشید🧑🎄👌👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
@Schoolteacher401
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@koodaks
#کودک #قصه #بازی