عزیز میگفت:
برای درکنار هم موندن باید خیلی چیزارو بخشید،
خیلی حرفارو نشنیده گرفت،
از خیلی کارها عبور کرد.
برای در کنار هم موندن باید بخشنده ترین و قوی ترین بود نه زیباترین و باهوش ترین.
آدما وقتی میتونن مدت های طولانی کنار هم بمونن که یاد بگیرن چطور باهم کنار بیان.
اگه گاهی تو حال خوب هم شریک نمیشن دستی هم به حال بد هم نکشن.
هیچ حال بدی موندگار نمیمونه همونطور که حال خوب هم، همیشگی نیست.
عزیز میگفت:
اول از هر چیزی برای در کنار هم موندن باید یاد بگیری چطور میشه با کوچیکترین چیزها،
از زندگی لذت برد،
خندید و شاد بود.
http://eitaa.com/joinchat/1552482314C8e4143b312
☑️ داستانک 📚
👌#تـلـنـگـرنـامــه
زمانی ڪه پیامبر(ص)
مڪه را فتح ڪرد، بر روی صفا
ایستاد و به بنیهاشم فرمودند :
نگوئيد محمّد از ماست (و گناه ڪنید)؛
سوگند بخدا ڪه دوستان و
محبّان من فقط پرهيزڪاران هستند!
اگر در روز قيامت نزد
من آئيد؛ در حاليڪه دنيا را برگردن
های خود میڪشيد، من شمارا نمیشناسم...
آگاه باشيد ڪه من حقّا حجّت
را تمام ڪردم و راه عذر را بر شما بستم.
•| #روضهڪافی_ص۱۸۲
•| #بحارالانوار_ج۸_ص۳۵۹
http://eitaa.com/joinchat/1552482314C8e4143b312
☑️ داستانک 📚
📚چرا از کسی تعریف میکنن ، ما حسادت میکنیم؟
«هر وقت اسم آدام گرنت را میشنیدم، حس بدی پیدا میکردم. وقتی میدیدم کسی از او تعریف میکند، حسادت تمام وجودم را فرا میگرفت. یک روز از من و او دعوت شد تا باهم در یک سخنرانی شرکت کنیم.
مجری گفت اگر هر کدام از ما همدیگر را معرفی کنیم، خیلی «جالب» میشود. اول من شروع کردم. رو به او کردم، بعد به حضار، دوباره به او و بعد گفتم: «تو در من حس ناامنی ایجاد میکنی.» حضار خندیدند. به من نگاه کرد و در پاسخ گفت: «این احساس دوطرفه است» و در ادامه برخی از نقاط قوت من را که آرزوی خودش بود، برشمرد.
👈همان موقع فهمیدم منشاء این حس رقابت چیست. نوع نگاه من، هیچ ارتباطی به او نداشت. هر چه بود، مربوط به خودم بود. وقتی اسمش میآمد، به یاد ضعفهایم میافتادم. به جای این که انرژی و وقتم را صرف پیشرفت خودم کنم، راه سادهتر را انتخاب کرده بودم؛ میخواستم او را شکست دهم.اما او رقیب ارزشمندم بود. رقیب ارزشمند باعث میشود همواره به دنبال پیشرفت باشیم.
این است ⬅️"بازی نامحدود".
احساسات منفی همیشه علیه کسی عمل میکنند که آنها را در وجود خود نگه میدارد: یعنی ما وقتی به دیگران حسادت کنیم یا کینه و دشمنی بورزیم در واقع داریم به خودمان آسیب میزنیم ...
✔️خوشبخت ترین آدم ها کسانی هستند که به خوشبختی دیگران حسادت نمی کنند و زندگی خودشان را با هیچ کس
مقایسه نمی کنند ...
http://eitaa.com/joinchat/1552482314C8e4143b312
☑️ داستانک 📚
✨⭐️
⭐️
🦋داستانکهای_پندآموز
دريا باش نه یک ليوان آب!
🔹روزي شاگرد يک استاد از او خواست که يک درس به ياد ماندني به او بدهد.
استاد از شاگردش خواست کيسه نمک را بياورد، بعد يک مشت از آن نمک را داخل ليوان نيمه پري ريخت و از او خواست آن آب را سر بکشد.
شاگرد فقط توانست يک جرعه کوچک از آب داخل ليوان را بخورد، آن هم به زحمت.
🔸استادپرسيد: «مزه اش چه طور بود؟»
شاگرد پاسخ داد: «بد جوري شوره، اصلا نمي شه خوردش!»
در ادامه استاد از شاگردش خواست يک مشت نمک بردارد و او را همراهي کند. رفتند تا رسيدند کنار درياچه. استاد از او خواست تا نمک ها را داخل درياچه بريزد، بعد يک ليوان آب از درياچه برداشت و داد دست شاگرد و از او خواست آن را بنوشد.
🔹شاگرد به راحتي تمام آب داخل ليوان را سر کشيد.
استاد اين بار هم از او مزه آب داخل ليوان را پرسيد.
شاگرد پاسخ داد: «کاملا معمولي بود.»
🔸استاد گفت:
«رنج ها و سختي هايي که انسان در طول زندگي با آن ها روبه رو مي شه همچون يه مشت نمکه و اما اين روح و قدرت پذيرش انسان است که هر چه بزرگ تر و وسيع تر بشه، مي تونه بار اون همه رنج و اندوه رو به راحتي تحمل کنه، بنابراين سعي کن يه دريا باشي تا يه ليوان آب!»
http://eitaa.com/joinchat/1552482314C8e4143b312
☑️ داستانک 📚
مرحوم آیت الله بهلول می فرمودند:
در تمام عمرم یک عمل را ترک کردهام و اصلا انجام نداده ام و یک عمل را اصلاً ترک نکردهام و تحت هر شرایطی به جا آورده ام و از این دو کار هم برکت زیادی دیده ام و آن را به همه شما سفارش میکنم،
آن که ترک کردهام دروغ است، و آن که ترک نکرده ام نماز شب است.
کتاب گنجینه معارف ج2 ص297
http://eitaa.com/joinchat/1552482314C8e4143b312
☑️ داستانک 📚
✨﷽✨
✍️از حضرت علی (ع) سوال کردند:
⁉️سنگین تر از آسمان چیست؟
فرمود: تهمت به انسان بےگناه.
⁉️از زمین پهناورتر چیست؟
فرمود: دامنه حق که خدا همه جا هست و بر همه چیز مسلط است.
⁉️از دریا پهناورتر چیست؟
فرمود: قلب انسان قانع.
⁉️از سنگ سخت تر چیست؟
فرمود: قلب مردم منافق.
⁉️از آتش سوزان تر چیست؟
فرمود: رؤسای ستمکاری که ملت را به خود وامی گذارند و هیچ فکر تربیت آنها نیستند.
⁉️از زمهریر سردتر چیست؟
فرمود: حاجت بردن پیش مردم بخیل.
⁉️از زهر تلخ تر چیست؟
فرمود: صبر در برابر نادانها.
📚 ارشاد القلوب ترجمه مسترحمی ج۲ ص۲۷۰
http://eitaa.com/joinchat/1552482314C8e4143b312
☑️ داستانک 📚
✨﷽✨
#بساط_ریا_مهیاست
✍️مقدس اردبیلی رفت حمام ، دید حمامی دارد در خلوت خود میگوید : خدایا شکرت که شاه نشدیم ، خدایا شکرت که وزیر نشدیم ، خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدیم ! مقدس اردبیلی پرسید: آقا خب شاه و وزیر ظلم میکنند ، شکر کردی که در آن جایگاه نبودی ، چرا گفتی خدایا شکرت که مقدس اردبیلی نشدی؟
گفت: او هم بالاخره اخلاص ندارد ! شما شنیدی میگویند مقدس اردبیلی ، نیمه شب دلو انداخت آب از چاه بکشه دید طلا بالا آمد ، دوباره انداخت دید طلا بالا آمد ، به خدا گفت: خدایا من فقط یک مقدار آب میخواهم برای نماز شب ، کمک کن!
مقدس گفت: بله شنیدم ...حمامی گفت:.اونجا ، نصفه شب، کسی بوده با مقدس؟ مقدس گفت: نه ظاهرا نبوده ... حمامی گفت: پس چطور همه خبر دار شدند؟ پس معلوم میشود خالص خالص نیست!! و مقدس میگوید یک دفعه به خودم آمدم و فهمیدم یعنی چه این روایت که "ریا در مردم، پنهان تر است از جنبیدن و حرکت مورچه بر روی سنگ سیاه در شب تاریک ..."
🌹بساط خودنمایی مهیاست در فضای مجازی ، مواظب باشیم!
http://eitaa.com/joinchat/1552482314C8e4143b312
☑️ داستانک 📚
زنی که معاویه را کلافه کرد❗️
زنی بود در جنگ صفین با شعرهایش خیلی مردم رو تشویق به جنگ میکرد.
معاویه خیلی از دستش عصبانی بود. سالها بعد از شهادت امیرالمومنین، معاویه وقتی رفت حج گفت:
اون زنیکه رو بیارید!
آوردنش، معاویه گفت:
چرا انقدر علی رو دوست داری و با من دشمنی؟
زن گفت: علی رو دوست دارم چون با مردم عادل بود، بیت المال رو به عدالت تقسیم کرد، و با تو دشمنم چون خون ناحق ریختی، میدونستی که پیامبر، امیرالمومنین رو ولی قرار داد اما باز حقش رو خوردی!
معاویه عصبانی شد و گفت:
تو مشهوری به تن فروشی!
زن گفت: اونی که مشهوره هند، مادر تو هستش نه من!
ازش پرسید: علی رو دیده بودی؟
گفت اره،
گفت، چطور بود؟
زن گفت: علی وقتی به حکومت رسید با قبلش هیچ فرقی نکرد.
معاویه دید خیلی نمیشه با این زن حرف زد. خواست با پول فریبش بده. چون معاویه خیلیارو با پول خریده بود که از امیرالمومنین دفاع نکنن.
گفت: میخوای چیزی بهت بدم؟
میخواست دهنشو ببنده.
زن گفت: اره میخوام. صد شتر مو قرمز!
معاویه پرسید برای چی میخوای؟
زن گفت: برای اینکه مثل تو پولدار بشم باهاش آبرو بخرم. حسب و نسبمو باهاش بسازم. ( یعنی تو مادرت هند رو با پول خوشنام کردی)
معاویه گفت: بخدا اگه علی بود بهت نمی داد.
زن گفت:
آره به والله علی از بیت المال چیزی به ناحق به کسی نمیداد..!
http://eitaa.com/joinchat/1552482314C8e4143b312
☑️ داستانک 📚
7.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهادت #امام_سجاد علیه السلام
🎥روش امام سجاد علیه السلام برای زنده نگهداشتن حادثه کربلا
🎙حجت الاسلام #رفیعی
http://eitaa.com/joinchat/1552482314C8e4143b312
☑️ داستانک 📚
✍️امام سجاد علیه السلام فرمودند:
چهار خصلت اســت كه در هر كس باشد،
ایمــانـش كامــل و گناهــانش بخشـــوده
خواهدبود، و درحالتی خداوند را ملاقات
میكند كه از او راضی و خوشنود است:
۱- تقوای الهی با كارهایی كه برای مردم
به دوش میكشد ..
۲ - راست گوئی و صداقت با مردم ..
۳ - حیا و پاكدامنی نسبت به تمام
زشتیهای در پیشگاه خدا و مردم ..
۴ - خـوش اخلاقی و خوش برخوردی
با خانوادهی خود ..
📚مشكاةالانوار ص۱۷۲
http://eitaa.com/joinchat/1552482314C8e4143b312
☑️ داستانک 📚
✨﷽✨
🌼حق کسی که بر تو احسان نموده
✍️اما حق کسی که تو را کمک نموده است به خاطر دوستی یا ملک یا قرابت و... بر تو آن است که بدانی او از مالش گذشته و با صرف مال تو را؛ از ذلت بندگی و بردگی دیگران و وحشت آن نجات داده است و مزه آزادی و آسایش را به تو چشانیده است و تو را از اسارت دیگران رهانیده؛و زنجیرهای بردگی را از تو باز نموده و بوی خوش عزت و آزادی را به مشام تو رسانیده است.
او تو را از زندان قهر و جبر بیرون آورده و عُسر حَرج و سختی را از تو دور نموده و با خوشی و خوشرویی و زبان انصاف با تو سخن گفته و تمام دنیا را (به جهت احسانی که نموده است) به تو بخشیده است و تو را فارغ البال ساخته که به عبادت پروردگارت پردازی و در این راستا ضرر مالی را تقبل و تحمل نموده است.
بدان که او نزدیکترین مخلوق خداوند است نسبت به تو بعد از پدر و مادر و برادر و خواهرت و سزاوارتر از دیگران است که در مواقع لزوم به کمک او بشتابی و به خاطر خدا و احسانی که برای تو نموده است یاریش نمایی و خودت را هیچ وقت در اموری که مورد نیاز اوست مقدم ننمایی.
📚منبع: رساله حقوق امام سجاد(ع)
🏴شهادت امام سجاد(ع) تسلیت
http://eitaa.com/joinchat/1552482314C8e4143b312
☑️ داستانک 📚
✅ هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام...
✍️از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
▪️2.سرهای شهداء را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم سُتوران قرار میگرفت.
▪️3.زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم...
📗برگرفته از: تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
http://eitaa.com/joinchat/1552482314C8e4143b312
☑️ داستانک 📚