* از ته دلم امروز صلوات میفرستم که من اگر مسلمانم به خاطر رنج ها و مرارت های بسیاری است که رسول و آل رسول(ص) کشیدند...که فقط عبد خدایم باشم و مشتاق خشنودی او زندگی کنم...* رَبِّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، صَلَاةً تُرْضِیهِ وَ تَزِیدُ عَلَى رِضَاهُ، وَ صَلِّ عَلَیهِ صَلَاةً تُرْضِیكَ و تَزِیدُ عَلَى رِضَاكَ لَهُ وَ صَلِّ عَلَیهِ صَلَاةً لَا تَرْضَى لَهُ إِلَّا بِهَا، وَ لَا تَرَى غَیرَهُ لَهَا أَهْلًا.  💝 *پروردگارا بر محمّد و آل او درود فرست درودى كه او را خشنود گرداند و بر خشنودى او بیافزاید، 💝 و بر او درود فرست درودى كه تو را خشنود نماید و بر خشنودی تو براى آن حضرت بیافزاید، 💝و بر او درود فرست درودى كه جز آن را براى آن بزرگوار نپسندى و جز او را سزاوار آن درود نبینى (ندانى).* #صلوات_جمعه #عاشق_محمد_و_آل_محمدم @hobbenamaz

*چه تصویری از مسجد در ذهن بچه ها ساختیم؟* یادمه پارسال سر کلاس تاریخ_ادبیات-کودکان بودم و موضوع جلسه ادبیات_دینی بود. استاد حدوداً پنجاه ساله کلاس، تصویری رو از بچگی خودش ترسیم کرد که اون تصویر توی ذهنش در مورد دین حک شده بود. بخشی از اون تصویر این بود: «بابابزرگم وقتی صدای اذان میومد عباشو می‌انداخت روی دوشش، دست منو می‌گرفت و می‌گفت بریم مسجد. دستای بزرگش یه جور گرمای خاصی داشت که تو تمام مسیر حِسِش میکردم. از دور مناره‌ها معلوم بودن و منو می‌کشیدن سمت خودشون. تو حیاط مسجدم یه حوض بزرگ بود که همه دورش وضو می‌گرفتن و صحنه‌ی خیلی دیدنی‌ای بود، ما هم دستامونو می‌کردیم توی آب و کِیف می‌کردیم. اون زمانا خونه‌ها اینقدر چراغ و لامپ نداشتن ولی در عوض مساجد خیلی پر نور بودن. یعنی همین که وارد مسجد می‌شدیم کلی نور میزد توی صورت‌مون و هیچ جای دیگه اینجوری نبود. شیشه‌های مسجدم رنگی بود. وقتی نور میزد توی شیشه‌ها؛ رنگ‌های قرمز، آبی، زرد و سبز رو روی دیوارا می‌دیدیم که واقعاً دیدنی بود.» استادمون آخرش گفت: «من از بچگی این تصویر رو از نماز، مسجد و دین دارم. همیشه یاد اون شیشه‌های رنگی هستم» صحبت استاد که تموم شد دیدم جو کلاس خیلی سنگین شده و واقعیتش چهره تعداد زیادی از بچه‌ها دَر همه! همونجا بود که یکی، دو نفر که جسورتر بودن گفتن: «اما ما اصلاً یه همچین تصویری از کودکی به همراه نداریم. ما باید نماز می‌خوندیم، ساکت می‌شدیم و ... وگرنه فحش و کتک و این چیزا رو داشتیم برای اینکه خدا ناراحت نشه!! » دو تا موضوع که حتماً بهش فکر کنیم؛ 1️⃣ مگه این روزا همه جا نمیگن کودکی خیلی مهمه و هر چیزی که در کودکی ثبت بشه تا آخر عمر همراه آدم می‌مونه. با این وضعیت ما چقدر به تصویری که از دین داریم توی ذهن بچه‌هامون حک می‌کنیم توجه داریم؟ 2️⃣ خود ما چه تصویری از دین توی ذهن‌مون حک شده؟ تصویر بیشتر خشن هست یا دلنشین‌تر از هر تصویر دیگه و یا خنثی است؟ برگرفته از کانال حمید کثیری #جمعه #مسجد_موفق @davat_namaz

🔰قهرمانِ بچه ها 📜اگر مانند مكتب ‏هاى تربيتى معاصر كه معتقدند بايد بچه‏ ها را از كودكى پر كرد و آموزش داد و قهرمان‏ هايش را به گوشش خواند، ما هم بخواهيم كه قهرمان ‏هايى همچون حسين و يا همچون على اكبر و قاسم را به عنوان درس ‏هاى تربيتى بچه ‏ها در همين دوره ‏ها به آنها معرفى كنيم و پافشارى كنيم، فردا بايد منتظر ظهور نفرتشان باشيم 📜 چون اين درس‏ هاى بزرگ آن قدر كوچك نيستند كه ذهن بزرگان ما تحمل تمامى ابعاد آن را داشته باشد 📜 مثلا مصيبت حسين را چگونه براى بچه ‏ها بازگو مى‏ كنيم كه راستى مصيبت حسين باشد. مصيبتى كه بر تمامى آسمان و زمين اثر گذاشته و حتى از احساس بزرگ ‏ها سبقت گرفته چگونه براى بچه‏ ها بازگو مى ‏شود؟ 📜مصيبت حسين مصيبت باغبانى است كه مجبور است به خاطر هجوم دشمنان، نخل ‏ها و درختانى را كه با خون دل پروريده و به آنها علاقه دارد، قطع كند و از ريشه درآورد، تا اگر آن ها كمك او نشدند، عصاى دست دشمن نشوند. 📜رنج حسين از اين است، كسانى را بايد از دم شمشير بگذراند كه پدران و برادر و خودش طى سال‏ هاى سال آنها را از خاك بيرون كشيده و نيرو داده ولى اكنون آلت دست دشمن شده ‏اند. 📜ما چگونه مى‏ توانيم اين يك بعد از مصيبت حسين را براى بچه ‏ها بازگو كنيم و چگونه مى ‏توانيم اين احساس را در روح عظيم حسين به بچه‏ ها نشان بدهیم؟ 📜...آنچه در روايات ما مطرح شده، در محيطى است كه جامعه به امن و حركت رسيده باشد و مدينة الرسول باشد. در اين چنين جامعه ‏اى به خاطر تسلط در تجربه و موفقيت در عمل شبهه ‏اى سبز نمى ‏شود.كه مكتب در عمل موفق بوده و برخوردها سنيگنى نمى كند؛ كه ابعاد وسيع آن پذيرفته شده است. 📜 ولى در هنگام شروع كار، رسول با سلام كردن به بچه‏ ها، به آنها شخصيت مى‏ دهد و با محبت و انس با آنها، در دل‏هاشان راه مى‏ يابد و با به كار گرفتن آنها، به تربيتشان مى ‏پردازد تا بتوانند در برابر هجوم وحشى فكرهاى گوناگون و در برابر زنجيرهاى عادت و تقليد سربردارند و ايستادگى كنند. 📚 انسان در دو فصل | ص ۴۳ ╭✤ @Einsad ✤╮

يکی از مبانی فهم قرآن برای کودکان اين است که فهم قرآن عامل مؤثری در رشد کودک است و بايد بتواند *اقتضائات جسمی و جنسيتی* ايجاد بنمايد؛ پسرها پسرانه و دخترها دخترانه. يعنی کودک با موضوعات مسائل و رخدادهايی روبه‌رو شود که در اقتضايش است. پس شما الآن بايد یک فهرستی داشته باشيد از *حقایق* و يک فهرست داشته باشيد از *مهارت‌های زندگی* برای ایجاد سبک زندگی توحیدی. ماهيت مهارت‌های زندگی *رخداد آفرينی* است و ماهيت حقايق لازم *کلام و گزاره* است. پس کاری که شما بايد انجام بدهيد اين است؛ از يک سمت *پيام سوره* را به شکل *گزاره* و *متناسب با فهم کودک* استخراج کنيد؛ یعنی حقيقتی که بايد در ذهن کودک جا بگيرد. و سمت ديگر فهرستی از رخدادهايی را که به‌طور طبيعی کودک انجام می‌دهد يا لازم است انجام دهد يا لازم است انجام ندهد، در می‌آوريم. حتی می‌توانید این‌ها را هم از سوره‌ها استخراج کنید. 📚استاد اخوت ✅ برای دسترسی به محتوای جلسات تبیین مبانی فهم قرآن به لینک زیر مراجعه فرمایید: http://dabestan.fahmeghoran.ir/?page_id=18936 @davat_namaz

🍃🌸🍃🌸🍃 🍃🌸🍃 🍃 🌱 *بازی چرخونک* یک چرخونک می سازیم که رکعات نماز با اعداد روش نوشته شده باشد و یک فلش متحرک روی آن قرار می دهیم، دانش آموزان را گروه بندی می کنیم و یا به هر دانش آموز تعدادی کارت نمازهای مختلف می دهیم ، داور یا هر کدام از دانش آموزان یا معلم چرخونک را حرکت می دهند و رها می کند😁 چرخونک روی هر عددی که ایستاد گروه ها باید کارت مربوط به عدد را پیدا کنند و نشون بدهند. 😍 👈 مثلا وقتی روی عدد " ۲ " ایستاد، باید کارت هایی که نماز دو رکعتی هست (مثل نماز صبح، آیات و ....) را نشان بدهند. 😉 در این بازی می توانیم به توضیح و چگونگی خواندن نمازها هم اشاره کنیم و یا از دانش آموزان بخواهیم برای دیگر دانش آموزان توضیح دهند. #بازی_نماز @davat_namaz

*دلانہ* ✨ میگن وسط یه عملیات، یهو دیدن حاج قاسم دارن میرن..! گفتن: حاجی کجا میری؟! ماموریت داریم! حاج قاسم فرمودن: *ماموریتی مهم تر از نماز نداریم..!* پیرو حاج قاسم بودن به این هست که ببینیم حاج قاسم چیکار کرد که حاج قاسم شد!👌 @davat_namaz

‼️ *آیا می دانستید ؟* 👈 توصیه و دستور خواندن نماز برای انسان که خداوند درباره فرزند به پدر و مادر فرموده، آیه "وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلوةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها" است. 🥁 *"وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها" یعنی صبور باش، مخصوصا برای مادران چهارم، پنجم، ششم* 👈 یعنی شما تا سوم می گویید "به به چقدر خوب دارد نماز می خواند" ولی بعد می بینید، دخترتان، مثلا می گوید میشه نمازم را دیر تر بخوانم؟ انقدر که نماز را تاخیر می ندازند که قضا می شود و دیگر از نماز خواندن در می رود. و زمانی که پدر و مادر این را می بینند، می گویند که ای وای بچه ام بی دین شد و دیگر رستگار نمی شود. 👈 *ولی در حقیقت ما برخلاف امر خدا عمل می کنیم، چرا که "وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلوةِ" را خداوند گفت و ما به آن عمل کردیم ولی قسمت "وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها" را ما در نظر نمی گیریم.* ‼️این "وَ اصْطَبِرْ" در نظر نگرفتن همه چیز را خراب می کند. ❌ کم صبری، عجله، توصیه های مکرر، مچ گیری، دستورات اضافی که مربوط به نماز نیست، امر و نهی های مکرر که نمازت را خواندی؟ چرا اول وقت نخواندی؟ تمام این صبر نکردن ها نماز خوان شدن بچه را در چهارم، پنجم، ششم خراب می کند. 📚 *استاد خانم دکتر فیاض بخش* @davat_namaz

* حیرت و عجزم در توصیف ذاتش !* در روایات گفته است شده است که الله اکبر یعنی اللهُ أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَف. اینکه ما معنا میکنیم خدا بزرگتر است، گاهی وقت ها شرک است: بزرگتر به این معنا که نعوذ بالله یک بزرگ داریم و حالا این بزرگتر است. حضرت فرمودند در معنای پایینتری نیت کنید که اللهُ أَکْبَرُ مِنْ أَنْ یُوصَف؛ به وصف نمی آید. همان وجود حقی که فقط (برای همه مخلوقات) سکوت است و حیرت. این برای پیغمبر است ولی وقتی من می گویم الله اکبر یعنی خدایا من از اینکه بگویم تو بالاتر از آن هستی که وصف شوی ، تو از این گفته من هم اکبر هستی یعنی من حق اینکه حتی بگویم تو بالاتر از آن هستی که وصف شوی را هم ندارم، این مال من نیست. الله اکبر یعنی من اقرار می کنم که نمی توانم این را بگویم چون خود همین اقرار یعنی اینکه من یک درکی کرده‌ام که این را می‌گویم. این منتهای تواضعی است که شخص می خواهد برسد. * تکبیر اول اشاره هست به این که خدای سبحان بالاتر از آن است که توصیف به ذات شود.* مخلوق اگر بخواهد ذات را توصیف کند باید تصور کند و سپس توصیف کند که تصور او هم محدود است پس توصیف او هم محدود است. پس ما چگونه میخواهیم توصیف کنیم؟ عالم ذات عالمِ سکوت و بهت است و حیرت... هیچ سخنی گفتنی نیست! موقع الله اکبر اذان یا تکبیر نماز این لفظ شریف باید باعظمت گفته شود. 🎤استاد سعادت فر #من_و_اذان_نمازم @hobbenamaz

*از امروز میدونم که...* از امروز میدونم که توصیف ذات نامحدود خداوند در باور محدود من نمی گنجد...توصیف کردن تصور کردن میخواهد...گل را تصور میکنم بعد میگویم مثلا قرمز است گلبرگ های لطیف دارد..چشم نواز است...اما تصور منِ محدود از ذات خدا ممکن نیست... پس توصیفم هم به همان نسبت محدود است... انبیا در عالم ذات او حیرانند چه برسد به این که من بخواهم او را درک کنم... اول اذان که این را با خودم مرور کنم میفهمم روبروی اویی ایستاده ام که ماورای تمام تصورات و توصیف هاست...چه شروع باشکوهی..این نماز به لطف بیکرانش نماز می شود...نمازی که با حیرانی در ذات بی نهایتش و درک کوچکی و فقر من کلید می خورد... 🌀پس تمرین میکنم: در الله اکبر اول اذان عظمتش و حیرانی ام در توصیف *ذاتش* باید در ذهنم مرور شود... 🌀 #کشفیاتم_از_اذان @hobbenamaz

*🍃 یافاطر بحق فاطمه* *▪️وَ أَحْسِنْ لِیَ الِاخْتِیَارَ بِلَا کَرَاهِیَةٍ* ❓اثر انتخاب تو زندگیمون چیه؟! ⁉️چطور میشه یه انتخاب درست داشت؟! 🎥 *پویش سبک زندگی کوثرانه؛ از شهادت تا ولادت* ▫️قسمت شانزدهم 🎙 آقای هانی چیت‌چیان

*شب زیارتی آقااباعبدالله (ع)* *با تمام جانم زمزمه می کنم...* 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸 🌸 * اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّه (اَبَداً)مابَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَه اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لزیارتکم ،اَلسَّلامُ عَلی الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن وَ عَلى اَوْلادِالْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحاب الْحُسَیْنِ * 🌸 🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #مدیون_حسینم @hobbenamaz