بچه که بودم ‏هر وقت زورو میدیدم یه شنل درست میکردم و میرفتم تو کوچه بچه ها رو میزدم یه روز که از مدرسه برمیگشتم دوستم با دوتا از داداشاش منو گرفتن و زدن بعدن فهمیدم نشسته بودن داداش کایکو دیده بودن 😊 @de_bekhand ☺️

شما چايي كيسه اي ميخورين اون نخ و مقواي تهش گلوتونو اذيتتون نميكنه؟😐 😊 @de_bekhand ☺️

یکی از آرزوهام اینه دست کسی که طرح پلنگو زد روی پتوهای قدیمی رو بگیرم ببرم باغ وحش تا با بقیه حیوونا هم آشنا بشه😐 😊 @de_bekhand ☺️

‏وقتی دوربین مدار بسته میبینم همه تلاشم رو میکنم مشکوک به نظر برسم. 😊 @de_bekhand ☺️

اگه این دخترهای ۱۴ و ۱۵ ساله نبودن عمرأ اگه بعضی خواننده‌ها معروف میشدن🤣 😊 @de_bekhand ☺️

تفریح رو باید ساخت 😄‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ 😊 @de_bekhand ☺️

باورتون میشه این کیکه!!!؟ 😊 @de_bekhand ☺️

اوضاع جوریه که اگه بگی: این‌ ماشین مال یه خانم دکتر بوده صبح به صبح باهاش میرفته مطب ملت از ترس کرونا رایگان‌ هم برش نمیدارن! باید بگی: مال یه نماینده مجلس دهم بوده که حتی آنلاین هم سر کار نمیرفته چه برسه با ماشین! دویس میلیون بالای قیمت نمایشگاه خیرش رو ببینی😁 😊 @de_bekhand ☺️

حادثه هیچ گاه خبر نمی‌ڪند😂 😊 @de_bekhand ☺️

وضعیت شغل انقدر خراب شده که امروز یه نفر اومد به ما گفت نیرو نمیخواید؟ گفتیم نیروی چی؟ گفت نیروی مغناطیسی قشنگ معلوم بود بیکاری اسکلش کرده😆 😊 @de_bekhand ☺️

به بابام گفتم بابا همه دارن میرن شمال مام بریم؟گفت همه غلط کردن با تو خلاصه اگه شمالید بدونید بهتون توهین شده 😊 @de_bekhand ☺️

‏پارسال با بابام رفته بودیم ترکیه، هرچی به فروشنده می گفتیم چی میخوایم نمی فهمید. بابام اعصابش خورد شد گفت کن یو اسپیک‌اینگیلیش؟ فروشنده گفت یس. بابام برگشت نگام کرد گفت یس یعنی چی؟ 😊 @de_bekhand ☺️

در کتابها خواهند نوشت: آنها به خانه‌ همدیگر می‌رفتند. مشغول گفتگو می‌شدند. چای، میوه و تنقلات می‌خوردند و لذت می‌بردند. به این کار که تا سال ۲۰۲۰ رواج داشت، میهمانی رفتن می‌گفتند.😐😂😂😂 😊 @de_bekhand ☺️

یادتونه تو مدرسه یکی میگفت آقا اجازه مشقارو نمیبینی، این همونه بزرگ شده😂 😊 @de_bekhand ☺️

مواظب خودت باش قبلا موقع جدا شدن از همدیگر، یا بدرقه کردن مسافر و ... می گفتیم: - به خدا سپردمت - خدا پشت و پناهت - خدا نگهدار - خداحافظ این روزها، یک جمله جای همه آنها را گرفته است: "مواظب خودت باش!" یعنی دیگه از خدا خبری نیست؟!!! یا خدا نمی تواند از ما مواظبت کند، خودمان باید مراقب خودمان باشیم؟!!! فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ البته خدا بهترین نگهبان و مهربانترین مهربانان است قرآن کریم، سورۀ یوسف آیۀ 64 حمید داودآبادی فروردین 1399 @hdavodabadi 😊 @de_bekhand ☺️

بزرگترین ترافیک دنیا درچین بوده که طول آن 260کیلومتر و بازگشایی آن11روز زمان برده در این ترافیک3نفرفوت شده و2کودک به دنیا آمدند 😊 @de_bekhand ☺️

🔘یک مرد فیلیپینی سه سال تمام بالای درخت نارگیل زندگی کرد و هیچ وقت پایین نیامد! او فکر می‌کرد ممکن است کسی او را به قتل برساند برای همین از ترس به بالای درخت پناه برد 😊 @de_bekhand ☺️

🔘ژل ضدعفونی کننده و مواد شوینده درسته باعث از بین رفتن ویروس کرونا میشه ولی سطح خود اونا هم میتونه عامل انتقال باشه این جوان مبتکر۲۳ ساله پارسابادی، احساس مسئولیت کرده و برای جلوگیری از ابتلای کادر درمان و مردم این وسیله ساده رو اختراع و به بیمارستان اهدا کرده👌 قدرشونو بدونیم 😊 @de_bekhand ☺️

مدت ۲۰ دقیقه یخ رو روی قسمت مشخص شده بذارید (☝️) 👈تا باعث آزاد شدن اندروفین خون بشه، این روش سردرد، دندان درد و سرماخوردگی مکرر رو از بین میبره و بیخوابی رو رفع میکنه 😊 @de_bekhand ☺️

شما از تبلیغات تلویزیونی چی یاد‌ گرفتین؟!😁😐 استنداپ عرفان صادقی 😊 @de_bekhand ☺️

🌸🌺🌸 🌺🌸 🌸 #دخترا_اگه_برن_جنگ😆 #خاطره_طنز_ازحضورخواهران_درجبهه بیگودی های خواهر کاتبی!😌😐 ✍🏻 حدودا 18.19ساله بودم که مســــــ🕌ــــجد محل یک شب حاج اقا،خانما رو جمع کرد و گفت: رزمنده ها لباس ندارند و یه سری کارای تدارکاتی رو خواست که انجام بدیم! من و چند از خواهرا✋🏻 که پزشـ🔬ـکی میخوندیم پیشنهاد دادیم برای جبران نیروی پرستاری بریم بیمارستان های صحرایی🏩 و ما چمدون رو بستیم و راهی جنوب شدیم🚌 من تصور درستی از واقیعت جنگ نداشتم و کسی هم برای من توضیح نداده بود🤐 و این باعث شد که یک ساک دخترونه ببندم شبیه مسافرت های دیگه،و عضو جدانشدنی از خودم رو بذارم تو ســ🛍ـــاک یعنی بیگودی هام😲 و چند دست لباس👗 و کرم دست و کلی وسایل دیگه😶 ... غافل از اینکه جنگ، خشن تر از اینه که به من فرصت بده موهامو تو بیگودی بپیچم❗ یا دستمو کرم بزنم...👐🏻 به منطقه جنگی و نزدیک بیمارستان رسیدیم... نمیدونم چطور شد که😰 ساک من و بقیه خواهرا از بالای ماشین افتاد و باز شد و به دلیل باد شدیدی که تو منطقه بود، محتویاتش خارج شد و لباسا و بیگودی های من پخش شد تو منطقه😰 ما مبهوت به لباسامون که با باد این ور و اون ور میرفتن نگاه میکردیم...🌬 و برادرا افتادن دنبال لباسا😱 ما خجالت زده 😥. برادرا بعد از جمع کردن یه کپه لباس اومدن به سمت ما😅 دلمون میخواست انکار کنیم😣 اما اونجا جنس مونثی نبود جز ما سه نفر که تو اون بیابون واساده بودیم😑😐😶 . و بعد . بیگودی هام دست یه برادر دیگه بود و خانما اشاره کردند که اینا بیگودی های خواهر کاتبیه😂 از اون لحظه که بیگودی ها رو گرفتم، تصمیم گرفتم اونا رو منهدم کنم...❌ شب تو کیسه انداختم و پرت کردم پشت بیمارستان☺ صبح یکی از برادرا اومد سمتم با کیسه بیگودی گفت در حال کیشیک بودن، این بسته مشکوک رو پیدا کردند،گفتن #بیگودی_های_خواهر_کاتبیه😮 شب که همه خوابیدن ، تصمیم گرفتم چال کنم پشت بیمارستان صحرایی😊 چال کردم و چند روز بعد یکی از برادرا گفت ما پشت بیمارستان خواستیم سنگر بسازیم ،زمین رو کندیم،اینا اومده بالا گفتن اینا بیگودی های خواهر کاتبیه 😐😒 و من  هر جور این بیگودی های لعنتی رو سر به نیست میکردم😡 دوباره چند روز بعد دست یکی از برادرا میدیدم که داره میاد سمتم🏃 خواهر کاتبی🗣 خواهر کاتبی🗣 بیگودی هاتون… داستان فوق بر اساس خاطرات بانو کاتبی یکی از امدادگرانوجهادگر ۸ سال دفاع مقدس میباشد😌 😊 @de_bekhand ☺️

اینم ابتکار این اقا در تهیه شیلد 😊 @de_bekhand ☺️

وقتی پات میخوره لبه ی میز 😊 @de_bekhand ☺️

ﭘﻠﯿﺲ ﺭﺍﻩ ﺟﻠﻮ طرف ﺭﻭ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ ﻣﯿﮕﻪ : ﮔﻮﺍﻫﯿﻨﺎﻣﻪ ﺩﺍﺭﯼ؟ طرف ﻣﯿﮕﻪ : ﺑﺰﺍﺭ ﺗﻮی ﺩﺍﺷﺒﻮﺭﺩ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﻢﺷﺎﻧﺴﺖ ﺑﺰﻧﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﺍﻧﺒﺮﺩﺳﺖ ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺖ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ😁😁 😊 @de_bekhand ☺️

🔘راه خطرناک و جالب 😊 @de_bekhand ☺️