علی خواب دیده بود شهید می‌شود.  صبح که بیدار شد حال هوای عجیبی داشت. رفت توی میدان مین منطقه خیبر و شروع کرد و خنثی کردن مین های والمری.  ۷۰۰- ۸۰۰ مین را خنثی کرده بود. جورابش را هم در آورده بود و چاشنی های شان را ریخته بود داخل آن. مطمئن بود شهید می‌شود. 🍁می گفت: وقت #اذان شد. مردد بودم نمازم را بخوانم یا بقیه کار را تمام کنم. پیش خودم گفتم: بگذار این چند تا مین را هم تمام میکنم، بعد می‌روم سر وقت #نماز. همان موقع پایش رفت روی مین. تمام چاشنی‌های داخل جوراب هم منفجر شد. پایش قطع شد و تمام بدنش هم زخمی؛ اما شهید نشد. 🍁می گفت: چون نمازم را اول وقت نخواندم، از شهدا جا ماندم. شهید#علی_محمودوند♥️🕊 📚یادگاران، ج ۳۰ ‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌@deeldadeh_shohada

خطاب به شیخ بهایی گفتند: سخت میگذرد چه باید کرد؟ فرمود: خودت که میگویی سخت میگذرد، سخت که نمی ماند ... @deeldadeh_shohada

اسمتو اول ازبابام شنفتم ... #رضا_نریمانی @deeldadeh_shohada

خدایا : منو واسطه خوب کردن حال بنده هایت قرار بده … :)

- ضربانم رقیه ³¹⁵ (: ❤️‍🩹 @deeldadeh_shohada

هرجاکه پرچمش نگاهت افتاد #حضرت_رقیه #محمد‌حسین_حدادیان @deeldadeh_shohada

‌ ‌ ‌ بابایی‌ترین‌دختر‌دنیا؛ تولدت مبارک:))♥️"`✨~ ۳۱۵دلم💚

🍃کربلای همه دستته خانم سه ساله 🍃دل دیوونه پابستت خانم سه ساله 🎙 #سید_امیر_حسینی #کُنجِ_حَرم @deeldadeh_shohada

به باباییت بگو کارمو خانم سه ساله😭

تو میدونی فقط کارمو خانم سه ساله ...💔

رقیه جــــ♡ــــان♥️³¹⁵

دنیا محل گذر است،ابد در پیش دارید #شهید_محمد_بلباسی @deeldadeh_shohada