گرچه یوسف نیستی، با این همه در راهِ تو،
از زلیخا هم دلِ دیوانه ام رسوا تر است
_طاهرهاباذریهریس
کمی دیر آمدی ای عشق، اما باز با این حال
اگر چیزی از این غارتزده باقیست، غارت کن
#حسین_زحمتکش
ولی نه؛بخوایم منتظر هم قفسمون بمونیم میپوسیم
پاشید دستمونو بزنیم به زانو و یقهی غمو بگیریم.
خلاصه که یادتونه یه قاتلی اونطرف آینه بود که گاه به گاه میدیدیمش؟افرین.دقیقا باید با همون قاتله دوست بشیم.همه چیز به همون قاتله بستگی داره.تمام ماجرا همینه.بقا و ادامهی زندگی،حتی به سخت ترین شکل ممکن