ديده اى نيست كه از داغ تو نمناک نشد
قامتى خم شده چون قامت افلاک نشد
ز غمت ذكر لب ماهى دريا شده آب
لب بى آب كويرى چو لبت چاک نشد
خون اصغر بروى سينه ى تو تازه شده
هرچه كردم كه كنم پاک ولى پاک نشد
خم شدم بوسه بگيرم ز گلويت امّا
با دوصد ديده ى نامحرم و ناپاک نشد
لطف ما بود به شاعر كه غزل كامل شد
بيتى اندازه ى اين بيت كه غمناک نشد
مادرِ آب كجايى پسرت آب نخورد
پدرِ خاک كجايى پسرت خاک نشد....
عاشق نوشت:
مشقِ حسین کردهام و باز میکنم
تکلیف را معلّمْ تکرار میکند
من کربلا ندیده به کس جان نمیدهم
آخر مرا وصالِ تو بر دار میکند
صلي الله عليک يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist