دفاع همچنان باقیست
♦️عوامل موثر در آینده، نقش و جایگاه شیعیان جعفری در ترکیه اگر بخواهیم به عوامل مؤثر در آینده، نقش و
✔️جناح چپ و علويان و تهديد گروههاي راستگرا در خلال دهههاي 1960و 1970
در پي جنگ جهاني دوم و تشكيل نظام چندحزبي در تركيه، سياستها نيز تغيير كرد و ديکتاتوري کماليستي با ليبراليسم جايگزين شد. حزب دموکراتيک(DP) که در 1950 قدرت را به دست گرفت، برنامهاش خصوصيسازي مؤسسات اقتصادي دولتي بود. هدف نهايي اين بود که ترکيه در يک دوره زماني کوتاه به يک آمريکاي کوچک تبديل شود که البته اين برنامه شکست خورد. سبب آن نيز پايين بودن شديد ذخاير[مالي]، محدوديت رشد ارزش اعتبارات و مساعدتهاي خارجي، فقدان تجارب اداري براي مديريت اقتصاد آزاد و ناتواني در مهار رشد فزاينده تورم بود.
اين فرايندها از آن زمان تقريباً هر ۱۰سال يکبار تکرار شدهاست كه معمولاً به بيثباتي اقتصادي، توسعه بيثباتي سياسي و ظهور يک سلسله بحرانهاي حکومتي و در نهايت کودتاي ارتش منتهي ميشود. در طي اين تحولات، کشمکش و درگيري ميان چپگراها و راستگراها و نيز ميان علويان و سنّيها بشدت افزايش مييابد. به هرحال نقش رهبران نظامي ترکيه تا 1961 يعني زماني که ماده 111قانون اساسي براي ايجاد شوراي امنيت ملي تصويب شد، پذيرفته شده بود.
ژنرالها عموماً بصورت سنتي به احزاب راست ميانه متمايل بودند(مانند حزب عدالت jp به رهبري سليمان دميرل). اين احزاب داراي يک برنامه پيشبرد اقتصاد و سرمايهداري در ترکيه عليرغم مخالفت گروههاي محافظه کار سنتي بودند؛ البته احزاب مذكور با گروهها و احزاب سوسياليست(مانند حزب کارگران ترکيه (wpt)که گرايشهاي علوي را هدايت و مديريت ميکردند، خصومت بيشتري داشتند. در آغاز ژنرالها از حزب جمهوريخواه خلق(RPP)حمايت ميکردند که ميراث آتاتورک بود؛ اما در 1972 آنان مردد شدند، زيرا حزب مزبور در جهت دمکراسي اجتماعي و سياست خارجي با استقلال بيشتر حرکت ميکرد که با تمايلات ژنرالها و نيز اعضاي ناتو مخالف بود. چهره(RPP) تحت رهبري جانشين آتاتورک، سرهنگ اينونو در اواخر دهه 1970 تا حدودي با چپ گرايان علوي و جداييطلبان کُرد شناخته ميشد. همزمان حزب دميرل پيوندش را با مبارزان بنيادگراي سني و نيز گروههاي راستگرا مانند انجمنها و اتحاديههاي پليس و معلمان افزايش ميداد.
در خلال دهه 1970تروريسم در ترکيه افزايش شديدي يافت. حملات متعددي به جامعه علويان صورت پذيرفت. علويان همانطور که قبلاً ذکر شد، اغلب از سکولاريسم حمايت ميکردند؛ بدين ترتيب به ائتلاف بزرگ حزب جمهوريخواه خلق(RPP)رأي دادند.
آنان مورد هدف اعضاي حزب ملّيگراي افراطي يعني #گرگهايخاکستري قرار گرفتند که آنها را کمونيست قلمداد ميکردند. بيشترين حملات در سال 1978 در مناطق #ملطيه، #سيواس و #بينگول رخ داد. بولنت اجويت، نخستوزير وقت، از حاميان علويان بود. [با اين حال] خشونت فرقهاي عليه علويان ادامه يافت که بزرگترين آنها حمله ژوئيه 1980 در #قرم بود. در سپتامبر همين سال ارتش يکبار ديگر قدرت را به دست گرفت.
مهمترين موفقيت حزب نئوفاشيست و مليگراي(NAP)در خلال دهه 1970، بهرهبرداري از يک ايدئولوژي خشن و سرسخت برضد دشمنان داخلي موسوم به کمونيستها بود که معادل کُردها و علويها قرار ميگرفت. بيانيههاي اين حزب از تأسيس «يک ترکيه بزرگ که يکبار ديگر کل جهان را تحت سيطره خود داشته باشد» سخن ميگفت و اينکه حزب(NAP) دولت ملّي را از وجود همه اقليتها پاکسازي خواهد کرد. #ترکگرايي و خشونت حزب عليه اقليتها در آغاز يک موضوع تاکتيکي بود؛ چنانکه در مناطق داراي بافت فرقهاي و قومي متفاوت مانند #کردها و #علويها، اين گروهها مهمترين دشمنان بعد از #کمونيسم قلمداد ميشدند، همزمان گروههاي فقير و تحت فشار در جامعه ترکان سني عليه صاحبان امتيازات ويژه تحريک ميشدند.
ادامه در پُست بعدی....
فرقهها و ادیان جهان اسلام
https://eitaa.com/joinchat/1739522124Ca6c226e120
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist