دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت
حرکتی کرد زمین بعد زمان شکل گرفت
مژهات تیر کجی بود و برای پرتاب
چونکه ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت
همه انگار که ناخواسته لبخند زدند
نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت
حفرهای بود پر از خون وسط سینهی من
مهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت
تا که سلمان وسط ظهر پس از نام نبی
اَشهَدُ اَنَّ علی گفت اذان شکل گرفت
مثل خونی که به رگهای بدن جریان داشت
شیعهگی نیز پس از این جریان شکل گرفت
با تو هر جای خرابی شده آبادترین
بیتو در شهر، خرابات مُغان شکل گرفت
سر مولا که سری گشت میان سرها
نقشهی قتل علی در رمضان شکل گرفت
با علیاصغر تو روز جهانی عطش
با علیاکبر تو روز جوان شکل گرفت
نــوكر نـوشـت:
حـسیـن جـان
ڪارم اینسٺ ڪه هر روز همان اول صبح
یڪ سلامی طرفِ ڪرب و بلایٺ بڪنم
دسٺ بر سینه و با دیده ی پُر اشڪِ خود
طلبِ دیدنِ آن صحن و سرایٺ بڪنم
صلي الله عليک يااباعبدالله الحسين
دفاع همچنان باقیست
Eitaa.ir/Defa_baghist
آدمها قند را میشکنند
تا از طعمش استفاده کنند
رکورد را میشکنند تابه افتخار برسند
هيزم را میشکنند تا به گرمای آتش برسند
غرور را میشکنند بهافتادگی برسند
سكوت را میشکنند بهآوازی برسند
آدمها برای تمام
شکستنها دلایل خوبی دارند
امــا من هنوز نفهمیدم
که چرا آدمها دل را میشکنند ؟
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist