12.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا اباعبدالله مظلوم بودی و از آب فرات محروم بودی و...
(با حال مناسب ببینید)
کربلایی نریمان پناهی
#محرم
وقایع روز عاشورا:👇
▪️طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک، واقعه روز عاشورا به حساب گاهشماری شمسی دقیقا روز 21 مهر سال 59 هجری شمسی بوده است. و با توجه به مقاتل معتبر می توان شرح وقایع روز عاشورا را از اذان صبح تا اذان مغرب به ترتیب زیر دسته بندی کرد.
روز دهم محرم را عاشورا میخوانند؛ واژهای که پیش از اسلام و در دوره جاهلی وجود نداشته است. حتی در کلام عرب غیر از «عاشوراء» کلمهای بر وزن فاعولاء وجود ندارد. بعضی از واژهشناسان، عاشورا را کلمهای عبرانی و عربی شده واژه عاشور دانستهاند. عاشورا در زبان عبری برای نامیدن روز دهم ماه تشری (ماه یهودی) به کار میرود. برخی روز عاشورا را سالگرد روزی میدانند که حضرت موسی دریای سرخ را شکافت و به همراه پیروانش از آن عبور کرد. از امام باقر نقل شده که روزه در عاشورا قبل از واجب شدن روزه ماه رمضان معمول بوده، ولی پس از آن ترک شده است. با این حال همانگونه که در زیارت عاشورا آمده بنیامیه این روز را مبارک خواندند و اکنون برخی از اهل سنت نیز روزه گرفتن در این روز را مستحب میدانند. اما این روز برای شیعیان و بسیاری از اهل سنت و حتی پیروان ادیان غیراسلامی روز حزن و اندوه و سوگواری است. حوادث روز عاشورا و اتفاقات پیش و پس از آن را با هم مرور میکنیم.
_وقایع صبح تا غروب روز عاشورا:
امام حسین (ع) بعد از نماز صبح، برای اصحابش، سخنرانی و آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد. طرف مقابل نیز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
_6 صبح
امام حسین دستور داد تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خار بوتهها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
_7 صبح
کمی بعد از طلوع آفتاب امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبهروی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟ آنها انکار کردند. امام نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام پرسید چرا حکم ابنزیاد را نمیپذیرد و آنها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمیرهاند؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «الا و ان الدعی بن الدعی قد رکز بین اثنتین بین السلة و الذلة و هیهات مناالذلة ... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام حدوداً نیم ساعت طول کشیده است.
_8 صبح
چند نفر از اصحاب خطاب به کوفیان سخنان مشابه امام گفتند؛ ازجمله بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآنخوانها)ی کوفه بود و زهیربن قین. بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چند نفری دچار تردید شدند؛ از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
_ 9 صبح
شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا اینقدر تعلل میکند؟ عمر سعد نخستین تیر را به سمت سپاه امام رها کرد و خطاب به لشکریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیرباران کشته شدند. (تعداد شهدا در حمله اول 50 نفر ذکر شده است.)
_10 صبح
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابنزیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امامحسین نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشندهای باشی»؛ عبدالله آن دو نفر را کشت، البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین حمله کرد؛ اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمان رفتند.
ادامه وقایع روز عاشورا:👇
🏴 خود شمر در این حمله زخم برداشت و بعد از عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد 500 تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام را تیرباران کردند و در پی آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر 23 اسب لشکریان امام، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را 50 نفر و ابنشهرآشوب 38 نفر ذکر کرده است. اولین شهید، ابوالشعثا بود که هشت تیر انداخت و پنج نفر از دشمن را کشت. امام او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر، خواستند از پشت سر به امام حمله کنند که زهیر و 10 نفر به آنها حمله کردند.
11 صبح
بعد از این حملات، امام دستور تکتک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند کسی از بنیهاشم به میدان برود. یکی از نخستین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین را نشان داد و گفت: وصیت من این مرد است. یک بار هم هفت نفر از اصحاب امام در محاصره واقع شدند، حضرت عباس محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
_ اذان ظهر؛
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد، چون که نوشتهاند امام خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر، جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» و به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب شهید شد. امام از شهادت حبیب متاثر شد و برای نخستینبار در روز عاشورا گریست؛ رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.» امام نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعیدبن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
_ ساعت 13
30 نفر از اصحاب امام تا وقت نماز، زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنیهاشم رسید. نخستین نفر، حضرت علیاکبر، پسر امامحسین(ع) بود. البته برخی عبدالله بن مسلم بن عقیل را نخستین شهید بنیهاشم میدانند که ظاهرا جناب عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنیهاشم گران آمد، دستهجمعی بر اسب سوار شده و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید؛ به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
_ساعت 14
عاقبت امام حسین و حضرت عباس تنها ماندند. عباس اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمهها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس دلاور در حالی که با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن، دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله، سراسیمه خود را بر پیکر قطعهقطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود: «اکنون دیگر پشتم شکست.»
_ساعت 15
امام به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پارهپاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علیاصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله شهید شد. امام به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند. شمر و 10 نفر به مقابله امام آمدند. بعد از شهادت امام، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد. در مقاتل نوشتهاند زمانی که امام در آستانه شهادت بود کسی جرات نمیکرد به سمت ایشان برود؛ اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن دوید و به طرف مقتل امام آمد؛ او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
_ اذان عصر؛ ساعت 16:06
وقت شهادت امام را وقت نماز عصر گفتهاند. شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما، منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» حمیدبن مسلم گوید: «در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام فروبرد...»
_ساعت 17
بعد از شهادت امام عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند. غارت عمومی اموال امام حسین و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد، دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبانی برای خیمهها گذاشت.
ادامه وقایع روز عاشورا:👇
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعد از شهادت امام به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام جنگید تا شهید شد. نزدیک غروب آفتاب سر امام را جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابنزیاد ببرد. بعد به دستور عمر سعد بر بدن مطهر امام و یارانش اسب میدوانند.
اذان مغرب؛ ساعت 18:49
درحالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید؛ چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ای_حسین_تو_را_رها_نمیکنیم
✔️
▪️یا ایتها النفس المطمئنه، ارجعی الی ربک، راضیته مرضیه، فدخلی فی عبادی، و ادخلی جنتی..
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ای_حسین_تو_را_رها_نمیکنیم
✔️
▪️لا یوم کیومک یا ابا عبدالله
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ای_حسین_تو_را_رها_نمیکنیم
12.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا اباعبدالله مظلوم بودی و از آب فرات محروم بودی و...
(با حال مناسب ببینید)
کربلایی نریمان پناهی
بسم الله
*«نماز مخصوص ظهر عاشورا»*
دستور العمل #امام_صادق (علیه السلام)
▫️١
🙏 امام صادق (عليه السلام) در روز عاشورا در حالیکه از شدت گریه بر مصائب سيدالشهداء (عليه السلام) اشک بر محاسن مبارکشان جاری بود، به ابن سنان فرمودند:
🏴 ای ابن سنان! در روز عاشورا، مانند صاحبان مصيبت عباي خود را بگشا و آستين لباست را از آرنج باز کن و به شکل و قيافه ي مصيبت زدگان و عزاداران باش پس از آن به زمين متروک يا مکان خلوتي مي روي، و از هنگام ظهر (حِينِ يَرْتَفِعُ النَّهَارُ) :
🔻 #چهار_رکعت نماز (دو نماز دو رکعتی) با خشوع و رکوع و سجود نيکو بجاي آورده و در هر دو رکعت سلام مي دهي:
۱. در رکعت اول بعد از حمد سوره «قل يا ايها الکافرون»
۲. و در رکعت دوم بعد از حمد سوره «قل هو الله احد» را مي خواني
بعد از سلام نماز دو رکعت ديگر نماز خوانده:
۳. در رکعت اوّل آن بعد از حمد «سوره احزاب»
۴. و در رکعت دوم آن بعد از حمد «سوره منافقون» را تلاوت مي کني
🔻 بعد از تمام شدن نماز روي خود را به سوي قبر مطهّر ابي عبدالله الحسين (عليه السلام) مي کني و در اين حال قتلگاه آن حضرت و ياران و فرزندان و اهل بيتش را در نظرت تصوّر مي کني و بر او سلام و درود مي فرستي و بر قاتلين آن حضرت لعنت مي کني و از کار آنها بيزاري مي جويي. خداوند متعال به سبب اين عمل تو را در بهشت به درجات عاليه مي رساند و گناهان تو را مي ريزد.
🔻آنگاه از هر جا که هستي چند قدمي بر مي داري و حرکت کرده مي گويي:
« (إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ) رِضًا بِقَضَاءِ اللَّهِ وَ تَسْلِيماً لِأَمْرِهِ»
در همه اين حالات با حزن و اندوه زياد باش و در اين روز خداي سبحان را بيشتر ياد کن و بسيار ذکر «انّا لله و انّا اليه راجعون» را تکرار کن
🔻 چون با آن حال چند گام برداشتي در همان جايي که نماز خواندي بايست. سپس بگو:
اللَّهُمَّ عَذِّبِ الْفَجَرَةَ الَّذِينَ شَاقُّوا رَسُولَكَ وَ حَارَبُوا أَوْلِيَاءَكَ وَ عَبَدُوا غَيْرَكَ وَ اسْتَحَلُّوا مَحَارِمَكَ
وَ الْعَنِ الْقَادَةَ وَ الْأَتْبَاعَ وَ مَنْ كَانَ مِنْهُمْ فَخَبَّ وَ أَوْضَعَ مَعَهُمْ أَوْ رَضِيَ بِفِعْلِهِمْ لَعْناً كَثِيراً
اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْ صَلَوَاتِكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمْ
وَ اسْتَنْقِذْهُمْ مِنْ أَيْدِي الْمُنَافِقِينَ الْمُضِلِّينَ وَ الْكَفَرَةِ الْجَاحِدِينَ وَ افْتَحْ لَهُمْ فَتْحاً يَسِيراً
وَ أَتِحْ لَهُمْ رَوْحاً وَ فَرَجاً قَرِيباً وَ اجْعَلْ لَهُمْ مِنْ لَدُنْكَ عَلَى عَدُوِّكَ وَ عَدُوِّهِمْ سُلْطَاناً نَصِيراً
🔻 سپس دستهاي خود را بلند کن و در قنوت اين دعا را بخوان و در حاليکه به سوي دشمنان آل محمد اشاره مي کني بگو:
اللهمّ انّ کثيراً من الاُمّة ناصَبَتِ الْمُسْتَحْفَظينَ مِنَ الأئِمَّةِ، وَ کَفَرَتْ بِالْکَلِمَةِ، وَ عَکَفَتْ عَلَي الْقادَةِ الظَّلَمَةِ، وَ هَجَرَتِ الْکِتابَ وَالسُّنَّةَ، وَعَدَلَتْ عَنِ الْحَبْلَيْنِ اللَّذَيْنِ أَمَرْتَ بِطاعَتِهما، وَالتَّمَسَّکِ بِهِمأ، فَأَماتَتِ الحَقَّ، وَجارَتْ عَنِ الْقَصْدِ، وَ مالأَتِ الأَحْزابَ، وَحَرَّفَتِ الْکِتابَ، وَ کَفَرَتْ بِالْحَقِّ لَمّا جائَها، وَتَمَسَّکَتْ بِالْباطِلِ لَمَّا اعْتَرَضَها، وَضَيَّعَتْ حَقَّکَ، وَأَضَلَّتْ خَلْقَکَ، وَقَتَلَتْ أَوْلادَ نَبِيِّکَ، وَخِيَرَةَ عِبادِکَ، وَحَمَلَةَ عِلْمِکَ، وَوَرَثَةَ حِکْمَتِکَ وَوَحْيِکَ.
أَللّهُمَّ فَزَلْزِلْ أَقْدامَ أَعْدائِکَ وَأَعْداءِ رَسُولِکَ وَأَهلِ بَيْتِ رَسُولِکَ. أَللّهُمَّ وَأَخْرِبْ دِيارَهُمْ، وَافْلُلْ سِلاحَهُمْ، وَخالِفْ بَيْنَ کَلِمَتِهِمْ، وَفُتَّ في أَعْضادِهِمْ وَأَوْهِنْ کَيْدَهُمْ، وَاضْرِبْهُمْ بِسَيْفِکَ الْقاطِعِ، وَارْمِهِمْ بِحَجَرِکَ الدّامِغِ، وَطُمَّهُمْ بِالْبَلاءِ طَمّاً، وَقُمَّهُمْ بِالْعَذابِ قَمّاً، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً نُکْراً، وَخُذْهُمْ بِالسِّنينَ وَالْمَثُلاتِ الَّتي أَهْلَکْتَ بِها أَعْدائَکَ، إِنَّکَ ذُونَقِمَة مِنَ الُْمجْرِمينَ.
أَللّهُمَّ إِنَّ سُنَّتَکَ ضائِعَةٌ، وَأَحْکامَکَ مُعَطَّلَةٌ، وَعِتْرَةَ نَبِيِّکَ فِي الْأَرْضِ هائِمَةٌ. أَللّهُمَّ فَأَعِنِ الْحَقَّ وَأَهْلَهُ، وِاقْمَعِ الْبَاطِلَ وَأَهْلَهُ، وِمُنَّ عَلَيْنا بِالنَّجاةِ، وَاهْدِنا إِلَي الْإيمانِ، وَعَجِّلْ فَرَجَنا، وَانْظِمْهُ بِفَرَجِ أَوْلِيائِکَ، وَاجْعَلْهُمْ لَنا وُدّاً، وَاجْعَلْنا لَهُمْ وَفْداً.
أَللّهُمَّ وَأَهْلِکْ مَنْ جَعَلَ يَوْمَ قَتْلِ ابْنِ نَبِيِّکَ وَخِيَرَتِکَ عيداً، وَاسْتَهَلَّ بِهِ فَرَحاً وَمَرَحاً، وَخُذْ آخِرَهُمْ کَما أَخَذْتَ أَوَّلَهُمْ، وَأَضْعِفِ اللّهُمَّ الْعَذابَ وَالتَّنْکيلَ عَلي ظالِمي أَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّکَ، وَأَهْلِکْ أَشْياعَهُمْ وَقادَتَهُمْ، وَأَبِرْ حُماتَهُمْ وَجَماعَتَهُمْ.
👇👇👇
▫️٢
🔻أَللّهُمَّ وَضاعِفْ صَلَواتِکَ وَرَحْمَتَکَ وَبَرَکاتِکَ عَلي عِتْرَةِ نَبِيِّکَ، اَلْعِتْرَةِ الضّائِعَةِ الْخائِفَةِ الْمُسْتَذَلَّةِ، بَقِيَّةِ الشَّجَرَةِ الطَّيِّبَةِ الزّاکِيَةِ الْمُبارَکَةِ.
وَأَعْلِ اللّهُمَّ کَلِمَتَهُمْ، وَأَفْلِجْ حُجَّتَهُمْ، وَاکْشِفِ الْبَلاءَ وَاللَّأْواءَ، وَحَنادِسَ الأَباطيلِ وَالْعَمي عَنْهُمْ، وَثَبِّتْ قُلُوبَ شيعَتِهِمْ وَحِزْبِکَ عَلي طاعَتِهِمْ وَوِلايَتِهِمْ وَنُصْرَتِهِمْ، وَأَعِنْهُمْ وَامْنَحْهُمُ الصَّبْرَ عَلَي الأَذي فيکَ، وَاجْعَلْ لَهُمْ أَيّاماً مَشْهُودَةً، وَأَقاتاً مَحْمُودَةً مَسْعُودَةً، يُوشِکُ فيها فَرَجُهُمْ، وَتُوجِبُ فيها تَمْکينَهُمْ وَنَصْرَهُمْ، کَما ضَمِنْتَ لأَوْلِيائِکَ في کِتابِکَ الْمُنْزَلِ، فَإِنَّکَ قُلْتَ وَقَوْلُکَ الْحَقُّ (وَعَدَ اللهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَُيمَکِّنَنَّ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضي لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني لايُشْرِکُونَ بي شَيْئاً).
أَللّهُمَ فَاکْشِفْ غُمَّتَهُمْ يا مَنْ لا يَمْلِکُ کَشْفَ الضُّرِّ إِلاّ هُوَ، يا أَحَدُ يا حَيُّ يا قَيُّومُ، وَأَنَا يا إِلهي عَبْدُکَ الْخائِفُ مِنْکَ، وَالّراجِعُ إِلَيْکَ، اَلسّائِلُ لَکَ، اَلْمُقْبِلُ عَلَيْکَ، اَللّاجِئُ إِلي فِنائِکَ، اَلْعالِمُ بِأَنَّهُ لا مَلْجَأَ مِنْکَ إِلاّ إِلَيْکَ.
أَللّهُمَّ فَتَقَبَّلْ دُعائي، وَاسْمَعْ يا إِلهي عَلانِيَتي وَنَجْوايَ، وَاجْعَلْني مِمَّنْ رَضيتَ عَمَلَهُ، وَقَبِلْتَ نُسُکَهُ، وَنَجَّيْتَهُ بِرَحْمَتِکَ، إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزيزُ الْکَريمُ.
أَللّهُمَّ وَصَلِّ أَوَّلا وَآخِراً عَلي مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد، وَبارِکْ عَلي مُحَمَّد وِآلِ مُحَمَّد، وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّد، بِأَکْمَلِ وَأَفْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَبارَکْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلي أَنْبِيائِکَ وَرُسُلِکَ، وَمَلائِکَتِکَ وَحَمَلَةِ عَرْشِکَ بِلاإِلهَ إِلاّ أَنْتَ.
أَللّهُمَّ وَلاتُفَرِّقْ بَيْني وَبَيْنَ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلَواتُکَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ، وَاجْعَلْني يا مَوْلايَ مِنْ شيعَةِ مُحَمَّد وَعَلِيٍّ وَفاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَذُرِّيَّتِهِمُ الطّاهِرَةِ الْمُنْتَجَبَةِ، وَهَبْ لِيَ الَّتمَسُّکَ بِحَبْلِهِمْ، وَالرِّضا بِسَبيلِهِمْ، وَالْأَخْذَ بِطَريقَتِهِمْ، إِنَّکَ جَوادٌ کَريمٌ.
🔻سپس صورت خود را به زمين بمال و بگو:
يا مَنْ يَحْکُمُ ما يَشاءُ وَيَفْعَلُ ما يُريدُ أَنْتَ حَکَمْتَ، فَلَکَ الْحَمْدَ مَحْمُوداً مَشْکُوراً، فَعَجِّلْ يا مَوْلايَ فَرَجَهُمْ، وَفَرَجَنا بِهِمْ، فَإِنَّکَ ضَمِنْتَ إِعْزازَهُمْ بَعْدَ الذِّلَّةِ، وَتَکْثيرَهُمْ بَعْدَ الْقِلَّةِ، وَإظْهارَهُمْ بَعْدَ الْخُمُولِ، يا أَصْدَقَ الصّادِقينَ، وَيا أَرْحَمَ الرّاحِمينَ.
فَأَسْئَلُکَ يا إِلهي وَسَيِّدي، مُتَضَرِّعاً إِلَيْکَ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ، بَسْطَ أَمَلي وَالتَّجاوُزَ عَنّي، وَقَبُولَ قَليلِ عَمَلي وَکَثيرِهِ، وَالزِّيادَةَ في أَيّامي وَتَبْليغي ذلِکَ الْمَشْهَدَ، وَأَنْ تَجْعَلَني مِمَّنْ يُدْعي فَيُجيبُ إِلي طاعَتِهِمْ وَمُوالاتِهِمْ وَنَصْرِهِمْ، وَتُرِيَني ذلِکَ قَريباً سَريعاً في عافِيَة، إِنَّکَ علي کُلِّ شَيْء قَديرٌ.
🔻سپس سر خود را به سوي آسمان بلند نموده و بگو:
أَعُوذُ بِکَ أَنْ أَکُونَ مِنَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ أَيّامَکَ، فَأَعِذْني يا إِلهي بِرَحْمَتِکَ مِنْ ذلِکَ
🔸
🏴 حضرت امام صادق علیهالسّلام در ادامه فرمود: ای پسر سنان، اگر چنین کنی، این عمل برای تو بهتر است از حجّ و عمرهی بسیار که در این راه از مالت انفاق کنی و بدنت را به سختی اندازی، و از خانواده و فرزندت جدا شوی. ای پسر سنان، بدان که هر کس در این روز، این نماز را به جا آورد، و دعایش را با اخلاص بخواند، و این عمل را با یقین و تصدیق انجام دهد، خداوند ده ویژگی به او عطا میکند. بعضی از آن ویژگیها عبارتند از: خداوند او را از مرگ بد حفظ میکند، خداوند او را از سختیها و فقر ایمن میکند، خداوند تا هنگام مرگ دشمنی را بر او غلبه نمیدهد، خداوند او و فرزندانش تا چهار نسل را از جنون و جذام و پیسی حفظ میکند، خداوند شیطان و دوستانش را بر او و چهار نسل بعد از او چیره نمیسازد.
🔻منابع :
1 - کتاب المزارالکبیر ، با نام المزار القدیم نیز مشهور شده است.
2 - بحارالأنوار ، ج101 ، ص313
3 - مصباح المتهجّد ، ص782-787 / بحارالأنوار،ج101، ص303-307 به نقل از مصباح المتهجد/ زادالمعاد،ص387-394/مصباح الزائر، ص2
▪️عاشورای حسینی تسلیت وتعزیت باد
🏴 *« نماز مخصوص ظهر عاشورا »*
🏴 دستورالعمل امام صادق (علیهالسلام)👇
🏴
▫️امام صادق (علیه السلام) در مورد آثار این👆 نماز و دعایش فرمود:
⚡هر کس در این روز، نماز را به جا آورد، و دعایش را با اخلاص بخواند، و این عمل را با یقین و تصدیق انجام دهد، خداوند ده ویژگی به او عطا میکند. بعضی از آن ویژگیها عبارتند از: خداوند او را از مرگ بد حفظ میکند، خداوند او را از سختیها و فقر ایمن میکند، خداوند تا هنگام مرگ دشمنی را بر او غلبه نمیدهد، خداوند او و فرزندانش تا چهار نسل را از جنون و جذام و پیسی حفظ میکند، خداوند شیطان و دوستانش را بر او و چهار نسل بعد از او چیره نمیسازد.
دلتنگ کربلا
روضه دلتنگ کربلا دوباره عاشورا شد، حسین تنها شد میون صحرا دور و برش غوغا شد تیر سه شعبه اومد از راه
#روضه دلتنگ کربلا
*امام رضا علیه السلام فرمود: چشمهای ما از بس در عزای جد غریبمون گریه کردیم این پلکا زخم شده. گریه برا امامحسین فقط برا عاشورا نیست در طول ساله. چون امام زمان ما صبح و شب گریه می کنه فرمود:اگر اشکم تمام بشه خون گریه میکنم. دیگه اباعبدالله همه یاراشو از دست داد حتی به شیرخوارشم رحم نکردن. صدای استغاثه حضرت بلند شد"هَل مِن ناصر یَنصُرُنی؟ هَلْ مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ الله؟" خدای عالم لبیک گفت، انبیاء لبیک گفتن، اولیاء لبیکگفتن، حتی ابدان شهدای کربلا به لرزه افتاد.شب عاشورا بعضیاشون گفته بودن حسینجان ما حاضریم هزار بار برات جون بدیم.. ابی عبدالله به نیزه غریبی تکیه داد شروع کرد به یارانشو خوندن. یا مسلم بن عقیل، یا هانی ابن عروه،یا مسلم ابن عوسجه، یا حبیب ابن مظاهر، چتون شده؟ حسین داره صداتون میزنه جواب منو نمیدید. بسه دیگه از خواب بیدار شید بلند شید بیاید میخوان دست زینبو ببندن.میخوان ناموسمو به اسارت ببرن.. چند تا وداع داره ابی عبدالله.. تا صداش بلند شد یا سکینه! یا فاطمه! یا زینب! یا ام کلثوم! من هم دیگه رفتنی شدم. زنها دور ابی عبدالله رو گرفتن دارن ناله میزنن گریه می کنن.
مَثَلِ امام مَثَلِ کعبه است همه باید بیان دوره کعبه. این زنها هم دور این کعبه مقصود دارن میگردن. به ما رحم کن، به غریبی ما رحم کن، اما این کعبه یه صحنهای دید خود این کعبه اومد سمت زن ها دید یه گوشه ی خیمه سکینه زانو بغل کرده همه اومدن اما سکینه نیومده..ابی عبدالله رفت سمت سکینه یه دستی رو سرش کشید. سکینه آرام آرام چشماشو آورد بالا با یه حزنی پرسید "یا اَبِه اِسْتَسْلَمُتَ لِلْمَوْت؟"بابا تسلیم مرگ شدی تمومه؟ ابی عبدالله متصل اشکهاش جاری بود.یه وقت یه جمله گفت زن ها جیغ میزدند با این یه جمله ی سکینه..آرام صدا زد: "يا أبه ردّنا إلى حرم جدّنا" ما رو برگردون ببر مدینه.. آقا صدا زد.. "لا تُحْرِقِی قَلْبِی" آتیشم نزن. راوی میگه نگاه میکردیم ابی عبدالله از خیمه اومد بیرون یه دختر چند ساله پای حسینو گرفته. همراه بابا راه میاد داره التماس میکنه.. میگه بابا من تشنمه این حال حسین و بیچاره کرد برای پدر سخته دختر تو شرایط این چنینی باشه اما پدر نتونه براش کاری کنه.. حسین آرومش میکرد ان شاءالله سیراب میشی بابا..یه وداع دیگه ابی عبدالله برای وقتی که تو خیمه ی امام سجاد اومد.امام سجاد تا متوجه حضور ابی عبدالله شد صدا زد.. عمه جان زینب!کمکم کن من به شما تکیه بدم..به زحمت تکیه داد به عمه ی سادات زینب. توان نداشت صدا زد.. پدر جان! أینَ حبیب؟آقا فرمود: قُتِل..أینَ أخی علیٌ اکبر؟ علی اکبرم آقا فرمود: قتل..أین عمی العباس؟ بابا عمو کجاست؟ ابی عبدالله فرمود:همینقدر بگم غیر من و تو دیگه مردی نمونده..ودایع امامت رومنتقل کرد اینجا امام سجاد صدا زد.عمه! شمشیرمو بیار چه میکنی؟ حجت خدا غریب مونده دارم میرم جانمو براش بدم. ابی عبدالله فرمود: خواهر نگهش دار، زمین از حجت خدا خالی نمونه.. اینم یه وداع، یه وداع دیگه ام ابی عبدالله داشت. اومد تو خیمه زن ها دید این خانما یکی نیزه شکسته به دستشون یکی شمشیر به دستشه .. چادر به کمر بستن یه جوری صورتشونو پوشوندن فقط چشمها معلوم باشه.ابی عبدالله فرمودن: زینب جان چی شد اینجوری شد؟ گفت: آقا سرباز نداشتی برات یار آوردم. اینا میخوان بگن آقا مگه ما مرده یم.*
یه وداع ویژه ایم داشت با خواهرش زینب ..صدا زد داداش ! جد ما از ما بهتر بود رفت.مادر ما زهرا روکشتن ..بابامون علی رو از ما گرفتن. بردارم امامحسن به شهادت رسید اما امید من تو بودی ..تو بری من به کی دل خوش کنم..همه رو آرامکردی زینبو آرام کن..میدونی چرا ؟چون حضرت فرموده بود اون لباس قدیمی و لباس کهنه رو برای من بیار..مادرش زهرای مرضیه اون شب که لباس رو به زینب داد..فرموده بود دخترم هر زمان حسین این لباس رو ازت خواست بدون چند ساعت بیشتر مهمونت نیست. لذا صدا زد داداش همه رو آرومکردی من و آروم نکردی..منم آروم کن داداش...ابی عبدالله اشاره ای به قلب زینب کبری کرد،زینب کبری آرام شد..
ابی عبدالله رفت جنگنمایانی کرد همین قدر بگم که از بعد عاشورا ضرب المثل عرب عوض شد..تا روز عاشورا همه از شجاعت علی می گفتن..اما ابی عبدالله روز عاشورا کاری کرد مردم اگه میخواستن از شجاعت بگن ضرب المثلشونحسین ابن علی بود ..نقل مقتل اینه:جوری ابی عبدالله جنگید این خللی که تو این سی هزار نفر ایجاد شده جلوه کرد...
زخم ها دونه دونه زیاد شد اولین زخمماری ابی عبداللهاین بود..ابی عبدالله رومرکب بود یکم ایستاد استراحت کنه..از شدت جنگ ضعیف شده بود..ضعف پیدا کرده بود.