تو دعای ندبه باید زندگی کرد...

باور داشته باشیم که مولامون، باب الله هستند... اون وقت دیگه چشم به این و اون نداریم...

محبوبِ مَن! مادرم میگوید بعد از خُدا شما بِه دلمان محرم ترینید ! از جیک و پوکمان خبر دارید ، درد بغضمان را میفهمید و فریاد خاموش از دلتنگی را میشنوید... معلممان میگفت: شما از پِدر و مادر هم مهربان تَرید ، ما بچه های شماییم . باید تا سنگ به سنگ خوُرد و یا نگاهی به نگاه ؛ بِدَویم و به شما رازمان را بگوییم . براستی شما از همه چیز خَبر دارید؟ از دعای قنوت و حواس پرتی ها که میانش که به اشتباه میگوییم : ربنا آتنا عذاب النار ! که چشمهایش حرارت محض اند ... از وضو و نماز اشتباه از نگاهی که میدود پی قدم هایش! از حرامی که با هزار منطق ، حلال میشود به خیال ! به تجسمش که جلوس کند در خانه مان کنار پنجره ، زیر نور ماه ... خرامان بچرخد ... دامن گل ریز بکشد روی قالی ، باغچه را باغ کند ! میدانید و خبر دارید که دائم الذکریم به استغفرالله و اعوذ باالله من شر بوسه هایش !؟ آه! از خدا پنهان نیست ، از شما هم ! شما محرم ترینید به دلمان ... [ براستی با عِشق چه باید کرد ؟! ] #میم_سادات_هاشمی 🖇@del_tangiha❗️

پس نگارا بفرما کجایی؟! کجایی؟!

و عشق یعنی: [غمی عمیق] اما بسیار عزیز آیا تا به حال "غم عزیز" کسی بوده ای؟! 🖇@del_tangiha❗️

کاش میشد جزئی کوچک از تو باشم به اندازه ی تکه‌کاغذی که رویش شعر شاملونوشته باشی و یا عطری تلخ بر یقه‌ی پیراهنت... عکسی غبار گرفته در آلبومی قدیمی و یا تنها خاطره ای دور از یک حادثه‌ی شیرین من فقط می‌خواستم جزئی ناچیز از تو باشم حتی اگر هیچ‌وقت دیده نمی‌شدم... #یاسمن_مهدیپور 🖇@del_tangiha❗️

[نتوانم که زمانی ، نکنم یاد از تو ! #اوحدی_مراغه‌ای

گاهی دلم به اندازه‌یِ غاری که آدم هایش به جایِ دیگری کوچ کرده اند، می گیرد و تنهایی مثلِ مورچه ای رویِ دستم راه می رود. گاهی دلم گُلی می شود که زنبوری در آن مُرده است... #غلامرضا_بروسان 🖇@del_tangiha❗️