[هر وقت سرتونو رو شونهی محبوبتون گذاشتین دلتنگها رو دعا کنید...]
#محمد_صالح_علاء
🖇@del_tangiha❗️
دلتنگۍها..♡
https://harfeto.timefriend.net/16222009413854 سخنی اگر بود...
یهو خدا به دلم انداخت چله زیارت عاشورا رو دوباره برقرار کنم اگر هستید بسم الله...
هرکی هست یه یاعلی بفرسته✋🏻🌸🌿
هدایت شده از دلتنگۍها..♡
اَلسَّلٰامُ عَلَيْكَ يٰا اَبٰا عَبْدِ اللهِ ، وَعَلَى الْاَرْوٰاحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنٰائِكَ ،
عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهٰارُ ،
وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيٰارَتِكُمْ ،
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ،
وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
دلتنگۍها..♡
یهو خدا به دلم انداخت چله زیارت عاشورا رو دوباره برقرار کنم اگر هستید بسم الله... هرکی هست یه یاعلی
فردا ان شاءالله اولین روز از چلهمون✋🏻🌿
با اینکه بعد از مرگ مامان پروانه فهمیدم که دیگر باید خودم، خودم را بشورم؛ با اینکه بعد از مرگ بابا درک کردم که سنگ قبر پدری مهربان و دلسوز متری چند ضجه است؛ با اینکه بعد از مرگ مامان بزرگ متوجه شدم که دیگر کسی خبر جوجه موجهام را نمیگیرد، اما من، درست آن روزی یتیم شدم که آقاجون را خوابیده، روی دست بچه محلها دیدم. یا کمی قبلتر. شبی که عمو زنگ زد و گفت: «حال آقاجون خوب نیست.»
عمو، استادِ دادن خبرهای اینطوری است. آدم را آرام با مصیبت همراه میکند. گوشی را برنمیدارد که آقاجون مرد. اول میگوید: «حالش وخیم است.» نیم ساعت بعد زنگ میزند که دعا بفرمایید. بعد پیام میفرستد دکترها گفتهاند انشاءالله تا صبح معجزه میشود. و آدم از همان لحظهی اول میداند که ماهِ صورت آقاجون مدتهاست به فرشتهها لبخند زده.
مامان بزرگ همیشه میگفت: «بچه از مادر یتیم میشود.» بابا محسن میگفت: «از پدر.» آقاجون وسطش را میگرفت. میگفت «هم از پدر، هم از مادر.» من اما از آقاجون یتیم شدم. وقتی به پارچههای سیاه جلوی در نگاه کردم، وقتی کمر خمیده مامان بزرگ را دست انداختم و وقتی چشمهای خیس بابا را دیدم. با خودم گفتم چاه علی(ع) مرد.
آقاجون چاه بود. به همان عمیقی، به همان سکوت، به همان بیقضاوتی. بلد بود موقعی که داری حرف میزنی، تو را نگاه کند. بلد بود حرفی نزند که دیوانه شوی. بلد بود شانه باشد و رفیق باشد و مرهم. لای غرغرهات میگفتی ماست سیاه است، میگفت آره بابا. ماستِ سیاه هم هست. کاری نداشت به ماست برمیخورد یا نه. کاری نداشت علم جهان به هم میریزد. کاری نداشت از فردا ماستها باهاش قهر میکنند و ترشتر از همیشه میشوند. برایش مهم بود که تو، توی آن لحظه آرام شوی. گور بابای دنیا هم کرده.
و من گمان میکنم تنهایی، نه بخاطر معنی واقعی آن یعنی نبودن کسی در اطراف؛ که از یتیمی است. که آدمها با وجود پدر و مادر و برادر و خواهر و دوست و آشنا هم یتیماند. یتیمِ نداشتن. یتیم از دست دادن. یتیمِ جای خالی کسی که باید باشد و نیست. حالا هر چقدر مامان بزرگ بگوید بچه از مادر یتیم میشود و بابا بگوید از پدر؛ من باز هم میگویم آدم با از دست دادن کسی که رفاقت را بلد بوده. با نداشتنش ...
#مرتضی_برزگر
🖇@del_tangiha❗️
هدایت شده از دلتنگۍها..♡
اَلسَّلٰامُ عَلَيْكَ يٰا اَبٰا عَبْدِ اللهِ ، وَعَلَى الْاَرْوٰاحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنٰائِكَ ،
عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهٰارُ ،
وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيٰارَتِكُمْ ،
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ،
وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن