💌
دیالوگی تو یه سریالی بود که میگفت :
«اگه نمیدونی بدون! من با تو چیزایی رو
پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم
نداشتم..نمیخوام از دستش بدم.
پس اگه بزاری بری، من تموم میشم»
آدم با کسی که دوسش داره
چیزای رو پیدا میکنه که هیچوقت نداشته،
چیزایی که هیچوقت دوباره نمیخواد
از دستش بده...
💌
شب از
برابر چشمم...
چو دود می گذرد...
شبی که یاد تو هستم...
چه زود می گذرد...
#عمران_صالحی
💌
برایِ من صبح
یعنی...تُو !
آنگاه که پلک می گشایی؛
نفست حُلولِ دوباره ی روح
در جانِ من است...!💕
💌
گفت: حالا کدام حرم برویم؟
گفتم: فرقی با هم ندارند، همهی اولیای
خدا یک نور واحدند..
شبان خندید: برای تو فرقی نمیکند
کجا برویم؟ گفتم: نه، نباید بکند..
گفت: پس چرا به اسم او که میرسی،
روی چشمت مه میگیرد؟ فرق نمیکنند که؟
لال شدم. مچ گرفته بود. گفت:
«تو نور واحد و این حرفها سرت نمیشود.
درس تو هنوز به آنجا نرسیده؛ این درس
کلاس بالاییهاست. درس تو رسیده به نان
و نمک! نان و نمک او را خوردی، به او دل
بستی. بین او و همهی ائمه فرق میگذاری.
نمکگیر شدهای.»
شناسنامهام را از شیشه باجه بردم تو:
«آقا لطفاً یک بلیت برای مشهد!(:»
#فاطمه_شهیدی
#دهه_کرامت